ارگلی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 19 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/229850/ارگلی
پنج شنبه 11 اردیبهشت 1404
چاپ شده
7
اِرِگْلی، نام چند شهر در نواحی مختلف تركیه كه برای تفكیك و رفع تخلیط، آنها را به نامهای ارگلی دریای سیاه، ارگلی قونیه، ارگلی مرمره، ارگلی كارامرسلی و ارگلی شادكوی (كه بعدها به صورت ارگلیجه درآمد) نامیدهاند. امروز عمدهترین آنها عبارتند از:
اولیا چلبی (3/ 28) از این شهر چون میان دو شهر بارطین و آقجه شار قرار گرفته، به نام «بارطین ارگلی سی» نام برده است. این ارگلی شهری است از توابع استان زونگولداق و مركز شهرستانی به همین نام در كنار دریای سیاه در 41 و 17 عرض شمالی و 31 و 25 طول شرقی (EI2, II/ 705) در شمال كوههای آقجهقوجا، در ارتفاع 10 متری از سطح دریا. مساحت آن 132‘1 كمـ2 است («دائرةالمعارف جدید»، III/ 822). جمعیت این شهرستان طبق آمار 1990م بالغ بر 710‘152 نفر و مركز آن 987‘63 نفر بوده كه بیش از 11٪ نسبت به آمار 1985م افزایش جمعیت داشته است («آمار...»، 36).این شهر مدتی جزو محدوده و قلمرو پونتوس روم بوده، و به همین جهت هراكلی پونتیكا یا هراكلیاپونتو نامیده میشده است (پاولی، XV/ 433؛ IV/ 307، IA). نام دیگر آن در قدیم متروپولیس بوده كه آن را اریبولوم نیز میگفتند («دائرةالمعارف دیانت» XI/ 289؛ سامی، 2/ 837). در مآخذ مربوط به سدههای 15 و 16م از این شهر به نام «بندرگلی» نیز یاد شده است («دائرةالمعارف دیانت»، XI/ 290).خرابهها و آثار موجود در اطراف شهر نشان میدهد كه ارگلی زمانی شهری بزرگ و آباد و بندری فعال بوده، به مرور زمان رو به ویرانی گذاشته، و در زیر شنها مدفون شده است گویند كه شهر در حدود 560قم وسیلۀ كوچنشینان مگارا (عمر، I/ 179)، در داخل سرزمین ماریاندینها در دهانۀ درۀ لیكوس احداث شده است (تكسیه، 3/ 155-156). دیودروس نیز اشارهای به این مطلب دارد (VI/ 101). در سدۀ 4قم شهر تحت حاكمیت تیرانها و مدت كوتاهی نیز تحت حاكمیت لوسیماخوس (سردار اسكندر مقدونی) قرار گرفت (پاولی، همانجا؛ «دائرةالمعارف دیانت»، XI/ 289). در 281 قم كه رومیها بر آسیای صغیر مسلط بودند، با اینكه مردم ارگلی در جنگ بین روم و پونتوس برضد میتریدات بیطرفی اتخاذ كرده بودند، باز شهر به بهانۀ یاری رساندن به میتریدات از سوی نیروهای رومی اشغال و ویران (IA، همانجا)، و پس از چندی بازسازی و مرمت شد. در 395م، بعد از تجزیۀ روم، جزو خاك بیزانس قرار گرفت و بهسبب بندر بودن، اهمیت خود را حفظ كرد («دائرةالمعارف دیانت»، همانجا). در حملۀ مسلمانان به این منطقه، شهر از سوی نیروی محمد بن مروان اشغال شد (میدان لاروس، IV/ 306). در 1204م با استیلای مسیحیان بر استانبول، این شهر تحت نفوذ فرمانروایان جنوایی قرار گرفت . سپس هنگامی كه امپراتوری طرابوزان تأسیس شد، ابتدا بخش ساحلی شهر تحت حاكمیت این امپراتوری بود، ولی بر اثر خیانت داوید، فرمانروای طرابوزان، در 611ق/ 1214م به تصرف عزالدین كیكاووس اول، فرمانروای سلاجقۀ روم درآمد (اوزون چارشیلی، 2/ 529). شهر تا اواسط سدۀ 14م در تصرف امپراتوری بیزانس و مدت مدیدی نیز از توابع امپراتوری روم بود (IA، همانجا). به روایتی در 761ق/ 1360م و یا در 799ق/ 1397م به حاكمیت عثمانی درآمد («دائرةالمعارف دیانت»، همانجا). كلاویخو سفیر اسپانیا كه در مارس 1404 از ارگلی دیدن كرده، مینویسد: در روزگار پیشین، این شهر در قلمرو امپراتوری یونان بود، اما (چنانكه برای ما نقل كردند) حدود 30 سال پیش، امپراتور (مانوئل) شهر را به بهای چند هزار دوكا به سلطان بایزید فروخت (ص 112-113). گفته شده كه در 761ق این شهر محتملاً از راه فروش به دست تركها افتاده، و در 795ق/ 1393م در زمان بایزید اول جزو قلمرو عثمانی شده است (نك : IA، همانجا). اهمیت و شهرت ارگلی دریای سیاه، به لحاظ وجود معادن زغال سنگ در این بخش است كه در 1829م كشف شد و از 1848م مورد بهرهبرداری قرار گرفت (YA, X/ 7779). گرچه محل اصلی این معادن در كوزلو و زونگولداق است، ولی تمام منطقه به نام حوزۀ زغالسنگ ارگلی معروف است («دائرةالمعارف ترك»، XV/ 278). زغال سنگ استخراجی از زونگولداق به وسیلۀ كشتی و نیز از طریق راهآهن به ارگلی منتقل میشود (همان، XV/ 283).در جریان جنگ بینالملل اول بهسبب نیاز مبرمی كه كشتیهای روسی به زغالسنگ داشتند، در 15 مارس 1915 ارگلی یكی از 4 شهری بود كه مورد حمله و هدف توپخانۀ نیروهای روسیه قرار گرفت و اشغال شد (نك : بایور، III(2)/ 81، حاشیۀ 22). كارخانههای ذوب آهن و فولاد كه در آنها سهامداران خارجی نیز شركت دارند، در نیمۀ دوم سدۀ حاضر احداث شده است («دائرةالمعارف ترك»، همانجا). كشف معادن زغالسنگ و احداث كارخانههای ذوب آهن و فولاد و ایجاد راه آهن در عمران و آبادی این شهر نقطۀ عطفی به شمار میآید. جمعیت شهر، هر سال نسبت به سال پیش در افزایش است. همگام با ازدیاد نفوس، شهر نیز رو به توسعه گذاشت و محلات جدیدی احداث شد (نك : «دائرةالمعارف دیانت»،XI/ 290).در ارگلی در تمام فصول باران بسیار میبارد. در بعضی قسمتها درخت زیتون كاشته میشود و گندم و جو، و انواع مختلف میوهها مانند گلابی، سیب، گوجه، گیلاس، بادام، توت، انجیر، فندق و گردو به عمل میآید («دائرةالمعارف ترك»، XV/ 277-278؛ «دائرةالمعارف جدید»، III/ 822).
نام قدیم آن كیبیسترا بوده است (عمر، I/ 124, 182؛ «دائرةالمعارف دیانت»، XI/ 291) و سابق بر این آنجا را ارگلی قرامان میگفتند (IA, IV/ 308). اكنون برای باز شناختن از دیگر مناطق همنام، ارگلی قونیه نامیده میشود («دائرةالمعارف جدید»، III/ 822).ارگلی قونیه شهری است از توابع استان قونیه و مركز شهرستانی به همین نام، در ◦37 و ′30 عرض شمالی و ◦34 و ′5 طول شرقی (EI2) و در حاشیۀ جنوب شرقی جلگۀ قونیه و شمال غربی سلسله جبال توروس میانه («دائرةالمعارف دیانت»، XI/ 290). ارتفاع آن از سطح دریا 050‘1 متر («دائرةالمعارف جدید»، همانجا)، و مساحت شهرستان 959‘4 كمـ2 است (YA,VII/ 5112، جدول 5). جمعیت شهرستان در 1990م بالغ بر 847‘116 نفر و مركز آن 283‘74 نفر و افزایش جمعیت نسبت به سال 1985م، 88/ 7 درصد بوده است («آمار»، 31). فاصلۀ آن از مركز استان 147 كمـ است (YA, VII/ 5183). ارگلی قونیه، قدیمترین شهری است كه از دوران حتّیها در آسیای صغیر مانده است. اضافۀ نام هراكلس بر نام قدیمی آن (كیبسترا) از سوی مستعمرهنشینان یونانی و یا بر اثر بازسازیهایی كه هراكلیوس، امپراتور بیزانس، انجام داده، صورت گرفته است («دائرةالمعارف دیانت»، XI/ 291 ). به نوشتۀ قزوینی (ص 566) این شهر زمانی حاكمنشین قیصر روم بوده، و هرقل (هراكلیوس) آنجا را احداث كرده است. به عقیدۀ یاقوت این شهر را روم بنالیفزبنسامبننوح بنیاد نهاده است (4/ 961). مسعودی به كتیبهای كه گویا در این شهر پیدا شده است، اشاره كرده، میافزاید: این سنگنوشته كه به خط یونانی است، در این تاریخ [نیمۀ اول سدۀ 4ق] به بیش از 2 هزار سال پیش باز میگردد (1/ 368). در 742 قم شهر در استیلای آسور، پس از آن در دست كیمریان و فریگیان (فریقیان) لیدی و از 546 قم به بعد در حاكمیت ایران بوده است. در 333 قم به تصرف اسكندر در آمد و بعد از مرگ اسكندر همچنان از شهرهای مهم بود، تا آنكه به عنوان جزئی از ایالت كاپادوكیه زیر سلطۀ روم واقع شد و در دورۀ بیزانس به صورت قلعۀ سوقالجیشی درآمد. مسلمانان نیز از 22ق/ 644م به بعد چندینبار ارگلی را مورد هجوم قرار دادند («دائرةالمعارف دیانت»، همانجا). سرانجام،هارونالرشید در 190ق آنجا را به تصرف درآورد و شهر را ویران كرد و عدهای را به قتل رسانید و یا به اسارت گرفت (یعقوبی، 2/ 444؛ طبری، 3(2)/ 709). شهر پس از مدتكوتاهی از دست مسلمانان خارج شد، ولی در 216ق هنگامی كه مأمون به روم لشكر كشید، محتملاً دوباره به تصرف مسلمانان درآمد (یعقوبی، 2/ 488). بعد از آن مدتها در دست بیزانس بود، تا اینكه در سدۀ 11ق تركان سلجوقی پس از ملازگرد، ارگلی را نیز فتح كردند («دائرةالمعارف دیانت»، همانجا). در 484ق/ 1091م علاءالدین سلجوقی آنجا را محاصره و تصرف كرد (اولیاچلبی، 3/ 28). در 494ق/ 1101م قلج ارسلان اردوی صلیبیون را كه از راه آقشهر، قونیه و ارگلی قصد حمله و ورود به خاك سوریه داشتند (رانسیمان، I/ 141)، در حوالی این شهر تارومار كرد (سویم، 114). هنگامی كه قلج ارسلان منطقه را بین 11 فرزند خود تقسیم میكرد، ارگلی نصیب سنجر شاه شد و مقر او گردید («مختصر...»، 1/ 5؛ آقسرایی، 29-30). در اوایل سدۀ 7 ق، شهر ارگلی صحنۀ جنگهای ارمنیان با تركان سلجوقی بود (سویم، 150) و سپس مورد تاختوتاز باچو، سردار تاتار واقع شد (ابن كمال، 1/ 55). در اواخر سدۀ 7ق، به دستور علاءالدین ارگلی كه به دست تنجار، سردار تاتار، ویران شده بود، محاصره شد و سرانجام شهر به تصرف درآمد (هامرپورگشتال، 1/ 58؛ عاشق پاشازاده، 9). در 690ق/ 1291م گیخاتو ارگلی را فتح كرد و ویران ساخت («دائرةالمعارف دیانت»، همانجا). پس از انقراض سلجوقیان، شهر زیر حاكمیت امرای (بیكهای) قرامان قرار گرفت و در زمان ایلدرم بایزید (حك 791- 805ق) نخستینبار به تابعیت دولت عثمانی درآمد، ولی این امر چندان دوام نیافت («دائرةالمعارف جدید»، EI2، «دائرةالمعارف دیانت»، همانجاها). در 874ق محمدپاشا، وزیر سلطان محمد فاتح آنجا را متصرف شد و از قتل و ستم كوتاهی نكرد (نشری، 2/ 788؛ عاشق پاشازاده، 172؛ سعدالدین، 1/ 516). وی بار دیگر در 879ق/ 1474م برای قلع و قمع قرامان اوغوللری و رفع آشوب و دفع مخالفان وارد ارگلی شد (روملو، 549-550؛ ابنكمال، 7/ 319-320؛ سعدالدین، همانجا) و قلعه را با خاك یكسان كرد (اولیاچلبی، همانجا). در دورۀ بایزید دوم شهر با متجاوزان مملوك روبهرو شد و در سدۀ 17م شاهد آشوبها و طغیانهای جلالی بود. در 1832م به اشغال نیروی ابراهیم پاشا كه با همراهی قوای مصری در آناتولی پیشرفت میكردند، درآمد، ولی در 1833م از نیروی مهاجم تخلیه، و دوباره تابع استان قرامان شد. ارگلی به سبب اینكه بر سر راه واقع است، جمعیت آن از سدۀ 15م شروع به افزایش كرد و در سدۀ 16م محلههای جدیدی در آن احداث شد و شهر همچنان رو به توسعه نهاد («دائرةالمعارف دیانت»، XI/ 291-292).به بركت آبها و رودهایی كه از رشتهكوههای توروس سرچشمه میگیرند و در این منطقه جریان دارند، شهر از رشد گیاهی خوبی برخوردار است و باغهای فراوانی دارد (EI2). گندم و جو به فراوانی در آنجا به دست میآید (YA, VII/ 5161). بازرگانی شهر نیز رونق خاصی دارد. در منطقۀ ارگلی معادن آلومینیوم و منگنز موجود است. یك كارخانۀ تهیۀ آب میوه و یك كارخانۀ بزرگ نساجی در آنجا احداث شده است. ارگلی از زمانهای قدیم بر سر راه حجاج واقع بوده، و در اوایل سدۀ اخیر بهوسیلۀ راهآهن به حیدرپاشا و بغداد پیوسته است («دائرةالمعارف جدید»، همانجا؛ «دائرةالمعارف دیانت»، XI/ 292؛ EI2).در این شهر، در محلی كه رودخانه از درۀ توروس در نزدیكی ایوْریز، واقع در 12 كیلومتری شهر، جریان دارد، مجسمههای بسیاری از دوران حتیها بازمانده كه در دست راست، خوشۀ انگور، و در دست چپ، خوشۀ گندم گرفتهاند؛ و این میتواند نشانی از علاقه و اشتغال مردم این ناحیه به زراعت باشد (عمر، I/ 149؛ «دائرةالمعارف ترک»، XV/ 281؛ EI2). اولیا چلبی مینویسد (3/ 28) چون این شهر نظرگاه مولانا جلالالدین [محمد بلخی] بوده است، روزبهروز رو به آبادی میرود. ارگلی دارای چند مسجد بزرگ و 11 مسجد كوچك است. یكی از مساجد بزرگ آن، به نوشتۀ جهاننما، وسیلۀ قرامان اوغلی، ابراهیم بیك (یا به نوشتۀ مناسك الحج، وسیلۀ قلجارسلان) بنا شده است. علاوه بر آن كاروانسرایی در شهر موجود است كه به دستور رستم پاشا در سدۀ 15 و یا سدۀ 16م بنا شده است (IA, IV/ 308-309; EI2). چشمههایی در این ناحیه وجود دارد كه مردم معتقدند جریان و فوران آب آنها بر اثر یك معجزه است. ارگلی وقف حرمین بوده، و مردمش از پرداختن مالیات معاف بودهاند (همانجا). جامع تربه (تربت)، مسجد كوچكی است كه آرامگاه شیخ شهابالدین سهروردی در صحن آن قرار دارد (EI2).ارگلی مرمره (یا تراكیا، یا ارگلی تكیر داغی): این شهر بندر كوچكی است كه در ساحل شمالی دریای مرمره بین سیلیوْری و تكیر داغی، در امتداد شرقی ـ غربی شبه جزیرهای كه به مولابورنو منتهی میشود، قرار گرفته، و از توابع استان تكیر داغی و مركز ناحیهای از شهرستان چورلو است (IA, IV/ 307). نام قدیم آن پرینتوس بوده (پاولی، XV/ 429) كه در 599 ق م برای ارتباط بازرگانی بین تراكیه و مناطق اطراف احداث شده، و از سدۀ 4م نام هراكلیا به خود گرفته است كه برای بازشناسی از دیگر جاها، آن را هراكلیای تراكیه نامیدهاند («دائرةالمعارف دیانت»، همانجا). جمعیت این شهر، برابر سرشماری 1990م، بالغ بر 455‘12 نفر بوده است («آمار»، 34).خرابهها و آثار برجای مانده از دیوارها، نشان باستانی بودن این شهراست. گسترش شهر در طول سدههای 16-19م فراز و نشیبهایی داشته، اما از 1985م به بعد بهتدریج رو به افزایش بوده است («دائرةالمعارف دیانت»، همانجا).
آقسرایی، محمود، مسامرةالاخبار و مسایرةالاخیار، به كوشش عثمان توران، آنكارا، 1944م؛ ابن كمال، تواریخ آل عثمان، آنكارا، 1970م؛ اوزون چارشیلی، اسماعیل حقی، تاریخ عثمانی، ترجمۀ وهاب ولی، تهران، 1370ش؛ اولیاچلبی، سیاحتنامه، استانبول، 1314ق؛ تكسیه، شارل، كوچوك آسیا، ترجمۀ علی سعاد، استانبول، 1340ق؛ روملو، حسن، احسن التواریخ، به كوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1349ش؛ سامی، شمسالدین، قاموس الاعلام، استانبول، 1306ق؛ سعدالدین، محمد، تاج التواریخ، استانبول، 1279ق؛ طبری، تاریخ، به كوشش دخویه، لیدن، 1879-1881م؛ عاشق پاشازاده، درویش احمد، تاریخ، استانبول، 1332ق؛ قزوینی، زكریا، آثارالبلادواخبارالعباد، بیروت، 1380ق/ 1960م؛ كلاویخو، سفرنامه، ترجمۀ مسعود رجبنیا، تهران، 1344ش؛ «مختصر سلجوق نامۀ ابن بیبی»، اخبار سلاجقۀ روم، به كوشش محمد جواد مشكور، تهران، 1350ش؛ مسعودی، علی، مروج الذهب، به كوشش یوسف اسعد داغر، بیروت، 1385ق/ 1965م؛ نشری، محمد، جهان نما، به كوشش اونات و كویمن، آنكارا، 1987م؛ هامر پورگشتال، ی.، تاریخ امپراطوری عثمانی، ترجمۀ زكی علی آبادی، به كوشش جمشید كیانفر، تهران، 1367ش؛ یاقوت، بلدان؛ یعقوبی، احمد، تاریخ، ترجمۀ محمد ابراهیم آیتی، تهران، 1356ش؛ نیز:
Bayur, Y. H., Türk inkı lābı tarihi, Ankara, 1983; Census of Population 1990, State Institute of Statistics, Ankara, 1991; Diodorus of Sicily, tr. C.H. Oldfather, London, 1963; EI2; IA; Meydan-Larousse, Istanbul, 1987; Pauly; Runciman, S., Haçlı seferleri tarihi, tr. F. Isıltan, Ankara, 1986; Sevim, A. & Y. Yücel, Türkiye tarihi, Ankara, 1989; Türk ansiklopedisi, Ankara, 1968; Türkiye diyanet vakfı İslâm ansiklopedisi, Istanbul,1995; Umar,B., Türkiye halkının ilkçag tarihi, Izmir, 1982; YA; Yeni Türk ansiklopedisi, Istanbul, 1965. ابوالحسن دیانت
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید