صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / مردم شناسی / بگ زاده /

فهرست مطالب

بگ زاده


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : شنبه 31 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

بِگ‌زاده، یا بیگ‌زاده، نام یك گروه بزرگ كُرد زبان پراكنده در شمال غرب ایران و مناطقی از سلیمانیه عراق. بگ‌زاده‌ها را یكی از 5 گروه بزرگان ونجبای كرد دانسته‌اند (نیكیتین، 285).

خاستگاه و پیشینۀ تاریخی

خاستگاه كردهای بگ‌زاده به درستی معلوم نیست. به نظر می‌رسد كه اصل و ریشۀ بگ‌زادگان ایران و عراق مشترك باشد. اوبن سیاح فرانسوی كه در 1906-1907م در ایران به سر می‌برد، راجع به بگ‌زاده‌های ایران می‌نویسد: نسب آنها به پیربوداق فرزند شیرخان (بنیان‌گذار ساوجبلاغ)، از كردان مُكری آذربایجان می‌رسد. پیر بوداق دو فرزند به نامهای عبدالعزیز سلطان و عبدالله بیگ داشت. اعقاب عبدالعزیز به خان‌زاده شهرت یافتند و در شهرها نشیمن گزیدند، و نوادگان عبدالله به بگ‌زاده معروف شدند و در كوهستانها پراكنده گشتند. بگ‌زادگان تا اواسط قرن 13ق / 19م، رئیس و خان كردهای مكری و حكمران ساوجبلاغ آذربایجان بودند (ص 112-113). گروهی دیگر از بگ‌زادگان نیز كه به بگ‌زاده‌های هورامان (اورامان) معروفند، اصل و نسب خود را، برخلاف خاندانهای دیگر كُرد، به تهمورث كیانی (پادشاه افسانه‌ای ایران) می‌رسانند (نک‍ : ادمندز، 168-169). 
بگ‌زاده‌های جاف ایران و عراق با چند پشت به «زایربگ» (ظاهربگ) می‌رسند و نخستین تیره امیران و خانهای عشایر جاف از آنها برخاسته‌اند (عزاوی، 2 / 32، 73). ظاهربگ در 1186ق / 1772م همراه با گروهی از جافها كه در جنگ با والیان اردلان شكست خورده بودند، از ایران به «بانی خیلان»، واقع در كناره غربی سیروان عراق، كوچ كردند و تحت حمایت پاشای كرد سلیمانیه درآمدند (زكی، 3 / 341؛ ادمندز، 156؛ نیكیتین، 368). رفته‌رفته بگ‌زادگان به رهبری ظاهربگ با غلبه بر عشایر بومی ‌منطقه، رهبری جافهای ایران و كردستان عراق را بر عهده گرفتند و بر قدرت و نفوذ جافها افزودند. در این دوره، بگ‌زاده‌ها با نفوذ در میان ایلها و طایفه‌های دیگر كرد، قدرتمندترین تیرۀ امیران را در میان عشایر كرد عراق و ایران پدید آوردند (ادمندز، 158، 163-164، 360). اعتمادالسلطنه نیز بگ‌زاده‌ها را از اعیان، و معتبرترین طوایف جوانرود كردستان دانسته است (4 / 2378). 

سازمان ایلی

برخی از بگ‌زادگان به صورت ایل یا طایفه‌ای مستقل و برخی دیگر به صورت تیره، به طایفه‌ها و ایلهای دیگر كرد پیوسته‌اند. مثلاً بگ‌زاده‌هایی كه در نوار مرزی ایران با تركیه و عراق در منطقه تَرْگِوَر اورمیه زندگی می‌كنند، یك طایفه با سازمان ایلی مستقل هستند ( ایرانشهر،1 / 121؛ نیز نک‍ : دهقان، 61)؛ لیكن بگ‌زاده‌های عشایر جاف مرادی عراق همچون تیره یا طایفه‌ای از «تیله‌كو» در شیروانه (عزاوی، 2 / 59)، «یزدان‌بخش» (همو، 2 / 60) و «گلالی» در شهرزور (ادمندز، 156-157، 161)، و بگ‌زاده‌های عشایر جاف جوانرودی ایران، طایفه‌هایی از «ولدبیگی» و «باوه‌جانی» (بابا جانی) به شمار می‌رفته‌اند. رؤسای اغلب این طوایف از میان بگ‌زادگان برگزیده می‌شدند (عزاوی، 2 / 71-72). اعتمادالسلطنه (همانجا) بگ‌زادگان جاف جوانرود را یكی از طوایف دوگانه و از اعیان این ناحیه دانسته است كه از دو شعبۀ یعقوب بیگی و باب خانی تشكیل شده بودند. ایل هماوند نیز شاخه‌ای به نام بگ‌زاده (چلبی) دارد. اصل و نسب این ایل به جافها می‌رسد و در سلیمانیۀ عراق پراكنده‌اند. بگ‌زادگان هماوندی از نسل «خوامراده شیر»اند. او صاحب 4 فرزند به نامهای یادگار، صفر، رمضان و رشید بود و شاخۀ بگ‌زاده از فرزندان یادگار هستند. بگ‌زاده‌های هماوند از 3 تیرۀ جوامیر، قادر و كاكه تشكیل می‌شوند (عزاوی، 2 / 78-79؛ زكی، همانجا؛ دفتر، 333). 

پراكندگی

بگ‌زادگان در مناطقی در غرب ایران و شمال عراق به سر می‌برند. بگ‌زاده‌های ایران در اطراف اورمیه و اشنویه پراكنده‌اند. بگ‌زاده‌های اطراف اورمیه از دو شاخۀ بگ‌زادگان دشت و بگ‌زادگان بنار تشكیل می‌شوند. بگ‌زادگان دشت، در تولكی، دربند و سولیك سیلوانا؛ و بگ‌زادگان بنار در امیریاد، دیزج، دزاوا و محال زندگی می‌كنند. بگ‌زاده‌های اشنویه به بگ‌زادۀ حیدری و فضل‌الله بگی معروفند و در اطراف روستاهای اشنویه و سلدوز پراكنده‌اند (كریمی، 148، 150). 
طایفه مستقل بگ‌زاده ایران مجموعاً در 29 آبادی از محال دشت و ترگور در حوالی اورمیه به سر می‌بردند. برخی از این آبادیها عبارتند از خوشكو، كای، جِرْم، بتكار، نوشان، میروا، هلوری، راجان، درگز و زنگلان. گروهی از بگ‌زاده‌ها كه تخته قاپو شده‌اند، در محل آنبی می‌زیستند ( ایرانشهر،1 / 121). بگ‌زاده‌های عراق در شمال آن سرزمین و در حوالی مرز تركیه سكنی دارند و هورامان (اورامان) در حلبچه، مركز اصلی زندگی و تجمع آنهاست (ادمندز، 167). بابا حكیم خلیفه شیخهای اورامان یكی از مردان با نفوذ در میان عشایر بگ‌زاده در دو دهه نخست سدۀ 20م بود (نیكیتین، 458). از مردان با نفوذ و رؤسای دیگر بگ‌زاده در میان جافها می‌توان به قادر بیگ، محمدپاشا، رستم بیگ و حبیب بیگ اشاره كرد (ادمندز، 158؛ اعتمادالسلطنه، 4 / 2378). 

نقش تاریخی

بگ‌زاده‌ها به طور مستقل در تاریخ كردها نقش چندانی نداشتند، اما با توجه به قدرت و نفوذ و موقعیت آنان در میان جافها، نقشهای تاریخی آنها را می‌توان در تاریخ ایل جاف پی جست. در اوایل دوره قاجار، بیگهای طوایف كردِ حوالی اورمیه و دو سوی مرز ایران و عثمانی، برای عباس میرزا نایب‌السلطنه (د 1249ق)، در جنگ، سرباز سواره و پیاده تأمین می‌كردند و از این رو، مورد حمایت او بودندIII / 1109) ,EI²). در 1321ش كه آذربایجان در اشغال ارتش شوروی بود، برخی ایلات و عشایر، از جمله كردهای اطراف اورمیه، به تحریك روسها آشوب برپا كردند. در این میان، كردهای بگ‌زاده نیز به سركردگی نوری بیگ، همراه كردهای «هركی» (ه‍ م)، به سركردگی رشیدبیگ جهانگیری، رئیس ایل كرد هركی و عضو كمیته مركزی حزب دموكرات كردستان در محال ترگور و دشت مرگور، واقع در منطقه غربی اورمیه، مشغول تاخت و تاز بودند. بگ‌زاده‌ها همراه با كردهای ایل هركی در 1323ش در ارتفاعات جهودلرداغی اورمیه با نیروهای دولتی درگیر شدند و شكست خوردند (زنگنه، 35-36، 46-47؛ اسكندری‌نیا، 107، 112). همچنین در شورش بارزانیها برضد دولت ایران، كردهای بگ‌زاده همراه با عشایر هركی از شورشیان حمایت می‌كردند (همو، 89).

جمعیت و فعالیت

از شمار جمعیت كردهای بگ‌زاده اطلاع دقیقی در دست نیست. جمعیت آنها در سالهای 1311-1342 و 1349ش به ترتیب 400، 550 و 500 خانوار برآورد شده است (كیهان، 2 / 110؛ دهقان، 61؛ ایرانشهر، همانجا). جمعیت عشایر كوچنده بگ‌زاده بر اساس سرشماری 1366ش، جمعاً 620‘1 تن بوده است كه در مراتع منطقه دهستان ترگور زندگی می‌كرده‌اند (سرشماری ...،12). بگ‌زادگان اهل تسنن و شافعی مذهبند و كوچندگان آنها بیشتر به گوسفندداری مشغولند (دهقان، همانجا؛ مشكور، 191؛ افشار، 166؛ ایرانشهر، همانجا).

مآخذ

ادمندز، سیسیل جان، كردها، تركها، عربها، ترجمۀ ابراهیم یونسی، تهران، 1367ش؛ اسكندری نیا، ابراهیم، ساختار سازمان ایلات و شیوۀ معیشت عشایر آذربایجان غربی، اورمیه، 1366ش؛ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، مرآةالبلدان، به كوشش عبدالحسین نوایی و‌هاشم محدث، تهران، 1368ش؛ افشار سیستانی، ایرج، ایلها، چادرنشینان و طوایف عشایری ایران، تهران، 1366ش؛ اوبن، اوژن، ایران امروز 1906-1907 (ایران و بین‌النهرین)، ترجمۀ علی اصغر سعیدی، تهران، 1362ش؛ ایرانشهر، كمیسیون ملی یونسكو در ایران، تهران، 1342ش؛ دفتر، محمدهادی و عبدالله حسن، العراق الشمالی، بغداد، 1958م؛ دهقان، علی، سرزمین زردشت، تهران، 1348ش؛ زكی، محمدامین، كورد و كوردستان، بغداد، 1350ق / 1931م؛ زنگنه، احمد، خاطراتی از مأموریتهای من در آذربایجان، تهران، 1353ش؛ سرشماری اجتماعی ـ اقتصادی عشایر كوچنده (1366ش)، جمعیت عشایری دهستانها، مركز آمار ایران، تهران، 1368ش؛ عزاوی، عباس، عشائر العراق، بغداد، 1366ق / 1947م؛ كریمی، بهمن، جغرافی مفصل تاریخی غرب ایران، تهران، 1316ش؛ كیهان، مسعود، جغرافیای مفصل ایران، تهران، 1311ش؛ مشكور، محمدجواد، نظری به تاریخ آذربایجان ...، تهران، 1349ش؛ نیكیتین، واسیلی، كرد و كردستان، ترجمۀ محمدقاضی، تهران، 1366ش؛ نیز: EI²

جعفر اسحاقی تیموری

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: