صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / جغرافیا / ارزروم /

فهرست مطالب

ارزروم


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

اَرْزِروم‌، نام‌ استانی‌ در شمال‌ شرق‌ تركیه‌ كه‌ مركز اداری‌ آن‌ نیز شهری به‌ همین‌ نام‌ است‌. این‌ منطقه‌ بخشی‌ از ارمنستان‌ بزرگ‌ بود و ارمنیان‌ آن‌ را كارین‌ می‌نامیدند كه‌ در برخی‌ مآخذ این‌ نام‌ به‌صورت كرنه و كارنوی نیز آمده‌ است‌ (خورنی‌، 201؛ یاقوت‌، بلدان‌، 1/ 206؛ پاولی‌، LIX/ 1924؛ IA, IV/ 341). در زبان‌ ارمنی‌ این‌ نام‌ به صورت‌ كارنوی‌ كالاك‌ بوده‌ كه‌ به‌ شكل‌ قلق‌ یا قلغق نیز نوشته‌ شده‌ است‌ (همانجا؛ یوزباشیان‌، 145، حاشیۀ 18؛ برای‌ نام‌ دیگر آن‌، نك‍ : بیوار، 59). به‌ گفتۀ یوز باشیان‌، كارنوی‌ كالاك‌ همان‌ است كه‌ بعدها در متون‌ عربی‌ آن‌ را قالیقلا نوشته‌اند (همانجا)، ولی لسترنج‌ معتقد است اصل نام‌ قالیقلا كه‌ جغرافی‌نویسان‌ عرب بارها از آن نام‌ برده‌اند، به‌درستی‌ مشخص‌ نیست‌ (ص‌ 117).
بلاذری (1/ 197)، دربارۀ این‌ نام‌ می‌نویسد: چون‌ ارمنیاقُس‌ پادشاه‌ رومیان‌ درگذشت‌، همسرش‌ قالی‌، به‌ پادشاهی‌ رسید و او شهری‌ بنا كرد و آن‌ را قالی‌ قاله‌ نامید كه‌ معنای‌ آن‌ احسان‌ قالی‌ است‌. پس‌ قالی‌ قاله‌ در عربی‌ قالیقلا گفته‌ شد (نیز نك‍ : ابوالفدا، 279؛ یاقوت‌، همان‌، 4/ 19). در زبان‌ یونانی‌ این‌ شهر را كالونی‌ كالا می‌نامیدند (پاولی‌، همانجا). شاید نام‌ قالیقلا تصحیفی‌ از نام‌ یونانی آن‌ بوده‌ باشد. این‌ شهر در روزگار تئودُسیوس‌ دوم‌ (صغیر)، امپراتور روم شرقی‌ (حك‍ 401-450م‌) به‌ نام‌ او، تئودسیوپولیس‌ نامیده‌ شد. موسی خورنی‌ ماجرای‌ این‌ تغییر نام‌ را به‌ شرح‌ آورده‌، و نوشته‌ است كه‌ آناتولیوس‌، سردار رومی‌ به‌ فرمان‌ امپراتور به‌ كشور ما آمد و ایالت‌ كارین را برای بنای شهر برگزید. او در دامنۀ كوهی خوش منظره‌ با چشمه‌سارها، شهری‌ با دیوارهای‌ استوار، برجهای بسیار بلند و خندق‌ عمیق‌ دور حصار پدید آورد و نخستین‌ برج‌ را به‌ پاس‌ احترام‌ امپراتور، برج‌ تئودسیوس و شهر را تئودسیوپولیس نامید (ص 202-201؛ پاولی‌، همانجا). پروكوپیوس‌ می‌نویسد كه‌ در این‌ محل‌ از دیر باز قصبه‌ای‌ وجود داشت كه‌ امپراتور روم‌ آن را وسعت‌ بخشید و به‌صورت‌ شهر درآورد و آن را به‌ نام‌ خود خواند (I/ 81,83). فائوستوس‌ بوزند مورخ‌ سدۀ 5م‌ از این‌ شهر تنها با نام‌ كارین یاد كرده‌، و از تئودسیوپولیس‌ نامی نبرده‌ است‌ (ص‌ 83, 196). گانزاكتسی‌ مورخ‌ ارمنی‌ سدۀ 13م‌ در كتاب‌ «تاریخ‌ ارمنستان‌» اشاره‌ دارد كه‌ این‌ شهر در كارین‌ بنا شد و اكنون‌ باز همین نام‌ را دارد (ص‌ 58). معلوم‌ می‌شود كه‌ پس از فتوح‌ مسلمانان‌، ارمنیان‌ بار دیگر شهر را به‌ همان‌ نام‌ كهن‌ نامیده‌اند. از مطالب او می‌توان‌ دریافت‌ كه‌ كارین‌ محلی‌ مسكونی‌ بوده‌، و در عهد تئودسیوس‌ دوم‌ به‌ شهر بدل‌ شده‌ است‌. 
در سده‌های‌ نخستین‌ اسلامی‌ این‌ شهر قالیقلا نامیده‌ می‌شد (نك‍ : ابن‌خردادبه‌، 122؛ قدامه‌، 46، 74؛ اصطخری‌، 111)، ولی‌ با گذشت زمان‌ در متون‌ جغرافیایی دربارۀ هم‌ نامی قالیقلا با ارزن‌ الروم‌ مطالبی‌ آمده‌ است‌. ابن‌خلكان‌ در شرح‌ حال‌ ابوعلی‌ اسماعیل‌ بن‌ قاسم‌ قالی‌ لغوی‌، به‌ نقل از كتاب‌ تاریخ‌ السلجوقیۀ عمادالدین‌ كاتب‌ اصفهانی‌ نوشته‌ است كه‌ قالیقلا همان‌ ارزن‌ الروم‌ است‌ (1/ 226، 227؛ ابوالفدا، همانجا). یاقوت‌ ارزن‌ و ارزن‌الروم‌ را یكی‌ دانسته‌ است‌ ( المشترك‌، 19). لسترنج‌ ضمن اشاره‌ به‌ نوشتۀ یاقوت‌، یادآور شده‌ است‌ كه‌ نباید ارزن‌ را با ارزن‌ الروم‌ یكی‌ دانست‌ (ص 113-112، نقشۀ شم‍ 3). در طول‌ و عرضهای جغرافیایی‌ كه‌ جغرافی‌نگاران‌ اسلامی‌ ارائه‌ كرده‌اند، تفاوتهایی‌ میان‌ ارزن‌ الروم‌ (قالیقلا) و ارزن‌ موجود است‌. بیرونی طول‌ قالیقلا را 63 و 20 و عرض آن را 38 و طول ارزن را 66 و عرض آن را 34 و 15 نوشته است (2/ 566). 
در 441ق‌/ 1049م‌ هنگامی‌ كه‌ سلجوقیان‌ شهر ارزن‌ را ویران‌ كردند، گروه‌ بسیاری‌ از مردم‌ این‌ شهر به‌ كارین‌ روی‌ آوردند و این شهر را به‌ یاد شهر خود ارزن‌ نامیدند و برای‌ آنكه‌ با نام‌ ارزن‌ خلط نشود، عنوان روم‌ را بر آن‌ افزودند. از آن‌ تاریخ‌ شهر به‌ نام‌ جدید خود ارزن‌الروم‌ نامیده شد (بستانی‌، 3/ 139؛ «دائرةالمعارف ترک»، XV/ 363؛ IA, IV/ 341-342؛ نیز نك‍ : ه‍ د، ارزن‌). اصطخری‌ قالیقلا را جدا از ارزن‌ و در نزدیكی‌ آن‌ ذكر كرده‌ است‌ (همانجا). در سكه‌هایی كه‌ از عهد سلجوقیان‌ برجای‌ مانده‌، نام‌ این‌ شهر به‌ صورتهای‌ ارزن‌الروم‌، ارزن‌ روم‌، ارزنۀ الروم‌ و ارز روم‌ آمده‌ است‌. بعدها نام‌ مذكور به‌ صورت‌ «ارض‌ روم‌» نیز نوشته‌ شد (IA, IV/ 342؛ میرخواند، 5/ 579، 6/ 153، 154). نظر دیگری‌ نیز وجود دارد مبنی‌ بر اینكه‌ چون‌ شهر به‌ سبب‌ داشتن‌ دیوارهای‌ استوار، نزد رومیان‌ «حصار رومیان» نامیده‌ می‌شد، ازاین‌رو كلمۀ روم‌ به‌ انتهای‌ ارزن‌ افزوده‌ شده‌ است‌ (IA، نیز بستانی‌، همانجاها). حفیدی‌ «ارض‌روم‌» را به‌ معنای‌ بلندترین منطقۀ روم‌ نوشته‌ كه‌ احمد رفعت‌ افندی‌ آن‌ را خطا دانسته‌ است‌ (1/ 129). 
استان‌ ارز روم‌ در ◦40 و ′15 تا ◦42 و ′35 طول‌ شرقی‌ و ◦39 و ′10 تا ◦40 و ′57 عرض شمالی‌ واقع‌ شده‌، و مساحت آن‌ 066‘25 كمـ2 است‌ (YA, IV/ 2678). ارز روم‌ كه‌ در سده‌های‌ نخستین‌ اسلامی‌ با نام‌ قالیقلا شناخته‌ شده‌ بود، سرزمینی‌ از ارمینیۀ چهارم‌ و بخشی از ارمنستان‌ بزرگ‌ یا ارمنستان داخلی‌ بوده‌ است‌ (ابن‌خردادبه، همانجا؛عبدالمؤمن‌، 3/ 1059؛ ابن‌ حوقل‌، 2/ 343). این‌ ناحیه‌ در غرب‌ منطقۀ كوهستانی‌ ارمنستان‌ و انتهای‌ رشته‌كوههای‌ مین‌ گول‌ داغ‌ و كوه‌ قندیل‌ و كوههای‌ پونتوس‌ شرقی‌ واقع‌ شده‌ است‌ BSE2, XLIX/ 151-152؛ «دائرةالمعارف‌ جدید»، III/ 839). 4/ 71  درصد از نواحی‌ ارزروم‌ در ارتفاعی‌ میان‌ 500‘1 تا 500‘2 متر قرار دارد (همانجا). در مركز آنجا، دردشتی‌ كه‌ ارتفاع‌ آن‌ حدود 500‘1- 600‘1 متر است‌، فرورفتگیهای‌ ارزروم‌ و پاسین‌لر واقع است‌ تابستانهای‌ ارزروم‌ كوتاه‌ و زمستانهای‌ آن‌ طولانی‌ و بسیار سرد است‌. سرمای‌ زمستان‌ آن‌ بیش‌ از 6 ماه‌ ادامه‌ دارد. میانگین دمای‌ ارزروم‌ را °6 سانتی‌گراد برآورد كرده‌اند كه‌ در زمستان به‌طور متوسط °3/ 8 - و در تابستان‌ (ماه‌ اوت‌) °6/ 19 سانتی‌گراد است‌. بالاترین‌ دما در مركز استان‌ به‌ °34 سانتی‌گراد («دائرةالمعارف جدید»، III/ 840)، و برودت‌گاه‌ به‌ 30- می‌رسد (IA, IV/ 341). میزان‌ متوسط بارندگی‌ در ارزروم‌ 548 میلی‌متر است‌ (همانجا). در نواحی‌ كوهستانی‌ حداكثر بارندگی‌ در بهار به‌ یك‌ متر می‌رسد (BSE2، همانجا). 
بزرگ‌ترین رودهای‌ ارزروم‌، چوروخ‌، قراسو و ارس است‌ (همانجا). سرچشمۀ رودهای فرات‌، ارس‌ و كر را ارزروم‌ نوشته‌اند. ابن‌خردادبه‌ می‌نویسد: سرچشمه‌ و محل‌ خروج‌ آب‌ رود فرات‌ از قالیقلاست كه‌ از سرزمین‌ روم‌ می‌گذرد و تا حدود بغداد و مداین‌ (تیسفون‌) ادامه‌ دارد (ص‌ 174). ابوالفدا نیز آغاز رود فرات‌ را از شمال‌ ارزن‌الروم‌ نوشته‌ است (ص‌ 51). حمدالله‌ مستوفی‌ می‌نویسد: آب‌ ارس‌ (ص‌ 212) و آب‌ كُر ارّان‌ (ص‌ 218) از كوههای‌قالیقلا برمی‌خیزد. در شمال‌ ارزروم‌ جنگلهای وسیع‌ كاج‌ وجود دارد (BSE2، همانجا). استان‌ ارزروم‌ دارای‌ معادن‌ غنی‌ از جمله‌ زغال‌ سنگ‌ و سنگ‌ نمك‌ است‌ (همانجا؛ «دائرةالمعارف‌جدید»، همانجا). ماركوپولو ضمن‌ شرحی‌ دربارۀ ارزروم‌ از معادن‌ بسیار غنی‌ نقره‌ در این‌ سرزمین‌ یاد كرده‌ است‌ (ص‌ 33). 
طبق‌ سرشماری عمومی‌ 1990م‌، جمعیت‌ این‌ استان‌ 201‘848 نفر بوده‌ است كه‌ نسبت‌ به‌ سرشماری‌ 1985م‌ ( 175‘856 نفر) حدود 87/ 1 درصد كاهش نشان‌ می‌دهد («آمار...»، 27-28). در1980م‌ از جمعیت این استان‌ 65٪ در روستاها و 35٪ در شهرها سكنى‌ داشته‌اند («دائرةالمعارف جدید»، همانجا). كشاورزی عمده‌ترین بخش اقتصادی‌ مردم‌ آنجاست‌. در 1980م‌ اراضی‌ مزروعی‌ این‌ استان‌ 880‘175 هكتار بوده‌ كه‌ 85٪ آن‌ زیر كشت‌ غله‌ قرار داشته‌ است‌. محصول‌ گندم‌ این‌ استان‌ در آن‌ سال‌ 821‘56 تن‌، جو 432‘27 تن‌، چاودار 480‘14 تن‌ و لوبیا 681‘1 تن‌ بوده‌ است‌. در این‌ سرزمین‌ ذرت‌، سیب‌زمینی‌ و انواع‌ میوه‌ نیز تولید می‌شود (همان‌، نیز BSE2، همانجاها). 
دامداری‌ یكی‌ از بخشهای‌ اقتصادی‌ عمدۀ ارزروم‌ است‌. 6/ 4 درصد دامهای‌ تركیه‌ در ارزروم‌ پرورش‌ می‌یابند. نیز 5 درصد از اسبان‌ تركیه‌ در همانجا پرورش داده‌ می‌شود كه‌ شمار آنها 300‘37 رأس تخمین‌ زده‌ شده‌ است‌. همه‌ساله‌ حدود 200 هزار رأس‌ دام‌ از ارزروم‌ به‌ خارج‌ صادر می‌شود (همانجاها). در ارزروم‌ كارخانه‌ها و تأسیسات صنعتی‌ همچون‌ تولید پارچه‌ و كفش‌، تأسیسات‌ تهیۀ گوشت‌، كارخانه‌های‌ قند، موادغذایی‌، لبنی‌ و جز آنها موجود است‌ (BSE2، همانجا؛ «دائرةالمعارف‌ جدید»، III/ 841).
شهرهای این‌ استان‌ اینهاست‌: اشكاله‌، چات‌، هینیس‌، هوراسان‌، ایسپیر، قارایازی‌، نارمان‌، اولتو، پاسین‌لر، شنكایا، تكمان‌، تورتوم‌ و اولور (YA, IV/ 2750).
شهر ارزروم‌ مركز اداری استان ارزروم‌ است‌. در 1955م‌ جمعیت شهر 400‘69 نفر بوده‌ كه‌ در 1980م‌ به‌ 241‘190 نفر و در 1985م‌ به‌ 648‘252 نفر افزایش‌ یافته‌ است‌ (همانجا؛ BSE2, XLIX/ 152؛ «سالنامه‌...»، 756). در1990م‌ جمعیت‌ این شهر 391‘242 نفر بوده‌ است‌ كه‌ با حومۀ آن‌ به‌ 270 هزار نفر می‌رسیده‌ است‌. برابر همین‌ آمار افزایش‌ جمعیت‌ 99/ 5 درصد بوده‌ است‌ («آمار»، 27).
شهر ارزروم‌ از دیدگاه‌ بازرگانی‌ و سوق‌الجیشی‌ دارای‌ اهمیت‌ خاصی‌ است‌. چنین‌ به‌ نظر می‌رسد كه‌ در عهد باستان‌ و سده‌های‌ اسلامی‌ نیز از اهمیت نظامی و بازرگانی برخوردار بوده‌ است‌. مؤلف‌ حدود العالم‌ ضمن اشاره‌ به‌ موقعیت نظامی‌ و بازرگانی‌ ارزروم (قالی‌ قلا) می‌نویسد: «شهری‌ است‌ واندروی‌ حصاری‌ است‌ محكم و دایم‌ اندروی غازیانند به‌ نوبت از هر جایی‌ واندروی‌ بازرگانان‌ بسیارند» (ص‌ 160). شهر چندان بزرگ‌ نبوده‌ است‌، ولی‌ جغرافی‌نگاران‌ اسلامی‌ همواره‌ از آبادانی‌ آن‌ یاد كرده‌اند. اصطخری‌ قالیقلا را شهری‌ كوچك‌ و آباد همانند ملازگرد، بدلیس‌، ارزن‌ و میافارقین نوشته‌ است‌ (ص‌ 111). ابن‌ حوقل‌ نیز قالیقلا را شهری همانند شهرهای‌ بركری‌، خلاط، ملازگرد، بدلیس‌ و میافارقین می‌داند كه‌ میان‌ آنها فرقی‌ نیست‌ و وسعت‌ آنها به‌ هم‌ نزدیك است‌ (2/ 344). زكریای‌ قزوینی‌ آن‌ را شهری‌ مشهور نزدیك خلاط نوشته‌ كه‌ میان‌ این‌ دو شهر ناحیه‌ای‌ به‌ نام‌ یاسی‌ چمن‌ وجود دارد. وی‌ سرچشمۀ فرات‌ را در ارزروم‌ می‌داند (ص 494). حمدالله‌ مستوفی‌ ولایت را با نام‌ قالیقلا و شهر را با نام‌ ارزن‌الروم‌ آورده‌ است‌ (ص‌ 95، 96، 97، 209، 212). این‌ شهر یكی‌ از مراكز تقاطع‌ راههایی‌ است كه‌ به‌ ایران‌، قفقاز، آسیای‌ مركزی‌ و شبه‌ قارۀ هند منتهی‌ می‌شوند (IA, IV/ 340). ارزروم‌ مركز تقاطع‌ راه‌آهن‌ و جادۀ بزرگی‌ است كه‌ از آنكارا تا لنیناكان‌ در جمهوری‌ ارمنستان كشیده‌ شده‌ است‌ (BSE2، همانجا). راه‌ تفلیس‌ ــ قارص‌ و راه‌ تبریز ــ بایزید كه‌ از شمال‌ ایران‌ می‌گذرد و راه سیواس‌ ـ دیار بكر كه‌ به‌ عراق‌، سوریه‌ و خلیج‌ بصره‌ منتهی‌ می‌شود و راهی‌ كه‌ تا دریای‌ مدیترانه‌ امتداد دارد، همه‌ از ارزروم‌ می‌گذرند .(IA,IV/ 341) ارزروم‌ دارای كارخانۀ قند است‌. نزدیك‌ شهر در محلی‌ به‌نام‌ كوركوتل معدن‌ زغال‌ كك‌ (لیگنیت‌) با ذخیره‌ای قابل‌ ملاحظه‌ وجود دارد. شهر ارزروم‌ در گذشته‌ بر سر راه‌ كاروان‌ رو طرابوزان‌ ـ تبریز قرار داشت‌ و دارای‌ اهمیت‌ ترانزیتی و سوق‌الجیشی‌ بود و بارها صحنۀ عملیات‌ جنگی‌ شد (BSE2، همانجا). 

تاریخ‌

نخستین‌ آگاهی‌ ما دربارۀ منطقۀ ارزروم‌ مربوط به‌ لشكركشی‌ مارك آنتونی‌ به‌ آسیای‌ صغیر و قفقاز است‌. وی‌ در بهار 36ق‌ م‌ با سپاهان خود در امتداد شمال‌ فرات‌ به‌ سوی‌ كارین‌ (ارزروم‌) پیش رفت‌. در این‌ ماجرا آرتاوازد شاه‌ ارمنستان‌ با نیرویی‌ به‌ رومیان پیوست‌ (پلوتارك‌...، IX/ 221؛ پیگولوسكایا، شهرهای‌...، 88؛ باوزانی‌، 55؛ بیوار، 3(1)/ 159). تصور می‌رود سپاهیان‌ رومی‌ از نزدیكی‌ شهر ارزروم‌ كنونی‌ به‌ سوی‌ شرق‌ پیش‌ رفته‌اند (همو، 3(1)/ 182). در اوت‌ 502 كواد (قباد) اول‌، پادشاه‌ ساسانی به‌ ارمنستان‌ لشكر كشید. نخستین ضربۀ سپاه‌ ایران‌ به‌ شهر تئودسیوپولیس‌ (ارزروم‌) وارد آمد. شهر بدون‌ مقاومت‌ قابل‌ توجهی‌ تسلیم‌ شد. كواد شهر را ویران‌ كرد و ساكنان‌ آن‌ را به‌ ایران‌ كوچ‌ داد و خود با سپاه‌ رهسپار «آمد» (دیار بكر كنونی‌) شد (فرای‌، 3(1)/ 249؛ اوسپنسكی‌، I/ 353). این‌ شهر كه‌ در نزدیكی‌ ارزروم‌ كنونی‌ قرار داشت‌، یكی‌ از شهرهای‌ مستحكم‌ امپراتوری‌ بیزانس‌ به‌ شمار می‌رفت‌ (همو، I/ 482). در 503 م‌ هنگام‌ حملۀ كواد به‌ شهر آمد، استراتگوس‌ اوگنیوس‌ سردار رومی‌، هنگامی‌ كه‌ احساس‌ كرد نمی‌تواند در پیكار با ایرانیان‌، پیروز شود، كوشید تا تئودسیوپولیس را از تصرف‌ پادگان‌ ایرانی‌ شهر خارج‌ كند. از این‌ رو با همۀ نیرو و توان خویش‌ متوجه‌ مقابله‌ با سپاه‌ ایرانی‌ مقیم‌ آنجا شد. وی‌ همه‌ چیز را نابود كرد و سرانجام‌ شهر را به‌ تصرف‌ آورد (پیگولوسكایا، اعراب‌...، 167). در 502م‌ لشكركشی‌ كواد به‌ تئودسیوپولیس‌ و شهر آمد، رومیان‌ را واداشت‌ تا با اعراب غسّانی‌ پیمان‌ صلحی‌ منعقد كنند (همان‌، 417- 418). در 541م‌ در عهد خسرو انوشیروان‌، پس‌ از گشوده‌ شدن‌ انطاكیه‌ از سوی‌ سپاه‌ ایران‌، حارث‌ غسّانی‌ متحد بلیزاریوس‌ فرمانده‌ سپاه‌ روم‌ از بیم‌ آنكه‌ غنایم‌ به‌ دست‌ آمده‌ به‌ چنگ‌ رومیان‌ نیفتد، راه‌ دیگری‌ را در پیش‌ گرفت‌ و از كرانۀ فرات‌ به‌ سوی‌ شمال‌ تا تئودسیوپولیس‌ رفت‌. هدف‌ وی‌ خودداری‌ از الحاق‌ به‌ نیروهای‌ بلیزاریوس‌ بود (پروكوپیوس‌، I/ 425؛ پیگولوسكایا، همان‌، 437- 438).در دوران امپراتوری بیزانس‌،حوالی‌تئودسیوپولیس‌ دژها و استحكامات نظامی كوچك مهم‌ سوق‌الجیشی‌ و دفاعی‌ وجود داشت‌ (همان‌، 497). تئودسیوپولیس‌ (كارین‌) مركز نظامی‌ و اداری‌ بخشی‌ از ارمنستان بود كه‌ به‌ تابعیت بیزانس درآمد و پایگاه‌ مهم‌ امپراتوری روم‌ شرقی برای‌ ادارۀ منطقۀ قفقاز بود (یوزباشیان‌، 145، حاشیۀ 18). یعقوبی در مورد شهر قالیقلا (ارزروم‌) می‌نویسد: انوشیروان‌ شهر قالیقلا و شهرهای‌ دیگری را ساخت‌ و مردمی‌ از پارس‌ را در آنجا جای‌ داد (1/ 178). موریكیوس‌ امپراتور بیزانس‌ در 14 اوت‌ 583 فیلیپیك‌ را مأمور جنگ با ایران‌ كرد (پیگولوسكایا، 70). او نیروهای‌ خود را دو بخش‌ كرد، خود با بخشی از سپاه‌ راه‌ سیسوران‌ را در پیش‌ گرفت‌، بخش‌ دیگر عازم‌ تئودسیوپولیس‌ شد و تا نهر خابور پیش‌ رفت‌ (همو، 73). در آوریل‌ 623 هراكلیوس‌ قصد لشكركشی‌ به‌ عمق‌ سرزمینهای‌ زیر فرمان‌ دولت‌ ساسانی‌ كرد. وی با گذر از شمال‌ ارمنستان‌ از طریق‌ تئودسیوپولیس‌ (ارزروم‌) راه‌ دریاچۀ ارومیه‌ را پیش‌ گرفت‌. شهر گنزك‌ را به‌ تصرف‌ آورد و آتشكدۀ بزرگ‌ آنجا را به‌ تلافی‌ خرابی‌ اورشلیم‌، ویران‌ كرد. در این‌ زمان‌ شهروراز (شهر براز) با نیروی‌ خود درصدد مقابله‌ با وی‌ برآمد و هراكلیوس‌ ناگزیر از رود ارس‌ گذشت و تا شهر پرتو (بردعه‌) عقب‌ نشست‌ (بولشاكوف‌، 137-138). مؤلف ناشناخته‌ای‌ با نام‌ مستعار شاپوه‌ باگراتونی‌ نوشت‌: هنگامی كه‌ هراكلیوس‌، تئودسیوپولیس‌ (كارین‌) را به‌ تصرف آورد، آن را سراسر ویرانه‌ یافت‌ و نسبت‌ به‌ تجدید بنای‌ آن‌ ابراز تمایل‌ كرد (ص‌ 52) و فرمان‌ داد تا دیوارهای‌ قلعۀ شهر كه‌ توسط سپاهیان‌ شهر وراز سردار ایرانی‌ ویران‌ شده‌ بود، بار دیگر برپا شود (همو، 58). هراكلیوس پس‌ از به‌دست‌آوردن‌ صلیب‌ مسیح‌ به‌ كارین‌ (ارزروم‌) آمد و آنجا را به‌ فرزندان‌ خود كنت‌ تانتین‌ و تئودسیوس‌ سپرد. 
ارزروم‌ (قالیقلا) در عهد عثمان به‌ دست‌ مسلمانان‌ افتاد: عثمان‌ در نامه‌ای‌ به‌ معاویه‌ فرمان‌ داد كه‌ پیكار با رومیان‌ را آغاز كند. معاویه‌ حبیب بن‌ مسلمۀ فهری‌ را به‌ فرماندهی‌ منصوب‌، و او را مأمور فتح‌ ارمنستان‌ كرد. حبیب‌ چون‌ به‌ قالیقلا رسید، شهر را به‌ محاصره‌ گرفت‌. مردم‌ به‌ شرط جلای‌ وطن‌ یا پرداخت‌ جزیه‌ از او امان‌ خواستند. وی‌ پذیرفت‌ و گروه‌ كثیری‌ از مردم‌ مهاجرت‌ كردند. حبیب بن‌ مسلمه‌ چند ماه‌ در قالیقلا ماند. بعد از آن‌ موریان‌ بطریق‌ ارمیناقس‌ (بطریق‌ ملطیه‌، سیواس‌ و قونیه‌) عازم‌ جنگ‌ با مسلمانان‌ شد. حبیب به‌ معاویه‌ خبر داد و او نیز به‌ عثمان‌ نامه‌ نوشت‌. عثمان به‌ سعید بن‌ عاص‌ فرمان‌ داد كه‌ به‌ یاری‌ حبیب‌ بشتابد. سعید نیز سلمان بن ربیعۀ باهلی‌ را فرستاد. آنان‌ به‌ سپاه‌ موریان‌ شبیخون‌ زدند. چون‌ رومیان‌ منهزم‌ شدند، حبیب‌ بن‌ مسلمه‌ به قالیقلا بازگشت‌ (طبری‌،4/ 248؛ بلاذری‌، 1/ 197؛ ابن‌اثیر، 3/ 83- 84؛ ابن‌خلدون‌، 1/ 558). پس‌ از آن‌ ارزروم‌ چندبار میان‌ طرفین‌ دست به دست‌ شد. در 79ق‌/ 698م‌ رومیان‌ بر انطاكیه‌ غلبه‌ یافتند (همو، 3/ 89). عبدالملك بن مروان‌ فرزند خود عبیدالله‌ را در 81ق‌/ 700م‌ با لشكری برای‌ فتح‌ مجدد ارزروم‌ فرستاد (ابن‌اثیر، 4/ 457). پس‌ از او محمد بن‌ مروان‌ در سال‌ بعد به‌ ارمنستان‌ لشكر كشید. مردم‌ قالیقلا خواستار صلح‌ شدند. محمد بن‌ مروان‌ پذیرفت‌ و ابوشیخ‌ بن عبدالله‌ را فرمانروای‌ آن‌ سرزمین كرد، ولی‌ مردم‌ قالیقلا او را كشتند. محمد بن‌ مروان‌ در 85ق‌/ 704م‌ بار دیگر به‌ جنگ‌ مردم‌ آن‌ دیار رفت‌ و تابستان‌ و زمستان‌ را در آنجا درنگ‌ كرد (ابن‌خلدون‌، همانجا). در 133ق‌/ 751م‌ پادشاه‌ روم‌ شهر ملطیه‌ و قالیقلا را متصرف شد (همو، 3/ 223). پس‌ از درگذشت‌ لئون‌ سوم‌ امپراتور بیزانس‌ در 741م‌، فرزندش‌ كنستانتین‌ پنجم‌ در همین‌ سال‌ به سلطنت رسید كه تا 775م‌ ادامه یافت‌. هنگامی كه سپاه عرب‌ كنار رود هالیس‌ (قزل‌ ایرماق‌ كنونی‌) اردو زده‌ بودند، كنستانتین‌ فرمان‌ داد تا لشكریانش‌ به‌ مسلمانان‌ حمله‌ برند و آنان‌ را به‌ رود افكنند. عربها كه‌ سپاه‌ امپراتور را دیدند، چنین‌ پنداشتند كه‌ شمار آنان‌ بسیار است‌، لذا از آنجا دور شدند. او شهر كارین را به تصرف آورد (گانزاكتسی‌، 73؛ BSE3, XIII/ 45). چنین‌ به نظر می‌رسد كه‌ وی‌ در سالهای‌ 746 و 752م‌ دوبار با عربها پیكار كرد (همانجا). در 161ق‌/ 778م‌ یزید بن‌ اسید سلمی به‌ قالیقلا لشكر كشید، 3 دژ را گشود و اسیران‌ و غنایم‌ بسیار به چنگ آورد (ابن‌خلدون‌، 3/ 267-268). طبری‌ تاریخ‌ این‌ لشكركشی‌ را 162ق‌/ 779م‌ نوشته‌ است‌ (8/ 143). در روزگار فرمانروایی‌ نیكفور اول‌ پادشاه‌ بیزانس‌ (802 -811م‌)، رومیان‌ به‌ كارین‌ حمله‌ بردند و آنجا را تصرف‌ كردند (گانزاكتسی‌، 76؛ BSE2, XVII/ 614-615). گاه‌ عربها و گاه‌ رومیان‌ بر این‌ شهر مسلط می‌شدند. سرانجام‌ شهر و منطقۀ مزبور از دست عربها خارج‌ شد و در تصرف‌ بیزانسیها قرار گرفت‌. 
 

صفحه 1 از3

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: