بنایی هروی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 2 تیر 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/228995/بنایی-هروی
پنج شنبه 11 اردیبهشت 1404
چاپ شده
12
بَناییِ هَرَوی، كمالالدین شیرعلی بن محمد (د 918ق / 1512م)، شاعر، موسیقیشناس و خوشنویس سدۀ 9ق. او در هرات به دنیا آمد؛ تحصیلات متداول را در همین شهر آغاز كرد و به پایان رساند؛ سپس به خوشنویسی و آموختن موسیقی همت گماشت. وی در نگارش خط تعلیق، نستعلیق و ثلث مهارت یافت و در موسیقی از سرآمدان شد و در شاعری چنان آوازهای یافت (علیشیر، 60؛ سام میرزا، 167؛ بابر، 114؛ فكری، 28) كه برخی او را پس از جامی بزرگترین شاعر سدۀ 9ق و حتى اشعر شعرای خراسان در این سده به شمار آوردند (همانجا؛ صفا، 4 / 401). بنایی فرزند استاد محمدسبز، از معماران و مهندسان مشهور خراسان بزرگ در سدۀ 9ق بود (فكری، 26). فكری سلجوقی به نقل از محمدطاهر بلخی (ص 27، حاشیه)، فن معماری و مهندسی را نیز به بنایی نسبت داده، و از وی با لقب «قدوة المهندسین» یاد كرده، و افزوده است كه وی و پدرش در 886ق / 1481م، از هرات به بلخ رفته، و بارگاهی بر مزار منسوب به امام علی (ع) برپا ساختهاند. بنایی همعصر امیرعلیشیر نوایی بود، اما میان آن دو، رابطهای صمیمی برقرار نبود و همین امر سبب آوارگی بنایی از هرات گردید (بابر، همانجا). علیشیر نوشته است كه بنایی صاحب عجب و تكبر بود و همین صفت سبب شد تا مردم از او دور شوند و او مجبور به ترك هرات گردد (همانجا). ولی بابر (همانجا) میگوید كه بنایی از تیر طعن امیر در امان نبود و حتى روی آوردن وی به موسیقی و یادگیری آن در مدتی كوتاه، به سبب طعن و تحقیرهای امیرعلیشیر بوده است؛ هرچند سایر منابع (نک : سام میرزا، همانجا؛ آذر، 2 / 759-760) اشاره دارند كه مطایبات و سرودههای نیشدار بنایی نسبت به امیر در ایجاد كدورت میان آن دو و ترك هرات توسط بنایی بیتأثیر نبوده است. سرانجام بنایی از بیم گزند امیرعلیشیر هرات را ترك گفت. وی ابتدا راهی شیراز گردید و به خدمت شیخ شمسالدین محمد لاهیجی، پیشوای صوفیان نوربخشیه درآمد و به جمع مریدان او پیوست (شوشتری، 2 / 151؛ صفا، 4 / 397)؛ سپس به آذربایجان رفت و به خدمت سلطان یعقوب آق قویونلو (883-896ق / 1478-1491م) درآمد و به ستایش او و فرخ یسار شروانشاه پرداخت. پس از مرگ یعقوب (896ق) در تاریخی كه قطعاً پیش از مرگ امیرعلیشیر (906ق) بوده است، به هرات بازگشت (سام میرزا، 167- 168؛ خواندمیر، 4 / 348؛ صفا، 4 / 398). اقامت بنایی در هرات چندان به درازا نکـشید، زیرا نقار و كدورت عمیق میان او و امیر علیشیر، و زخمزبانهای بنایی بار دیگر او را از بیم جان، مجبور به ترك هرات ساخت. وی این بار ماوراءالنهر را برگزید و در سمرقند به خدمت سلطان علی میرزا از امیران تیموری درآمد. در حدود سال 913ق، سمرقند مورد هجوم شیبانیان قرار گرفت و سلطان علی میرزا دچار هزیمت شد و سمرقند به تصرف شیبانیان درآمد. بنایی با لشكریان محمدخان شیبانی (شیبك خان) به خراسان بازگشت و از این پس در دستگاه آنان مورد توجه قرار گرفت و به منصب ملكالشعرایی شیبك خان رسید. پس از كشته شدن شیبك خان به ماوراءالنهر گریخت و در هجوم نیروهای شاه اسماعیل صفوی به فرماندهی نجم ثانی در 918ق / 1512م به ماوراءالنهر، بنایی كه در قلعه قرشی پناه گرفته بود، همراه سایر مردم به دست سربازان صفوی كشته شد (خواندمیر، 4 / 348-349؛ بختاورخان، 2 / 549-550؛ سام میرزا، 168-169؛ صفا، 4 / 399-401).
از بنایی هروی آثاری به نظم و نثر برجای مانده است. آثار منظوم او دارای تعبیرات و تشبیهاتی است كه از اطلاعات مختلف فنی و ادبی وی مایه میگیرد (همو، 4 / 401)، از آن جمله است: 1. دیوان اشعار، شامل دو مجموعه: الف ـ مجموعهای در 6 هزار بیت، مشتمل بر قصیده، غزل، رباعی و مقطعات كه با تخلص بنایی سروده شده است؛ ب ـ مجموعهای در 3 هزار بیت كه با تخلص «حالی» به نظم آمده است و محتوای آن، تتبع غزلهای سعدی و حافظ است (همانجا). مجموعۀ دوم را خواندمیر محصول اواخر عمر وی دانسته است (4 / 349). صفا معتقد است كه غزلهای او هم حاوی مضامین عاشقانه صرف و هم دارای معانی و نکـات عرفانی و حكمی است و از لطف و زیبایی خاص، مضامین دقیق، نکـتههای باریك و زبانی شیوا برخوردار است (4 / 402-403). از این دیوان دستنویسهای متعدد باقی است (نک : منزوی، خطی، 3 / 2251-2252) و یك بار هم در هرات به كوشش فكری سلجوقی در 1336ش چاپ شده است. 2. شیبانی نامه، مثنویای است شامل فتوحات و مناقب محمدخان شیبانی. از این اثر دستنویسهایی در دست است (نفیسی، 1 / 310؛ نیز نک : مركزی، 9 / 117). 3. مثنوی باغ ارم یا بهرام و بهروز، منظومهای است كه هنگام اقامت بنایی در آذربایجان و به نام یعقوب آققویونلو سروده شده، و موضوع آن داستانی با مضامین عرفانی و فلسفی است كه بهروز در آن نماد خیر، و بهرام نماد شر است. دستنویسهایی از این اثر در دست است (نک : منزوی، همان، 4 / 2671-2672، خطی مشترك، 7 / 636-637). گزیدۀ این اثر به كوشش اسدالله مصطفوی در تهران (1351ش) چاپ شده است. 4. رساله در موسیقی، كه تنها اثر منثور باقی مانده از اوست. این رساله از معدود آثاری است كه به زبان فارسی و در زمینه موسیقی، در 888ق / 1483م، در یك مقدمه و دو مقاله و یك خاتمه نوشته شده است (نک : ص 6، 128). مقدمه آن، با خطبهای آغاز میشود كه در عین اختصار یكی از نمونههای ممتاز صنعت براعت استهلال است. در این خطبه، بسیاری از اصطلاحات موسیقی گنجانده شده است (ص 1-6؛ نیز نک : صفوت، 7). مقدمه با تعریف و تقسیم موسیقی آغاز میشود و پس از توضیحاتی دربارۀ نغمه، حدّت، ثقل و بُعد (ص 6-7)، با شرح تقسیم وتر پایان میگیرد (ص 8-12). پس از آن مقاله اول كه قسمت اصلی و مهم كتاب و دارای چند فصل است، آغاز میگردد: فصل اول در «تقسیم ابعاد»، فصل دوم در «تقسیم ابعاد مشهوره»، فصل سوم در «بیان اسباب تنافر»، فصل چهارم در «بیان تحقیق دورهای مشهور و غیرمشهور و بیان نسبتها كه میان آنها واقع است»، فصل پنجم در «بیان سبب استخراج عود و اصطخاب آن»، فصل ششم در «بیان دوایر اصلیه»، فصل هفتم در «تشارك نغم ادوار»، فصل هشتم در «بیان كیفیت استخراج طبقات دوایر مشهوره از اجزاء وتر»، فصل نهم در «بیان آوازات»، و فصل دهم در «بیان شعبات» (همو، 12، 19، 24، جم ؛ نیز نک : صفوت، 9). مقالۀ دوم كتاب مشتمل بر 4 فصل، در باب «ایقاع» است (نک : ص 101): فصل اول در «تقریر مقدمات مباحث ایقاع»، فصل دوم در «بیان ایقاعات دو رویه كه مستعمل است»، فصل سوم در «ارشاد به كیفیت طریق استخراج الحان از اجزاء وتر»، و فصل چهارم در «ذكر اقسام لحن». این كتاب برپایۀ دستنویسی كه به وسیله خود بنایی با نستعلیقی خوش نوشته شده، به صورت چاپ تصویری در تهران (1368ش) به چاپ رسیده است.
آذربیگدلی، لطفعلی، آتشكده، به كوشش حسن سادات ناصری، تهران، 1334ش؛ بابر، ظهیرالدین محمد، بابرنامه، ترجمۀ عبدالرحیم خان خانان، بمبئی، 1308ق؛ بختاورخان، محمد، مرآة العالم: تاریخ اورنگ زیب، به كوشش ساجده س. علوی، لاهور، 1979م؛ بنایی، شیرعلی، رساله در موسیقی، تهران، 1368ش؛ خواندمیر، غیاثالدین، حبیب السیر، به كوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1362ش؛ سام میرزا صفوی، تحفه سامی، به كوشش ركنالدین همایون فرخ، تهران، 1347ش؛ شوشتری، نورالله، مجالس المؤمنین، تهران، 1376ق؛ صفا، ذبیح الله، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، 1364ش؛ صفوت، داریوش و تقی بینش، مقدمه بر رساله ... (نک : هم ، بنایی)؛ علیشیرنوایی، مجالس النفائس، ترجمۀ كهن فخری هراتی و محمد بن مبارك قزوینی، به كوشش علی اصغر حكمت، تهران، 1323ش؛ فكری سلجوقی، «استاد سبز معمار و استاد بنایی هروی»، آریانا، كابل، 1324ش، س 3، شم 4؛ مركزی، خطی؛ منزوی، خطی؛ همو، خطی مشترك؛ نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی، تهران، 1344ش.
علی میرانصاری
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید