اسدالله اصفهانی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 19 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/230184/اسدالله-اصفهانی
پنج شنبه 11 اردیبهشت 1404
چاپ شده
8
اَسَدُاللّهِ اِصْفَهانی، شمشیرساز نامدار ایرانی سدۀ 11ق/ 17م. با آنكه همۀ هنرشناسان ایرانی و بیگانه وی را به عنوان چیره دستترین شمشیرگر ایران میشناسند، از زندگانی او آگاهی روشنی نداریم. پژوهشگران سدۀ اخیر نه تنها او را همزمان با شاه عباس اول صفوی (سل 996 - 1038ق/ 1588- 1629م) دانستهاند، بلكه برخی وی را شمشیرساز او شمردهاند (2 EI؛ اشتكلاین، 2575 ؛ مایر، 27 -26 ؛ كاتالوگ...، 330). در متون فارسی نام او را برای نخستین بار در كتاب جغرافیای اصفهان كه در 1294ق تدوین شده است، مییابیم. بر پایۀ گزارش نویسندۀ كتاب، اسدالله اصفهانی و شمشیرهای ساختۀ او در دهۀ نخست نیمۀ دوم سدۀ 13ق شهرت بسیار داشته است (تحویلدار، 107). این شهرت نزد اروپاییان علاقهمند به جنگ افزارهای ایرانی به نیمۀ دوم سدۀ 19م میرسد. هنری موزر كه در آن هنگام در آسیای مركزی سفر میكرده است - و مجموعۀ بزرگ جنگ افزارهای شرقی به ویژه ایرانیِ گرد آوردۀ او هم اكنون در موزۀ برن در سویس نگاهداری میشود - از شمشیری ساختۀ وی خبر میدهد كه در بخارا به او پیشكش شده است. این شمشیر از چادر مظفرالدین امیر بخارا كه در 1283ق/ 1866م در اِرجَر از روسها شكست خورد، به دست آمده بود (فلینت، 23 ؛ امیر عالم خان، 39).
از نیمۀ نخست سدۀ 14ق/ 20م برخی از پژوهشگران كوشیدهاند بر پایۀ بررسی آثار اسدالله اصفهانی آگاهیهایی دربارۀ سبك كار او به دست آورند. نخستین كسی كه بر پایۀ سبك شناسی آثار او تصویری از جایگاه اسدالله اصفهانی ترسیم كرده، اشتكلاین است. او مینویسد: در سدۀ 10ق شكل قبضۀ شمشیرهای ایرانی دگرگون شد - شكلی كه تا سدۀ 13ق پابرجا ماند و در طولسدۀ11قتیغهها كه یك دمه شده بود، خمیدگی بیشتری یافت. یكی از استادان ایرانی كه از نظر شیوۀ كار از پایهگذاران این دگرگونی بهشمار میآید، اسدالله اصفهانی است (همانجا).اشتكلاین ویرا ازهنرمندان آغاز سدۀ 11ق میداند و بر آن است كه شماری از شمشیرهای او به شیوۀ جدید ساخته شده است. وی به معرفی دو شمشیری كه اسدالله اصفهانی برای شاه عباس ساخته است، میپردازد و مینویسد: یكی از آن دو دارای قبضهای است كه به سر یك قوچ منتهی میشود و تیغهای به سبك قدیم با سر دو دمه دارد. شمشیر دیگر دارای قبضهای به شكل سر اسب است و تیغهای خمیده و كاملاً قرینه و متناسب دارد. رقم اسدالله اصفهانی و مربعی شامل چهارخانه حاوی نام «بدوح»(بهصورت اعداد 2-4-6 - 8 ) بر تیغههای هر دو شمشیرطلاكوبیشدهاست (همانجا، 1424). این پژوهشگر در حالی كه كوشیده است تا به تعیین زمان زندگی و معرفی آثار اسدالله اصفهانی بپردازد، آثار او را با دیگر شمشیرسازان در هم آمیخته است . وی بجز دو اثر یاد شده ، از 3 شمشیرِ به نمایش گذاشته شده در نمایشگاه بین المللی هنر ایران در لندن (193 م) نام میبرد. این 3 اثر رقمهای «اسدالله اصفهانی»، «اسدالله» و «اسماعیل بن اسدالله اصفهانی» را بر خود دارد ( كاتالوگ، 315, 330 325).
این روش از آن پس به وسیلۀ دیگر پژوهشگران ادامه یافته است. به این ترتیب هر شمشیری كه دارای رقم «اسدالله» بوده، آن را ساختۀ «اسدالله اصفهانی» دانستهاند. مایر مینویسد: شمار شمشیرهایی كه نام «اسدالله» را بر خود دارند، بسیار زیاد است. او تقریباً میتوانسته است 300 شمشیر در طول زندگی خود بسازد. در حالی كه 500 قبضه شمشیر با رقم او تنها به مجموعههای اروپایی راه یافته است (ص 26). كوشش مایر در بررسی رقمها، تاریخها و نام پادشاهانی كه شمشیرها ظاهراً به نام و برای آنها ساخته شده است، به روشن شدن زندگی اسدالله اصفهانی كمك نمیكند. رقمهای موجود بر شمشیرها به شمار خود آثار از دیدگاه شكل و شیوه و چگونگی نوشتار گوناگونند. وجود تاریخهایی از 811 تا 1223ق و نام نزدیك به تمامی پادشاهان صفوی و حتی پس از آنان، بر مشكل نتیجهگیری میافزاید. از نظر مایر تنها یك راه حل باقی میماند و آن این است كه اكثر نزدیك به تمامی شمشیرهای دارای رقم اسدالله را به راستی جعلی بدانیم (ص 26-28).
طرح مسائل تازهای كه نمایانگر عدم شناخت سنتهای جاری در هنر ایران است، به وسیلۀ برخی از پژوهشگران غربی بر پیچیدگی موضوع افزوده است. از جمله این پرسش كه آیا «اسدالله» نمیتواند نامی عام در میان شمشیرسازان ایرانی باشد؟ (ولش، 71 ؛ ایرانیكا ). پاسخ این پرسش منفی است. بر خلاف صنعتگران اروپایی - كه نام یا علامت مخصوص خانوادگی خود و تاریخ ساخت را بر اثر خویش مینهادند - رقم هنرمندان ایرانی همواره شامل نام سازنده، به ندرت همراه با نام پدر، و گاهی با تاریخ پدید آوردن اثر بوده است و كاربرد نام عام تاكنون در هیچ یك از شاخههای هنر ایران، از سوی هنرمندان ایرانی دیده نشده است. برای شناخت آثار و آگاهی بر زمان زندگانی این هنرمند و نیز رهایی از بن بستی كه از شیوۀ بررسی پژوهشگران یاد شده پدید آمده، بهتر است كه شمشیرهای دارای رقم «اسدالله اصفهانی» را از میان شمار بسیار زیاد شمشیری كه نام «اسدالله» بر آنها كنده شده، جدا سازیم. این گروه خود 3 دستۀ متمایز را تشكیل میدهد: 1. تیغههایی كه در ایران ساخته نشدهاند، پس رقم آنها نمیتواند اصالت داشته باشد. 2. شمشیرهای ساخت ایران كه رقم جعلی بر آنها نهادهاند. 3. آثار اصیل اسدالله اصفهانی. شماری شمشیر از گروههای 1 و 2 تاكنون معرفی شده است و تصویر آنها را با رقمهای گاه خوانا و زمانی ناخوانا در دست داریم. دو شمشیری كه اشتكلاین در كتاب «بررسی هنر ایران» (لوحۀ 1424) معرفی كرده است، از این گروهند. قبضۀ شمشیر نخست تمام ریختگی و میناكاری است و سر قبضه و بازوهای حافظ دستۀ (بلچاق، بالچاق) آن به سر قوچ منتهی میشود. شمشیر دوم نیز سر قبضهای ریختهگری شده به شكل سر اسب دارد. این دو ویژگی یعنی ریختگی بودن قبضه و آراستن آن به شكل سر حیوانات در شمشیر سازی دورۀ اسلامی، به ویژه دورۀصفوی معمول نبوده است (رُمانوفسكی، 96 -97؛ نیز نک : «مجموعه...»، لوحۀ 8). اما این شیوه را در مكتب شمشیرسازی هند در دوران گوركانیان مییابیم (حیدر، 161 -155 ).از سویی میدانیم كه در ایران برای آویختنشمشیر بهكمر از تسمههای ساخته شده از پوست گاومیش استفاده میشد(رمانوفسكی، همانجا). در حالی كه نوارهای پهن دو شمشیر یاد شده از زربفت هندی است (نک : اشتكلاین، لوحۀ 1424). این دو شمشیر در مجموعۀ والاس در لندن نگاهداری میشود (همو، 2575). شمشیر دیگری از مجموعۀ خود اشتكلاین در نمایشگاه لندن به شمارۀ 833(E) به نمایش گذاشته شده است كه تاریخ 1031ق دارد ( كاتالوگ، 330). اگرچه تصویری از این شمشیر به چاپ نرسیده است، اما قبضۀ ساخته شده از عاج و روكش چرمی ضربی شدۀ نیام آن نشان از هندی بودن آن دارد، زیرا هیچ یك از دو ویژگی یاد شده را در شمشیرهای ایرانی نمییابیم (رمانوفسكی، همانجا). مایر شمشیر چهارمی از او با تاریخ 1085ق معرفی میكند كه در موزۀ بمبئی نگاهداری میشود (ص 27 ، نیز لوحۀ .(4 رقم این شمشیر بهكلی متفاوت با رقمهای استادانهای است كه از اسدالله اصفهانی میشناسیم (نک : طرح 1).
3 شمشیری نیز كه در مجموعۀ موزر موجود است و به نام این هنرمند ثبت شده، و تصویر آنها در لوحۀ شمارۀ 8 كاتالوگ او به شمارههای 1، 3 و 10 آمده است، هر چند هر سه دارای تیغههای خوب ساخت ایران هستند، اما نمیتوان آنها را به اسدالله اصفهانی نسبت داد،زیرا رقمتیغۀ شمشیر شمارۀ1 قابل خواندن و تطبیق دادن با رقمهای اصیل هنرمند نیست. تیغۀ شمشیر شمارۀ 3 در نیام جای دارد و با همان مشكل رو به روست. تیغۀ شمشیر شمارۀ 10 نیز ناودار است و بر آن عبارت «یا قاضی الحاجات» كنده شده كه این دو ویژگی در دیگر شمشیرهای این هنرمند دیده نمیشود. افزون بر آن رقم وی را نیز ندارد (نک : «مجموعه»، همان لوحه). در گالری اسلامی مركز بنیاد ملك فیصل ریاض، در میان شمشیرهایی كه ایرانی معرفی شدهاند، دو شمشیر به شمارههای 51 و 55 با رقم اسدالله اصفهانی و ساخته شده برای شاه عباس وجود دارد («شمشیرها...»، 72 70, ,26). این هر دو شمشیر از دیدگاه ساختار، غیر ایرانی، و رقمهای آنها افزوده شده است. شمشیر شمارۀ 51 با قبضهای كاملاً متفاوت با شمشیرهای ایرانی، تیغۀ ناودار، نیام نقره (در حالی كه نیامهای ایرانی چوبی با روكش چرمی است)، رقمی ناهمگون با رقم اصیل اسدالله اصفهانی از دیدگاه شیوۀ خط، شكل ترنجها و به ویژه نحوۀ طلاكوبی، نمیتواند ساختۀ او باشد (نک : طرح 2). در شمشیر شمارۀ 55 شیوۀ كنده كاری كلمات و رقم و ترنج شامل نام شاه عباس و پوسته شدن ورقۀ طلای چسبانده (نه كوبیده) شده بر آن تقلبی بودن رقم را آشكار میسازد (نک : «شمشیرها»، همانجا؛ نیز نک : طرح 3). در موزۀ نظامی تهران نیز دو شمشیر از این گروه به شمارههای 325 و 349 با ناهمگونی شیوۀ خط و شكل ترنجها نگاهداری میشود. تیغۀ شمشیر اول رقم اسدالله اصفهانی و ترنجی در بالا حاوی «بندۀ شاه ولایت عباس» دارد. بر تیغۀ شمشیر دوم افزون بر رقم، تاریخ 1160ق و ترنجی در بالا حاوی «سلامٌ عَلی ابراهیم» و ترنجی در پایین حاوی «السلطان ابوالسیف فتحعلی شاه قاجار» دارد. پیداست كه این شمشیر نخست به ابراهیم خان برادر زادۀ نادرشاه - كه بین سالهای 1161- 1163ق بر خراسان حاكم بوده - تعلق داشته است و پس از او به دست فتحعلی شاه افتاده، و نام او بر آن نوشته شده است. هر دو شمشیر ایرانی است، اما رقم اسدالله اصفهانی را بر آنها افزودهاند (یادداشت مؤلف؛ نیز طرحهای 4 و 5).
1. شمشیری با تیغۀ فولاد آبداده: اندازه 29ئ780 میلیمتر، دسته دندان شیر ماهی، كلاهكِ دسته فولاد كنده كاری شده با نقش گل و بوته، حافظ دستهفولاد قلمزدۀ برجسته، بریكرو «بسماللهالرحمنالرحیم» و بر روی دیگر «اِنّا فتحنا لك فتحاً مبینا»، بالای تیغه زیر قبضه دو ترنج طلاكوبی شده: یكی حاوی «عمل اسدالله اصفهانی» در زیر، و دیگری بزرگتر و در بالا حاوی«بندۀ شاه ولایت عباس»بهقلمنستعلیقخوش، در گوشۀ چپ بالای ترنجها مربعی 4 قسمتی شامل اعداد 2-4-6 - 8 (طرح 6)، وزن تیغه 745 گرم؛ نیام چوبی با روكش چرم ساغری مشكی، بستهای نیام فولاد قلمزده با كتیبههای برجسته، حاوی «ناد علیاً مظهر العجائب...»، وزن 265 گرم، به شمارۀ 323 در موزۀ نظامی سعدآباد تهران (اسناد موزه؛ یادداشت مؤلف).
2. شمشیری با تیغۀ فولاد آبداده: اندازه 48ئ820 میلیمتر، دسته دندان شیرماهی، كلاهك دسته فولاد ساده، حافظ دسته فولاد قلمزده با نقش گل و بوتۀ زرین، بالای تیغه دو ترنج طلاكوبی شده: یكی حاوی «عمل اسدالله اصفهانی» در زیر، دیگری بزرگتر و در بالا حاوی «بندۀ شاه ولایت عباس» به قلم نستعلیق خوش، و در گوشۀ چپ بالای آن مربع چهارخانۀ نام بدوح به عدد (طرح 6)؛ نیام چوبی با روكش چرم ساغریمشكی با بستهایی همانندحافظ دسته از فولاد قلمزده، به شمارۀ 438 در همان موزه (همانجاها).
3. شمشیری با تیغۀ فولاد آبداده: اندازه 32ئ830 میلیمتر، دسته دندان شیرماهی، كلاهك و حافظ دسته فولاد قلمزدۀ برجسته با نقش گل و بوتۀ زرین، بالای تیغه دو ترنج طلاكوبی شده: یكی حاوی «عمل اسدالله اصفهانی»، و دیگری بزرگتر و در بالای آن حاوی «بندۀشاهولایتعباس»(طرح 7)،وزن شمشیر 970 گرم؛ نیام چوبی با روكش ساغری مشكی با بستهای فولاد قلمزده همانند حافظ دسته، وزن نیام 280 گرم، به شمارۀ 318 در همان موزه (همانجاها).
4. شمشیری با تیغۀ فولاد آبداده، دو دم (ذوالفقار): اندازه 30ئ830 میلی متر، دسته شاخ گوزن، بر كلاهك فولادی دسته «یاحنّان» و «یا منّان»، حافظ دستهفولاد قلمزده، یكطرف «بسماللهالرحمنالرحیم» و طرف دیگر «انا فتحنا...» به صورت برجسته، بالای تیغه یك ترنج طلاكوبحاوی «عملاسداللهاصفهانی 1092»، بالای ترنج گوشۀ چپ مربع چهارخانۀ نام بدوح به حرف و بالای آن آیۀ«اِنَّهمِن سُلَیمانوَ اِنَّهبِسْماللّهالرَّحمن الرَّحیم»(نمل/ 27/ 30)كهبهقلمنستعلیق خوش طلاكوبی شده است (طرح 8)، وزن شمشیر 745 گرم؛ نیام چوبی با روكش چرم ساغری مشكی، بستها فولاد قلمزده حاوی «یا مظهر العجائب، اسدالله الغالب...»، وزن نیام 300 گرم، بهشمارۀ358درهمانموزه(همانجاها).
از بررسی ویژگیهای این آثار نتایجی به دست میآید كه میتواند معیارهایی برای شناخت ساختههای اصیل این هنرمند نامدار ایرانی باشد: 1. تناسب و زیبایی ساختار و آبدادگی استادانۀ تیغهها. 2. زیبایی خط رقمها و شكل ترنجها حاوی نام دارندۀ شمشیر و استادانه بودن طلاكوبی. 3. همگونی رقمها. 4. واپسین و مهمترین معیار و نشانه بر درستی انتساب آنها به اسدالله اصفهانی، هماهنگی جایگاه نوشتن كلمات «الله» در «اسدالله»، و «شاه» در تركیب «شاه ولایت» برروی تیغهها با رسوم مهر كنی و نقش مهرهای پادشاهان صفوی است. در 4 اثر یاد شده كلمۀ «الله» در ترنجهای رقم و كلمۀ «شاه» در ترنجهای نام دارندۀ شمشیر بالاترین كلمهاند (نک : طرحهای 6 - 8). این حكم حتی در نوشتههای روی حافظ دستهها نیز جاری است. گرد آمدن یك جای همۀ این ویژگیها را در هیچ یك از آثار معرفی شدۀ منسوب به اسدالله اصفهانی نمییابیم. ظاهراً چون نخستین كسانی كه به بررسی آثار و معرفی اسدالله اصفهانی پرداختهاند، شمشیرهایی در دست داشتهاند كه نشان «بندۀ شاه ولایت عباس» بر آنها بوده است، وی را معاصر شاه عباس اول صفوی دانستهاند و این به صورت یك باور عمومی درآمده است. تأثیر انتشار داستان افسانه آمیز لمتون دربارۀ همزمانی این دو تن را در گسترش این باور و ورود آن به مآخذ علمی نباید نادیده گرفت. لمتون از قول شمشیر سازان اصفهان مینویسد: شاه عباس پس از دریافت كلاهخودی از سلطان عثمانی اعلام كرد به كسی كه بتواند با شمشیر آن كلاهخود را بشكافد جایزه خواهد داد. اسدالله اصفهانی شمشیری ساخت و با آن كلاه خود را شكافت. شاه به پاداش آن، صنف شمشیر سازان را از پرداخت مالیات معاف كرد. این معافیت به نوشتۀ او تا روزگار پادشاهان قاجار نیز ادامه داشته است. او میافزاید به پاداش این خدمت شمشیرگران اصفهان تا 1316ش/ 1937م همه ساله در روزی معین برگور اسدالله اصفهانی در ده سیچان نزدیك اصفهان گرد آمده، مراسمی بر پا میكردند (ص 25-26). اما هیچ سند تاریخی كه همزمانی اسدالله اصفهانی و شاه عباس و این داستان را ثابت كند، در دست نیست. از بررسی 4 اثر نو یافتۀ اسدالله اصفهانی كه آخرین آنها تاریخ 1092ق دارد و بر آن نقش مهر شاه سلیمان طلا كوبی شده است (طرحهای 8 و 9؛ نک : رابینو، لوحۀ 3) و در اصالت آن تردید نیست، میتوان نتیجه گرفت كه این هنرمند معاصر شاه عباس دوم (سل 1052- 1078ق) و شاه سلیمان صفوی (سل 1078-1106ق/ 1667- 1695م) بوده است. شهرت فراگیر اسدالله اصفهانی سبب شده است كه در سدههای بعد كسانی نام او را بر شمشیرهای قدیمی ایرانی و غیر ایرانی نقش كرده، به دوستداران جنگ افزارهای ایرانی عرضه كنند. این آثار هم اكنون در موزهها و مجموعههای خصوصی در سراسر جهان پراكنده است (نک : مایر، 26-29). این امر را نباید نادیده گرفت كه همواره ممكن است در یك بررسی بنیادی شمار بیشتری از آثار اصیل این هنرمند توانای ایرانی شناخته و معرفی شود.
اسناد موزۀ نظامی سعدآباد تهران؛ امیرعالمخان، خاطرهها، تهران،1373ش؛ تحویلدار، حسین، جغرافیای اصفهان، به كوشش منوچهر ستوده، تهران، 1342ش؛ رمانوفسكی دوبنچا، «تاریخچۀ اسلحههای سرد در ایران»، بررسیهای تاریخی، تهران، 1346ش، س 2، شم 5؛ قرآن كریم؛ یادداشتهای مؤلف؛ طرحها از فریبا افتخار؛ نیز:
Catalogue of the International Exhibition of Persian Art, London, 1931; Collection Henri Moser Charlottenfels, armes et armures orientale , ed . K. W. Hiersemann , Leipzig , 1912 ; EI 2 ; Flindt , T. W. , «Some Nineteenth-Century Arms from Bukhārā», Islamic Arms and Armour, ed. R. Elgood, London, 1979; Haider, Z., Islamic Arms and Armour of Muslim India, Lahore, 1991; Iranica; Lambton, A. K. S., Islamic Society in Persia, London, 1954; Mayer, L. A., Islamic Armourers and Their Works, Geneva, 1962; Rabino di Borgomale, H. L., Coins, Medals, and Seals of the Shahs of Iran (1500-1941), Hertford, 1945; Stocklein, H., «Arms and Armour» , A Survey of Persian Art, ed. A. U. Pope, Tehran, 1967, vol. VI; Swords and Armour, Riyadh, 1991; Welch, A., Shah ʿAbbas and the Arts of Isfahan, New York, 1973. محمدحسن سمسار
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید