صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / جغرافیا / اسدآباد /

فهرست مطالب

اسدآباد


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

اَسَدْ آباد، شهر و شهرستانی‌ در غرب‌ استان‌ همدان‌. 

نام‌ گذاری‌

نام‌ این‌ شهر در منابع‌ گوناگون‌ به‌ صورتهای‌ اسداواذ (مقدسی‌، 51، 386) و اسداباذ (ابن‌ فقیه‌، 229؛ اصطخری‌، 195؛ ابن‌ اثیر، اللباب‌، 1/ 41) ثبت‌ شده‌ است‌. سفرنامه‌ نویسان‌ غربی‌ به‌ تفاوت‌ آن‌ را سَهَد آباد، سعید آباد، سعدآباد و سَعْی‌ آباد ثبت‌ كرده‌اند (نک‍ : سعیدی‌، 51 ، حاشیۀ 2 )؛ آدامك‌ نیز آن‌ را سعدآباد خوانده‌ است‌ (ص‌ 50). اهالی‌ شهر آن‌ را به‌ لهجۀ محلی‌ «سعدوا» تلفظ می‌كنند (جمالی‌، 10). 
یاقوت‌ این‌ نام‌ را به‌ اسد بن‌ ذی‌ السَّروِ حمیری‌ منسوب‌ می‌داند ( بلدان‌، 1/ 245، المشترك‌، 22). صاحب‌ مجمل‌ التواریخ‌ در مقابل‌، آن‌ را مأخوذ از نام‌ اسدالدوله‌، مربوط به‌ زمان‌ طاهریان‌، می‌داند و علاوه‌ بر این‌ به‌ نقل‌ از كتابی‌ با عنوان‌ عجایب‌ العلوم‌ برپایی‌ آن‌ را به‌ مردی‌ به‌ نام‌ باده‌ شیر، در زمان‌ یزدگرد، نسبت‌ داده‌ است‌ (ص‌ 519 -520). 

شهرستان‌ اسدآباد

یكی‌ از شهرستانهای‌ ششگانۀ استان‌ همدان‌ كه‌ از یك‌ شهر، یك‌ بخش‌ و 6 دهستان‌ تشكیل‌ شده‌ است‌. این‌ شهرستان‌ با 144 ،1كم 2 وسعت‌، در غرب‌ استان‌ همدان‌ قرار گرفته‌، و محدود است‌ از شمال‌ شرقی‌، مشرق‌ و جنوب‌ شرقی‌ به‌ ترتیب‌ به‌ شهرستانهای‌ كبودر آهنگ‌ و همدان‌ (استان‌ همدان‌)، از جنوب‌ و مغرب‌ به‌ استان‌ كرمانشاه‌ و از شمال‌ به‌ استان‌ كردستان‌ ( آمارنامه‌، 1371ش‌، 13، 20، 22). 

ویژگیهای‌ محیط طبیعی‌

شهرستان‌اسدآباد از دو ناحیۀكوهستانی‌ و دشتی‌ تشكیل‌ شده‌، ولی‌ نظر به‌ اینكه‌ اكثر منطقه‌ را جلگه‌های‌ حاصلخیز تشكیل‌ داده‌ است‌، می‌توان‌ این‌ منطقه‌ را جزو مناطق‌ جلگه‌ای‌ به‌ حساب‌ آورد ( فرهنگ‌ جغرافیایی‌...، 5/ 11؛ جغرافیای‌ كامل‌...، 2/ 1312). ارتفاع‌ ناحیۀ دشت‌ بین‌ 300 ،1تا 600 ، متر از سطح‌ دریاست‌ و ناحیۀ كوهستانی‌ با ارتفاع‌ بیش‌ از 600 ، متر، دارای‌ نقاطی‌ با بیش‌ از 500 ،2متر بلندی‌ است‌ كه‌ از آن‌ میان‌ كوههای‌ اَمْروله‌ در غرب‌، زریله‌ در شمال‌ غرب‌ و كركس‌ در مشرق‌ منطقه‌ قابل‌ ذكر است‌ (سعیدی‌، 9 ؛ جغرافیای‌ كامل‌، همانجا). بلندیهای‌ این‌ شهرستان‌ از لحاظ زمین‌ شناختی‌ بیشتر به‌ سیستم‌ كوهستانی‌ زاگرس‌ متعلق‌ است‌ و دشت‌ اسدآباد از رسوبات‌ حاصل‌ از این‌ بلندیها تشكیل‌ شده‌ است‌. ضخامت‌، تركیب‌ و قابلیت‌ نگهداری‌ آب‌ در این‌ رسوبات‌ از پیرامون‌ دشت‌ به‌ سوی‌ مركز تفاوت‌ می‌پذیرد: در دامنه‌ معمولاً مواد رسوبی‌ درشت‌ دانه‌ و دارای‌ قابلیت‌ نگهداری‌ آب‌ كم‌ است‌، ولی‌ از اینجا هر چه‌ به‌ سمت‌ مركز دشت‌ پیش‌ رویم‌، رسوبات‌ ریزدانه‌تر و بیشتر متشكل‌ از ماسه‌، سیلت‌ و رس‌ بوده‌، و دارای‌ قابلیت‌ نگهداری‌ بسیار است‌. به‌ این‌ ترتیب‌، وجود لایه‌های‌ رسی‌ خود منجر به‌ پدیده‌های‌ شبه‌ كویری‌ در مركز دشت‌ شده‌ است‌ (سعیدی‌، همانجا). 
ویژگیهای‌ آب‌ و هوایی‌ منطقۀ اسدآباد، گویای‌ اقلیمی‌ نیمه‌ خشك‌ با زمستانهای‌ سرد و تابستانهای‌ خشك‌ و گرم‌ و نوسان‌ شدید درجۀ حرارت‌ روزانه‌ و سالانه‌ است‌ (همو، 11). در فصل‌ زمستان‌ باد بسیار سردی‌ به‌ نام‌ باد كَوَر از شمال‌ غربی‌ می‌وزد كه‌ به‌ سردی‌ هوا كمك‌ می‌كند (كیهان‌، 2/ 383؛ جغرافیای‌ كامل‌، همانجا). 
بارش‌ سالانه‌ بیشتر در بهار است‌ و آن‌ در فصل‌ مذكور 3/ 48%، در پاییز 4/ 13% و در تابستان‌ 3/ 36% است‌ و بدین‌ سان‌، دورۀ خشك‌ از اواخر خرداد تا اواخر مهر ماه‌ ادامه‌ دارد. میزان‌ بارش‌ سالانه‌ در این‌ منطقه‌ بین‌ 300 میلی‌ متر در ناحیۀ دشتی‌ و 500 میلی‌ متر در ناحیۀ كوهستانی‌ در نوسان‌ است‌ (سعیدی‌، 15). سردترین‌ ماه‌ سال‌ (دی‌) با متوسط 1 سانتی‌گراد و گرم‌ترین‌ ماه‌ (تیر) با متوسط 26 سانتی‌گراد است‌ (جعفرپور، 4). برف‌ موجود در بلندیهای‌ این‌ منطقه‌ كه‌ تا ماهها پس‌ از بارش‌ باقی‌ می‌ماند، منبع‌ مهمی‌ برای‌ تأمین‌ آب‌ چشمه‌های‌ متعدد و رودخانه‌های‌ فصلی‌ منطقه‌ به‌ شمار می‌رود (سعیدی‌، همانجا). رودخانه‌های‌منطقه‌دارای‌اهمیتی‌محلی‌و رژیمی‌فصلی‌هستند(همانجا؛ جغرافیای‌ كامل‌، 2/ 1312-1313). مهم‌ترین‌ رود منطقه‌، رودخانۀ شهاب‌ است‌ كه‌ از دهستان‌ چهاردولی‌ سرچشمه‌ گرفته‌، پس‌ از گذشتن‌ از تنگ‌ بوجین‌ و جلگه‌، به‌ گاماسیاب‌ می‌ریزد ( فرهنگ‌ جغرافیایی‌، همانجا) و می‌توان‌ گفت‌ كه‌ تمامی‌ رودخانه‌های‌ منطقه‌ به‌ گاماسیاب‌ وارد می‌شود ( آمارنامه‌، 1371ش‌، 9، 11). بسیاری‌ از سرشاخه‌های‌ این‌ رودخانه‌ از منطقۀ اسدآباد سرچشمه‌ می‌گیرند (كیهان‌، 1/ 48، 74). از سوی‌ دیگر، آبهای‌ زیرزمینی‌ در این‌ منطقه‌ از اهمیت‌ بنیادی‌ برخوردار است‌ كه‌ سطح‌ آن‌ از 2 تا 20 متر (در دشت‌) در نوسان‌ است‌ (سعیدی‌، 17).
پوشش‌ گیاهی‌ منطقۀ اسدآباد به‌ واسطۀ استپهای‌ علفی‌ و بوته‌زارها كه‌ در فصل‌ خشك‌ از میان‌ می‌روند، مشخص‌ می‌شود. آثار و بقایای‌ جنگلی‌ به‌ صورت‌ درختها و درختچه‌های‌ منفرد در ناحیۀ كوهستانی‌ دیده‌ می‌شود. بهره‌برداریهای‌ بی‌رویه‌ طی‌ صدها سال‌ و همچنین‌ چرای‌ غیر اصولی‌ دام‌، نه‌ تنها به‌ از میان‌ رفتن‌ پوشش‌ گیاهی‌ منطقه‌، بلكه‌ به‌ گسترش‌ فرسایش‌ منابع‌ طبیعی‌ و ایجاد پدیده‌هایی‌ نظیر شسته‌ شدگی‌ خاك‌ و نیز آهكی‌ شدن‌ و شوری‌ آبها انجامیده‌ است‌ (همو، 19). در این‌ شهرستان‌ جانوران‌ و پرندگان‌ متنوعی‌ وجود دارند كه‌ برخی‌ از آنها، از جمله‌ پرنده‌ای‌ به‌ نام‌ میش‌ مرغ‌، در ایران‌ نادر است‌ ( جغرافیای‌ كامل‌، 2/ 1313). 

ویژگیهای‌ اجتماعی‌اقتصادی‌

منطقۀ اسدآباد، دست‌ كم‌ از اوایل‌ سدۀ حاضر، جزو «تقسیمات‌ حكومتی‌» همدان‌ به‌ شمار آمده‌ است‌ (كیهان‌، 2/ 380) و در این‌ زمان‌ دارای‌ 124 پارچه‌ آبادی‌ و همراه‌ با نقطۀ شهری‌ مركزی‌ دارای‌ حدود 37 هزار نفر جمعیت‌ بوده‌ است‌ (همو، 2/ 383). در آستانۀ دهۀ 1330ش‌، این‌ آمار به‌ 147 پارچه‌ آبادی‌ و جمعاً 500 ،53نفر جمعیت‌ رسیده‌ است‌ ( فرهنگ‌ جغرافیایی‌، 5/ 11). 
براساس‌ داده‌های‌سرشماری‌ عمومی‌ 1365ش‌،جمعیت‌ این‌منطقه‌ 591 ،108نفر ( 124 ،19خانوار) بوده‌ كه‌ از آن‌ میان‌ 4/ 52% ( 848 ،56نفر) را مردان‌ و مابقی‌ ( 743 ،51نفر) را زنان‌ تشكیل‌ می‌داده‌اند ( سرشماری‌...، 15). این‌ رقم‌ در آمارنامۀ 1370ش‌ استان‌ به‌ دو صورت‌ 790 ،99نفر (ص‌ 30) و 108 هزار نفر (ص‌ 27) آمده‌ است‌. به‌ این‌ ترتیب‌، نسبت‌ جنسی‌ آن‌ حدود 110 نفر مرد در برابر 100 زن‌ بوده‌ است‌. در همین‌ زمان‌، 8/ 31% از این‌ جمعیت‌ ( 516 ،34نفر) در شهر و 2/ 68% ( 075 ،74نفر) در نقاط روستایی‌ منطقه‌ زندگی‌ می‌كرده‌اند ( سرشماری‌، همانجا). 
اسدآباد از 1370ش‌ عنوان‌ شهرستان‌ گرفت‌. اگرچه‌ از جمعیت‌ 385 ،117نفری‌ آن‌ در این‌ زمان‌ 1/ 37% در تنها مركز شهری‌ آن‌ زندگی‌ می‌كردند ( آمارنامه‌، 1371ش‌، 40)، اما اسدآباد را می‌توان‌ منطقه‌ای‌ روستایی‌ به‌ شمار آورد. در 1365ش‌ شمار آبادیهای‌ دارای‌ سكنۀ این‌ منطقه‌ را 127 پارچه‌ گزارش‌ كرده‌اند ( فرهنگ‌ روستایی‌، 56) كه‌ غالباً از آبادیهای‌ متوسط (با جمعیتی‌ بین‌ 50 تا 199 خانوار) به‌ شمار می‌آیند. آبادیهای‌ كوچك‌تر (با كمتر از 50 خانوار) و آبادیهای‌ بزرگ‌تر (با بیش‌ از 200 خانوار) به‌ ترتیب‌ 2/ 40% و 6/ 12% بوده‌اند ( فرهنگ‌ آبادیها...، 5). در 1370ش‌ جمعیت‌ روستایی‌ شهرستان‌ اسدآباد 614 ،73 نفر بود كه‌ از آن‌ میان‌ 3/ 51% ( 777 ،37نفر) مرد و 7/ 48% ( 837 ،35نفر) زن‌ بوده‌اند كه‌ جمعاً در 156 ،12خانوار گرد آمده‌ بودند ( آمارنامه‌، 1371ش‌، همانجا). 
از جمعیت‌ روستایی‌ این‌ منطقه‌ در 1365ش‌، 2/ 50% در گروه‌ سنی‌ كمتر از 15 سال‌، 47% در گروه‌ سنی‌ 15-64 سال‌ و 8/ 2% در گروه‌ سنی‌ 65 سال‌ و بیشتر قرار داشتند ( فرهنگ‌ آبادیها، 2) كه‌ خود گویای‌ جوانی‌ جمعیت‌ و بار تكفل‌ نسبتاً زیاد جامعۀ روستایی‌ در این‌ شهرستان‌ است‌. 
اقتصاد منطقۀ اسدآباد، گذشته‌ از كارهای‌ خدماتی‌ بازرگانی‌،بیشتر بر فعالیت‌ كشاورزی‌ استوار است‌، تا جایی‌ كه‌ فعالیتهای‌ زراعی‌ و دامداری‌ به‌ ترتیب‌ در 120 و 124 آبادی‌ (از 127 آبادی‌ منطقه‌) رواج‌ دارد. باغداری‌، پرورش‌ طیور و زنبور عسل‌ از دیگر فعالیتهای‌ اقتصادی‌ نقاط روستایی‌ اسدآباد به‌ شمار می‌آید ( فرهنگ‌ روستایی‌، 150). صنایع‌ دستی‌ منطقه‌ نیز شامل‌ قالی‌ بافی‌، گلیم‌ و جاجیم‌ بافی‌ است‌ ( جغرافیای‌ كامل‌، همانجا). از سوی‌ دیگر، شمار نسبتاً قابل‌ ملاحظۀ دام‌ موجود در منطقۀ اسدآباد حاكی‌ از اهمیت‌ دامداری‌ در اقتصاد روستایی‌ است‌. در 1365ش‌ 842 ،165رأس‌ گوسفند و بز، و 846 ،18رأس‌ گاو و گاومیش‌ در اسدآباد برآورد شده‌ است‌ ( فرهنگ‌ روستایی‌، 174). 
در چند دهۀ اخیر استفاده‌ از چاههای‌ عمیق‌ و نیمه‌ عمیق‌ در این‌ منطقه‌ اهمیتی‌ خاص‌ یافته‌ است‌، به‌ نحوی‌ كه‌ افزایش‌ آنها در مدتی‌ نسبتاً كوتاه‌، نه‌ تنها به‌ از میان‌ رفتن‌ شمار قابل‌ ملاحظه‌ای‌ از قناتهای‌ منطقه‌ منجر شده‌، بلكه‌ مسائل‌ متعدد اكولوژیكی‌ و اقتصادی‌ نیز ایجاد كرده‌ است‌ (سعیدی‌، 133 -125 ؛ اهلرس‌، 97-103). مطابق‌ داده‌های‌ 1371ش‌ اینگونه‌ چاهها 133 ،1حلقه‌ بوده‌ است‌ كه‌ سالانه‌ 276 میلیون‌ م 3 آبدهی‌ دارند ( آمارنامه‌، 1371ش‌، 28). برخی‌ آبادیهای‌ این‌ منطقه‌ به‌ علتهای‌ گوناگون‌ از جمله‌ نابرابریهای‌ زندگی‌ در شهر و روستا و نیز مسائل‌ مربوط به‌ بهره‌برداری‌ از منابع‌ آب‌ و خاك‌ از میان‌ رفته‌، و یا در شرف‌ فروپاشی‌ قرار گرفته‌اند (سعیدی‌، 166). جدول‌ شمارۀ 1 پراكندگی‌ آبادیها و جمعیت‌ روستایی‌ این‌ شهرستان‌ را بر اساس‌ دهستانهای‌ ششگانه‌ نشان‌ می‌دهد( آمارنامه‌، 1370ش‌، 34). 

براساس‌ مصوبۀ مورخ‌ 14/ 10/ 1370 هیأت‌ دولت‌، دهستان‌ فارسنج‌ (پارسینه‌) از اسدآباد منتزع‌، و به‌ شهرستان‌ كنگاور (استان‌ كرمانشاهان‌) ملحق‌ گردیده‌ است‌ ( آمارنامه‌، 1370ش‌، 27). 

شهر اسدآباد

این‌ شهر كوچك‌ در 34 و 46 عرض‌ شمالی‌ و 48 و 8 طول‌ شرقی‌ (مفخم‌، 1/ 25)،و در فاصلۀ 52 كیلومتری‌ مركز استان‌(شهر همدان‌) بر سر راه‌ اصلی‌ و قدیمی‌ همدان‌ - كرمانشاه‌ قرار گرفته‌ است‌ ( آمارنامه‌، 1370ش‌، 17؛ فرهنگ‌ جغرافیایی‌، 5/ 11). مساحت‌ این‌ شهر، 2/ 5 كم 2 و تراكم‌ جمعیت‌ آن‌ 2/ 296 ،8نفر در كم 2 است‌ ( آمارنامه‌، 1371ش‌، 38). این‌ شهر در پای‌ گردنۀ مشهور به‌ اسدآباد قرار گرفته‌ است‌ (كیهان‌، 2/ 383). گردنۀ اسدآباد 241 ،2متر از سطح‌ دریا ارتفاع‌ دارد ( آمارنامه‌، 1370ش‌، 2). هوای‌ شهر اسدآباد به‌ سبب‌ وضع‌ طبیعی‌ آن‌ سردسیری‌ است‌ ( فرهنگ‌ جغرافیایی‌، همانجا). 

تاریخچه‌

قرار گرفتن‌ اسدآباد در یكی‌ از نواحی‌ باستانی‌ و بر سر راه‌ اصلی‌ و قدیمی‌ ایران‌ مركزی‌ به‌ بین‌النهرین‌، پیوسته‌ اهمیتی‌ منزلگاهی‌ و ارتباطی‌ به‌ این‌ شهر كوچك‌ می‌داده‌ است‌ (شوارتس‌، 492 ؛ سعیدی‌، 7). جكسن‌ اسدآباد را توقفگاه‌ تمام‌ مسافرانی‌ می‌داند كه‌ از این‌ راه‌ باستانی‌ می‌گذشتند. همو معتقد است‌ كه‌ قرارگاه‌ اسدآباد همان‌ محل‌ بازیگربان مذكور توسط ایزیدورس‌ خاراكسی‌ است‌ كه‌ در قدیم‌ نزد ایرانیان‌ باجی‌گربنا به‌ معنای‌ باج‌ گیران‌ و محل‌ اخذ باج‌ و نیز گمرك‌ بوده‌ است‌ (ص‌ 280-281). 
صاحب‌ مجمل‌ التواریخ‌ كه‌ بر پایی‌ كنگور (كنگاور) را به‌ خسرو پرویز نسبت‌ می‌دهد، خبر داده‌ است‌ كه‌ «مطبخ‌» خسرو پرویز در دهی‌ به‌ همین‌ نام‌ در ناحیۀ اسدآباد قرار داشته‌ است‌ (ص‌ 81). همو به‌ نقل‌ از سیر الملوك‌ می‌گوید كه‌ از این‌ محل‌ تا اروند همدان‌ (؟) خوردنیها در ظرفهای‌ زرین‌ توسط غلامان‌ دست‌ به‌ دست‌ به‌ قصر خسرو در كنگاور می‌رسیده‌ كه‌ خود نشانۀ بسیاری‌ شمار غلامان‌ او بوده‌ است‌ (ص‌ 81 - 82). این‌ داستان‌ را دیگران‌ نیز تكرار كرده‌اند. از سوی‌ دیگر، ابن‌ فقیه‌ از قول‌ خسرو پرویز، اسدآباد را «درِ دوزخ‌» (باب‌ جهنم‌) می‌خواند (ص‌ 229) و صاحب‌ مجمل‌ التواریخ‌ خبر می‌دهد كه‌ آزرمیدخت‌ در اسدآباد قصری‌ ساخت‌ و نام‌ خود را بر آن‌ نهاد (ص‌ 83). یاقوت‌ فاصلۀ اسدآباد تا «مطابخ‌ كسری‌» را 3 فرسنگ‌ و تا قصراللصوص‌ 4 فرسنگ‌ برشمرده‌ است‌ ( بلدان‌، 1/ 245). 
اسدآباد در 195ق‌/ 81 م‌ صحنۀ نبرد میان‌ لشكریان‌ مأمون‌ و امین‌، پسران‌ هارون‌ الرشید، بود كه‌ به‌ پیروزی‌ طاهر، فرمانده‌ سپاه‌ مأمون‌، انجامید و به‌ دنبال‌ آن‌، ایالت‌ جبال‌ به‌ دست‌ مأمون‌ افتاد (طبری‌، 8/ 416-417). به‌ گفتۀ مقدسی‌، اسدآباد در سدۀ 4ق‌ شهر كوچكی‌ بوده‌ حاصل‌ خیز با بازاری‌ پر رونق‌، و عسل‌ آن‌ معروف‌ بوده‌ است‌ (ص‌ 393). در آغاز سدۀ 5ق‌، ناحیۀ اسدآباد زیر نفوذ سلسلۀ كرد آل‌ حسنویه‌ بود (ابن‌ اثیر، الكامل‌، 9/ 213-214) كه‌ بعدها به‌ دست‌ علاءالدولۀ دیلمی‌، و سپس‌ به‌ چنگ‌ غزها افتاد (همان‌، 9/ 384). در 514ق‌ در ماجرای‌ طغیان‌ ملك‌ مسعود سلجوقی‌، حاكم‌ موصل‌، برضد برادرش‌ سلطان‌ محمود (حاكم‌ اصفهان‌)، اسدآباد صحنۀ نبردهای‌ آن‌ دو بود كه‌ با پیروزی‌ محمود خاتمه‌ یافت‌ (همان‌، 10/ 562 -563؛ نیز نک‍ : بازورث‌، V/ 121؛ وایل‌، III/ 218-222). در 590ق‌ نیز اسدآباد صحنۀ شكست‌ فرستادۀ خلیفۀ عباسی‌ توسط تكش‌ خان‌ خوارزمشاه‌ بود (جوینی‌، 2/ 32-33؛ خواندمیر، 2/ 638 - 639). 
اسدآباد در سدۀ 7ق‌ شهر كوچكی‌ بوده‌ كه‌ به‌ گفتۀ ابن‌ اثیر جمعی‌ از علما از آنجا برخاسته‌ بودند ( اللباب‌، 1/ 41). ادریسی‌ نیز پیش‌ از آن‌ اسدآباد را دارای‌ بازارهای‌ زیاد، روستاهای‌ بسیار و مزارع‌ فراوان‌ و متصل‌ به‌ هم‌ معرفی‌ می‌كند (2/ 672). هولاگو در 655ق‌ آنگاه‌ كه‌ قصد فتح‌ بغداد كرد، پیغام‌ خود را از اسدآباد برای‌ خلیفه‌ (مستعصم‌ عباسی‌)، ارسال‌ داشت‌ و او را به‌ حضور طلبید (اقبال‌، 1/ 182). این‌ شهر در دورۀ مغولان‌، شهر كوچك‌ آبادی‌ بوده‌ كه‌ آب‌ آن‌ از قناتها، و حاصل‌ آن‌ غله‌، پنبه‌، میوه‌ و انگور بوده‌ است‌. حمدالله‌ مستوفی‌ حقوق‌ دیوانی‌ آن‌ را در این‌ زمان‌ یك‌ تومان‌ و 500 ،5دینار بر می‌شمارد (ص‌ 72-73). از این‌ زمان‌ تا دورۀ معاصر از این‌ شهر در منابع‌ چندان‌ خبری‌ نیست‌. 
اسدآباد در دورۀ قاجار یكی‌ از توابع‌ همدان‌ بوده‌ است‌. در این‌ زمان‌، دو راه‌ این‌ شهر را به‌ همدان‌، از طریق‌ گردنۀ اسدآباد، متصل‌ می‌ساخت‌ كه‌ عبور از هر دو راه‌، به‌ ویژه‌ در زمستان‌، با مشكلاتی‌ همراه‌ بوده‌ است‌ (اعتمادالسلطنه‌، 1/ 75؛ چریكف‌، 88 - 89). شیروانی‌ (ص‌ 77) چنین‌ آورده‌ است‌ كه‌ آنجا از «قدیم‌ الزمان‌ شهری‌ بوده‌ و به‌ مرور ایام‌ خراب‌ شده‌». در مقابل‌، سیف‌ الدوله‌ از آبادی‌ و رونق‌ زراعت‌ و باغداری‌ و فراوانی‌ نسبی‌ منابع‌ آب‌ آن‌ خبر می‌دهد (ص‌ 270؛ نیز نک‍ : اعتمادالسلطنه‌، 4/ 2095) و آنجا را مسكن‌ طایفۀ ترك‌ زبان‌ افشار می‌داند (همانجا). ناصرالدین‌ شاه‌ نیز در سفر خود به‌ كربلا از بسیاری‌ از آبادیهای‌ متعلق‌ به‌ خانهای‌ افشار در این‌ ناحیه‌ گزارش‌ می‌دهد (ص‌ 47- 48). به‌ این‌ ترتیب‌، تا جنبش‌ مشروطیت‌، شهر و ناحیۀ اسدآباد تیول‌ خانهای‌ افشار بود كه‌ به‌ همین‌ سبب‌، قسمت‌ مهمی‌ از دشت‌ اسدآباد را جلگۀ افشار می‌نامیدند (سعیدی‌، 52-53). افشارها به‌ قولی‌ در 70 پارچه‌ آبادی‌ این‌ ناحیه‌ پراكنده‌ بودند (چریكف‌، 89). 
پس‌ از جنبش‌ مشروطیت‌ و الغای‌ نظام‌ تیولداری‌ و با تضعیف‌ قدرت‌ خانهای‌ افشار، فرمانفرما مباشر خود میرزا مصطفی‌ آشتیانی‌ را به‌ عنوان‌ حاكم‌ اسدآباد برگزید و از طریق‌ او زمینها و آبادیهای‌ بسیاری‌ را در این‌ ناحیه‌ تصاحب‌ كرد (سعیدی‌، 59 ؛ آدامك‌، 50). اسدآباد در سالهای‌ اخیر به‌ سبب‌ اینكه‌ زادگاه‌ سید جمال‌الدین‌ بوده‌، اهمیتی‌ دوباره‌ یافته‌ است‌ ( ایرانیكا، II/ 697). 
جمعیت‌ شهر كوچك‌ اسدآباد بنا به‌ گزارش‌ چریكف‌ (در 1305ق‌) 800 خانوار بود (همانجا) كه‌ پیش‌ از نخستین‌ سرشماری‌ عمومی‌ كشور (1335ش‌) به‌ 7 هزار نفر رسید ( فرهنگ‌ جغرافیایی‌، 5/ 11). مطابق‌ آمار سال‌ 1335ش‌ جمعیت‌ این‌ شهر 190 ،5نفر بود ( گزارش‌ مشروح‌، 1) كه‌ طی‌ دو دهۀ بعدی‌ به‌ سرعت‌ رو به‌ افزایش‌ نهاد و در دورۀ 1345- 1355ش‌ با نرخ‌ رشد سالانۀ 05/ 6% از 714 ،6نفر به‌ 083 ،12و در دورۀ 1355- 1365ش‌ با نرخ‌ رشد 07/ 11% به‌ 516 ،34نفر رسید كه‌ این‌ نرخ‌ رشد سالانه‌ در دورۀ مذكور در میان‌ شهرهای‌ استان‌ بی‌ سابقه‌ بود ( آمارنامه‌، 1367ش‌، 18). 
در 1365ش‌ از 516 ،34نفر جمعیت‌ این‌ شهر، 288 ،18نفر (53%) مرد و 228 ،16نفر (47%) زن‌ بوده‌اند كه‌ به‌ این‌ ترتیب‌، نسبت‌ جنسی‌ برابر 113 نفر (مرد در برابر 100 زن‌) بوده‌ است‌. از این‌ عده‌، 475 ،16نفر (7/ 47%) افراد كمتر از 15 سال‌ بودند ( سرشماری‌ عمومی‌، 18). علاوه‌ بر این‌، 3/ 60% از جمعیت‌ 6 ساله‌ به‌ بالا در این‌ سال‌ باسواد بودند كه‌ این‌ نسبت‌ در میان‌ مردان‌ 5/ 72% و در میان‌ زنان‌ 6/ 46% بوده‌ است‌ (همانجا)، اما مطابق‌ آخرین‌ سرشماری‌ عمومی‌ كه‌ در 1370ش‌ انجام‌ گرفت‌، جمعیت‌ این‌ شهر به‌ 582 ،43نفر در قالب‌ 010 ،8خانوار رسید ( آمارنامه‌، 1371ش‌، 40). 
رشدشتابان‌شهر كوچك‌اسدآباد بیشتر به‌سبب‌مهاجرت‌ روستاییان‌ به‌ این‌ مركز بوده‌ است‌، تا جایی‌ كه‌ در 1365ش‌ تنها 1/ 52% از سكنۀآن‌متولدشهرو5/ 42% متولدنقاط روستایی‌بودند( سرشماری‌ عمومی‌، همانجا). در این‌ میان‌، بروز اختلافات‌ قومی‌ و طایفه‌ای‌ در سطح‌ روستاها و اهمیت‌ یافتن‌ راه‌ اصلی‌ تهران‌ به‌ غرب‌ و جنوب‌ كشور و همچنین‌ رشد شهر به‌ عنوان‌ یك‌ مركز خدماتی‌، از عوامل‌ تقویت‌ این‌ رشد شتابان‌ بوده‌ است‌ (مرادی‌، 77). 
از آثار اسدآباد بنای‌ امامزاده‌ احمد، آب‌ انبار مسجد سلطانی‌ و حمام‌ كهن‌ شهر است‌ و نیز قناتهای‌ ویر و دره‌ محمدخان‌ كه‌ مخروبه‌اند، از گذشته‌های‌ دور برجای‌ مانده‌اند ( فرهنگ‌ جغرافیایی‌، همانجا). همچنین‌ مسجدی‌ قدیمی‌ در محلۀ بازار شهر وجود داشته‌ كه‌ به‌ علت‌ بی‌توجهی‌ از میان‌ رفته‌، و مسجد جدیدی‌ جای‌ آن‌ را گرفته‌ است‌. بنای‌ قدیمی‌ مسجد 4 ضلعی‌ بوده‌ كه‌ 4 كنج‌ آن‌ را با 4 گوشوار جمع‌ كرده‌، و 4 ضلعی‌ را به‌ صورت‌ 8 ضلعی‌ درآورده‌، و با 8 گوشوار دیگر آن‌ را به‌ یك‌ 16 ضلعی‌ تبدیل‌ كرده‌ بودند. مصالح‌ به‌ كار گرفته‌ شده‌ در این‌ بنا آجرهایی‌ به‌ رنگ‌ قرمز و نخودی‌ و ملاط گچ‌ بوده‌ است‌. در بالای‌ بنا گنبد مدور بلندی‌ قرار داشته‌ است‌ (گلزاری‌، 1). سنگ‌ نبشته‌های‌ پنجگانۀ مسجد قدیمی‌ شهر اسدآباد دربارۀ بخشودگی‌ و نحوۀ اخذ مالیات‌ در این‌ ناحیه‌ به‌ زمان‌ صفویان‌ باز می‌گردد (همو، 1 به‌ بعد). مسجد جامع‌ جدید شهر، چنانكه‌ اعتمادالسلطنه‌ گزارش‌ می‌دهد، در كوچه‌های‌ باصفا واقع‌ شده‌ است‌ (4/ 2095). 
در امتداد جادۀ كرمانشاه‌ و در 5 كیلومتری‌ شهر، ایستگاه‌ ماهواره‌ای‌ اسدآباد قرار دارد كه‌ دارای‌ دو آنتن‌ بزرگ‌ است‌ ( جغرافیای‌ كامل‌، 2/ 1313). 

مآخذ

آمارنامۀ استان‌ همدان‌ (1367ش‌)، مركز آمار ایران‌، تهران‌، 1368ش‌؛ همان‌ (1370ش‌)، مركز آمار ایران‌، تهران‌، 1371ش‌؛ همان‌ (1371ش‌)، مركز آمار ایران‌، تهران‌، 1372ش‌؛ ابن‌ اثیر، الكامل‌؛ همو، اللباب‌، قاهره‌، 1357ق‌؛ ابن‌ فقیه‌، احمد، مختصر كتاب‌ البلدان‌، لیدن‌، 1302م‌؛ ادریسی‌، محمد، نزهة المشتاق‌، رم‌، 1972م‌؛ اصطخری‌، ابراهیم‌، مسالك‌ الممالك‌، لیدن‌، 1927م‌؛ اعتمادالسلطنه‌، محمد حسن‌، مرآة البلدان‌، تهران‌، 1367- 1368ش‌؛ اقبال‌، عباس‌، تاریخ‌ مفصل‌ ایران‌، تهران‌، 1347ش‌؛ جعفرپور، ابراهیم‌، پژوهشهای‌ اقلیمی‌ در غرب‌ ایران‌، تهران‌، 1356ش‌؛ جغرافیای‌ كامل‌ ایران‌، وزارت‌ آموزش‌ و پرورش‌، تهران‌، 1366ش‌؛ جكسن‌، ا. و. ویلیامز، سفرنامه‌، ترجمۀ منوچهر امیری‌ و فریدون‌ بدره‌ای‌، تهران‌، 1357ش‌؛ جمالی‌ اسدآبادی‌، صفات‌الله‌، اسناد و مدارك‌ دربارۀ ایرانی‌ الاصل‌ بودن‌ سید جمال‌الدین‌ اسدآبادی‌، تهران‌، 1337ش‌؛ جوینی‌، عطاملك‌، تاریخ‌ جهانگشای‌، به‌ كوشش‌ محمد قزوینی‌، لیدن‌، 1334ق‌/ 1916م‌؛ چریكف‌، سیاحت‌ نامه‌، ترجمۀ آبكار مسیحی‌، تهران‌، 1358ش‌؛ حمدالله‌ مستوفی‌، نزهة القلوب‌، به‌ كوشش‌ لسترنج‌، لیدن‌، 1331ق‌/ 1913م‌؛ خواندمیر، غیاث‌ الدین‌، حبیب‌ السیر، به‌ كوشش‌ محمد دبیرسیاقی‌، تهران‌، 1333ش‌؛ سرشماری‌ عمومی‌ نفوس‌ و مسكن‌ (1365ش‌)، نتایج‌ تفصیلی‌، شهرستان‌ همدان‌، مركز آمار ایران‌، 1367ش‌؛ سیف‌ الدوله‌، سلطان‌ محمد، سفرنامه‌، به‌ كوشش‌ علی‌اكبر خداپرست‌، تهران‌، 1364ش‌؛ شیروانی‌، زین‌العابدین‌، بستان‌ السیاحۀ، تهران‌، 1315ق‌؛ طبری‌، تاریخ‌؛ فرهنگ‌ آبادیهای‌ كشور (1365ش‌)، شهرستان‌ همدان‌، مركز آمار ایران‌، تهران‌، 1367ش‌؛ فرهنگ‌ جغرافیایی‌ ایران‌، دایرۀ جغرافیایی‌ ستاد ارتش‌، تهران‌، 1331ش‌؛ فرهنگ‌ روستایی‌ (1365ش‌)، كل‌ كشور، مركز آمار ایران‌، تهران‌، 1369ش‌؛ كیهان‌، مسعود، جغرافیای‌ مفصل‌ ایران‌، تهران‌، 1310- 1311ش‌؛ گزارش‌ مشروح‌، حوزۀ سرشماری‌ همدان‌، وزارت‌ كشور، تهران‌، 1338ش‌؛ گلزاری‌، مسعود، «بررسی‌ و معرفی‌ چند سنگ‌ نبشته‌ در اسدآباد همدان‌»، بررسیهای‌ تاریخی‌، تهران‌، 1354ش‌، س‌ 10، شم‍ 5؛ مجمل‌ التواریخ‌ و القصص‌، به‌ كوشش‌ محمدتقی‌ بهار، تهران‌، 1318ش‌؛ مرادی‌، امیدعلی‌، گسترش‌ شهری‌ و نقش‌ آن‌ در دگرگونی‌ بافت‌ روستایی‌ منطقۀ اسدآباد، پایان‌ نامۀ كارشناسی‌ ارشد دانشگاه‌ تربیت‌ مدرس‌، تهران‌، 1371ش‌؛ مفخم‌ پایان‌، لطف‌الله‌، فرهنگ‌ آبادیهای‌ ایران‌، تهران‌، 1339ش‌؛ مقدسی‌، محمد، احسن‌ التقاسیم‌، لیدن‌، 1906م‌؛ ناصرالدین‌ شاه‌ قاجار، سفرنامۀ عتبات‌، به‌ كوشش‌ ایرج‌ افشار، تهران‌، 1363ش‌؛ یاقوت‌، بلدان‌؛ همو، المشترك‌، بیروت‌، 1406ق‌/ 1986م‌؛ نیز: 

Adamec, L. W., Tehran and Northwestern Iran, Graz, 1976; Bosworth, C. E., «The Political and Dynastic History of the Iranian World», The Cambridge History of Iran, Cambridge, 1968, vol. V; Ehlers, E. and A. Saidi, «Qanats and Pumped Wells, the Case of Assad Abad», Qanat, Kariz and Khattara, London, 1989; Iranica; Saidi, A., Agrarwirtschaftlicher Wandel im Iran..., Marburg, 1984; Schwarz, P., Iran im Mittelalter, Hildesheim, 1969; Weil, G., Geschichte der Chalifen, Osnabrück, 1967. 
عباس‌ سعیدی‌ 

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: