بیستگانی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 19 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/229277/بیستگانی
چهارشنبه 10 اردیبهشت 1404
چاپ شده
13
بیسْتْگانی، اصطلاحی مالی ـ اداری كه بر نوعی مقرری و حقوق اطلاق شده، و از سدۀ 4 ق /10 م در منابع فارسی به كار رفته است. گر چه به سبب ذكر معادل عربی آن، یعنی عشرینیه (جمع آن: عشرینیات) در برخی منابع كهن عربی (مثلاً: خوارزمی، 65؛ ابن حوقل، 469؛ نیز نک : حبیبی، 311؛ قس: با تسعینیه، یعنی حقوقی كه هر 90 روز پرداخت میشد: قدامه، 31-32)، بیستگانی را ترجمۀ آن دانستهاند، ولی این نظر كه بیستگانی مقدم بر عشرینیه به كار میرفته، و معادل عربی در واقع ترجمۀ این اصطلاح فارسی است، نیز محتمل به نظر میرسد، خاصه كه در ترجمۀ تفسیر طبری كه مقدم بر آثار خوارزمی و ابن حوقل است، واژۀ بیستگانی به كار رفته است (5 /1381). از این رو، این كه گفتهاند نخستین بار ابونصر عتبی (د 427 ق /1036 م) در كتاب تاریخ یمینی (1 /89) بیستگانی را به عشرینیه و عشرینیات ترجمه كرده است (نک : نفیسی، 2 /1065-1066)، نباید درست باشد. خوارزمی (همانجا) عشرینیه را از ارزاق (حقوق) در دیوان خراسان برشمرده، و سخن ابن حوقل نیز مشعر بر این است كه بیستگانی در نواحی شرقی مرسوم بود (همانجا). در منابع تاریخی از پرداخت بیستگانی در حكومت صفاریان ( تاریخ ... ، 287؛ نیز نک : ابن خلكان، 5 /464)، سامانیان تاریخ، 293)، زیاریان (جرفادقانی، 187) و غزنویان (بیهقی، 65، 336؛ نظام الملك، چ دارك، 135) یاد شده است. دربارۀ اصل و اشتقاق كلمۀ بیستگانی اختلاف نظر وجود دارد. به عقیدۀ بعضی چون این حقوق در هر 20 روز به سپاهیان پرداخت میشد، بیستگانی نامیده شد (منینی، 1 /89؛ فرهنگ ... ، ذیل ماده؛ اقبال، 123). صحت این نظر با توجه به شواهد موجود بر پرداخت بیستگانی در هر 3 ماه بعید مینماید. همچنین گفتهاند: بیستگانی حاكی از میزان حقوق هر سپاهی، یعنی 20 دینار یا درهم بوده است (منینی، همانجا؛ نفیسی، 2 /1068؛ حبیبی، همانجا) كه با توجه به كاربرد مطلق واژۀ بیستگان به معنای 20 تا (بیهقی، 158) محتمل به نظر میرسد. برخی بر اساس كاربرد واژههای بیستگان و سیگان برای دستههای 20 و 30 نفری (نظامالملك، چ اقبال، 256، قس: چ دارك، 277)، بیستگانی را عبارت از دستههای 20 نفری سپاهیان كه برای دریافت حقوق حاضر میشدند، میدانند (انوری، اصطلاحات ... ، 81، «دیوان ... »، 90). نظر دیگر این است كه شاید بیستگانی در بیستم هر ماه پرداخت میشد (نک : همان، 89). نفیسی (2 /1065- 1068) در نظری متفاوت بیستگانی را نام سكهای با عیار 20٪ و یا با وزن 20 مثقال بیان كرده است كه حقوق سپاهیان را از آن سكهها میدادند، چنان كه اصطلاحات كمرزر هزارگانی و كمر هفتصدگانی (بیهقی، 351، 430، 477) به معنای كمربندی با هزار یا 700 مثقال طلا، و ساخت هزارگانی (همو، 352) به معنای لجام و یراق ساخته شده از هزار مثقال طلا به كار رفتهاند (نیز نک : غنی، 59؛ رضازاده، 73). به هر حال در منابع تاریخی و ادبی سدۀ 4 ق و پس از آن بیستگانی همه جا به معنای حقوق و مواجب، و بیستگانی خوار به معنای حقوق بگیر آمده است (بیهقی، 199، 581؛ گردیزی، 269، 272). بیستگانی همچنین یكی از حقوق 3 گانهای بود كه در خراسان پرداخت میشد و از «حساب جند» كه دو بار در سال و «حساب مرتزقه» كه 3 بار در سال پرداخت میشدند، جدابود (خوارزمی، همانجا). تقسیمبندی خوارزمی مشعر بر این است كه بیستگانی را به طبقۀ خاصی میپرداختند (همانجا)؛ ولی از گزارش ابن حوقل (همانجا) بر میآید كه در زمان سامانیان حتى امرا و خواص و نزدیكان امیر هم بیستگانی ــ عشرینیات ــ میگرفتند و گفتهاند كه حتى امیر صفاری عمرو بن لیث هم بیستگانی دریافت میكرد (ابن خلكان، همانجا). اما بیهقی در دورۀ غزنویان همه جا از آن به عنوان حقوق لشكریان و غلامان یاد كرده است (ص 348، 507، 600، 709). نظامالملك هم تصریح دارد كه بیستگانی به سپاهیان و غلامان پرداخت میشد (چ دارك، 135، 154) و فرماندهان و حقوق بگیران دولت غزنوی مقرری ماهانه (مشاهره) داشتند ( ایرانیكا، IV /306). بیستگانی 4بار در سال (ابن حوقل، خوارزمی، همانجاها؛ نظام الملك، چ دارك، 134؛ تاریخ، 293) به صورت نقدی (بیهقی، 709) و با درهمهای نقره ( تاریخ، ابن خلكان، همانجاها)، به ویژه هنگام تجهیز سپاه پرداخت میشد (نک : بیهقی، 65، 348، 507، 555، 709؛ تاریخ، 287؛ بازورث، 123-124). گاه بیستگانی یك سالۀ سپاه را در یك نوبت میدادند (بیهقی، 726؛ تاریخ، 293). در زمان صفاریان طی تشریفاتی خاص «عارض» لشكر، بیستگانی را نخست به امیر صفاری و سپس به ترتیب مقامات به لشكریان میداد و تنها سپاهیانی آن را دریافت میكردند كه همۀ ادوات و لوازم مورد نیاز یك سپاهی را داشتندوگرنه ازدریافت آنمحروم میشدند (ابنخلكان، همانجا). پرداخت بیستگانی در دولت سامانیان از همۀ دولتهای شرقی منظم تر و بیشتر بود (ابن حوقل، همانجا)، البته مقدار و كیفیت پرداخت آن در ادوار مختلف تفاوت داشت.
ابن حوقل، صورة الارض، به كوشش كرامرس، لیدن، 1939م؛ ابن خلكان، احمد، وفیات الاعیان، به كوشش محمد محیی الدین عبدالحمید، قاهره، 1949م؛ اقبال، عباس، تعلیقات بر سیاست نامه (نک : هم ، نظام الملك)؛ انوری، حسن، اصطلاحات دیوانی دورۀ غزنوی و سلجوقی، تهران، 1355ش؛ همو، «دیوان استیفاء»، مجلۀ بررسیهای تاریخی، تهران، 1355ش، س 11، شم 1؛ بیهقی، ابوالفضل، تاریخ، به كوشش علی اكبر فیاض، مشهد، 1356ش؛ تاریخ سیستان، به كوشش محمدتقی بهار، تهران، 1314ش؛ ترجمۀ تفسیر طبری، به كوشش حبیب یغمایی، تهران، 1342ش؛ جرفادقانی، ناصح، ترجمۀ تاریخ یمینی، به كوشش جعفر شعار، تهران، 1357ش؛ حبیبی، عبدالحی، تعلیقات بر زین الاخبار (نک : هم ، گردیزی)؛ خوارزمی، محمد، مفاتیح العلوم، به كوشش فان فلوتن، لیدن، 1895م؛ رضا زاده شفق، صادق، فرهنگ شاهنامه، به كوشش مصطفى شهابی، تهران، 1350ش؛ عتبی، محمد، «تاریخ یمینی»، ضمن شرح الیمینی (نک : هم ، منینی)؛ غنی، قاسم و علیاكبر فیاض، تعلیقات بر تاریخ بیهقی، تهران، 1342ش؛ فرهنگ تاریخی زبان فارسی، تهران، بنیاد فرهنگ ایران؛ قدامۀ بن جعفر، الخراج، به كوشش محمد حسین زبیدی، بغداد، 1981م؛ گردیزی، عبدالحی، زین الاخبار، به كوشش عبدالحی حبیبی، تهران، 1347 ش؛ منینی، احمد، شرح الیمینی ( الفتح الوهبی)، قاهره، 1286ق؛ نظامالملك، حسن، سیرالملوك ( سیاستنامه)، به كوشش هیوبرت دارك، تهران، 1355ش؛ همان، به كوشش عباس اقبال، تهران، 1369ش؛ نفیسی، سعید، تعلیقات بر تاریخ بیهقی، تهران، سنایی؛ نیز
Bosworth, C. E., The Ghaznavids: Their Empire in Afghanistan, Beirut, 1973; Iranica. حسن حسینزادۀ شانهچی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید