صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / جغرافیا / اردلان /

فهرست مطالب

اردلان


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

اَرْدَلان‌، طایفه‌ و نیز منطقه‌ای‌ در شمال‌ غرب‌ ایران‌. اسكندربیك‌ منشی‌ از اردلان‌ با انتساب‌ اُلكا (سرزمین‌) و عشیرت‌ (طایفه‌) یاد كرده‌ است‌ (2/ 867). اردلان‌ یكی‌ از 4 طایفۀ بزرگ‌ منطقه‌ است‌ (سنندجی‌، 75؛ مستوره‌، 5 و حاشیۀ 2). این‌ واژه‌ را برخی اِرْدِلان‌ هم‌ نوشته‌اند (BSE2, II/ 643) و نیز اردلان‌ را جمع‌ اردل‌، نام‌ نیای‌ بزرگ‌ این‌ طایفه‌، دانسته‌اند كه‌ به‌ بابا اردل‌ یا فیروز فرزند خسرو و یا بابا اردلان‌ شهرت‌ داشته‌ است‌ (مردوخ‌ كردستانی‌، 1/ 56؛ مستوره‌، 7؛ بدلیسی‌، 118). 

طایفۀ اردلان‌

اردلان‌ به‌عنوان‌ بزرگ‌ترین‌ طایفۀ كرد شناخته‌ شده‌ است‌. در باب‌ نسب‌ این‌ طایفه‌ اختلاف‌ نظر وجود دارد: برخی‌ منشأ قوم‌ كرد ازجمله‌ این‌ طایفه‌ را با افسانۀ ضحاك‌ و عهد او مربوط دانسته‌ و برآنند كه‌ نسب‌ بنی‌ اردلان‌ به‌ اردشیر بابكان‌ می‌رسد (مستوره‌، 4-6). نیز نوشته‌اند كه‌ اردل‌ نیای‌ بزرگ‌ این‌ طایفه‌ در روزگار عبدالله‌ سفاح‌ با یاری‌ ابو مسلم‌ خراسانی‌، به‌ فرمانروایی‌ دست‌ یافت‌ (مردوخ‌ كردستانی‌، همانجا). نام‌ خسرو پدر اردل گاه‌ با نام‌ آسیابانی‌ كه‌ گویا یزدگرد سوم‌ پادشاه‌ ساسانی‌ را به‌ قتل‌ رسانیده‌، خلط شده‌ است‌ (سنندجی‌، 76). بابا مردوخ‌ روحانی‌ (3/ 231)، بابا اردل‌ یا بابا اردلان‌ را با نام‌ قباد اردل‌ معرفی‌ كرده‌ است‌. برخی‌ مورخان‌ برآنند كه‌ این‌ قباد، فیروز نام‌ داشته‌ كه‌ پس‌ از كشته‌ شدن‌ پدر، نام‌ قباد بر خود نهاده‌ است‌ (مردوخ‌ كردستانی‌، 2/ 90 -91). شرف‌ الدین‌ بدلیسی حكام‌ اردلان‌ را از نوادگان‌ احمد بن مروان‌ دانسته‌ است‌ (ص‌ 117). گمان‌ می‌رود این‌ شخص‌ همان‌ نصرالدوله‌ احمد مروانی‌ (402-453ق‌/ 1012-1061م‌) حاكم‌ جزیره‌ و ناحیۀ میافارقین‌ بوده‌ باشد (مردوخ‌ روحانی‌، همانجا). برخی‌ بر این‌ باورند كه‌ سران‌ طایفۀ اردلان‌ از اعقاب‌ مستقیم‌ صلاح‌الدین‌ ایوبی‌ بوده‌اند (نیكیتین‌، 360). حكام‌ و شخصیتهای برجستۀ طایفۀ اردلان‌ اینانند: كلول‌ بیك‌، خضربیك‌ اول‌ (629-663ق‌/ 1232-1265م‌)، الیاس پسر خضر بیك اول‌ (د 710ق‌/ 1310م‌)، خضر پسر الیاس‌، حسن‌ پسر خضر، بابلو (بالول‌) فرزند حسن‌، منذر فرزند بابلو، مأمون بیك‌، بیكه بیك‌، مأمون‌ بیك دوم‌، سرخاب‌ بیك‌، سلطان‌ علی‌ بیك‌، بساط بیك‌، تیمورخان‌ و هَلو خان‌ (بدلیسی‌، 117-125؛ نك‍ : مردوخ‌ كردستانی‌، 2/ 91-92). پس از هلوخان، خان احمد خان‌ حاكم‌ اردلان‌ شده‌ كه‌ در روزگار شاه‌ عباس‌ و شاه‌ صفی می‌زیسته‌، و اسكندربیك‌ منشی‌ (2/ 107) او را بیگلربیگ شهرزور نامیده‌ است‌. مستوره‌ تاریخ‌ آغاز حكمرانی‌ وی‌ را 1025ق‌ آورده‌ است‌ (ص‌ 36). 
در بهار 1038ق‌/ 1629م‌ خسرو پاشا سردار عثمانی‌ عازم‌ جنگ‌ با ایران‌ شد. ابتدا وی‌ در شهرزور استقرار یافت‌ و قصد تصرف‌ قلمرو خان‌ احمد خان‌ كرد، ولی‌ تلاش‌ او به‌ شكست‌ انجامید. خان احمد خان‌ نخست شهرزور را در 1630م‌ به‌ تصرف‌ آورد. سپس به‌ موصل دست یافت و تا بغداد پیش‌ تاخت‌ (اوزون‌ چارشیلی‌، 3(1)/ 222-224؛ وقایع‌ نگار 132-133). پس‌ از خان‌ احمدخان‌، والیان‌ دیگر اردلان‌ بدین‌ قرار بودند: سلیمان‌خان‌، كلبعلی‌خان‌، خان‌احمدخان ثانی‌، خسروخان‌، محمدخان‌، عباسقلی‌ خان‌، علیقلی‌ خان‌، سبحان‌وردی‌ خان‌، مصطفى‌ خان‌، احمدخان‌ سوم‌، حسنعلی‌ خان‌، خسروخان‌ بزرگ‌، لطفعلی‌ خان‌، حسنعلی‌ خان‌، امان‌الله‌ خان‌ والی‌، خسرو خان‌ سوم‌، رضاقلی‌ خان‌، امان‌الله‌ خان‌ دوم‌ و نجفقلی خان‌ (نك‍ : مستوره‌ 49-54، جم‍ ؛ مردوخ‌ كردستانی‌، 2/ 108- 178؛ سنندجی‌، 121-274). 
سنندجی‌ تاریخ‌ حكومت‌ طایفۀ اردلان‌ را به‌ 3 دوره‌ بخش‌ كرده‌ است‌: دورۀ اول‌ از 594 تا 996ق‌/ 1198-1588م‌، دورۀ دوم‌ از 996 تا 1214ق‌/ 1588- 1799م‌ و دورۀ سوم عهد آخرین‌ حكمرانان بنی‌ اردلان‌ از 1214 تا 1284ق‌/ 1799-1867م‌. آخرین‌ حكمران‌ طایفۀ اردلان امان‌الله‌ خان دوم‌ بود كه‌ از 1265ق‌/ 1849م‌ حكمرانی‌ داشت‌ (همو،90- 102، 183، 244). وی‌ در اواسط شعبان‌ 1276ق‌/ مارس‌ 1860م‌ معزول‌، و به‌تهران‌احضار شد. از 1276 تا 1277ق‌ نجفقلی‌خان‌ اردلان‌ به‌ جای‌ او نشست‌، ولی‌ او نیز در همین سال‌ معزول شد و امان‌الله‌ خان‌ مجدداً به‌ حكومت‌ منطقۀ اردلان‌ منصوب‌ شد و در 1286ق‌/ 1867م‌ درگذشت‌ (همو، 265، 272). با مرگ امان‌الله‌ خان‌، حكومت‌ طایفۀ اردلان‌ پایان‌ پذیرفت‌ و ناصرالدین‌ شاه‌ قاجار، فرهاد میرزای‌ معتمدالدوله‌ را به‌ حكومت‌ كردستان‌ منصوب‌ كرد (وقایع‌نگار، 204). دیگر سران‌ طایفۀ اردلان‌ كه‌ پس‌ از امان‌الله‌ خان‌ دوم‌ از آنان‌ یاد شده‌ است‌، همانند اسلاف‌ خود مقام‌ حكومت‌ رسمی‌ منطقه‌ را نداشتند. 
مردوخ‌ كردستانی‌ (1/ 56) معتقد است‌ كه‌ اردلانها ابتدا در شهرزور حكومت داشتند، ولی‌ بعدها سنه‌ (سنندج‌) را متصرف‌ شدند. بدلیسی‌ (ص‌ 118) این‌ ناحیه‌ را «شهره‌ زول‌» نامیده‌ و بر آن‌ است‌ كه‌ بعدها به‌ شهرزور شهرت‌ یافته‌ است‌. حمدالله‌ مستوفی‌ (ص 107) با تكیه‌ به‌ صورالاقالیم‌ می‌نویسد: «شهرزور بدان‌ گویند كه‌ پیوسته‌ حكامش‌ اكراد بوده‌اند و هر كه‌ را زور بیشتر بوده‌، حاكم‌ می‌شد». بدلیسی‌ (همانجا) زمان‌ مهاجرت طایفۀ اردلان‌ به‌ شهرزور را در اواخر دولت‌ چنگیزیان‌ نوشته‌ است‌. سنندجی‌ معتقد است‌ كه‌ طایفۀ اردلان‌ پیش‌ از 564ق‌/ 1169م‌ در نواحی‌ موصل‌ و دیار بكر حكومت‌ داشتند و پس‌ از آن‌ بود كه‌ به‌ شهرزور رفتند (ص 90). همو می‌نویسد كه‌ طایفۀ اردلان‌ از بدو حكمرانی‌ تا زمان‌ انقراض در 4 نقطه‌ فرمانروایی‌ داشته‌اند: اول‌، قلعۀ ظلم در ناحیۀ موصل‌، دیار بكر، تاج‌رود و شهرزور؛ دوم‌، قلعۀ پلنگان كه‌ نخست‌ مقر امیران‌ كلهر بود و بعدها به‌ تصرف‌ حكام‌ اردلان‌ درآمد؛ سوم‌، قلعۀ حسن‌آباد در یك‌ فرسنگی سنندج‌. گویا افراد این طایفه‌ از دژهای‌ ظلم‌ و پلنگان‌ به‌ قلعۀ حسن‌آباد نقل‌ مكان‌ كرده‌اند؛ چهارم‌، منطقۀ سنه‌ كه‌ از 1046ق‌/ 1636م‌ این منطقه‌ را مقر اقامت‌ خود قرار دادند (ص‌ 82). 
طایفۀ اردلان‌ گاه‌ تابع‌ دولت‌ ایران‌ و گاه‌ تابع‌ دولت‌ عثمانی‌ بود و گاهی‌ نیز با استقلال‌ حكومت می‌كرد (مردوخ‌ كردستانی‌، 1/ 76-77). در سدۀ 13ق‌/ 19م‌ طوایف مكری‌ و اردلان‌ خودمختاری‌ خویش‌ را از دست دادند و به‌ تابعیت‌ حكومت‌ مركزی‌ ایران‌ درآمدند (ادموندز، 13-14). موالی‌ اردلان‌ و به‌ دیگر سخن‌ خانوادۀ قاضیان‌ و مشایخ‌ اسلام‌ سنه‌ دژ، از ملاحسین‌ بزرگ‌، پدر ملاعبداللطیف‌ قاضی‌، آغاز شده‌ كه‌ ظاهراً در سدۀ 11ق‌/ 17م‌ می‌زیسته‌ است‌ (مردوخ‌ كردستانی‌، 2/ 26). خانهای‌ اردلان‌ از سوی‌ شاهان‌ ایران‌، ولایت‌ اردلان را داشتند (نیكیتین‌، 361). بدلیسی‌ (ص‌ 117) در شرح‌ مربوط به‌ بزرگان‌ كرد كه‌ دعوی‌ سلطنت‌ نداشتند، ولی‌ گاه‌ به‌ نام‌ خود خطبه‌ خوانده‌، و سكه‌ زده‌اند، از حاكمان‌ اردلان‌ یاد كرده‌ است‌. از روزگار صفویان و افشاریه‌ گروههایی‌ از مردم‌ كرد ازجمله‌ گروهی‌ از افراد طایفۀ اردلان‌ به‌ خراسان‌ كوچ‌ داده‌ شدند. توحدی‌ (2/ 451) شمار افراد طایفۀ اردلان‌ در قلعۀ سیرزاد كلات‌ را 40 خانوار نوشته‌ است‌. احتمالاً اردلانهای‌ كلات‌ پس‌ از مرگ‌ نادرشاه‌ به‌ سرزمینهای‌ غربی‌ ایران‌ بازگشته‌اند (همو، 2/ 226). اردلانها مسلمان‌ و شافعی‌ مذهبند (بدیعی‌، 1/ 92؛ ریاحی‌، 232). 

منطقۀ اردلان‌

اردلان‌ سرزمینی‌ است كه‌ از شمال‌ به‌ جنوب‌ 200 كمـ طول‌ دارد و در میان‌ بخشهای‌ صائین‌ قلعه‌ (شاهین‌ دژ) در شمال‌، سلیمانیه‌ و كركوك‌ در مغرب‌، درۀ دیاله‌ در جنوب‌، و گروس‌ و همدان‌ در مشرق‌ واقع‌ شده‌ است‌ (نیكیتین‌، 97). این‌ سرزمین‌ در جهت‌ مرز عراق‌ و ایران‌ از كوههای‌ قره‌ داغ‌ و ناحیۀ شهرزور كه‌ آن‌ را همان‌ كردستان‌ ایران‌ در عصر حاضر می‌دانند، كشیده‌ شده‌ است‌ (درّه‌، 73). در ایران‌ نام‌ كردستان‌ رسماً به‌ همۀ مناطق كردنشین‌ اطلاق‌ نمی‌شود، بلكه‌ تنها به‌ استانی‌ اطلاق‌ می‌شود كه‌ منطبق‌ با اردلان‌ قدیم‌ است‌ (نك‍: ادموندز، 14). شمیم‌ (ص‌ 24) ناحیۀ اردلان‌ را قسمت‌ شرق‌ و جنوب‌ شرقی‌ كردستان‌ سنه‌ ذكر كرده‌ است‌. در عهد نادر شاه‌ از سنه‌ (سینه‌) و اردلان‌ به‌ عنوان‌ دو ناحیه‌ یاد شده‌ كه‌ نام‌ آنها در كنار یكدیگر آمده‌ است‌ (مروی‌، 1/ 134، 215، 2/ 460). 
ایالت اردلان‌ در وقت‌ آبادی‌ شامل‌ 2 هزار قریه‌ و چهار پنج‌ قصبه‌ بود و به سنجاق‌ (ولایت‌) مرزی‌ عشیرۀ بابان‌ از ایالت‌ شهرزور پیوسته‌ بود (ریاحی‌، 232)، ولی‌ در آغاز تشكیل‌ دولت‌ عثمانی‌، شهرزور تابع‌ امیران اردلان‌ بود (عزاوی‌، 4/ 60). نیمۀ شمال‌ شرقی‌ اردلان‌ شامل‌ بلندیهای‌ ایلاق‌ (بیجار) به‌ ارتفاع 500‘1 تا 000‘2 متر است‌ (BSE2, II/ 643) اردلان‌ جز در جهت‌ شمال‌ شرقی‌ كه‌ رود قزل‌ اوزن‌ از آن‌ می‌گذرد، با كوههای‌ بلند احاطه‌ شده‌ است‌ (نیكیتین‌، همانجا). عمده‌ترین‌ رودهای‌ این‌ منطقه‌ قزل‌اوزن‌ و دیاله‌ است‌ (BSE2، همانجا). اردلان را می‌توان به‌ دو منطقه‌ بخش‌ كرد: منطقۀ نخست‌ در شمال‌ و شمال‌ شرق كه‌ فلات‌ رسوبی‌ وسیعی است و رود قزل‌ اوزن‌ از آن‌ می‌گذرد. این‌ منطقه‌ دارای‌ هوایی خشك‌ و بری‌ است‌ (همانجا؛ نیكیتین‌، 98). منطقۀ دوم‌ یا منطقۀ جنوب‌ و جنوب‌ غرب‌ كوهستانی‌ و دارای‌ رطوبت‌ بیشتری‌ است (همانجاها). اختلاف‌ درجۀ حرارت‌ منطقۀ اردلان‌ به‌ اندازه‌ای‌ است كه‌ گاه‌ از 32+ تا 23- سانتیگراد در نوسان‌ است‌ (شمیم‌، 24؛ نیكیتین‌، 101). زمستانهای‌ اردلان‌ بسیار سرد است‌، به‌ گونه‌ای‌ كه‌ ریزش‌ برف‌ در آنجا به‌ مدت‌ 4 ماه‌ در سال ادامه‌ دارد و بلندی‌ آن در سطح‌ زمین گاه‌ به‌ دو گز می‌رسد. در دشتها و نقاط پست‌تر، برف تا نیمه‌های‌ بهار بر زمین‌ می‌ماند (همو، 100-101). آبهای‌ منطقه‌ بیشتر با رود قزل‌ اوزن‌ شكل‌ می‌گیرد. شعبه‌های‌ مسیر علیای‌ این رود عبارتند از: سارال‌ و هوباتو از یك‌سو و خورخوره‌ و قره‌ توره‌ از سوی دیگر. این‌ رودها پس‌ از پیوستن‌ به‌ یكدیگر، رود قزل‌ اوزن‌ را شكل می‌دهند. رودخانه‌های‌ سقز(شعبۀ جغتو) و بانه‌ (شعبۀ زاب كوچك‌) هر دو از كوه‌ تلخان‌ واقع‌ در اردلان‌ سرچشمه‌ می‌گیرند. رود بزرگ‌ دیگر این‌ منطقه‌ (دیاله‌) كه‌ با نامهای‌ گاو رود یا سیروان‌ رود نیز شناخته‌ شده‌ است‌، از كوه‌ شریش‌ خان‌ واقع‌ در مغرب‌ الوند نزدیك‌ اسدآباد سرچشمه‌ می‌گیرد و با پیچ‌ و خمهای‌ بسیار به‌ سرزمین عراق‌ می‌رسد. شعبه‌های‌ سمت‌ راست‌ این‌ رود، همه‌ از كوههای‌ اردلان‌ سرازیر می‌شوند (همو، 99). 
جنگلهای‌ این‌ منطقه‌ در دامنۀ كوههای‌ غربی‌، بیشتر شامل‌ درختان‌ بلوط همراه‌ با درختان‌ ارز (نوعی‌ صنوبر)، غار (برگ‌ بو) و جز آن است‌. دشتهای منطقه‌ دارای‌ چراگاههای متعددی‌ است‌ (BSE2، همانجا). در این منطقه‌ گندم‌، جو، دانه‌های‌ روغنی‌ و توتون كشت‌ می‌شود. در سنندج‌، بانه‌ و دیگر شهرها و نواحی‌ اردلان فرش‌بافی‌، گلیم‌بافی‌، جاجیم‌بافی‌ و موج‌بافی‌ از كارهای‌ دستی‌ رایج‌ است‌ (همانجا، بدیعی‌، 1/ 92). 
از مشاهیر منطقۀ اردلان می‌توان میرزا عبدالمجید، متخلص به مجید سنندجی‌، افسر سنندجی‌، اسیر سنندجی‌ فرزند نجفقلی‌ خان‌، حسرت‌ سنندجی‌، مردوخی‌ سنندجی‌، خواجه صادق اردلانی‌، شیخ عبدالمؤمن‌ سنندجی‌ اول‌ و دوم‌، و ماه‌ شرف‌ كردستانی‌ (مستوره‌) مؤلف‌ تاریخ‌ اردلان‌ را نام‌ برد (نك‍ : مردوخ‌ روحانی‌، 231، 271، 323، 354، 360، 363، 367). 

مآخذ

ادموندز، سیسیل‌ جی‌، كردها، تركها، عربها، ترجمۀ ابراهیم‌ یونسی‌، تهران‌، 1367ش‌؛ اسكندربیك‌ منشی‌، تاریخ‌ عالم‌ آرای‌ عباسی‌، تهران‌، 1350ش‌؛ اوزون‌ چارشیلی‌، اسماعیل‌ حقی‌، تاریخ‌ عثمانی‌، ترجمۀ وهاب‌ ولی‌، تهران‌، 1372ش‌؛ بدلیسی‌، شرف‌الدین‌، شرفنامه‌، تاریخ‌ مفصل‌ كردستان‌، به‌ كوشش‌ محمد عباسی‌، تهران‌، 1343ش‌؛ بدیعی‌، ربیع‌، جغرافیای مفصل ایران‌، تهران‌، 1362ش‌؛توحدی‌ (اوغازی‌)، كلیم‌الله‌، حركت‌ تاریخی‌ كرد به‌ خراسان‌، تهران‌، 1364ش‌؛ حمدالله‌ مستوفی‌، نزهةالقلوب‌، به‌ كوشش‌ گ‌. لسترنج‌، لیدن‌، 1331ق‌/ 1913م‌؛ درّه‌، محمود، القضیة الكردیة، بیروت‌، 1966م‌؛ ریاحی‌، محمدامین‌، سفارت‌نامه‌های‌ ایران‌، تهران‌، 1368ش‌؛ سنندجی‌، شكرالله‌، تحفۀ ناصری‌ در تاریخ‌ و جغرافیای‌ كردستان‌، به‌ كوشش‌ حشمت‌الله‌ طیبی‌، تهران‌، 1366ش‌؛ شمیم‌، علی‌اصغر، كردستان‌، تهران‌، 1370ش‌؛ عزاوی‌، عباس‌، تاریخ‌ العراق‌، بغداد، 1369ق‌/ 1949م‌؛ مردوخ‌ روحانی‌، بابا، تاریخ‌ مشاهیر كرد، تهران‌؛ 1364ش‌؛ مردوخ‌ كردستانی‌، محمد، تاریخ‌ مردوخ‌، تاریخ‌ كرد و كردستان‌، تهران‌، چاپخانۀ ارتش‌؛ مروی‌، محمدكاظم‌، عالم‌آرای‌ نادری، به‌ كوشش‌ محمد امین‌ ریاحی‌، تهران‌، 1364ش‌؛ مستوره‌، ماه‌ شرف‌، تاریخ‌ اردلان‌، به‌ كوشش‌ ناصر آزادپور، كرمانشاه‌، 1332ش‌؛ نیكیتین‌، واسیلی‌، كرد و كردستان‌، ترجمۀ محمد قاضی، تهران، 1366ش؛ وقایع‌نگار كردستانی، علی‌اكبر، حدیقۀ ناصریه در جغرافیا و تاریخ كردستان، به كوشش محمدرئوف توكلی، تهران، 1364ش؛ نیز:

BSE2.
عنایت‌الله رضا

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: