بی بی خانم، مجموعه
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 13 مهر 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/229226/بی-بی-خانم،-مجموعه
پنج شنبه 11 اردیبهشت 1404
چاپ شده
13
بیْبیْخانُم، مَجْموعه، بناهای مسجد جامع و مدرسه ـ آرامگاه سرای مُلك خانم، همسر تیمور در سمرقند. این دو بنا میان سالهای 801- 808ق /1399-1405م روبهروی دروازۀ شمالی (باب الحدید)، ساخته شد. مسجد جامع تازۀ پایتخت امپراتوری تیموری بر سر راه بازرگانان و سیاحانی بود كه از خاور و باختر وارد سمرقند میشدند و از آنجا به بازار جدیدِ سرپوشیدۀ شهر راه مییافتند كه چون ستون فقراتی از شمال به جنوب سراسر شهر را میپیمود و به ریگستان پایان میگرفت. مسجد با ابعادی سترگ و ستونهای سنگی، نمایشگر پیروزی تیمور در هندوستان بود. در مقابل ورودیِ باشكوه آن، دروازۀ مدرسه و آرامگاه سرای ملك خانم قرار داشت.
چگونگیِ برپاییِ بنا در منابع عمدۀ هم زمانِ بنا و پس از آن ثبت شده (نک : ابن عربشاه، 158- 159؛ فصیح، 142-143؛ ابوطاهر، 155-156)، و شرفالدین علی یزدی به طور مفصل ساختمان را شرح داده است. وی نخست احداث مسجد را با پیروزی تیمور در هند پیوند میدهد و مینویسد: كار در 14 رمضان 801ق /20مۀ 1399م آغاز شد. 200 نفر سنگتراش از آذربایجان، فارس و هندوستان داخل بنا كار میكردند، در حالی كه 500نفر دیگر به كمك 95 فیل به انتقال سنگها از كوهها میپرداختند. او به 480 ستون سنگی به بلندیِ 7 گز اشاره میكند و مینویسد: كف و سقف از تختهسنگهای تراشیده ساخته شده بود و فاصلۀ كف تا سقف به 9 گز میرسید. به گفتۀ او مسجد 4 مناره در 4 گوشه، و كتیبههایی تراشیده از سنگ داشته است (2 /144-146). وی (2 /146) و حافظ ابرو (ص 36) هر دو از محرابی فولادین با نقوش و كتیبههای بدیع در مسجد یاد میكنند. بر پیشانی و روی گنبد جامع تاریخ بنا با كتیبهای از سفال بیلعاب به این شرح قرار دارد: «امر ببناء هذه الجامع السلطان الاعظم امیر تیمور گوركان بن امیر ترغای در تاریخ احدى و ثمانمائه [801ق]» (ابوطاهر، 155؛ نیز نک : گلمبك، I /258). كتیبۀ سنگی بزرگی بر پیشانیِ دروازۀ جامع جای داشته كه نسب تیمور را با 5 نسل به دودمان چنگیزخان میرسانده، و تاریخ پایان بنا را تعیین میكرده است: «سلطان الاعظم، امیر تیمور گوركان ... وفق فی اتمام هذه الجامع [؟] فی سنة ست و ثمانمائه [806ق]». تیمور پس از بازگشت از یورش 7 ساله و فتوحات سرزمینهای غربی در ربیعالاول 807 / سپتامبر 1404 به سمرقند بازگشت و چون بنای جامع را دید و ایوان آن را كوتاهتر از مقصوره یافت، خشمگین شد و دستور كشتنِ خواجه داوود و محمد جلد را كه در غیاب او عهدهدار امر وزارت و مباشر ساختمان بودند، داد (شرف الدین، 2 /421؛ حافظ ابرو، 20- 21). پس به فرمان او ایوان ورودی مسجد را ویران كردند و خود نیز بر ساختن مجدد آن نظارت میكرد (كلاویخو، 283).
میتوان مسجد را بنایی با صحنِ 4 ایوانی و مقصورهای گنبددار توصیف كرد. مستطیل خارجی مسجد به اندازۀ 167×109متر است (گلمبك، I /256 ). 4برج مدور در گوشههای بیرونیِ مسجد قرار دارند. دروازۀ ورودی (پیشتاق)، به صورتِ پیش آمده، در مركزِ نما قرار گرفته است. ورودیِ مسجد ــ مانند ورودی كاخ تیمور در شهر سبز ــ شامل یك ایوان بزرگ (پیش از فروریختن، تقریباً به بلندیِ 19متر و پهنای 5 /10 متر) با دو مناره با پایههای برآمدۀ دوازده ضلعی و میلههای استوانهای در دو سوی آن است (همانجا). این دیوار در 1345ش / 1966م برپا نبوده، اما اخیراً بر اساس عكسهای قدیمی بازسازی شده است. بر بالای این دیوار كتیبۀ بنا، حاوی نسب نامۀ تیمور قرار داشته است.
ورودی به ایوانی در صحن باز میشده است. مستقیماً در مقابل آن ایوان مقصورۀ بزرگ (بلندیِ 30 متر) برپا بوده كه پیش از بازسازی اندكی از آن باقی بوده، و گریو گنبد و بخشی از گنبد كاشیكاری از آن سوی صحن دیده میشده است. ایوانهای كوچكتر با گنبد خانهای در پشت آنها در محورهای جانبی مسجد قرار دارند. در ضلع قبله 9 دهانه وجود داشته، و پوشش شبستانها احتمالاً مسطح بوده، زیرا هیچ سرستونی در كاوشها به دست نیامده است. مسجد دارای جنبههایی سنتی، اما از جهاتی نمـایشگر نوآوری است. پیش از این بنـا با ابعاد سترگ ــ همان طوری كه در مسجد ارگ (ارگ علیشاه) در تبریز و آرامگاه سلطانیه دیده میشود ــ ویژگیِ معماری درباری ایلخانی بود. مسجد تیمور نخستین مسجد جامع در ایران است كه گنبدهای دومی، در پشت ایوانهای جانبی دارد. امكان دارد كه این اندیشه و نیز استفاده از ستونهای سنگی از مسجد جهان پناه در دهلی اخذ شده باشد. گنبد مقصوره و دو گنبد كوچكتر بر بخشهای هشت ضلعی ــ كه در گوشههای آن از سكنج استفاده شده است ــ استوارند. بااینهمه، دیوارهای پشتیبان دارای طاقچههایی عمیق با طاقضربی فضای داخلی را گسترش دادهاند. گنبدهای داخلی كرویاند و با گریوهای استوانهای در خارج احاطه شدهاند. بر فراز گریو، گنبدی با حجم بیضوی بالا آمده است كه با ردیفی از جرزهای مورب متصل به سطح خارجیِ گنبد داخلی تقویت میشود. گنبد مقصوره با كاشیهای لعابدار آبی پوشش شده است. گنبدهای كوچكتر از میان رفتهاند، اما بر اساس كاشیهای به دست آمده از محوطۀ پیرامون بنا همانند گنبدهای خیارهای بازسازی شدهاند. گسترۀ وسیعی از فنون تزیینی در بنا به كار گرفته شده بوده است. سنگِ ازارۀ ایوانِ ورودی با كتیبههای قرآنی، و سنگ بزرگ در ورودی حاكی از كیفیت سنگتراشیهایی است كه سابقاً در سراسر مسجد دیده میشده است. اندكی از طلاكاری هنوز روی كارِ سنگ مشهود است. سفال بیلعاب و شیوههای گوناگون كاشی در بنا عرضه شدهاند. در سطوح وسیعی از توپیهای آجر لعابدار با استفاده از شبكههای هندسیِ پر شده با عبارات یا نامهای مقدس طرحهایی را شكل دادهاند. نوار كتیبهای به خط بنایی آرایهای پیرامون گریو گنبد و سراسر دیوارها كمربندی را شكل میدهد. كاشی معرق در قابها و لوحها میان كاشیهای بیلعاب جای گرفتهاند. كاشیكاری هفت رنگ برای كتیبۀ قرنیز ایوان مقصوره به كار رفته است. دیوارهای داخلی گنبد خانه نقاشی شده، و تزیینات برجستۀ مقوای فشردۀ زراندود در آن به كار رفته بوده كه اكنون اندكی از آن باقی است. تمام سطوح قابل مشاهدۀ مسجد، در داخل و خارج تزیین شده بوده است.
ملكۀ بزرگ، ملك خانم فرمان بنای مدرسهای را داده بود و معماران و مهندسان همه یك زبان بر آن شده بودند كه بنای آن در برابر ساختمان آن مسجد قرار گیرد؛ پس بنیاد و اساسش را به استواری نهادند و دیوار رواقش را در برابر آن برافراشتند و آن مدرسه به استواری از آن مسجد پای برجاتر، و به بلندی از آن برتر بود (ابن عربشاه، 158). این امر تیمور را بسیار خشمگین ساخت و با مباشر بنای مسجد آن كرد كه كرد (همو، 158- 159). از این ماجرا افسانههایی دربارۀ معمار مجموعه در اذهان عمومی برجای مانده است. امروزه از مجموعۀ مدرسه - آرامگاه سرای ملك خانم فقط آرامگاه باقی مانده كه بنایی گنبددار با یك سردابه است و چگونگی پیوند آن با مدرسه مشخص نیست. آرامگاه یك هشت ضلعیِ تعدیل شده است. ضلع شمال غربی كه ورودی را شكل میدهد، مربع شده، و اتصالهای موجود در آن حاكی از ارتباط با بنای دیگری است كه گمان میرود بنای مدرسه باشد، اما امكان آن هم وجود دارد كه بخشی از نمای ورودی باشد. به هر روی، به هنگام كاوشهای صورت گرفته در محوطۀ پیرامون بنا در بازیابی شالودۀ مدرسه كوتاهی شده است. حدس و گمان بر آن است كه آجرها برای استفادۀ دوباره، از محوطه برداشته شده بودند. داخل بنا چلیپایی، و یك مربع با شاه نشینهایی با طاق قوسی است. گنبد كه با تیرهای چوبیِ قرار گرفته در سراسر قوسهای شاه نشین پشتیبانی میشده، پیش از این پشت مقرنسهای پلهپلۀ گچیِ پركار پنهان بوده است. گریوی استوانهای روی قوسها قرار گرفته، و گنبد پیازی برفراز آن برآمده است. سردابه باقوس چادری كوتاه پوشش شده است. آرامگاه سرشار از تزیین بوده است. نقوش داخلی تكامل یافتۀ نقوش تزیینی مسجدند. ازارههای داخلی پوششی از سنگ مرمر دارد و قابهای كاشی لعابدار نقوش هندسی آمود طاقچهها را شكل میدهد و با كاشی معرق تزیین شده است. ازارۀ شبستان مركزی دارای پوشش كاشیهای زراندود بوده است. دیوارها گچ اندود و طاقچهها عمدتاً به رنگ آبی روی زمینۀ سفید با برجسته كاریهای رنگین نقاشی شدهاند. نقوش هندسی یك در میان با تصویر طراحی آزاد درختان و گیاهان، استعارهای از بهشت است.
بخش اعظم بنای اصلی مسجد در نتیجۀ زلزلههایی كه در طول تاریخ بنای آن روی داده، از میان رفته است. در پی زلزلۀ سال 1315ق /1897م، 3 ایوان محوری و گنبد خانههای پیوسته به آنها و بخشی از ایوان بزرگ ورودی با دو منارۀ آن باقی ماند. گنبدهای كوچك فروریخت و تمام رواقهای ستون داری كه صحن را در برگرفته بودند، درهم شكست و فقط یكی از منارههای گوشۀ بیرونی باقی ماند. در 1898م شوبرت فون زُلدِرن بازسازی بیدقتی از مسجد ارائه كرد كه در كتاب «بررسی هنر ایران» مورد استفاده قرار گرفت (نک : پوپ، 1152). در 1950م رَتیا كاوشهایی در مسجد انجام داد. ستونهای كشف شده توسط او مؤید متونی بود كه بنا را با رواقهای ستوندار بر گرداگرد صحن توصیف میكنند. بررسیهای او دو مرحلۀ ساختمانی مقصوره را خاطر نشان ساخته، آن را به منزلۀ تقویت قوسی كه توانایی نگاهداریِ گنبد را نداشته، توضیح داده است (گلمبك، I /256). از دیدگاه پوگاچِنْكوا و مَنْكُوْسْكایا این تغییر دگرگونیِ آگاهانهای در طرح بوده است: یك فرض آن است كه تغییر بزرگتر ساختن گنبد را فراهم كرده؛ و بنا به فر ض دیگر ایجاد گونۀ متفاوتی از بخش انتقالی مورد نظر بوده است (همو، I /257). در پژوهشهای دیگر به هماهنگی هندسی طرح پرداخته شده است (بولاتف، 154-166).
اخیراً مسجد بر اساس این پژوهشها مرمت شده است (نک : گلمبك، I /254-260). در پژوهشهای باستان شناختیِ انجام یافته در آرامگاه در 1914م توسط گولیامف، و در 1956-1957م توسط پلتنوف، زاخیدف و لورنف اثری از مدرسه یافت نشده است. امروزه آرامگاه از نظر مرمت وضع نامناسبی دارد و گنبد داخلی از میان رفته است (همو، I /254).
ابن عربشاه، احمد، عجایب المقدور، قاهره، 1305ق؛ ابوطاهر سمرقندی، «سمریه»، قندیه و سمریه، به كوشش ایرج افشار، تهران، 1367ش؛ حافظ ابرو، عبدالله، ذیل ظفرنامۀ نظامالدین شامی، به كوشش بهمن كریمی، تهران، 1328ش؛ شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، تهران، 1336ش؛ فصیح خوافی، احمد، مجمل فصیحی، به كوشش محمود فرخ، مشهد، 1339ش؛ كلاویخو، ر.، سفرنامه، ترجمۀ مسعود رجب نیا، تهران، 1344ش؛ نیز:
Bulatov, M. S., Geometricheskaya garmonizatsiya v arkhitekture Sredneĩ Azii IX- XV vv., Moscow, 1978; Golombek, L. and D. Wilber, The Timurid Architecture of Iran and Turan, Princeton / New Jersey, 1988; Mankovskaya, L. I., «Novoe v izuchenii Mecheti Bibi-Khanym», Iz istorii iskusstva velikogo goroda, ed. G. A. Pugachenkova, Tashkent, 1972, pp. 94-118; Pletnev, I. E., «K voprosu o rekonstruktsii mavzoleya Bibi-Khanym v Samarkande», Sbornik Nauchnykh Trudov, III /90-108; Pope, A. U. and P. Ackerman, »Islamic Architecture. K. Tīmūrid«, A Survey of Persian Art, London /Tokyo, 1967, vol. III; Pugachenkova, G. A., Chefs-d’oeuvres d’architecture de I’Asie Centrale XIV-XV siécle, Paris, 1981; Ratiia, S. E., Mechet’ Bibi-Khanym, Moscow, 1950; Zakhidov, P. Sh., «MavzoleĮ Bibi-Khanym», Arkhitecturnoe nasledie Uzbekistana, 1960, pp. 60-74. لیزا گلمبك
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید