بکری، مصطفی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 31 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/228890/بکری،-مصطفی
پنج شنبه 11 اردیبهشت 1404
چاپ شده
12
بَكْری، مصطفی بن كمالالدین بن علی صدّیقی حنفی، ملقب به محییالدین و قطبالدین (ذیقعده 1099- ربیعاﻵخر 1162 / سپتامبر 1688- مارس 1749)، سیاح، ادیب و عارف نامدار طریقت خلوتیه. وی در دمشق به دنیا آمد، در 6 ماهگی پدرش را از دست داد و از آن پس، یكی از بستگان پدرش سرپرستی او را بر عهده گرفت (مرادی، 3 / 190؛ نبهانی، 2 / 472؛ حصنی، 2 / 637؛ مبارك، 3 / 435). بكری تا 23 سالگی، در زادگاهش به كسب علوم دینی و معارف صوفیه پرداخت و از محضر بسیاری از عالمان بهره برد؛ چنان كه شرح صحیح بخاری ابن حجر را نزد شیخ ابوالمواهب حنبلی فرا گرفت، و ظاهراً در همین دوره نزد شیخ عبدالغنی بن اسماعیل نابلسی، برخی از آثار محییالدین ابن عربی، از جمله: التدبیرات الالٰهیه، فصوص الحكم، عنقاء مغرب و بخشهایی از الفتوحات المكیه را خواند، و همچنین مباحثی از فقه را نیز نزد او آموخت (مرادی، 3 / 190-191، 194؛ نبهانی، همانجا؛ نیز نک : جبرتی،1 / 224؛ دوزجوی، 29-30؛ موسوعه ... ، 4 / 227). بكری در 1119ق / 1707م به طریقۀ خلوتیه گرایش یافت و نزد شیخ عبداللطیف بن حسامالدین حلبی، از مشایخ این طریقه تلقین اسماء و ذكر یافت و در حجرهای در ایوان «مدرسۀ بادرائیه» خلوت گزید و پس از گذشت یك سال، از شیخ عبداللطیف اجازۀ ارشاد و تبلیغ گرفت (مرادی، 3 / 191؛ نیز قس: جبرتی، 2 / 42). پس از آن به اشارۀ شیخ عبداللطیف، شاگردان او به بكری دست بیعت دادند و او را به عنوان شیخ خود برگزیدند (مرادی، همانجا). از 1122ق بكری به سیر و سیاحت در سرزمینهای اسلامی ازجمله عثمانی، فلسطین، عراق، عربستان و مصر پرداخت و از شهرهای بزرگ این نواحی دیدن كرد و نیز برای گزاردن مناسك حج، چندین بار به مدینة النبی و مكۀ مكرمه رفت. در این مدت هر چند بارها به زادگاه خود بازگشت، اما بیشتر عمر خود را در سفر گذراند و علاوه بر نشر طریقۀ خلوتیه و تعلیم و تربیت مریدان، با بسیاری از عالمان و عارفان نامدار دیدار كرد و از محضر آنان بهره برد. او همچنین باطریقههای قادریه و نقشبندیه نیز آشنایی یافت و در همین دوره با شیخ عبدالرحیم هندی، مشهور به ازبكی، از مشایخ نقشبندی دیدار كرد و از او تلقین ذكر یافت (نک : همو، 3 / 191-194؛ دوزجوی، 30). از مهمترین دستاوردهای این سفرها، سفرنامههایی است كه در آنها به شرح سیر و سیاحتهای خود پرداخته، و اطلاعات و گزارشهای بسیار مفیدی از آن مناطق به دست داده است (مرادی، 3 / 197؛ نیز نک : دباغ، 2(2) / 374، 4(2) / 321-322؛ خالدی، 37، 39، حاشیه، نیز 49، 51، 52؛ منجد، 256؛ عسلی، «التربیة ... »، 20). بكری در 19 محرم 1122 نخستین سفر خود را به بیتالمقدس آغاز كرد. در این سفر كه حدود 7 ماه به طول انجامید، نزد شیخ نجمالدین بن خیرالدین رملی كه به قصد زیارت به بیتالمقدس آمده بود، موطأ مالك بن انس، و برخی از كتابهای حدیث را خواند و از او اجازۀ روایت یافت. وی در همین سفر، رسالهای با عنوان الفتح القدسی و الكشف الانسی نوشت كه محتوای آن از جانب برخی، بدعتآمیز تلقی شد و مورد انتقاد قرار گرفت. بكری برای اثبات درستی آراء خود در این اثر به ادرنه سفر كرد و آن را به تأیید شیخ حسن بن علی قرهباش رساند. پس از آن در شعبان همان سال به دمشق بازگشت، در مدرسه بادرائیه ساكن شد و شرح سفرهایش را در سفرنامهای با عنوان الخمره المحسیة فی الرحلة القدسیه به رشته تحریر درآورد (مرادی، 3 / 191؛ مبارك، همانجا؛ خالدی، 51؛ رافق، 762؛ عسلی، «الحیاة ... »، 476). بكری در شعبان 1126 / اوت 1714 بار دیگر به بیتالمقدس سفر كرد و در مسجدالاقصى به خلوتنشینی و نیز تعلیم و تربیت مریدان مشغول شد. او در همان سال به دمشق رفت و از آنجا رهسپار حلب و بغداد شد و بعد از زیارت قبر شیخ عبدالقادر گیلانی و ابراهیم ادهم به بیتالمقدس بازگشت (مرادی، همانجا)؛ در جمادیالثانی 1129 رهسپار دمشق شد و در آنجا با شیخ محمد بن احمد تافلاتی كه ظاهراً پیش از آن با او آشنا شده بود (نک : همو، 3 / 192؛ جبرتی، 2 / 43)، دوباره دیدار كرد و از آن پس میان آن دو رابطهای نزدیك برقرار شد. بكری در رمضان همین سال به همراه عمویش رهسپار خانۀ خدا شد و پس از بازگشت از حج در ذیقعدۀ همان سال در بیتالمقدس دخترعمویش را به همسری برگزید. رجب پاشا، والی مصر كه در 1130ق به قصد زیارت به بیتالمقدس آمده بود، با بكری آشنا شد و به او ارادت یافت و او را با خود به مصر برد. در آنجا مریدان بسیاری، از آن جمله محمد بن سالم حفنی (حفناوی) گرد او جمع آمدند (مرادی، همانجا؛ جبرتی، 2 / 43-44؛ مبارك، 3 / 435؛ نبهانی، 2 / 473؛ قس:I / 965 ,EI²).بكری در اوایل سال 1135ق به سیر و سیاحت در شهرهای طرابلس، حمص و حماه پرداخت و در حماه با سید یاسین قادری گیلانی، شیخ طریقت قادریه دیدار كرد و به طریقت او پیوست؛ در فاصله سالهای 1135-1140ق به شهرهای حلب، قسطنطنیه، بغداد، موصل و صفد سفر كرد و سرانجام در 1140ق به بیتالمقدس آمد و تا 1145ق در آنجا ساكن شد. در همین سال به قصد انجام دادن مراسم حج همراه برخی از یارانش رهسپار مكه شد و در بازگشت با شیخ محمد بن احمد حلبی مصاحبت یافت و تحت مراقبت او به چلهنشینی پرداخت و از او اجازه ارشاد و خلافت دریافت كرد (مرادی، 3 / 192-193؛ نیز نک : I / 966 ,EI²).وی مجدداً از 1148 تا 1149ق به صفد، دمشق و اسكندریه سفر كرد و در 1149ق / 1736م بار دیگر راهی سفر حج شد و پس از آن، به دمشق، و از آنجا به دیار بكر و نابلس رفت و در 1152ق به بیتالمقدس مراجعت كرد. سرانجام در 1160ق به قاهره رفت و دو سال بعد درگذشت و در قبرستان «مجاورین» به خاك سپرده شد (مرادی، 3 / 193-194، 199؛ جبرتی، 2 / 44؛ مبارك، همانجا؛ نبهانی، 2 / 474؛ حصنی، 2 / 637). مصطفى بكری سهم مؤثری در نشر طریقۀ خلوتیه در فلسطین و شامات داشت و مریدان بسیاری تربیت كرد كه مشهورترین آنان محمد بن سالم حفنی بود كه ظاهراً بعد از وفات بكری بهعنوان شیخ طریقه خلوتیه جانشین او شد (نک : جبرتی، 2 / 271، 275-276؛ برای اسامی برخی از مریدان و تربیتیافتگان مكتب او، نیز نک : همو، 2 / 141، 218، 3 / 239، 250، 253، 254، 299؛ نعیسه، 2 / 416؛ كتانی، 1 / 424، 483، 2 / 825، 1003؛ رافق، 766؛ یونگ، 25, 28, 114).از مصطفى بكری پسری به نام ابوالفتوح محمد كمالالدین باز ماند كه خود از مشایخ طریقۀ خلوتیه بوده، و شرح احوال و سجایای پدرش را در كتابی با عنوان التلخیصات البكریة فی ترجمة خلاصة البكریه به رشته تحریر درآورده است (نک : مرادی، 3 / 195-196؛ نبهانی، 2 / 473).
. الذخیرة الماحیة للآثام فی الصلاة على خیر الانام فی سائر الایام، قاهره، 1319ق. 2. السیوف الحداد فی اعناق اهل الزندقة و الالحاد، كه به كوشش محمود علی حسین در 1350ق به چاپ رسیده است. 3. الصلاة الهامعة بمحبة الخلفاء الجامعة لبعض ماورد فی فضائل الخلفاء، بولاق، 1304 و 1310ق. 4. الفتح القدسی و الكشف الانسی، معروف به ورد السحر و بلغة المرید، كه گاه با عنوان بلغة المرید و یا وردالسحر نیز از آن یاد شده (نکـ: زركلی، 7/ 239؛ الیس، II/401)، و در 1861م به چاپ رسیده است. 5. فوائد الفرائد فی ضابط العقائد، قاهره، 1314ق. 6. اللمحات الرافعات للتدهیش عن صلوات ابن مشیش، كه شرحی است بر صلوات ابن مشیش، و بر حاشیۀ الانوار القدسیة و الاسرار الانسیۀ محمد بن محمد مسعود فاسی كه در مكه (1312ق) و قاهره به چاپ رسیده است. 7. منظومة الاستغفار، همراه با شرح احمد بن احمد نجاری دمیاطی حفناوی با عنوان قرة الابصار بشرح منظومة الاستغفار، قاهره، 1281ق. 8. المنهل العذب السائغ لورّاده فی ذكر صلوات الطریق و اوراده. زركلی این اثر را در شمار آثار چاپی مصطفى بكری آورده است (همانجا). دعاها و اوراد موجود در آن به صورت اثری مستقل با عنوان ترتیب الاوراد التی فی المنهل العذب السائغ گردآوری شده است (نک : ظاهریه، 1 / 278- 279).
. اسماء الله الحسنى، كه شاید همان التوسل الاسنى بالاسماء الحسنى باشد (نک : GAL, II/460). نسخهای از آن در برلین موجود است ( آلوارت، شم 3759؛II/461 GAL,؛ برای نسخههای التوسل الاسنى، نک : ظاهریه، 1/343-344؛ خدیویه، 2/217، 7/ 19). 2. الفیة التصوف یا الالفیة فی التصوف. این منظومه كه آن را ارجوزة فی التصوف نیز خواندهاند (نک :GAL, S, II/477 )، شامل یك مقدمه، 8 فصل و یك خاتمه است. نسخههایی از این اثر در برلین، دمشق و تونس موجود است( آلوارت، شم 3053؛ ظاهریه، 1/110-111؛ S GAL,، همانجا؛ نیز نک : .(GAL, II/459 3. رفع الستر و الردا عن قول العارف: اروم و قد طال المدى. موضوع این رساله چنانکـه از عنوان آن بر میآید، پاسخ به سؤالی دربارۀ یك بیت از تائیه ابن فارض است. از این اثر دو نسخه در كتابخانه ظاهریه، و نسخهای در موزۀ بریتانیا موجود است (ظاهریه، 1/737- 739؛ ریو،162-163 ). 4. شرح القصیدة المنفرجة، كه شرحی است بر قصیدۀ ابوالفضل یوسف بن محمد توزری، معروف به ابن نحوی (نک : دارالكتب، 7/174). 5. الضیاء الشمسی علی الفتح القدسی، شرحی است بر الفتح القدسی و الكشف الانسی، تألیف خود بكری كه با عناوین المنهج الندسی علی الفتح القدسی و شرح ورد السحر نیز از آن یاد شده است. از این اثر نسخههای پرشماری در كتابخانههای ظاهریه، دارالكتب، خزانه صبیحیه سلا و ازهریه موجود است (ظاهریه، 2/220-221؛ خدیویه، 2/205؛ سید، 3/134؛ حجی، 277؛ ازهریه، 6/377؛ نیز نک : GAL, S, II/174). بكری مختصری نیز از این اثر با عنوان اللمح السندسی علی الفتح القدسی ترتیب داده است (ازهریه، 6/ 388). 6. العرائس القدسیة المفصحة عن الدسائس النفسیة. موضوع این رساله كه آن را در 1137ق نوشته است، دسایس نفس و كیفیت خلاص و رهایی از آن است و بكری در تألیف آن از اقوال عارفان نامدار سود جسته است. 3 نسخه از این اثر در كتابخانههای ظاهریه، خدیویه و برلین موجود است (ظاهریه، 2/295-296؛ خدیویه، 2/95؛ آلوارت، شم 3488 ).7. المطلب التام السوی علی حزب الامام النووی، یا شرح حزب النووی (نک : ظاهریه، 2/ 128). مؤلف در مقدمۀ آن به شرح احوال محییالدین یحیى نووی پرداخته، و پس از آن به روش خود اسماء را مطابق با اصطلاحات صوفیه شرح داده است. نسخ متعددی از این رساله در دست است (نک : همان، 2/ 128- 129، 681-682؛ فهرس ... ، 2/373، 392؛ حجی، 274؛ خدیویه، 7/20؛ سید، 3/70). 8. المورد العذب لذوی الورود فی كشف معنی وحدة الوجود. این اثر احتمالاً همان رسالۀ وحدة الوجود است كه بروكلمان از آن نام برده است (GAL, S, II/477) و نسخههای متعددی از آن در دست است (ظاهریه، 2/825-826؛ خدیویه، 2/57، 7/224). 9. نظم القلادة فی كیفیة الجلوس علی السجادة، یا نظم القلادة فی معرفة كیفیة اجلاس المرید علی السجادة، كه دو نسخه از آن در دست است (نک : ظاهریه، 3/63؛ آلوارت، شم 3195 ). 10. هدیة الاحباب فیما للخلوة من الشروط و الآداب. این رساله شامل 8 فصل، یك خاتمه و قصیدهای در پایان است (ظاهریه، 3 / 98- 99؛ GAL, S همانجا؛.(GAL, II / 461 قصاید و ادعیۀ بسیار دیگری در كتابخانههای مختلف جهان به صورت نسخههای خطی از بكری در دست است، و علاوه بر آن آثار متعدد دیگری نیز به او نسبت داده اند (برای اطلاع، نک : مرادی، 3 / 195-197).
ازهریه، فهرست؛ جبرتی، عبدالرحمان، عجائب اﻵثار، به كوشش حسن محمد جوهر و دیگران، قاهره، 1959-1964م؛ حجی، محمد، فهرس الخزانة العلمیة الصبیحیة بسلا، كویت، 1406ق / 1985م؛ حصنی، محمد ادیب، منتخبات التواریخ لدمشق، دمشق، 1346ق / 1928م؛ خالدی، احمد سامح، اهل العلم و الحكم فی ریف فلسطین، عمان، 1968م؛ خدیویه، فهرست؛ دارالكتب، فهرست؛ دباغ، مصطفى مراد، بلادنا فلسطین، عمان، 1405ق / 1985م؛ دوزْجَوی، حسن، «ارغام المَرید»، همراه البهجة السنیة محمدخانی خالدی نقشبندی، استانبول، 1404ق / 1984م؛ رافق، عبدالكریم، «فلسطین فی عهد العثمانیین»، موسوعۀ خاص، ج 2؛ زركلی، اعلام؛ سید، خطی؛ ظاهریه، خطی (تصوف)؛ عسلی، كامل، «التربیة و التعلیم فی فلسطین»، «الحیاة الفكریة فی فلسطین»، موسوعۀ خاص، ج 3؛ فهرس مخطوطات دارالكتب القطریة، دوحه، 1985م؛ كتانی، عبدالحی، فهرس الفهارس و الاثبات، به كوشش احسان عباس، بیروت، 1402ق / 1982م؛ مبارك، علی پاشا، الخطط التوفیقیة، قاهره، 1983م؛ مرادی، محمد خلیل، سلك الدرر، قاهره، 1301ق؛ منجد، صلاحالدین، «الوهرانی و رقعته»، مجلة المجمع العلمی العربی، 1384ق، شم 40(1)؛ موسوعۀ عام؛ نبهانی، یوسف، جامع كرامات الاولیاء، به كوشش ابراهیم عطوه عوض، بیروت، 1409ق / 1989م؛ نعیسه، یوسف جمیل، مجتمع مدینة دمشق، بیروت، 1986م؛ نیز:
Ahlwardt; EI²; Ellis, A. G., Catalogue of Arabic Books in the British Museum, 1967; GAL; GAL, S.; Jong, F. de, Turuq and Turuq-Linked Institutions in Nineteenth Century Egypt, Leiden, 1978; Rieu, Ch., Supplement to the Catalogue of the Arabic Manuscripts in the British Museum, Oxford, 1894.
محمدجواد شمس
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید