صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / ادبیات عرب / بکربن نطاح /

فهرست مطالب

بکربن نطاح


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : شنبه 31 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

بَكْرِ بْن نَطّاح، ابوالوائل (د ح 200ق / 816م)، شاعر اهل یمامه. نسب او را به استناد ابیاتی از وی به عِجْل و یا حنیفه، پسران لُجَیم رسانده، و از همین رو، او را عجلی و یا حنفی خوانده‌اند (نک‍ : ابوالفرج، 19 / 106)، اما خطیب بغدادی او را اهل بصره می‌داند (7 / 90). 
به هر روی، بكر به روزگار هارون الرشید در بغداد اقامت، و در محفل ادبا آمد و شد داشت (همو، 7 / 90، 91) و با مدح دولتمردان روزگار می‌گذراند. از ممدوحان وی در این دوران می‌توان به یزید بن مَزْید شیبانی و مالك بن طوق، عاملان هارون اشاره كرد. بكر نسبت به ربیعه تعصب بسیار داشت و در قصاید خود به آنان فخر می‌كرد (حصری، 966). اما سرانجام، یكی از همین قصاید كه در مدح یزید و فخر ربیعه سروده بود، هارون را به شدت خشمگین ساخت. براساس روایتی، یزید وی را فراخواند و پس از بخشیدن دو هزار درهم از او خواست تا زمانی كه هارون زنده است، خود را پنهان سازد. بخش پایانی این روایت سخت مشوش می‌نماید، اما در ادامۀ روایت كه از زبان خود یزید است، چنین آمده كه با درگذشت هارون و بیرون آمدن بكر از نهانگاه، یزید بار دیگر نام او را در دیوان نهاد و بر سهم او از عطا افزود (نک‍ : ابن معتز، 217- 219؛ ابوالفرج، 19 / 107)، اما می‌دانیم كه یزید به روزگار هارون و در 185ق / 801م درگذشته است (نک‍ : ابن خلكان، 6 / 327 بب‍‌ ). 
به هر حال، بكر از ترس هارون از بغداد گریخت و به منطقۀ جبال پناه برد و ظاهراً در همین ایام، به راهزنی و شرارت روی آورد. اما شجاعت و جنگاوری او سبب شد تا با پایمردی مَعقِل بن عیسى، برادر ابودُلَف عجلی، عامل هارون در جبال به ابودلف بپیوندد و او بكر را در جرگۀ سپاهیان خود درآورد (نک‍ : ابوالفرج، 19 / 106، 111). از آن پس، بكر پیوسته در ركاب ابودلف بود (نک‍ : همو، 19 / 118؛ نیز نک‍ : GAS, II / 628) و به مدح او و برادرش معقل پرداخت. با این حال، براساس روایتی، بكر بر كاروان عاملان ابودلف تاخت و به قتل و غارت پرداخت، اما از آنجا كه ابودلف خود را در تحریك او مقصر می‌دانست، از وی درگذشت و او را بار دیگر به بارگاه خویش فراخواند (ابن معتز، 218- 219؛ ابوالفرج، 19 / 106-107). 
منابع متقدم در ذكر تاریخ درگذشت بكر سكوت كرده‌اند، اما ابن كثیر (10 / 216) و به پیروی از او زركلی (2 / 71) درگذشت وی را در 192ق / 808م دانسته‌اند، ولی صفدی (10 / 221) مرگ او را حدود سال 200ق می‌داند (نیز نک‍ : ابن شاكر، 1 / 221). اما اینكه ابوالفرج گفته است كه بكر پس از مرگ ابودلف (225 یا 226ق) به مالك بن علی خُزاعی، عامل راه خراسان پیوست و زیباترین اشعارش را در رثای او كه به دست خوارج كشته شد، سرود (19 / 113-116؛ نیز نک‍ : فروخ، 2 / 238)، نه تنها با روایتی از خطیب بغدادی (7 / 91) مبنی بر رثای بكر به وسیله ابوالعتاهیه (د 211ق / 826م) منافات دارد، بلكه سایر منابع نیز بدان اشاره‌ای نكرده‌اند. آنچه این روایت را بیشتر مورد تردید قرار می‌دهد، آن است كه مالك خزاعی در 222ق / 837م، یعنی قبل از مرگ ابودلف درگذشته است (نک‍ : ضامن، 213-214؛ قس: GAS، همانجا، كه احتمالاً به همین علت درگذشت بكر را پس از 222ق آورده است). 
بكر بن نطاح در كنار شاعران بنامی چون ابونواس، ابوالعتاهیه و بَشّار در زمرۀ نمایندگان مكتب نوخاستگان (محدثون) به شمار می‌آید و هرچند كه به مرتبت ایشان نرسیده است، با این همه، منابع كهن او را بسیار ستوده‌اند. به روزگار مأمون عباسی، او را از بهترین نوخاستگان شناخته‌اند (نک‍ : ابوالفرج، 19 / 108- 109) و ابوهِفّان او را یكی از بزرگ‌ترین غزل‌سرایان در میان نوخاستگان دانسته است (خطیب، 7 / 90؛ برای تمایز وی در میان نوخاستگان، نک‍ : قالی، 1 / 238؛ ضامن، 214). شعر او ساده، بی‌آلایش، و در عین حال، استوار و آكنده از تركیبها و تعبیرهای نیكو ست و همین امر، سبب شده است تا شعر او را بستایند (ابن معتز، 219؛ ابوالفرج، 19 / 106؛ خطیب، همانجا) و از دورترین زمانها به اشعار او در متون ادبی عرب استشهاد كنند (افزون بر مآخذ مقاله، نک‍ : صولی، 62؛ ابن اثیر، 92؛ ابن عبدالبر، 1(1) / 192؛ شیزری، 425- 428) و حتى گاه شعر او دست‌مایۀ اشعار بزرگانی چون ابوتَمّام و متنبی گردد (صفدی، همانجا). با این حال، شعر او از گزند نقد در امان نمانده است (نک‍ : مرزبانی، 269). 
بكر در فنون مختلف شعر دست داشت و در فخر، حماسه، مدح، رثا، غزل و هجا هنرنمایی می‌كرد. در میدان مفاخره، شجاعت و جنگاوری خویش را بسیار ستوده (ابوالفرج، 19 / 106)، و در زمینۀ حماسه ابیات او مورد توجه قرار گرفته، و استشهادهای فراوانی كه در كتب حماسه به بعضی از ابیات او شده است، اهمیت او را از این دیدگاه نشان می‌دهد (ابوتمام، 2 / 93-94؛ مرزوقی، 3 / 1285؛ عبدلكانی، 1 / 61؛ ابن شجری، 141؛ بصری، 1 / 163-164، جم‍‌ ). 
بكر به 3 كس تغزل كرده است: رامشنه كنیز حنفی (ابوالفرج، 19 / 108)، غلامی‌ نصرانی (همو، 19 / 110) و از همه معروف‌تر، دُرة كه بیشترین غزلیات بكر به نام او سروده شده است (همو، 19 / 116-120). غزل او دست‌مایۀ آوازخوانان و موسیقی‌شناسان بوده است (همو، 19 / 119-120؛ ضامن، همانجا؛ هارون، 3 / 196-197)، اما جولانگاه اصلی هنر بكر در زمینۀ مدح و هجا ست. وی روزگاری دراز در دربار حكام به مدیحه‌سرایی پرداخت و از پاداشهای بسیار آنان بهره‌مند شد. او ممدوح را به نسبت جود و كرمش می‌ستود و از همین روست كه گاه با اندك تأخیر در پرداخت صله و یا ناخشنودی از میزان آن، ممدوح را آماج هجای گزندۀ خود می‌ساخت. نمونۀ بارز آن را می‌توان در مدح و هجو مالك بن طوق دید (ابوالفرج، 19 / 112-113؛ حصری، 1017؛ ابن شاكر، 1 / 220). با این همه، گاه افزون‌طلبی شاعر، موجب رنجش ممدوح می‌گردید (ابوالفرج، 19 / 110). 
بلندترین قصیدۀ شاعر در 90 بیت در مدح ابودلف است كه علاوه بر جنبه‌های ادبی، از آن روی كه شامل برخی از وقایع زندگی ابودلف ازجمله جنگهای او ست، ارزش تاریخی نیز دارد (ابن معتز، 220-224؛ نیز نک‍ : ه‍ د، ابودلف). قصاید دیگر او، چنان‌كه گذشت، بیشتر در مدح معقل (برادر ابودلف)، یزید بن مزید و مالك بن طوق و نیز قُرّة بن مُحرِز حنفی كه شاعر او را در كرمان مدح گفته (ابوالفرج، همانجا)، سروده شده است. به بكر بن نطاح دیوانی نسبت نداده‌اند و تنها ابن ندیم (ص 186) به اشعار او در 100 برگ اشاره دارد و در سالهای اخیر، حاتم صالح ضامن 320 بیت از ابیات او را كه در منابع موجود یافته، گردآورده، و براساس ترتیب حروف الفبا به چاپ رسانده است.

مآخذ

ابن اثیر، نصرالله، الجامع الكبیر، به كوشش مصطفى جواد و جمیل سعید، بغداد، 1375ق / 1956م؛ ابن خلكان، وفیات؛ ابن شاكر كتبی، محمد، فوات الوفیات، به كوشش احسان عباس، بیروت، 1979م؛ ابن شجری، هبةالله، الحماسة، حیدرآباد دكن، 1345ق؛ ابن عبدالبر، یوسف، بهجة المجالس و انس المجالس، به كوشش محمد مرسی خولی، بیروت، دارالكتب العلمیه؛ ابن‌كثیر، البدایة و النهایة، به كوشش احمد ابوملحم و دیگران، بیروت، 1407ق / 1987م؛ ابن معتز، عبدالله، طبقات الشعراء، به كوشش عبدالستار احمد فراج، قاهره، 1968م؛ ابن ندیم، الفهرست؛ ابوتمام، حبیب، دیوان الحماسة، با شرح خطیب تبریزی، دمشق، مكتبة النوری؛ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، به كوشش عبدالكریم ابراهیم عزباوی، بیروت، مؤسسة جمال للطباعه؛ بصری، علی، الحماسة البصریة، به كوشش مختارالدین احمد، بیروت، 1403ق / 1983م؛ حصری، ابراهیم، زهر الآداب، به كوشش علی محمد بجاوی، قاهره، 1372ق / 1953م؛ خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، قاهره، 1349ق؛ زركلی، اعلام؛ شیزری، مسلم، جمهرةالاسلام، فرانكفورت، 1407ق / 1986م؛ صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، به كوشش ژاكلین سوبله و علی عماره، بیروت، 1400ق / 1980م؛ صولی، محمد، ادب الكتّاب، به كوشش محمد بهجت اثری، قاهره، 1341ق؛ ضامن، حاتم صالح، شعراء مقلون، بیروت، 1407ق / 1987م؛ عبدلكانی، عبدالله، حماسة الظرفاء، به كوشش محمد جبار معیبد، بغداد، 1973م؛ فروخ، عمر، تاریخ الادب العربی، بیروت، 1985م؛ قالی، اسماعیل، الامالی، به كوشش محمد عبدالجواد اصمعی، بیروت، دارالكتب العلمیه؛ مرزبانی، محمد، الموشح، به كوشش محب‌الدین خطیب، قاهره، 1385ق؛ مرزوقی، احمد، شرح دیوان الحماسة، به كوشش احمد امین و عبدالسلام هارون، بیروت، دارالجیل؛ هارون، عبدالسلام محمد، تعلیقات بر الحیوان جاحظ، بیروت، 1388ق / 1969م؛ نیز: GAS.

مریم صادقی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: