ازهر بن یحیی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 3 اردیبهشت 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/229960/ازهر-بن-یحیی
پنج شنبه 11 اردیبهشت 1404
چاپ شده
8
اَزْهَرِبْنِ یَحْیى، ابن زهیربن فرقدبن سلیم (یا سلیمان) بن ماهان، معروف به «ازهرخر» (د پس از 276ق/ 889م) پسرعم و سپهسالار با تدبیر یعقوب و عمروبن لیث صفاری. آگاهی ما از زندگی ازهر، اندک و منحصر به حدود نیمۀ دوم سدۀ 3ق و آن هم بیشتر برگرفته از تاریخ سیستان است. گفتهاند که او به خسروپرویز، پادشاه ساسانی، نسب میبرد. کاردان و شجاع بود و در پیروزیهای یعقوب و عمرو نقش بسزایی ایفا کرد (تاریخ سیستان، 204، 269). به تدبیر همو در 248ق، هزار تن از خوارج که تهدید جدّی برای حکومت یعقوب به شمار میآمدند، بدو پیوستند و در زمرۀ سپاهیانش درآمدند (همان، 205). در 254ق/ 868م چون یعقوب لیث به کرمان حمله کرد، ازهر با رشادت سردار سپاه دشمن را که طوق بن مفلس (یا مغلس) نامیده میشد، اسیر کرد و با اسارت او، جنگ به پیروزی یعقوب انجامید (همان، 213؛ قس: طبری، 9/ 382-383، که این رخداد را بی ذکر نام ازهر در حوادث سال 255ق آورده است). یعقوب در 261ق/ 875م به هنگام حمله به فارس، ازهر را به عنوان جانشین خود در سیستان باقی گذاشت (تاریخ سیستان، 225). پس از درگذشت یعقوب در 265ق و جانشینی برادرش، عمرولیث، ازهر به امیر جدید پیوست و به عنوان سرداری شجاع، او را نیز در نبردها یاری رساند. در 276ق/ 889م در غیاب عمرو، چون برادرش علی بن لیث که در قلعۀ بم زندانی بود، فرار کرد و همراه با گروهی به سیستان تاخت، احمدبن شهفور و ازهر به مقابله شتافتند و او را به خراسان گریزاندند (تاریخ سیستان، 247؛ افشار، 169). دربارۀ لقب او (ازهرخر) حکایات مختلفی در منابع نقل شده است که بر اساس آنها، بعضی از ویژگیهای اخلاقی، مانند شوخطبعی، سادهلوحی و فروتنی فراوان او را میتوان منشأ این لقب دانست، حتى بعدها به پارهای از همین حکایات مثل میزدند (نک : تاریخ سیستان، 269-271؛ رشید وطواط، 105؛ باستانی، 23-24، 59-60). دربارۀ جوانمردی او نیز داستانهایی نقل شده است. ازهر نزد یعقوب از مقام شایستهای برخوردار بود و یکبار از نفوذ خود بهره برد و فردی را از مرگ حتمی رهانید. یعقوب او را چنان بزرگ میداشت که به هنگام ورود رسول خلیفه به سیستان، فرمان داد که نخست به سرای ازهر فرود آید (تاریخ سیستان، 270-272). دربارۀ ارادتمندی و وفاداری ازهر به عمرو نیز، حکایتی در قابوسنامه (عنصرالمعالی، 96) نقل شده است. به روایت تاریخ سیستان ازهر افزون بر شجاعت و دلاوری، «مردی ادیب و دبیر بود» (ص 269).
افشار سیستانی، ایرج، بزرگان سیستان، تهران، 1367ش؛ باستانی پاریزی، محمدابراهیم، یعقوب لیث، تهران، 1344ش؛ تاریخ سیستان، به کوشش محمدتقی بهار، تهران، 1314ش؛ رشید وطواط، محمد، حدائق السحر فی دقائق الشعر، به کوشش عباس اقبال، تهران، 1358ش؛ طبری، تاریخ؛ عنصرالمعالی، کیکاووس، قابوسنامه، به کوشش غلامحسین یوسفی، تهران، 1364ش.
علی رفیعی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید