اردو، ادبیات
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 19 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/229811/اردو،-ادبیات
پنج شنبه 11 اردیبهشت 1404
چاپ شده
7
اُرْدو، اَدَبیاتِ، تاریخ رشد و تطور ادبیات اردو از لحاظ خصوصیات لهجهای به 3 حوزۀ جغرافیایی تقسیم میشود: پنجاب و اطراف دهلی در شمال شبه قاره، گجرات، و دكن در نواحی مركزی و جنوب. این زبان در آغاز در مراكز مذكور به «هندوی»، «گُجری»، «دَكنی»، «برج بهاشا» و غیره موسوم بوده است و زبانهای محلی در هر 3 ناحیه از بدو ظهور در ویژگیهای زبانشناختی و در ادبیات مكتوب این زبان تأثیر تمام داشتهاند و همین خصوصیات چگونگی نظم و نثر اردو را در این 3 ناحیه از یكدیگر متمایز میكند. از سدۀ 6 تا سدۀ 10 ق زبان و ادبیات اردو بیشتر تحت تأثیر ادب هندی و قواعد و سنتهای آن بوده است و قدیمتریم سرودههای اردو با قالبها و اوزان شعری هندی مطابقت دارند و حتی رنگ عرفان هندویی گرفتهاند، ولی از سدههای 10 و 11 ق به بعد، نظم و نثر اردو، هم از لحاظ زبان و بیان و هم از لحاظ فكر و مضمون، تحت تأثیر زبان و ادب فارسی قرار میگیرد (جالبی، 1/ 105-106؛ سكسینه، 1/ 3-9). نمونههای مكتوب از ادبیات اردو در شمال شبهقاره قبل از سدۀ 10ق بسیار اندك است. مسعود سعد سلمان لاهوری (438-515ق/ 1046-1121م) نخستین كسی است كه علاوه بر دو دیوان عربی و فارسی، دیوانی به «هندوی» نیز داشته است (عوفی، 2/ 246)، اما امروز چیزی از اشعار هندوی او در دست نیست. برخی از سرایندگان و نویسندگان فارسی شبهقاره در سدههای 7- 9ق در اشعار و آثار خود كلمات و تعبیرات هندی را با برگردان فارسی به كار بردهاند. همچون منهاج سراج در طبقات ناصری نگاشتۀ 658ق؛ امیرخسرو دهلوی در مثنوی قران السعدین سرودۀ 668ق و خزاین الفتوح نگاشتۀ 711ق و دیولرانی خضرخان، سرودۀ 715ق؛ ضیاءالدین برنی در تاریخ فیروزشاهی؛ محمد بن مبارك كرمانی (د 770ق) در سیرالاولیا؛ شمس سراج عفیف در تاریخ فیروزشاهی نگاشتۀ سدۀ 8 ق (شیرانی، 1/ 161- 178). همچنین مجموعههای ملفوظات عارفان شبهقاره اگرچه به زبان فارسی تألیف شدهاند، اما گاهی در میان عبارات و اقوال فارسی سخنی یا بیتی عیناً به زبان هندی ـ اردو نیز نقل شده است. نمونههایی از اینگونه سخنان و ابیات را میتوان در مجموعههای ملفوظات فریدالدین مسعود گنج شكر (د 664 ق)، ابوعلی قلندرپانی پتی (ه م)، شرفالدین یحیى منیری (د782ق) مشاهده كرد (همو، 1/ 241، 257؛ جالبی، 1/ 36-39). نخستین آثار موجود از ادبیات این زبان ملمعات فارسی و اردوی منسوب به امیرخسرو دهلوی (د 725ق) است كه بیشتر در منابع متأخر نقل شده است (همو، 1/ 28-29؛ سكسینه، 1/ 16-18). اگرچه برخی از محققان، خالق باری را كه نصاب منظوم فارسی ـ هندی است، به امیرخسرو منسوب داشتهاند (همو، 1/ 17؛ جالبی، همانجا)، اما شیرانی سرایندۀ آن را ضیاءالدین خسرو، شاعر سدۀ 11ق میداند (نك : جالبی، 1/ 30). حسن دهلوی (د 738ق) نیز ملمعات فارسی و اردو دارد (همو، 1/ 35؛ سكسینه، 1/ 24، 26). در گجرات نیز نمونههای ابتدایی ادب اردو بهطور پراكنده در كتابهای ملفوظات و فرهنگنامهها و كتیبهها دیده میشود، همچون جملههای اردو از گفتههای برهانالدین ابومحمد عبدالله قطب عالم (د 857ق/ 1453م) و پسر او شاه عالم معروف به شاه منجهن (د 888 ق) كه در خاتمة مرآة احمدی و تحفةالكرام و جمعیات شاهیه نقل شده است، و اقوالِ اردوی وجیهالدین علوی (د 998ق/ 1589م) كه در بحرالحقایق آورده شده است، و باب 14 فرهنگ بحرالفضائل، تألیف فضلالدین بلخی در حدود سال 837ق/ 1433م، «در الفاظ هندوی كه در نظم به كار آید» (شیرانی، 1/ 213-231). كتیبۀ مسجد رای كهیر احمدآباد با تاریخ 963ق یكی از قدیمترین كتیبههای اردو در گجرات است. نخستین نمونۀ مدون ادبیات اردو در گجرات سرودههای شیخ بهاءالدین باجن برهانپوری (790-912ق/ 1388-1506م) است كه مرید شیخ رحمتالله بوده، و گفتههای استاد مراد خود را در خزائن رحمتالله تحریر و تدوین نموده است. اگرچه این كتاب به زبان فارسی است، اما در باب هفتم آن باجن سرودههای اردوی خود را نیز آورده است. در این سرودهها تفكر اسلامی رنگ هندویی به خود گرفته است. باجن اشعار خود را در اوزان هندی سروده، و حتی كلمات عربی و فارسی را نیز مطابق با لحن و ویژگیهای آواشناختی هندی به كار برده است (جالبی، 1/ 106 - 110). بعد از او قاضی محمود دریایی (874 - 941ق/ 1469-1534م) مهمترین نمایندۀ ادب اردو در گجرات است. دیوان او از لحاظ سبك و آهنگ كلام و اوزان و بحور و مضامین و كاربرد كلمات، شدیداً تحت تأثیر سنت ادبی هندی است. موضوع اصلی اشعار او عشق است. با مطالعۀ دیوان او میتوان به میزان رشد و ترقی ادبیات منظوم اردو در گجرات پی برد (همو، 1/ 110-114). پس از او علیمحمد جیوگام دهنی (د 973ق/ 1565م) سنت شعر اردو را در گجرات به اوج رسانید. سرودههای اردوی او به همت مریدش ابوالحسن بن عبدالرحمان قریشی احمدی در جواهر اسرارالله گردآوری شده است. بیشتر اشعار او در اثبات توحید و وجود واحد و اسرارالله است كه با رمز و كنایه ارائه شده، و باعث ابهام در كلام او گردیده است. شعر جیو گام دهنی در گجرات نمایندۀ مرحلهای است كه رنگ هندی از ادب اردو رو به كاهش نهاده، جای آن را تأثیرات زبان و ادب فارسی میگیرد (همو، 1/ 114- 119). اشعار اردوی شیخ خوب محمد چشتی (د 1023ق/ 1614م) تأثیر ادبیات فارسی را در گجرات به روشنی نمایش میدهد. وی مرید كمال محمد سیستانی (د 979ق/ 1571م) بود و در زبان و انشای فارسی مهارت كامل داشت. از آثار او امواج خوبی و شرح جام جهاننما از بهترین نمونههای انشای فارسی در هند است. وی در 986ق یك مثنوی عرفانی ـ اخلاقی به نام خوب ترنگ سرود كه خودش آن را «گجراتی آمیخته با عجمی و عربی» مینامد (همو، 1/ 119-120). چشتی منظومهای به نام چهند چهندان نیز دارد كه در آن قواعد عروض فارسی را بر اساس عروض هندی توضیح داده است. هنگامی كه گجرات در 980ق/ 1572م به دست اكبر شاه فتح شد، اوضاع و احوال دگرگون گشت و ارزشهای ادبی نیز تحول یافت. تعلیم و تدریس عروض فارسی جای عروض هندی را گرفت و لغات و تركیبات و قواعد شعر فارسی در زبان و ادبیات اردو به حدی رواج یافت كه رفتهرفته محور و معیار ادب اردو از لحاظ فكر و خیال و اصناف سخن و اوزان و بحور و تشبیهات و استعارات و كنایات گردید (همو، 1/ 126- 128). پایگاه دیگر زبان و ادب اردو منطقۀ دكن بوده است كه با فتوحات علاءالدین خلجی و محمد بن تغلق در نیمۀ اول سدۀ 8ق در این ناحیه رو به رواج و گسترش نهاد و با تأسیس حكومت بهمنیان به صورت زبان ادبی درآمد (نك : مسعود حسین، II/ 19-22). سلطنت بهمنیان در 748ق/ 1347م در دكن تأسیس شد و تا 932ق/ 1525م ادامه داشت. رقابت و دشمنی و تعصباتی كه میان حكومتهای اسلامی شمالی و جنوبی وجود داشت، باعث شد كه تا 3 سده زبان جنوب با استقلال و دادوستدی بسیار اندك با شمال، رشد كند. از این زبان كه «اردوی دكنی» نامیده میشد، ادبیاتی بسیار غنی بر جای مانده است. ادبیات دورۀ بهمنیان بیشتر منظوم است و آن را میتوان به 3 گروه تقسیم كرد: داستانها و افسانههای عامیانه؛ شرح وقایع تاریخی و دینی؛ نوشتههای عرفانی و اخلاقی. نخستین اثر منظوم این دوره مثنوی كدامراو پدمراو است كه فخرالدین نظامی در روزگار احمدشاه ولی بهمنی (حك 825-838ق/ 1421-1434م) سروده است. موضوع این منظومه داستانی است هندی با وقایع خارقالعاده و به زبانی بسیار مشكل، متأثر از قواعد سنسكریت و پراكریت و نزدیك به اردوی گجری سروده شده، ولی از لحاظ وزن، به یكی از بحور شعر فارسی تعلق دارد (جالبی، 1/ 154، 160-163). میرانجی شمس العشاق (د 902ق/ 1496م) شاعر دورۀ زوال سلطنت بهمنیان است كه از او 4 منظومۀ خوشنامه، خوش نغز، شهادت التحقیق و مغز مرغوب به یادگار مانده است. مطالب و مضامین این منظومهها عرفانی و اخلاقی است كه در قالب داستان بیان شده است. گرچه اوزان و بحور این اشعار هندی است، اما شمار كلمات عربی و فارسی در آنها به مراتب بیش از كدام راوپدم راو است (همو، 1/ 167-174). تا سدۀ 9ق كه زبان اردو بهتدریج در دكن و گجرات و مالوه ریشه میگرفت، بیشتر شاعران عارف مشرب در این نواحی هنوز معارف دینی و مطالب اخلاقی و عرفانی را به زبان فارسی مینوشتند؛ اما از سدۀ 9ق به بعد كه اردو زبان مشترك عامۀ مردم شده بود، شاعران و نویسندگان نیز آن را در بیان مطالب مربوط به اخلاق و عرفان و احكام دینی به كار گرفتند. اشرف بیابانی (د 935ق/ 1528م) شاعر عارف مسلك 3 منظومۀ لازم المبتدی، واحد باری و نوسرهار دارد كه هر 3 در اوزان شعر هندی سروده شده است. لازم المبتدی در بیان احكام عبادات و اوقات و شرایط آن است؛ واحدباری شامل برخی از واژههای مترادف عربی و فارسی و اردوست. زبان و شیوۀ بیان این دو منظومه بسیار ساده و مطابق با زبان محاوره است. مثنوی نوسرهار كه در 909ق سروده شده است، شرح واقعۀ كربلا و شهادت امام حسین(ع) است و از سبك و طرز بیان آن پیداست كه برای ذكر مصیب كربلا ساخته شده است. سلطنت بهمنی در 932ق/ 1525م منقرض شد، اما در این دوران زبان اردو در سراسر دكن گسترش یافته، زبان مشترك مردم شده بود (همو، 1/ 174- 179). ظهیرالدین محمد بابر در 932ق حكومت بابریان هند را پایهگذاری كرد. در دوران 300 سالۀ سلطنت بابری، بزرگترین تحول فرهنگی و اجتماعی در آن سرزمین پدید آمد و رواج و اعتبار زبان فارسی در نواحی شمالی به حدی رسید كه مجالی برای رشد و ترقی اردو باقی نگذارد و بدینسبب توانایی و اهمیت اردو در این ناحیه به پایهای كه در همان زمان در گجرات و دكن داشت، نرسید. تا روزگار جهانگیر (حك 1014-1037ق) از ادبیات اردو نمونههای متفرق و چند شعر ملمّع در دست است كه فارسی گویان شبهقاره گاهگاهی برای تنوع و طبع آزمایی میسرودهاند. مهمترین نمونۀ ادبیات منظوم این دوره مثنوی بكت كهانی سرودۀ محمد افضل پانیپتی (د 1035ق/ 1625م) است. در این مثنوی درد هجران و اشتیاق عاشق (كه معمولاً در ادبیات هندی زن است) به معشوق (مرد) در طی 12 ماه متوالی به نظم در آمده است. این نوع كلام را در ادبیات هندی «باره ماسه» (= 12 ماه) میگویند كه در آن شاعر احوال و كیفیات عاطفی خود را تحت تأثیر فصلهای سال، ماه به ماه بیان میكند. در ادبیات فارسی كهنترین نمونۀ این نوع شعر در غزلیات شهوریۀ مسعود سعد سلمان (ص 654-658) دیده میشود. تأثیر زبان فارسی بر بكت كهانی به وضوح پیداست. سرایندۀ آن علاوه بر كاربرد ضمیرها و فعلهای فارسی، بعضی ابیات فارسی را عیناً در ادبیات اردو داخل كرده است (جالبی، 1/ 51-69). از حاجی محمد نوشه گنج بخش (959-1064ق/ 1551-1653م) از مردم پنجاب 400‘2 بیت اردو در 25 وزن و 8 صنف بر جای مانده است، كه به نام انتخاب گنج شریف به طبع رسیده است. اوزان این ابیات هندی است، ولی مضامین و افكار مندرج در آنها به عالم فكر وادب اسلامی تعلق دارد. با توجه به اشعار اردوی انتخاب گنج شریف برخی از محققان زبان و ادبیات اردو برآنند كه آغاز شعر اردو در پنجاب همزمان با آغاز شعر اردو در دكن، و حتى پیشتر از آن بوده است، زیرا در قیاس با كلام محمدقلی قطبشاه، شاعر دكن (973-1030ق)، زبانِ انتخاب گنج شریف پختهتر و پیشرفتهتر است (سیدعبدالله، 13). برخی از اشكال و شیوههای جدید نظم هندی در كلام حاجی محمد نوشه گنجبخش به كار رفته است (انصارالله، «اردو كی ابتدایی...»، 164) و او یكی از اولین غزلسرایان زبان اردو بهشمار میرود (همو، «اردو غزل...»، 7- 8)، هرچند كه بعضی از محققان اشعار منسوب به نوشه گنجبخش را در واقع سرودۀ غلام محییالدین لاهوری متخلص به نوشه (1154- 1229ق) دانستهاند (نك : احمدخان، 1-24). اكبر شاه بابری در 980ق/ 1572م گجرات را ضمیمۀ قلمرو حكومت خود كرد، و در پی تحولات سیاسی در این ناحیه شاعران و نویسندگان زبان اردو از تشویق دربار محروم شدند و طبعاً به دكن مهاجرت كردند. بدین سان دكن پایگاه ادبیات اردو شد و سنت و اسلوب «اردوی گجری» از آمیزش با «اردوی دكنی» گسترش یافت. یوسف عادل شاه مؤسس عادل شاهیان بیجاپور (حك 895-916ق) خود به پارسی شعر میگفت و دانشمندان و شاعران و هنروران ایرانی و رومی را در دربار خود جمع كرده بود. پسر او اسماعیل عادل شاه متخلص به وفایی (حك 916-941ق/ 1510-1534م) نیز شاعر پارسیگوی بود و پادشاهان این سلسله همگی تا علی عادل شاه دوم (حك 1067-1083ق) حامی و مشوق شعر و ادب و هنر بودند. در دورۀ عادلشاهیانِ دكن، زبان اردو رشد و پیشرفت داشت و زبان ملی و مشترك مردم شناخته میشد (جالبی، 1/ 183- 185) و برخی از پادشاهان این سلسله، اردو (یا هندوی) را به جای فارسی، زبان درباری و اداری قرار دادند (فرشته، 2/ 27؛ خافیخان، 3/ 307). علی عادل شاه دوم خصوصاً به شاعران هندی زبان توجه و التفات بیشتر داشت (همو، 3/ 359-360). در استقلال گولكنده در دكن اوضاع و احوالی كه در استقلال بیجاپور رخ داده بود، تكرار شد. سلطان قلی فرزند اویسقلی حكمران همدان كه از ایران گریخته، به دكن آمده، و به دستگاه محمود شاه بهمنی (حك 887-924ق/ 1482- 1518م) پیوسته بود، پس از وفات محمود شاه (924ق) در گولكنده استقلال خود را اعلام، و سلطنت قطب شاهی را پایهگذاری كرد. از میان پادشاهان قطبشاهی ابراهیم (حك 957- 988ق/ 1550-1580م)، محمدقلی (حك 988-1020ق/ 1580-1611م)، محمد (حك 1020- 1035ق/ 1611- 1625م) و عبدالله (حك 1035-1083ق/ 1625-1672م) همگی به فارسی و اردوی دكنی شعر میگفتند و از عالمان و شاعران حمایت میكردند. در قلمرو سلاطین قطب شاهی گولكنده، فارسیزبان اداری، و تشیع مذهب رسمی بود. این دو عامل روابط ایران را با دربار گولكنده نزدیكتر و عمیقتر میكرد. توجه سلطنت بیجاپور به زبان هندوی و گرایش گولكنده به فارسی نوعی رقابت میان هندوی و فارسی ایجاد كرد. نظم و نثری كه در بیجاپور نوشته میشد، ادامۀ سنت و اسلوب ادبیات گجری بود كه بیشتر از هندوی تأثیر پذیرفته بود، اما ادبیات اردوی گولكنده تحت تأثیر نظم و نثر فارسی قرار داشت، هرچند كه بعداً درنتیجۀ برخی روابط دوستانه میان بیجاپور و گولكنده تأثیرات فارسی از گولكنده به بیجاپور نیز رفت و ادبیات اردو در بیجاپور از لحاظ الفاظ و تعبیرات، رنگ فارسی به خود گرفت و بعضی از آثار زبان فارسی به زبان اردو ترجمه شد. از نویسندگان معروف سدههای 10-11ق در دكن یكی برهانالدین جانم (د ح 990ق/ 1582م) از صوفیان نامدار بیجاپور بود كه در آثار خود از فلسفۀ وجود سخن میگفت و شرع و عرفان را با هم مطرح و تطبیق میكرد. در زبان او تأثیر اسلوب و سنت هندوی به چشم میخورد. او به نظم وصیت الهادی، حجةالبقا و ارشادنامه را سرود و به نثر كلمة الحقایق و رسالۀ وجودیه را نگاشت كه معمولاً اولین نمونۀنثر اردویدكنی بهشمار میرود و شایستۀ یادآوری است كه بعضی از محققان معراج العاشقین سیدمحمد حسینی گیسودراز (د 825ق/ 1422م) را اولین كتاب نثر اردو دانسته، و برخی دیگر این كتاب را از آثار اواخر سدۀ 11 یا اوایل سدۀ 12ق و نوشتۀ مخدوم شاهحسینی بیجاپوری بهشمار آوردهاند (جالبی، 1/ 201-210)؛ ولی چون نسخۀ خطی موجود این كتاب از روی نسخۀ مورخ 911ق/ 1505م نوشته شده (نك : مسعود حسین، I/ 20)، نظر گروه اول بیشتر پذیرفتنی است. ابراهیم عادل شاه به جَگَت گُرو (پیر یا استاد جهان) معروف بود و سخت به موسیقی دلبستگی داشت و در این فن اختراعاتی كرد. وی «گیت»ها (=ترانهها)یی را كه مطابق با «راگ» و «راگنی» (= آهنگ و پرده)های موسیقی هندی سروده بود، در 1006ق/ 1597م در كتاب نورس جمع آورد. ترانههای او در ادبیات اردو شهرت خاص دارند. نورالدین ترشیزی شاعر دربار عادل شاه مقدمۀ نورس را به نثر فارسی ترجمه كرد (جالبی، 1/ 214- 218). ابراهیم نامه یكی دیگر از مثنویات بلند آن دوره است كه شاعری با تخلص عبدل در 1012ق/ 1603م آن را در شرح احوال و كارهای ابراهیم عادل شاه دوم سروده، و اوضاع اجتماعی و فرهنگی بیجاپور آن دوره را توصیف كرده است. گرایش از اسلوبهای هندوی به سوی سنتها و قواعد ادبی فارسی در این منظومه آشكار است (همو، 1/ 219- 226). در نیمۀ سدۀ 11ق اثرپذیری ادبیات اردو از اسلوبها و سنتهای فارسی به اوج خود رسید و چندین اثر منظوم فارسی به اردوی دكنی برگردانده شد. ملك خشنود در 1050ق/ 1640م هشت بهشت امیرخسرو را به نام جنّت سنگار به نظم اردو ترجمه كرد (همو، 1/ 252). در همان سال كمال خان رستمی خاورنامۀ ابنحسام را در 24 هزار بیت به اردوی دكنی برگرداند كه یكی از بلندترین منظومههای این زمان است (همو، 1/ 265-266). پس از او دیگر شاعران دكن به مثنویسرایی پرداختند. شاعری به نام صنعتی یا صبعی در 1055ق/ 1645م منظومهای به نام قصۀ بینظیر سرود و در آن از خوارق عادات و كرامات تمیم انصاری، صحابی معروف رسول اكرم(ص) سخن گفت (همو، 1/ 275). غزلسرایی در دكن نیز همزمان با مثنویسرایی شروع شد. حسن شوقی (د ح 1043ق/ 1633م) علاوهبر دو مثنوی فتحنامۀ نظام شاه و میزبانینامه، 31 غزل نیز سروده است (همو، 1/ 280-281). غزلهای او رنگ عاشقانه دارد و از سبك و شیوۀ غزل فارسی متأثر است. شوقی اعتراف دارد كه در غزلسرایی از عنصری و انوری و خسرو تقلید كرده است (همو، 1/ 290).
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید