اردستان
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 19 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/229776/اردستان
شنبه 15 اردیبهشت 1403
چاپ شده
7
اَرْدِسْتان، شهر و شهرستانی به همین نام در شمال استان اصفهان.
این نام در بیشتر آثار جغرافینویسان اسلامی به صورتهای اَرْدِستان (یاقوت، 1/ 198؛ سفرنامهها، 91، حاشیۀ 4)، اَرْدَستان (سمعانی، 1/ 158؛ ابناثیر، 1/ 32) و نیز اِرْدِستان (ابوالفدا، 423) آمده است و در گویش محلی اَروسون (EI2)، اَرْسون، اَسون، اَرْدِسون و آرْدِسّون (محیط طباطبایی، «نظری ...»، 89) نیز نوشتهاند. مقدسی مینویسد چون این شهر در زمینی سفید همچون آرد برپاشده، آن را آردستان خواندهاند (ص 390؛ اعتمادالسلطنه، مرآة...، 4/ 2092). گابریل معتقد است كه این نام ارتباطی به لفظ آرد ندارد (ص 109)، اما برخی دیگر را عقیده بر این است كه اَر، آر و اُر در گویش محلی به معنای آس و آسیاب است و بهسبب فراوانی آسیابها در این ناحیه، آن را اردستان گفتهاند (محیط طباطبایی، «ساختمان لفظی...»، 328-329، «نظری» 91-92) كه به این معنا با وجهتسمیۀ آردستان به نحوی همسویی مییابد. اردستان را ضمناً به «دستان» پسر سام منسوب كرده، و نام آن را برگرفته از زال دستان دانستهاند (صفاءالسلطنه، 79؛ نیز نك : اصفهانی، 321) و ازاینرو آن را به صورت ارگ دستان (صفاءالسلطنه، همانجا) و نیز ارگستان و ارجستان نیز نوشتهاند (محیط طباطبایی، همان، 91). همچنین اردستان را به نام اردوان شاه نیز ــ كه برخی او را سازندۀ قلعۀ شهر هم میدانند ــ نسبت دادهاند (صفاءالسلطنه، همانجا) و برخی آن را متشكل از اَرْد (مقدس، پاك و روشن) و ستان (جای و مكان) دانسته، و بهمعنای جای مقدس و پاك و روشن گرفتهاند و وجود آتشكدۀ مهر اردشیرِ این محل را مؤید این نظر به شمار آوردهاند (محیط طباطبایی، همان، 92-93). جكسن صورت صحیح اردستان را اردستانه آثنگئینه میداند و معتقد است كه این نام در دورۀ هخامنشی به ساختمان سنگی اطلاق میشده است (ص 458 - 459؛ گابریل، همانجا). در مقابل، اعتمادالسلطنه نام قدیم آن را آرتی كَنه میداند و مینویسد «آرت به زبان كلدانی ارض است و كنه مستور»، و ازاینرو آرتی كنه یعنی ارض مستور (نك : تطبیق لغات...، 58). برخی نیز آن را متشكل از دو كلمۀ ارد (به معنای زیج نجومی) و استان (جای و مكان) دانسته، و نوشتهاند كه «در اغلب منازل زیرزمینهایی مثل زیج دیده میشود» (فرهنگ جغرافیایی، 10/ 8).
اردستان یكی از شهرستانهای 15 گانۀ استان اصفهان است كه از شمال به استان سمنان، از شرق به شهرستان نایین، از غرب به شهرستان كاشان و از جنوب به شهرستان اصفهان محدود است (سرشماری، استان، یازده، نیز 17). شهرستان اردستان با 293‘11 كمـ2 مساحت، دارای دو شهر (اردستان وزواره) و یك بخش با 5 دهستان است و جمعاً 293 آبادی دارای سكنه را در خود جای داده است (سرشماری، شهرستان، 1) كه بیش از 95٪ آنها كمتر از 100 خانوار جمعیت دارد ( فرهنگ آبادیها، 1365ش، 3). مركز آن، شهر اردستان است و بخش مركزی شامل دهستانهای زواره (ریگستان)، گرمسیر، سفلی، علیا (حومه) و برزاوند است (همان، 7).
ناحیۀ اردستان در حاشیۀ كویر مركزی و از نظر ساختار زمین، بیشتر متشكل از سنگهای آذرین متعلق به دوران سوم است كه تودههای فشردۀ آهك فسیلدار بهطور متناوب در بین آنها دیده میشود. تودههای وسیع آذرین كه جنس آنها غالباً آندزیت، توف آندزیت و توف سبز رنگ است، كهنترین تشكیلات شناخته شدۀ این ناحیه به شمار میرود و بیشتر مرتفعات غربی و جنوبی اردستان را تشكیل میدهد (مبشری، 8/ 159). تودههای نفوذی از نوع گابرو كوارتزدار، دیوریت و گرانودیوریت ناحیه همراه با تودههای آذرین قدیمیتر نشاندهندۀ فعالیتهای ماگمایی این ناحیه است (درویشزاده، 696). كنگلومراهای ناهمگون و نسبتاً وسیع متعلق به دورۀ پلیوسن بر روی آندزیتها قرار گرفته، و تپههای كم ارتفاعی را تشكیل داده است. آبرفتهای دوران چهارم در این ناحیه به آبرفتهای اطراف تهران شباهت دارد كه از نظر جنس در قسمتهای دامنهای از واریزهها و رسوبهای مخروط افكنهای و در قسمتهای مركزی از رسوبهای سیلابی دانهریز تشكیل شده است؛ تمامی دشت اردستان پوشیده از همین آبرفتهاست (مبشری، 8/ 160-162). قسمتهای شمالی ناحیۀ اردستان جلگهای و كویری، و قسمتهای جنوبی آن كوهستانی است (فرهنگ جغرافیایی، 10/ 7). قسمت دشتی اردستان بین دو رشته از كوههای مركزی قرار گرفته است و به همین سبب از حوضۀ زاینده رود در مغرب و كویر بزرگ در مشرق جدا میشود. شمالیترین نقطۀ این ناحیه شهر نطنز است (گنجی، 84) و وسعت تقریبی آن بین 300‘1 تا 500‘1 كمـ2 برآورد شده است (مبشری، 8/ 161). بلندترین كوههای ناحیه شامل چاه زنگول (حدود 060‘3 متر) واقع در جنوب شرقی، جوگندیا ظفرقند (000‘2 متر) در جنوب و كوههای جنوب غربی ناحیه با ارتفاع تقریبی 500‘2 متر در اطراف شیرازان و كچو سنگ قرار دارند (همو، 8/ 158). آبوهوای اردستان گرم و خشك است (كیهان، 2/ 425)، اما هوای قسمتهای جنوبی آن معتدلتر است (جغرافیای كامل...، 1/ 320). بهطور سنتی آبوهوای اردستان را به دو ناحیۀ سردسیر (كوهستانی) و گرمسیر (ریگستانی) تقسیم كردهاند (فرهنگ جغرافیایی، همانجا؛ جعفرپور، 42). ناحیۀ سردسیر از جنوب غربی تا جنوب شرقی و قسمتی از شرق ناحیه ادامه دارد و ناحیۀ گرمسیر از شمال شرقی تا شمال غربی و قسمتی از غرب اردستان را دربر میگیرد و به سبب نزدیكی با كویر در معرض ماسههای بادی قرار دارد (فرهنگ جغرافیایی، همانجا). سردترین ماه سال در ناحیۀ اردستان، دی با میانگین كل 3 سانتیگراد (7/ 4- تا 7/ 10+) و گرمترین ماه سال، تیر با میانگین كل 8/ 27 سانتیگراد (7/ 16 تا 9/ 38) مشخص میشود. نوسان شدید درجۀ حرارت طی شبانهروز و در ماههای سال از ویژگیهای بارز این منطقه است (جعفرپور، 43-44). بادهای محلی اردستان شامل باد خراسان، با جهتی شمال شرقی ـ جنوب غربی كه در اواخر بهار و تابستان میوزد، باد قبله و باد كاشی (كاشان) است. دو نوع باد اخیر در تابستان میوزد كه اولی بادی گرم و دیگری نسبتاً خنك است و باعث تعدیل هوا میشود (همو، 46). متوسط مقدار بارش در این ناحیه را به اختلاف، 127 میلیمتر (همو، 47) و 190 تا 250 میلیمتر (فرهنگ جغرافیایی، همانجا) گزارش كردهاند. این مقدار در سطح ایستگاههای ناحیه 7/ 115 میلیمتر (در اردستان)، 7/ 63 میلیمتر (در زواره) و 4/ 93 میلیمتر (در مهاباد) برآورد شده است (مبشری، 8/ 158-159). به سبب بارش ناچیز، جریان آبهای سطحی بسیار كم است و بجز برخی خشكه رودهای كم آب فصلی، رودخانۀ قابل توجهی در این ناحیه وجود ندارد (همو، 8/ 161؛ فرهنگ جغرافیایی، همانجا). در واقع به علت ویژگی شیب دامنهها و فاصلۀ نسبتاً كم مرتفعات تا دشت، سیلابهای حاصل از بارش به سرعت سرازیر میشود و در نتیجه، عمل تغذیه در دامنهها كمتر است (مبشری، 8/ 162). از چشمههای مهم اردستانرنگان، پنیاوند و مارسار را میتوان نام برد (فرهنگ جغرافیایی، همانجا). عمق دستیابی به سطح آبهای زیرزمینی در نقاط مختلف این ناحیه متفاوت است: در قسمتهای جنوبی دامنهها بین 40 تا 50 متر، در حاشیۀ كویر حدود 10 متر و در شهر اردستان بهطور متوسط 25 متر است. جهت جریان در این ناحیه اصولاً از جنوب و جنوب غربی به سوی شمال است (مبشری، همانجا). آبرفتهای كم ضخامتِ تشكیل شده در دامنۀ مرتفعات و درههای ایجادشده در تشكیلات آذرین، دارای سفرههای ضعیف آب زیرزمینی است و همین منابع باعث برپایی اولیۀ برخی آبادیهای درهای و كوهپایهای در این ناحیه شده است (همو، 8/ 159). قسمت دشتی، جلگهای حاصلخیز و دارای آبادیهای نسبتاً بزرگی است؛ سایكس این جلگه را از نقاط بیمانند ایران برشمرده است (ص 187). بهسبب غلبۀ شرایط خشكی، اردستان از نظر پوشش گیاهی فقیر است و این پوشش عمدتاً استپ بیابانی است (جغرافیای كامل، 1/ 320)؛ البته در قسمتهای باتلاقی كویر، مقدار كمی اراضی جنگلی، از نوع درخت تاق و در قسمتهایی به طور پراكنده بادام كوهی و در برخی درهها درخت گز وجود دارد (فرهنگ جغرافیایی، همانجا). تهیۀ زغال كه بهویژه در گذشته از طریق قطع این نوع درختان انجام میگرفت (همانجا)، باعث شده است كه اردستان از مناطقی باشد كه مداخلۀ بیرویۀ انسانی سبب از میان رفتن پوشش درختی آنها شده است (قس: كیهان، 3/ 8). در سالهای اخیر به منظور تثبیت شنهای روان در این ناحیه، اقداماتی در زمینۀ جنگل كاری صورت گرفته است (جغرافیای كامل، 1/ 302).
گذشتۀ تاریخی ناحیه و شهر اردستان در پردۀ ابهام است، چنانكه سرآغاز آن را به عهد مهابادیان و كیانیان مربوط دانستهاند (رفیعی،2/ 217).وجود بقایای آتشكدههایی در جلگۀ اردستان مؤید سابقۀ نسبتاً كهن این ناحیه است؛ بجز آتشكدۀ مهراردشیر، آتشكدههای دیگری ازجمله امهران، زواره و جوگند را میتوان نام برد (همو، 2/ 218، 219). احتمال میدهند كه برخی از این آتشكدهها بسیار قدیمی باشند (همانجا). به عنوان نمونه، گویا آتشكدۀ مهراردشیر بر جای معبدی از «مهر پرستان» برپا شده است و بدینسان قدمت آن را به زمانی پیشتر مربوط دانستهاند (محیط طباطبایی، «نظری»، 94). همچنین نقل كردهاند كه در گذشته 7 شهر در این ناحیه، از موغار (از روستاهای اردستان) تا نزدیكی یزد، برپا بوده كه زواره یكی از آنهاست. بنای این شهرها را به لیلاز، پدر كیخسرو كیانی، نسبت میدهند كه شهر مركزی را به نام پسر خود، لاسون، نامیده است (رفیعی، همانجا). علاوه بر اینها، آنچه بر سر زبانهاست و نمودهای عینی خود را نیز دارد، از كهن بودن محیط زیست در این ناحیه خبر میدهد؛ ازجمله احداث قنات قدیمی مهباد و میلادجرد را به مهین بانو دختر رستم زال و همسر گیوگودرز مربوط میدانند (صفاءالسلطنه، 79-80)، یا قنات اردوان شاه را به اردوان (اشكانی) نسبت میدهند (همو، 79) و نیز احداث قنات و نهر اَرْوَنه را كه برای آن قدمتی دو سه هزار ساله (محیط طباطبایی، همان، 95؛ هاشمی، 149، حاشیۀ 2) بر میشمارند، به اروندشاه پدر لهراسب (محیط طباطبایی، همانجا) و یا پسر كیقباد (رفیعی، 2/ 217) منسوب میدانند؛ ظاهراً همین قنات است كه جغرافینگاران اسلامی از آن به عنوان قناتی عظیم و اعجابآور یاد كردهاند (شوارتس، 639؛ جكسن، 458- 459). ابن خردادبه اردستان را یكی از رستاقهای 17 گانۀ اصفهان بر میشمارد كه هر رستاق دارای 365 ده قدیمی، بجز آبادیهای جدید، بوده است (ص 20-21؛ نیز نك : ابن فقیه، 263). محمدمهدی اصفهانی شرح نسبتاً روشنی از ناحیۀ اردستان به دست میدهد: او این ناحیه را از محال اصفهان برمیشمارد كه غرب آن آخر زمینهای بایر برخوار، شرق آن كویر و شمال آن اراضی بیدگل و كاشان و توابع آن قرار داشته است (ص 320). همو مساحت ناحیه را 16×21 فرسنگ میداند كه مجموعاً به 4 قسمت تقسیم میشده است: یك قسمت كه شهرهای كوچك اردستان و زواره در آن واقع بوده، در دشت و 3 قسمت دیگر در دامنۀ كوهستان واقع بود (همانجا). به این ترتیب، این ناحیه را از نظر محیطی به 2 قسمت دشتی (گرمسیری) و كوهستانی (سردسیری) تقسیم میكردند كه قسمت سردسیر خود از 3 ناحیۀ فرعی: علیا، سفلی و برزاوند در میانۀ این دو، تشكیل میشد (همو، 322). آبادیهای قسمت علیا و سفلی كوچك و كوهستانی و مركز آنها به ترتیب كجو (كچو) ــ با 3 هزار نفر جمعیت ــ و مزدآباد بوده است (همانجا). در دورههای بعد نیز اردستان در «تقسیمات حكومتی» اصفهان جای میگیرد: با 50 آبادی و مركزیت اصفهان و سكنۀ تقریبی 27 هزار نفر (كیهان، 2/ 411، 425). این ناحیه در نخستین تقسیمات كشوری جزو یكی از شهرستانهای هفتگانۀ استان اصفهان بهشمار آمد (فرهنگ جغرافیایی، 10/ 6).
جمعیت این شهرستان در 1365ش، 888‘51 نفر بود (سرشماری، شهرستان، 1) و مطابق آخرین دادههای رسمی 213‘50 نفر گزارش شده است ( آمارنامه...، 25). ظاهراً كاهش جمعیت این شهرستان طی این دورۀ 5 ساله به مهاجرت روستاییان از این شهرستان مربوط میشود، تا جایی كه 300‘32 نفر سهم جمعیت روستانشین آن در 1365ش، به 229‘،28 نفر در 1370ش كاهش یافته است (سرشماری، شهرستان، همانجا). نسبت جمعیت باسواد این شهرستان 9/ 70٪ از كل جمعیت است كه این نسبت در نقاط شهری 4/ 80٪ و روستایی 8/ 62٪ بوده است (همان، 26). نسبت جمعیت فعال شهرستان اردستان به كل جمعیت آن در 1370ش 1/ 25٪ بود كه این نسبت در نقاط شهری 3/ 24٪ و روستایی 8/ 25٪ بوده است؛ از این عده در سطح شهرستان 5/ 90٪ شاغل و بقیه بیكار بودهاند (همان، 27، 28). فعالیت كشاورزی در این ناحیه از دیرباز مورد توجه بوده، و محصولاتی چون غلات، تریاك، پنبه، چغندر، صیفی، انار، انجیر، پسته و بادام از تولیدات سنتی آن بهشمار میرفته است. حتی پرورش كرم ابریشم نیز گزارش شده است (قس: كیهان، 2/ 425؛ اصفهانی، 320-322). سطح كل زمینهای زراعی این شهرستان را 310‘10 هكتار (زمین آبی) برآورد كردهاند ( فرهنگ اقتصادی...، «ح») كه عمدتاً توسط 598 رشته قنات، 94 چشمۀ دائمی و 207 حلقه چاه عمیق آبیاری میشود (فرهنگ آبادیها، 1367ش، دوازده، سیزده). مطابق آمار 1370ش، سطح زیر كشتِ انواع محصولات كشاورزی این شهرستان 200‘5 هكتار گندم و 3 هزار هكتار جو بوده است كه علاوه بر آن 152 هكتار انواع حبوبات، 357 هكتار انواع سبزیها، 030 ،1هكتار انواع صیفی، 100 هكتار چغندرقند و 44 هكتار پنبه نیز كشت میشده است ( آمارنامه، 267، 268، 269).
این شهر در ◦33 و ′22 عرض و ◦52 و ′22 طول جغرافیایی در ارتفاع 207‘1 متری از سطح دریا قرار گرفته است (فرهنگ جغرافیایی، 10/ 8). اردستان یكی از كهنترین شهرهای میانی ایران است كه تا امروز جایگاه خود را در میان دیگر نقاط زیستی كشور حفظ كرده است. نام بانی و زمان بنای این شهر در پس افسانهها پنهان مانده است. حتى برخی بنای آن را به اروندشاه نیای بهمن نسبت دادهاند (رفیعی، 2/ 218). در واقع، قنات ارونه را مایۀ اصلی شكلگیری اردستان بهشمار آورده (محیط طباطبایی، «نظری»، 96)، و كیومرث پیشدادی را بانی این قنات و برپاكنندۀ شهر نیز دانستهاند (هاشمی، 149، حاشیۀ 2). قنات ارونه به 6 جوی تقسیم میشده كه تنها در مسیر جوی راهمیان، 4 آسیاب از 17 آسیاب شهر قرار داشته است. همچنین این شهر دارای شمار قابل توجهی آبانبار بوده است (همو، 155-156). نویسندۀ آثار ایران در 1932م به هنگام رسیدن به شهر اردستان مینویسد: این شهر را چون دشت وسیعی از خرابهها و دیوارهای شكسته یافتم. در جای جای شهر پلههای پهن آبانبارها مستقیم به دل زمین فرو میرفت (گدار، 4/ 104). مقدسی اردستان را از شهرهای بزرگ حاشیۀ كویر میداند كه دارای بازارهای پررونق و مسجد جامعی آباد بوده است (ص 390؛ قس: شوارتس، 639) و به گزارش اصطخری بنای این شهر محكم بوده، و بارویی داشته كه در هر محله یك قلعه و در هر قلعه آتشكدهای برپا بوده است (نك : اعتمادالسلطنه، مرآة، 1/ 43؛ قس: یاقوت، 1/ 198؛ حكیم، 56). شاید بر همین اساس، این شهر را دارای 6 آتشكده دانستهاند (قس: هاشمی، 151-152). گذشته از اعتبار دینی، این شهر با توجه به تأیید مقدسی (همانجا) بهعنوان یك مركز مهم تجاری نیز دارای جایگاه ارزندهای بوده است. واحدهای اندازهگیری وزن و سطح در این منطقه از شهرت و اعتبار برخوردار بوده است (شوارتس، همانجا)، مثلاً جریب اردستان برابر 17 من و یا 600‘1 متر مربع بوده است (لمتون، 696، 698). تا سدههای میانه، آثار ویرانههایی از دورۀ ساسانی در شهر باقی بوده است (شوارتس، همانجا، حاشیۀ 12): آتشكدۀ مهراردشیر (مجمل التواریخ...، 54؛ حمزه، 28) كه ظاهراً تا سدۀ 4ق هنوز برجای بوده، و سپس به مسجد تبدیل شده است (محیط طباطبایی، همان، 93-94)، 5 دروازۀ شهر (شوارتس، 640)، قنات ارونه كه بسیاری از منابع آن را قناتی اعجابانگیز و باشكوه خواندهاند (شوارتس، 639؛ جكسن، 459؛ محیط طباطبایی، همان، 95). گفته شده است كه آب اردستان به دستور هلاكو و توسط خواجه نصیر طوسی به 21 سهم تقسیم شد كه این سهمبندی تا دورۀ معاصر به قوت خود باقی بوده است (لمتون، 393-394)؛ علاوه بر اینها، از 9 كاروانسرای معتبر شهر (هاشمی، 148-151) و دژ ارونه نیز نام بردهاند. دژ ارونه یكی از بقایای باستانی شهر بوده كه تا حدود سال 1280ق حصار، خندق و آسیای داخل آن هنوز برجای بوده، و سپس به باغ موسوم به باغ قلعه تبدیل شده است (رفیعی، 2/ 217)؛ آتشكدۀ مهراردشیر ظاهراً در میان همین قلعه قرار داشته است (همو، 2/ 218).
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید