صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / ادبیات فارسی / بندار رازی /

فهرست مطالب

بندار رازی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 2 تیر 1399 تاریخچه مقاله

بُنْدارِ رازی (د 401ق / 1011م)، از شعرای معاصر آل‌بویه. لقب او را كمال‌الدین ذكر كرده‌اند (براون، 2 / 267؛ هدایت، 439؛ آذر، 218). دولتشاه سمرقندی او را پندار نامیده است (ص 42)، ولی بیشتر منابع او را بندار رازی می‌نامند (مثلاً نک‍ : نظامی، 28؛ قزوینی رازی، 219؛ شمس قیس، 174). شوشتری نیز ضمن شرح افسانه مانندی درباره وجه‌تسمیۀ بندار، ظاهراً آن را به معنای «كیسه‌دار» دانسته است (2 / 613-614؛ اقبال، 451، 454). 
از چگونگی احوال بندار آگاهی چندانی در دست نیست. برخی چون عوفی و ابن اسفندیار دربارۀ وی سكوت نموده‌اند و برخی چون حمدالله مستوفی (ص) و نظامی عروضی (همانجا) به ذكر نام با شرح بسیار مختصری از وی بسنده كرده‌اند. تنها در تذكرۀ دولتشاه سمرقندی می‌توان به مطالبی راجع به احوال این شاعر دست یافت. بنا به گفتۀ دولتشاه اصل بنداری از قهستان ری، و تربیت یافته اسماعیل بن عباد بود. او به 3 زبان عربی، فارسی و دیلمی شعر می‌سرود، سخنی متین داشت و شاعر مجدالدوله ابوطالب بن فخرالدوله دیلمی (د 420ق / 1029م) (ص 42-43) بود.
بندار علاوه بر مجدالدوله در مدح ابومنصور و برادرش ابوسعید آوی كه هر دو شیعی و از وزیران دیالمه بودند، 27 قصیده غرا سروده است (قزوینی رازی، همانجا؛ محدث، 2 / 715-716). حمداله مستوفی بندار را صاحب دیوانی مشهور و معتبر دانسته (همانجا)، ولی تاكنون نشانی از این دیوان به دست نیامده است (آذر، همانجا) و تنها در منابع مختلف اشعار پراكنده‌ای از او به پارسی و گویش دیلمی (براون، همانجا) به چشم می‌خورد. 
او را می‌توان نخستین شاعری به شمار آورد كه به لهجه محلی شعر گفته است (اته، 31)، ولی از اشعار عربی او چیزی در دست نیست (اقبال، 452). درمورد اشعار محلی بندار نظرات گوناگونی اظهار شده است؛ بعضی آنها را از پهلویات (فهلویات) و بعضی دیگر دری، رازی یا دیلمی دانسته‌اند (دولتشاه، همانجا؛ شمس قیس، 175؛ حمدالله، همانجا؛ اقبال، 452-453؛ نک‍ : قزوینی، 154). در اكثر منابع از مهارت بندار در شاعری سخن به میان آمده، و اشعارش را زیبا، و دل‌نشین و غرا توصیف كرده‌اند (حمدالله، همانجا؛ احمدعلی، 295؛ ریپكا، 240؛ قزوینی رازی، همانجا). 
در این میان نفیسی علاوه بر ستایش بندار در شعر دری و پهلوی، او را صاحب كتابی در لغت به نام منتخب الفرس دانسته (1 / 23)، ولی مأخذی برای این سخن خود ذكر نکـرده است. ظهیر فاریابی نیز ضمن قطعه‌ای خود را با بندار مقایسه كرده، و او را ستوده است (نک‍ : دولتشاه، 43؛ شوشتری، همانجا). با این همه، شمس قیس رازی (ص 174-175) بر اشعار محلی بندار خرده گرفته، و بی‌دقتی او را در هماهنگی وزن مصراع اول و مصراع دوم و درآمیختن دو وزن مختلف در یك بیت، مورد انتقاد قرار داده است؛ ولی محیط طباطبایی معتقد است كه این گردش بحر خوش كه به چشم شمس قیس ناخوش آمده، غالباً در دو بیتیهای قدیم وجود داشته است و برخلاف تصور وی از بی‌اطلاعی گویندگان فهلویات بر قواعد عروض ناشی نمی شود، بلكه مربوط به طبیعت اصلی و ساختمان طبیعی وزن این گونه اشعار است (ص 24-27).
هدایت سال وفات بندار را 401ق ذكر كرده، و تاریخ درگذشت مجدالدوله را نزدیك به این زمان دانسته است (همانجا)، درحالی‌كه دولتشاه (ص 44) قتل مجدالدوله را در 420ق ثبت كرده است. دربارۀ این تناقض، قزوینی (همانجا) معتقد است كه یا وفات بندار 421ق بوده، یا هدایت درمورد قتل مجدالدوله به اشتباه افتاده است.

مآخذ

آذر بیگدلی، لطفعلی، آتشكده، به كوشش جعفر شهیدی، تهران، 1337ش؛ اته، هرمان، تاریخ ادبیات فارسی، ترجمۀ صادق رضازاده شفق، تهران، 1337ش؛ اقبال آشتیانی، عباس، مجموعۀ مقالات، به كوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1350ش؛ براون، ادوارد، تاریخ ادبی ایران، ترجمه علی پاشا صالح، تهران، 1358ش؛ حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، به كوشش ادوارد براون، لندن، 1328ق / 1910م؛ دولتشاه سمرقندی، تذكرة الشعرا، به كوشش ادوارد براون، لیدن، 1318ق / 1900م؛ ریپكا، یان، تاریخ ادبیات ایران، ترجمۀ عیسی شهابی، تهران، 1354ش؛ شمس قیس رازی، محمد، المعجم، به كوشش محمد قزوینی و مدرس رضوی، تهران، 1338ش؛ شوشتری، نورالله، مجالس المؤمنین، تهران، 1376ق / 1956م؛ قزوینی، محمد، حاشیه بر چهار مقاله (نک‍ : هم‍ ، نظامی عروضی)؛ قزوینی رازی، عبدالجلیل، نقض، به كوشش جلال‌الدین محدث، تهران، 1358ش؛ محدث ارموی، جلال‌الدین، تعلیقات نقض، تهران، 1358ش؛ محیط طباطبایی، محمد، «بندار شاعر»، محیط، تهران، 1321ش، س 1، شم‍ 3؛ نظامی عروضی، احمد، چهار مقاله، به كوشش محمد قزوینی، لیدن، 1327ق / 1909م؛ نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران، تهران، 1344ش؛ احمدعلی هاشمی سندیلوی، مخزن الغرائب، به كوشش محمدباقر، لاهور، 1968م؛ هدایت، رضا قلی، مجمع الفصحاء، به كوشش مظاهر مصفا، تهران، 1336ش.

جلال خسروشاهی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: