صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / تاریخ / ازرقی /

فهرست مطالب

ازرقی


آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

اَزْرَقی، شهرت افراد خاندانی از مردم مکه که دو تن از آنان به عنوان راوی و مؤلف در سدۀ 3ق/ 9م نامبردارند. این خاندان اصلاً به ازرق، غلام رومی آهنگری از آن حارث بن کلدۀ ثقفی، طبیب مشهور عرب، نسب می‌برد. ازرق در غزوۀ طائف از جمله بندگانی بود که به خدمت پیامبر(ص) آمد و سپس آزاد شد. نوادگان وی از نسل فرزندش سلمه، بعدها خود را از نسل حارث بن ابی شَمِر غسانی خواندند. این حارث از امرای غسان بود و گفته‌اند که از جمله امیرانی بود که پیامبر(ص) در سال 6ق آنان را به اسلام دعوت کرد (نک‍ : طبری، 2/ 644). به هر حال، انتساب بنی ازرق به حارث موجب شد که در مکه از اشراف قلمداد شوند، تا آنجا که برخی از آنان با بنی امیه پیوند خانوادگی یافتند (ابن سعد، 1/ 261، 3/ 247؛ بلاذری، 1/ 157). از میان بنی ازرق دو تن از شهرت بیشتری برخوردارند: 

1. احمدبن محمد (د 222ق/ 837م)

وی را زرقی نیز نامیده‌اند (بخاری، التاریخ الکبیر، 1(2)/ 3). دربارۀ کنیۀ وی اختلاف است: بخاری (همانجا) و به پیروی از او برخی از محدثان و رجال‌شناسان بعدی (نک‍ : ابن حجر، تهذیب...، 1/ 79) کنیۀ او را ابومحمد آورده‌اند، در حالی که مزی (1/ 480) کنیه‌اش را ابوالولید دانسته، و گفته که او را ابومحمد نیز می خوانده‌اند. ابن حجر در تهذیب (همانجا) افزون بر ابوالولید، ابوعبدالله را نیز آورده است. سبکی (2/ 64) هم جز ابوالولید، او را مکنى به ابومحمد و ابوالحسن نیز دانسته است. وی در مکه می‌زیست (ابن حبان، 8/ 7) و از بزرگانی چون ابراهیم بن سعد زهری، ابراهیم بن محمدبن ابی یحیى اسلمی، حمادبن شعیب حِمّانی کوفی، داوودبن عبدالرحمان عطار مکی، سفیان بن عُیَینه، فضیل بن عیاض، مالک بن انس و محمدبن ادریس شافعی حدیث روایت کرده است (مزی، 1/ 480-481). محدثانی چون بخاری، حنبل بن اسحاق شیبانی، سعدبن عبدالله بن عبدالحکم مصری، ابوحاتم رازی، محمدبن سعد کاتب واقدی، ابوبکر محمدبن اسحاق صاغانی، یعقوب بن سفیان بسوی و ابوالولید محمدبن عبدالله ازرقی نواده‌اش نیز از او روایت کرده‌اند (ازرقی، 1/ 31، جم‍ ؛ مزی، 1/ 481). 
ابن سعد (5/ 502) او را ثقه و کثیر الحدیث دانسته است. ابن حبان (همانجا) نیز او را در زمرۀ ثقات آورده است و همچنین ابوحاتم رازی و ابوعوانۀ اسفراینی نیز او را توثیق کرده‌اند (مزی، همانجا). ابوزرعۀ رازی گفته است که ازرقی را دیده، ولی از وی حدیث ننوشته است (نک‍ : ابن ابی حاتم، 1(1)/ 70). ازرقی از اوصیای شافعی بوده است (ابن حجر، همانجا) و نویسندگان شافعی وی را «فقیه اهل مکه» دانسته، و یکی از اقران محمدبن ادریس شافعی برشمرده‌اند (نک‍ : بیهقی، 1/ 199-200، 2/ 329؛ ابن کثیر، 115؛ سبکی، همانجا). 
بخاری که از ازرقی در صحیح خود حدیث نقل کرده (نک‍ : کلاباذی، 1/ 41-42)، گفته است که بعد از 212ق او را ندیده (التاریخ الصغیر، 2/ 297)، و ابن حبان (همانجا) یادآور شده که ازرقی در همین سال درگذشته است (نیز نک‍ : سمعانی، 1/ 184). در حالی که به گفتۀ مزی (همانجا)، ازرقی در 217ق زنده بوده است و شاید بر همین اساس ابن حجر در تقریب التهذیب (1/ 25) سال درگذشت او را در همان تاریخ ذکر کرده است. با اینهمه، ذهبی به نقل از حاکم نیشابوری، سال درگذشت ازرقی را 222ق آورده (ابن حجر، تهذیب، همانجا)، و سبکی (همانجا) این تاریخ را دقیق‌تر دانسته است. 
از ازرقی نوشته‌ای بر جای نمانده است، اما می‌توان گفت که بیشتر بخشهای کتاب اخبار مکه اثر نواده‌اش ابوالولید، مدیون روایات وی است و از این‌رو می‌توان این کتاب را به یک اعتبار، از احمدبن محمد ازرقی دانست. با این حال، به روشنی دانسته نیست که آیا احمدبن محمد ازرقی خود این روایات را نوشته، یا تنها بر اساس شنیده‌های نواده‌اش از وی، در این کتاب جمع آمده است. به هر حال بعید است که مجموعۀ این روایات پرشمار از سوی احمدبن محمد ازرقی نوشته نشده باشد (نک‍ : دنبالۀ مقاله). 

2. ابوالولید محمدبن عبدالله بن احمدبن محمد (د ح 250ق/ 864م)

از زندگی وی آگاهی چندانی در دست نیست و بیشتر شهرت او، چنانکه گفته شد، به سبب گردآوری کتاب اخبار مکه است. وی افزون بر جدش، از کسانی چون علی بن هارون بن مسلم عجلی، مهدی بن ابی مهدی، محمدبن یحیی بن ابی عمر عَدَنی که از شیوخ موثق مکه بودند، حدیث شنید. شمار فراوانی از روایات او، از آنان در کتاب اخبار مکه آمده است (ذهبی، 12/ 97؛ نیز نک‍ : ابن ماکولا، 1/ 152؛ سمعانی، 1/ 185). تاریخ دقیق درگذشت او نیز چندان روشن نیست. در الانساب سمعانی، جای تاریخ وفات او، پس از رقم دویست خالی است (همانجا). فاسی (2/ 49) بنابر اطلاعی که ازرقی از خلافت المنتصر عباسی (247-248ق) ذکر کرده، و او را امیرالمؤمنین خوانده، به درستی حدس زده که او دست کم تا 248ق/ 862م زنده بوده است. اگرچه ازرقی در اخبار مکه، به حوادث پس از 240ق نیز اشاره کرده (مثلاً نک‍ : 1/ 294، 298، 307)، ولی واپسین تاریخی که ذکر کرده، 244ق است (1/ 264). به نظر می‌رسد که وی در همین حدود، یعنی اوایل خلافت المنتصر عباسی درگذشته باشد، زیرا یک مورد از اخبار افزودۀ ابومحمد خزاعی در کتاب (نک‍ : دنبالۀ مقاله)، مربوط به 263ق است و می‌توان حدس زد که مؤلف اصلی، سالیانی پیش وفات کرده بوده است (نک‍ : همو، 1/ 264-265). 

اخبار مکة

ابن ندیم (ص 125) این کتاب را چنین نامیده: کتاب مکة و اخبارها و جبالها و اودیتها، و آن را کتابی بزرگ خوانده است. ابن ماکولا (همانجا) نیز در شرح احوال ازرقی از آن نام برده، و سمعانی (1/ 184). وی را به سبب تصنیف کتابی چنین نیکو ستوده است، اما بر خلاف گفتۀ حاجی خلیفه (1/ 306) که آن را نخستین اثر در تاریخ شهر مکه برشمرده است، دست کم از یک تألیف دیگر به همین عنوان از واقدی آگاهی داریم (نک‍ : ابن ندیم، 111). این کتاب از دیرباز مورد استفادۀ کسانی بوده است که به تاریخ شهر مکه از ادوار کهن تا روزگار مؤلف و اندکی پس از آن توجه داشته‌اند (مثلاً نک‍ : یاقوت، 3/ 500، 4/ 629، 802-803، 813؛ ابن فضل‌الله، 1/ 67). 
در کتاب اخبار مکه، جز آنجا که مؤلف به مسائل خاص عهد خود می‌پردازد، بقیۀ اخبار به سلسلۀ اسناد منتهی می‌شود. بخش اعظم روایات اخبار مکه، از احمدبن محمد ازرقی نقل شده است (مثلاً نک‍ : 1/ 223، 311، 2/ 39، 107، 118، جم‍‌) و روایاتی که به خود ابوالولید ازرقی می‌رسد، اندک است و چنانکه برخی محققان به درستی حدس زده‌اند، محتمالاً ازرقیِ بزرگکتابی در تاریخ مکه داشته که نواده‌اش آن را تکمیل کرده است (نک‍ : GAS, I/ 344). 
بخشهای نخستین کتاب اخبار مکه با قصه‌ها و اسطوره‌های متداول در سده‌های نخستین هجری دربارۀ آفرینش جهان و خاصه شهر مکه به عنوان نخستین جایگاه مقدس بر زمین، پیوند خورده است. به همین سبب، اسناد فراوانی در این مواضع، هم از سوی ازرقی بزرگ و هم از جانب ابوالولید ازرقی به برخی روایات معروف به «مبتدا» منتهی می‌شود. از جمله سرچشمه‌های بسیار مهم برای اینگونه روایات، می‌توان به کتاب المبتدای ابن اسحاق اشاره کرد که بخش دنبالۀ آن، یعنی سیره و مغازی حضرت رسول(ص) شهرت بیشتری یافته است (نک‍ : ابن ندیم، 105). 
از روایات مفصل در بخشهای آغازین این کتاب بر می‌آید که مجموعۀ روایات ابن اسحاق در باب مبتدا به طور وسیعی مورد استفاده و استناد نویسندۀ اخبار مکه قرار داشته است. نمونه‌های کم و بیش مشابهی از روایات مستند به این اسحاق را می‌توان در اخبار مکۀ ازرقی و همچنین در روایات طبری از ابن اسحاق یا قطعه‌های بازمانده از یونس بن بکیر باز جست: مثلاً دربارۀ بنای کعبه به دست ابراهیم(ع) (ازرقی، 1/ 64؛ نیز نک‍ : طبری، 1/ 253)؛ اقامت ابراهیم و خانواده‌اش در زمین بیت‌الحرام (ازرقی، 1/ 54؛ نیز نک‍ : طبری، 1/ 254)؛ ولایت قصی ابن کلاب بر بیت‌الحرام (ازرقی، 1/ 103؛ نیز نک‍ : طبری، 2/ 258)؛ حدیث الفیل (ازرقی، 1/ 136؛ نیز نک‍ : ابن اسحاق، 38، 41) و نیز روایاتی دربارۀ حفر چاه زمزم (ازرقی، 2/ 44؛ نیز نک‍ : ابن اسحاق، 3). همچنین باید به روایات اخباریان بزرگ سدۀ 3ق اشاره کرد که وهب بن منبه یکی از حلقه‌های بسیار مهم در انتقال اینگونه اساطیر و قصص بوده است (نک‍ : GAS, I/ 305-307) و روایات بازمانده از او را می‌توان با اسنادی که به ازرقی بزرگ منتهی می‌شود، در اخبار مکه بازیافت (مثلاً نک‍ : ازرقی، 1/ 40، 46، 51، 61). نیز محمدبن سائب کلبی که روایات وی در این‌باره (GAS, I/ 269)، گرچه کمتر از دیگر اخباریان به چشم می‌خورد، ولی مؤلف اخبار مکه اسناد خود را گاه در همین موضوعات به او رسانده است (مثلاً نک‍ : 1/ 49، 125-126، 283، جم‍‌). نیز هر دو ازرقی به روایتهای واقدی از طرق خود استناد کرده‌اند؛ گرچه روشن نیست که آیا آنان، روایات مذکور را از کتاب المغازی واقدی و یا از اثر دیگر وی اخبار مکه دریافته‌اند، اما چند روایت منقول در اخبار مکه از قول واقدی را می‌توان در کتاب المغازیِ او باز جست (مثلاً نک‍ : ازرقی، 1/ 122-123؛ نیز نک‍ : واقدی، 2/ 841-842؛ ازرقی، 1/ 127؛ نیز نک‍ : واقدی، 2/ 869-870). ازرقیِ نواده نیز از طریق محمدبن یحیی بن ابی عمر عدنی به واقدی روی آورده است (مثلاً نک‍ : 1/ 44، 102، 120، جم‍‌). بجز اینها، مؤلف گاه به منابع اطلاعاتی دیگری همچون گفته‌های پرده‌داران کعبه نیز استناد کرده است (مثلاً نک‍ : 1/ 247). 
کتاب اخبار مکه بجز آنکه مجموعه‌ای گزیده از اخبار رایج دربارۀ تاریخ آن شهر در سدۀ 1ق است، مأخذ بسیار مهمی دربارۀ حوادث خاص مربوط به مکه در عصر هر دو ازرقی به شمار می‌رود. زیرا هر دو، و حتى کسانی که بر آن مجموعه اطلاعاتی افزوده‌اند (نک‍ : دنبالۀ مقاله)، حین وصف خصوصیات و تزیینات مسجدالحرام و کعبۀ معظمه، به برخی حوادث خاص هم به اجمال اشاره کرده‌اند (مثلاً نک‍ : 1/ 213، 264-265). مؤلفان گاه به نقل برخی احکام و عهدنامه‌هایی که به ضرورت به دیوار کعبه آویخته می‌شد، اشاره کرده، و در مواردی به نقل کامل عهدنامه یا نامه‌ای پرداخته‌اند که برخی از آنها به صورت کامل در مآخذ دیگر دیده نشده، و از این‌رو حاوی اطلاعات بسیار مهم تاریخی است؛ مانند لوحی که اصپهبد کابل شاه پس از پذیرش به اسلام، در روزگار مأمون عباسی همراه با تختی تقدیم کعبه کرد (نک‍ : 1/ 227 به بعد)؛ همچنین عهدنامۀ هارون‌الرشید دربارۀ ولایت عهدی امین و سپس مأمون که به دیوار کعبه آویخته شد (نک‍ : 1/ 235 به بعد). 
کتاب اخبار مکه همچنین حاوی اطلاعات بسیار دقیقی از وضع معماری و تعمیرات مسجدالحرام و کعبه است، و نیز دربردارندۀ اهتمامی است که خلفا و حکمرانان برای باشکوه ساختن و تزیین آن با تقدیم هدایا به کار برده‌اند. کوشش مؤلفان برای ثبت دقیق تاریخ این کارها بسیار ارزشمند است (مثلاً نک‍ : 1/ 235، 293، 298، 301-307، 2/ 78، جم‍‌). از وصفهایی که در این کتاب، از تزیینات و اشیاء درون کعبه شده، به نظر می‌رسد که مؤلفان به ثبت دقیق آن اهمیت وافر می‌داده‌اند (مثلاً نک‍ : 1/ 292، 294، 298، جم‍‌). 
اخبار مکه بعدها توسط دو راوی بزرگ این کتاب، یعنی ابومحمد اسحاق بن احمد خزاعی و یکی از نزدیکانش، ابوالحسن محمدبن نافع خزاعی تا حدودی تکمیل شد (نک‍ : 1/ 31). ابومحمد خزاعی (د 308ق) گاه به تغییرات احتمالی در وصفهای ابوالولید محمدبن عبدالله ازرقی اشاره کرده، چنانکه گزارشهای مربوط به 263ق به بعد از آنِ اوست (مثلاً نک‍ : ازرقی، 1/ 265، 2/ 89، 109-110، 160، 180، 253). از ابوالحسن خزاعی نیز افزوده‌های اندکی در کتاب دیده می‌شود؛ گرچه تعیین دقیق تاریخ این افزوده‌ها دانسته نیست، تنها در یک‌جا به مناسبتی از کسی به نام محمدبن موسى نام می‌برد و می گوید: اینک «امر بلد» با اوست، ولی شخص مذکور شناخته نیست و فاسی (2/ 374) نیز به تقریب، تاریخ این روزگار را در 306 یا 307ق دانسته است. 
بجز کسانی که به طور مستقیم از اخبار مکه بهره برده‌اند، چند مؤلف نیز کتاب را تلخیص کرده‌اند: مثلاً یکی رَزین بن معاویۀ سرقسطی و دیگری سعدالله بن عمر اسفراینی است که زبدة الاعمال و خلاصة الافعال در فضائل مکه و مدینه چنانکه اسفراینی خود در مقدمۀ آن گفته، خلاصۀ کتاب ازرقی است (نیز نک‍ : سخاوی، 280-281؛ برای تفصیل در این باب، نک‍ : ملحس، 17-20). 
اخبار مکه را نخستین‌بار ووستنفلد در لایپزیگ (1858م) همراه مجموعۀ چند جلدی در باب تاریخ مکه به چاپ رساند و مقدمه‌ای بر آن نوشت. پس از او، رشدی صالح ملحس، آن را با نام اخبار مکة و ما جاء فیها من الآثار در مکۀ مکرمه (1352-1357ق) همراه مقدمه‌ای، بر اساس نسخه‌های تازه یابِ کتاب، منتشر کرد؛ بعدها نیز تصحیح او مبنای چاپهای تازه‌ای از کتاب قرار گرفت. کتاب اخبار مکه، به وسیلۀ محمود مهدوی دامغانی به فارسی ترجمه، و در 1368ش در تهران منتشر شده است.

مآخذ

ابن ابی حاتم رازی، عبدالرحمان، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن، 1371ق/ 1952م؛ ابن اسحاق، محمد، سیرة، به کوشش محمد حمیدالله، رباط، 1401ق/ 1981م؛ ابن حبان، محمد، الثقات، حیدرآباد دکن، 1402ق/ 1982م؛ ابن حجر عسقلانی، احمد، تقریب التهذیب، به کوشش عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت، 1395ق/ 1975م؛ همو، تهذیب التهذیب، حیدرآباد دکن، 1325ق؛ ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، بیروت، دارصادر؛ ابن فضل‌الله عمری، احمد، مسالک الابصار، به کوشش فؤاد سزگین، فرانکفورت، 1408ق/ 1988م؛ ابن کثیر، اسماعیل، طبقات الفقهاء الشافعیین، به کوشش احمد عمرهاشم و محمد غریب، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیه؛ ابن ماکولا، علی، الاکمال، حیدرآباد دکن، 1381ق/ 1961م؛ ابن ندیم، الفهرست؛ ازرقی، محمد، اخبار مکة، به کوشش رشدی صالح ملحس، بیروت، 1403ق/ 1983م؛ بخاری، محمد، التاریخ الصغیر، به کوشش محمود ابراهیم زاید، بیروت، 1406ق/ 1986م؛ همو، التاریخ الکبیر، حیدرآباد دکن، 1382ق/ 1962م؛ بلاذری، احمد، انساب الاشراف، به کوشش محمد حمیدالله، قاهره، 1959م؛ بیهقی، احمد، مناقب الشافعی، به کوشش احمد صقر، قاهره، مکتبة دارالتراث؛ حاجی خلیفه، کشف؛ ذهبی، احمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، 1404ق/ 1984م؛ سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبرى، به کوشش عبدالفتاح محمد حلو و محمود محمد طناحی، قاهره، 1383ق/ 1964م؛ سخاوی، محمد، الاعلان بالتوبیخ، به کوشش روزنتال، بغداد، 1382ق/ 1963م؛ سمعانی، عبدالکریم، الانساب، حیدرآباد دکن، 1382ق/ 1962م؛ طبری، تاریخ؛ فاسی، محمد، العقد الثمین، به کوشش فؤاد سید، بیروت، 1406ق/ 1986م؛ کلاباذی، احمد، رجال صحیح البخاری، به کوشش عبدالله لیثی، بیروت، 1407ق/ 1987م؛ مزی، یوسف، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، به کوشش بشار عواد معروف، بیروت، 1403ق/ 1983م؛ ملحس، رشدی صالح (نک‍ : ه‍ د، ازرقی)؛ واقدی، محمد، المغازی، به کوشش مارسدن جونز، لندن، 1966م؛ یاقوت، بلدان؛ نیز: 

GAS. 
بخش فقه، علوم قرآنی و حدیث

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: