اسعد افندی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 19 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/230211/اسعد-افندی
پنج شنبه 11 اردیبهشت 1404
چاپ شده
8
اَسْعَدْ اَفَنْدی، محمد (978-1034ق/ 1570- 1625م)، شیخ - الاسلام، عالم و شاعر دوران عثمانی. وی فرزند خواجه سعدالدین مورخ مشهور عثمانی (د 1008ق/ 1599م) است و از اینرو، به خواجه زاده نیز شهرت دارد (ثریا، 330؛ «دائرةالمعارف زبان...»، III/ 84). در استانبول زاده شد و نخست نزد پدر به فراگیری مقدمات علوم و عرفان پرداخت و پس از آن از محضر ملا توفیق گیلانی كسب دانش كرد و نزد تاج زاده محمد افندی (د 996ق/ 1588م) خط ثلث و نسخ را فرا گرفت و خوشنویس چیره دستی شد (اوزون چارشیلی، «تاریخ...»، III(2)/ 461؛ «دائرةالمعارف زبان»، III/ 84-85؛ عطایی، 690). اسعدافندی در 23 سالگی (1001ق/ 1593م) به مدرسی دارالحدیث سلیمانیه كه بالاترین رتبۀ تدریس بود، دست یافت (همو، نیز اوزون چارشیلی، همانجاها) و در 1004ق/ 1596م در سایۀ نفوذ و اعتبار پدرش قاضی ادرنه شد و پس از آن نیز با حمایت وی به سرعت ترقی كرد و از طرف سلطان محمد سوم برای تصدی قضای استانبول تعیین شد (عطایی، همانجا؛ IA ؛ هامر پورگشتال، 3/ 1624)، اما سلطان، به سبب مخالفت مادرش، قاضی استانبول عبدالحلیم افندی را بركنار نكرد، در نتیجه اسعد افندی در شوال 1008 از این سمت عزل شد (اوزون چارشیلی، «تشكیلات...»، 157 ؛ ثریا، همانجا). پس از آن در 1010ق اندك زمانی قاضی عسكر آناتولی شد واز 1012 تا 1017ق صدارت روم ایلی را عهدهدار بود و پس از بركناری، گوشۀ عزلت گزید و در 1023ق به سفر حج رفت (عطایی، ثریا، همانجاها). در بازگشت، پس از درگذشت برادرش «شیخالاسلام» محمدافندی (1024ق/ 1615م)، مقام مشیخت به وی واگذار شد (اوزون چارشیلی، «تاریخ»، همانجا). نخستین دورۀ شیخالاسلامی اسعد افندی از 1024 تا 1031ق یكی از دورانهای پر آشوب امپراتوری عثمانی بود، زیرا در همین سالها سلطنت 4 بار دست به دست شد، ولی اسعد افندی در نتیجۀ تدبیر، درایت و دانش توانست مقام خود را حفظ كند («دائرةالمعارف زبان»،EI2؛ III/ 84). به نظر میرسد كه وی پس از مرگ سلطان احمد اول (1026ق/ 1617م) در به تخت نشستن و بركناری سلطان مصطفی اول و نیز به سلطنت رساندن عثمان ثانی (گِنج عثمان یا عثمان جوان) در 1027ق/ 1618م از نفوذ خود بهره برده است («دائرةالمعارف ترك»، XV/ 389). از اینرو، عثمان ثانی پس از رسیدن به سلطنت از قدرت و نفوذ اسعد افندی كاست و تنها امتیاز فتوا را به او واگذاشت (IA)، اما هنگامی كه سلطان فتوای قتل برادر خود محمد را از وی خواست، اسعد افندی خودداری كرد (هامر پورگشتال، 3/ 1799)؛ در نتیجه روابط او با عثمان دوم تیره شد و هنگامی كه ازدواج دخترش عقیله را نیز با سلطان تأیید نكرد، این روابط تیرهتر شد («دائرةالمعارف زبان»، III/ 84-85؛ «دائرةالمعارف ترك»، همانجا). پس از كشته شدن عثمان ثانی در 1031ق/ 1622م، اسعد افندی از كار كناره گرفت، اما سلطان مراد چهارم (د 1050ق/ 1640م) در 1032ق وی را دوباره شیخالاسلام حكومت عثمانی كرد.در همین مقام بود كه چندی بعد در استانبول درگذشت. جنازۀ او را در گورستان ایوب كنار مرقد پدرش به خاك سپردند (اوزون چارشیلی، «تاریخ»، III(2)/ 461؛ ثریا، 330). در منابع از انتصاب وی به عزیز محمود هدایی (د 1628م) و نیز پیوستن او به طریقت جلوتیه یاد شده است (اوزون چارشیلی، همانجا؛ میدان لاروس، IV/ 354).
از آثار بر جای مانده از اسعد افندی ترجمه و شرح گلستان سعدی با عنوان گل خندان را كه در 1292ق/ 1875م در استانبول به چاپ رسیده است، میتوان نام برد. او همچنین دیوانی به 3 زبان تركی، فارسی و عربی دارد (ثریا، همانجا؛ بستانی، 13/ 44). وی تخلص «اسعد» را در اشعار خود به كار میبرده است ( میدان لاروس، III/ 354). اشعار فارسی دیوانی كه اكنون به نام اوست، نیكوتر از اشعار تركی وی است، اما از آنجا كه سرودههای وی با اشعار اسعد سالونیكی خلط شده است («دائرةالمعارف زبان»، همانجا)، برخی از اشعار موجود در دیوان او احتمالاً از آنِ وی نیست و از اینرو، نمیتوان دربارۀ قوت و ضعف شعر وی داوری كرد. در فهرست كتابخانۀ آصفیه از دست نوشتهای با عنوان كلیات شیخ الاسلام اسعد افندی به زبان تركی یاد شده كه در 1162ق فراهم آمده است (آصفیه، 1/ 594)، ولی احتمال دارد كه این كلیات نوشتۀ اسعد افندی دیگری باشد. وی قصیدۀ بردۀ بوصیری را نیز تخمیس كرده كه نسخهای از آن به شمارۀ 597 در دارالكتب قاهره موجود است (نک : فهرس ...، 1/ 152).
آصفیه، خطی؛ بستانی؛ ثریا، محمد، سجل عثمانی ( تذكرۀمشاهیر عثمانیه )، استانبول، 1308ق؛ عطایی، عطاءالله، حدائق الحقائق فی تكملۀ الشقائق، به كوشش عبدالقادر اوزجان، استانبول، 1989م؛ فهرس المخطوطات التركیۀ العثمانیۀ، قاهره، 1987م؛ هامر پورگشتال، یوزف، تاریخ امپراطوری عثمانی، ترجمۀ میرزا زكی علیآبادی، تهران، 1367ش؛ نیز:
EI 2 ; IA; Meydan Larousse, Istanbul, 1987; Türk ansiklopedisi, Ankara, 1968; Türk dili ve edebiyati ansiklopedisi, Istanbul, 1977; Uzuncarsili I.H., Osmanli devletinin saray teskilati , Ankara, 1984; id, Osmanli tarihi, Ankara, 1982. جلال خسروشاهی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید