بعث، حزب
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
پنج شنبه 29 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/228833/بعث،-حزب
پنج شنبه 11 اردیبهشت 1404
چاپ شده
12
بَعْث، حزب عربی سوسیالیست (حزب البعث العربی الاشتراكی) كه در 1326ش / 1947م به دست بعضی از روشنفكران عرب به رهبری میشل عفلق (د 1368ش / 1989م) و صلاحالدین بیطار (د 1359ش / 1980م) در سوریه تشكیل شد و سپس در دیگر كشورهای عربی نیز نفوذ یافت.
حزب بعث مانند دیگر جنبشهای ملیتگرای عربی از حزب «عصبه العمل القومی» كه در 1315ش / 1936م به دست فارغالتحصیلان و دانشجویان دانشگاه آمریكایی بیروت برای كسب استقلال و احیای وحدت عربی تشكیل شد، ریشه گرفت. همزمان با تشكیل حزب «عصبة العمل» دو روشنفكر سوری، زكی ارسوزی و جلال سید، به انتشار مطالبی دربارۀ نظریهای كه آن را «بعث عربی» میخواندند، پرداختند (صلیبی،174-173)؛ و ارسوزی در 1937م كتابخانهای به نام بعث عربی ایجاد كرد (دندشلی، 15). عفلق و بیطار كه به ترتیب در رشته تاریخ و علوم در فرانسه تحصیل كرده بودند (همو، 19)، پس از بازگشت به سوریه به تدریس پرداختند و در 1938م پس از آشنایی با نظریات ارسوزی، محفلی ادبی به نام «شباب الاحیاء العربی» به وجود آوردند (همو، 33-34). طی جنگ جهانی دوم و قیام رشید عالی گیلانی در 1320ش / 1941م برضد تسلط بریتانیا و ادغام طرفداران ارسوزی و عفلق در جنبش «نصرة العراق»، عفلق و بیطار به بهانۀ اعتراض به خشونت فرانسویها نسبت به دانشجویان، از تدریس كناره گرفتند. عفلق در مقالهای با عنوان «ایمان» از اهداف بعث سخن راند و در گروه سیاسی جدیدی به نام «شباب البعث العربی» شركت كرد (همو، 34- 35؛ عیسمی، 71). او سپس در 1943م برای آشنا ساختن محافل ملی و سیاسی با نظریات خود، نامزد انتخابات مجلس سوریه شد و در برنامۀ انتخاباتی خود شعارِ «ملت واحد عربی با رسالتی جاودان» را عنوان كرد. گفتهاند كه این مبارزات آغاز تشكیل حزب بود (دندشلی، 35-36) و با آنکـه عفلق در انتخابات شكست خورد، اما از دولت تقاضا كرد اجازۀ انتشار روزنامۀ البعث العربی را صادر كند و مقامات با این شرط كه به نام حزب انتشار نیابد، موافقت كردند. با اینهمه، در 1945م نخستینبار عنوان حزب بعث عربی در اعلامیهای درج گردید و عفلق درصدد تحصیل اجازه فعالیت برای آن برآمد (عیسمی، 72-73؛ دندشلی، 35). تأسیس حزب بعث عربی در واقع واكنشی نسبت به سلطۀ عثمانی و اروپا بر سوریه بود كه به وسیلۀ طرفداران عفلق و بیطار و گروهی از یاران ارسوزی ابراز میشد. در اوایل سال 1326ش / 1947م گروهی متشكل از میشل عفلق، صلاح بیطار، وهیب غانم، عبدالمنعم شریف، صدقی اسماعیل، جمال اتاسی و عبدالبر عیونالسود مأمور تهیۀ مرامنامه و اساسنامۀ حزب شدند. این كار انجام گرفت و در 4 آوریل همین سال حزب بعث اعلام موجودیت كرد. نخستین كنگرۀ حزب پس از 3 روز به كار خود پایان داد. عفلق به عنوان رئیس، بیطار و جلال سید و وهیب غانم به عنوان هیأت اجرایی تعیین شدند و بیطار دبیركل حزب گردید (عیسمی، 78-80). در 1332ش / 1953م حزب سوسیالیست عربی به رهبری اكرم حورانی در حزب بعث ادغام شد و از آن پس حزب بعث عربی سوسیالیست نام گرفت (پرتز، 409؛ هاپوود، .(82-83 ادغام این دو حزب سبب اتحاد روشنفكران طرفدار بعث با كارگران و دهقانان طرفدار حورانی گردید. همچنین نفوذ حورانی در میان افسران جوانی كه در فلسطین همراه او جنگیده بودند، بر اهمیت بعث افزود (پرتز، 410) و در نخستین انتخابات آزاد سوریه در 1954م، 15 نماینده از حزب بعث به مجلس سوریه راه یافتند (همو،.(409از اوایل تأسیس حزب بعث، فعالان سیاسی برخی از كشورهای عربی نیز به آن گرایش یافتند و این حزب به تدریج در این كشورها نیز رسوخ كرد. در لبنان ابتدا برخی از دانشجویان لبنانی دانشگاه بیروت در تماس با دانشجویان سوری، و نیز برخی دانشجویان لبنانی دانشگاه دمشق با اهداف بعث آشنا شدند و به این حزب گرویدند. فعالیت حزب بعث لبنان در 1952م در سطح عمومی آغاز گردید و نخستین رهبری منطقهای انتخاب شد (عیسمی، 83 -84). در اردن تحت سلطۀ انگلستان، پس از جنگ 1948 اعراب و اسرائیل، دانشجویان اردنی دانشگاه دمشق كه به حزب گرویده بودند، مجلۀ هفتگی الیقظة را به اهداف حزب بعث متمایل ساختند و نظرات خود را بین كارگران و كشاورزان منتشر كردند (همو، 85). همچنین دانشجویان عراقی دانشگاههای دمشق و بیروت با اهداف بعث آشنا شدند و پس از بازگشت به عراق به نشر اندیشههای حاكم بر حزب پرداختند. به علاوه، سوریاییهایی كه در عراق تحصیل میكردند، نیز در توسعۀ افكار بعث مؤثر بودند (همو، 86). سامی شوكت در 1327ش / 1948م حزب بعث عراق را پایهریزی كرد (بیگدلی، 67)، ولی نخستین كنگره آن به طور رسمی در 1333ش / 1954م تشكیل شد. این كنگره اساسنامۀ حزب را تصویب كرد و رهبری حزب بعث سوریه را پذیرفت (همانجا). شعبههای حزب بعث به تدریج در كویت، قطر، بحرین، عدن، سودان، مراكش و تونس، و گروههای دانشجویی عرب در اروپا و آمریكا تشكیل شد. طرفداران بعث در قاهره هم در فاصله سالهای 1957- 1960م در سازمانهای دانشجویی نفوذ داشتند و در بیندیگر قشرها هم فعالیت میكردند (دندشلی، 189).
نظریۀ ملیتگرای بعث برپایۀ قومیت عربی، نه بهعنوان یك نژاد، بلكه بهعنوان یك واقعیت تاریخی، استوار گردیده است. این نظریه مبتنی بر 3 جزء است: 1. تاریخ عرب از كهنترین ایام تا عصر استعمار و امپریالیسم و استقرار دولت یهود در مركز مشرق عربی؛ 2. زبان عربی كه به گفتۀ ارسوزی «زبان طبیعی انسان» است؛ 3. اسلام، نه به عنوان دین، زیرا بعث به آزادی دینی باور دارد، بلكه بهعنوان یك فرهنگ و یگانه تجربۀ معنوی مشترك اعراب از طریق زبان و وحی. از نظر عفلق كه خود یك مسیحی ارتدكس بود، كلید هویت عربی در فرایند مقدس وحی قرآن به حضرت محمد(ص) پیامبر عربی نهفته است. بعث از آغاز، شیوۀ سوسیالیسم معتدلی در مقابل كمونیسم اتخاذ كرد. شیوهای كه از ارائۀ تعاریف مشخص اجتماعی ـ اقتصادی پرهیز میكرد. اصلاحات ارضی، ملی كردن صنایع، برنامهریزی اقتصادی، ایجاد اقتصاد مختلط دولتی ـ خصوصی و اجرای خدمات اجتماعی («دائرةالمعارف...»، I / 203-204؛ پرتز، 410؛ شیمونی، 114 ) از اهداف اساسی آنهاست؛ اما بعثیهای بنیادگرا موسوم به بعث جدید كه در 1345ش / 1966م جناح میانهرو را در سوریه بركنار كردند، تغییرات اساسی اجتماعی را بر سوسیالیسم اصلاحطلب ترجیح میدهند («دائرة المعارف»، I / 204؛ پرتز، همانجا، نیز.(421 بنیادگراها پس از نفی سرمایهداری، برآنند كه انقلاب سوسیالیستی فقط با كوشش مشترك كارگران و دهقانان و روشنفكران انقلابی و خرده سرمایهداران از طریق ایجاد مزارع دسته جمعی و كنترل وسایل تولید به وسیلۀ كارگران تحقق مییابد (هیرو، .(134بعث جدید به برنامۀ وسیع ملی كردن صنایع و زمین معتقد است و در سیاست جهانی مصالح منطقهای را بر پان عربیسم ترجیح میدهد (یورك،.(103بعث تقسیمات جغرافیای سیاسی مشرق عربی را تقسیمی سطحی میداند كه با بیداری ملی و وحدت از میان خواهد رفت. از نظر عفلق پیشرفت و وحدت تفكیك ناپذیرند (پرتز،.(410بعد از 1334ش / 1955م كه جمال عبدالناصر منادی نظریۀ آزادی عرب شد، بعثیها اتحاد با مصر را قدم اول وحدت سراسری اعراب خواندند (همانجا، نیز.(415
بعث از آغاز سازمانی زیرزمینی، و معتقد به تمركزگرایی دموكراتیك بود كه هشتمین كنگرۀ ملی در 1344ش / 1965م آن را رسمیت بخشید. سازمان حزب متشكل از دو مجموعه است: 1. سازمان ملی، شامل اعضای حزب سرزمین بزرگ عربی، 2. سازمان منطقهای، شامل اعضای حزب در یك كشور. كنگرۀ حزب رهبری را انتخاب میكند و رهبری خط مشی حزب را تعیین مینماید («دائرة المعارف»، همانجا؛ «احزاب...»، .(289-288حزب تا قبل از كنگره تأسیسی (1326ش / 1947م) نظام داخلی معینی نداشت. كمیته رهبری حزب در 1333ش / 1954م، یعنی 7 سال پس از تأسیس آن، شامل 3 عضو از سوریه، دو عضو از اردن، یك عضو از عراق و یك عضو از لبنان بود (عیسمی، 74- 75). كنگره ملی سوم در 1338ش / 1959م تشكیل شد (رزاز، 82) و انحلال حزب بعث سوریه را به سبب ادغام این كشور در جمهوری متحده عربی تصویب كرد. كنگرۀ فوقالعاده چهارم در تابستان 1339ش / 1960م برای ایجاد فشار در جهت اصلاح امور جمهوری متحده عربی فقط به بحثهای كلی درباره دموكراسی و آزادی پرداخت. پس از آن رهبری ملی حزب طی جلسهای مسأله تجدید سازمان حزب را در سوریه بررسی كرد (فكیكی، 101). كنگره ملی پنجم در 1962م مسألۀ جدایی سوریه از اتحاد با مصر و بازسازی سازمان حزب در سوریه را مورد گفت و گو قرار داد (همو، 193).
در 1963م در سوریه 3 جناح اصلی در حزب وجود داشت: 1. جناح ضدماركسیسم به رهبری عفلق؛ 2. جناح ماركسیست به رهبری حمود شوفی؛ 3. جناح رادیكال با تمایلات نظامی به رهبری ژنرال صلاح جدید. در عراق نیز یك جناح راست ضدماركسیسم و یك جناح ملیت گرای چپ فعالیت میكرد. رهبری حزب در آغاز در اختیار جناح نخست بود (هیرو، .(133 بعث عراق در 19 بهمن 1341ش / 8 فوریۀ 1963م با كودتا حكومت را به دست گرفت (لنچوفسكی، .(299 بعث سوریه نیز یك ماه بعد در مارس 1963 حكومت را واژگون كرد و دولت را نه از طریق آراء مردم، آنگونه كه عفلق و بیطار پیشبینی كرده بودند، بلكه از راه كودتا در اختیار گرفت (هاپوود، .(89 وقتی عفلق در كنگرۀ ملی پنجم طرفداران و عاملان جدایی از اتحاد سوریه و مصر را موردحمله قرار داد، آشكار بود كه اختلافات دیگری هم در درون رهبری بعث وجود دارد (فكیكی، 194). در نخستین كنگره منطقهای بعث سوریه پس از تسلط بر حكومت در 1342ش / 1963م آشكار شد كه افسران ارتش تقریباً بر مخالفت با جناح عفلق متفقند. در این كنگره، جناح عفلق شكست خورد و جناح صلاح جدید پیروز شد (سیل،.(88 كشتار كمونیستها در عراق به وسیله حزب بعث، مخالفت دو جناح بعث سوریه را تشدید كرد (هیرو،.(133-134در كنگرۀ ملی ششم در 1963م، عفلق توانست مقام دبیركلی را حفظ كند، اما بیطار عزل شد و نظامیان به كمیته رهبری حزب وارد شدند (سیل، همانجا). رهبران نظامی بعث سوریه غالباً از علویان بودند و اعتقاد استواری به ملیتگرایی نداشتند، اما وجود گرایشهای نظری ـ سیاسی مختلف میان آنها، و انحلال جمهوری متحدۀ عربی اختلاف آنها را تشدید كرد ( یورك، .(102 در نتیجه، جناح رادیكال، معروف به بعث جدید در بهمن 1344 / فوریۀ 1966 گروه محافظهكار را بركنار، و رهبران مؤسس حزب را به خروج از سوریه وادار كرد. بیشتر این رهبران به عراق رفتند (همو،.(103
در عراق، حزب بعث پس از تسلط بر حكومت، كمونیستها را به تلافی كشتار بعثیها در حكومت قاسم سركوب كرد. این امر موجب اختلاف میان ارتش و حزب شد و عفلق برای ایجاد صلح به عراق رفت، ولی این كار مداخله در امور داخلی عراق تلقی شد و موجب نارضایی عمومی گردید و اختلافات را شدت بخشید. سرانجام، در آبان 1342 / نوامبر 1963 طرفداران ناصر با یك حركت نظامی، عفلق و یارانش را بركنار كردند (سیل، 90)؛ اما جناح بعثی طرفدار رهبران معزول شده حزب در 1347ش / 1968م دوباره قدرت را در دست گرفت (شیمونی، .(116به این ترتیب، بعثیها آشكارا به دو دسته تقسیم شدند كه به رغم یگانگی نظری و پایبندی به وحدت عربی و آزادی فلسطین، نمیتوانستند بر حس رقابت و بدبینی نسبت به هم غالب شوند (یورك، همانجا). رهبران نظامی سوریه به نوبۀ خود به دو گروه تقسیم میشدند: گروهی به رهبری حافظ اسد كه با افراط گرایی گروه دیگر به رهبری صلاح جدید كه سوریه را به انزوا كشانده بود، مخالفت میكرد (شیمونی، همانجا). شكست اعراب از صهیونیستها در 1346ش / 1967م موجب تشدید اختلاف میان این دو گروه نظامی شد (هاپوود،91-92) و سرانجام، در 1970م جناح حافظ اسد كنترل كامل حكومت را به دست گرفت. اسد از 1971م علاوه بر ریاست جمهوری، دبیركلی و رهبری ملی و منطقهای شاخۀ بعث سوریه را هم برعهده داشت (شیمونی، همانجا). در عراق، حسن البكر، رهبر كودتای 1968م كه در آغاز میانهروی میكرد، اندكی پس از كودتا یاران میانهرو را كنار زد و دولتی از بنیادگرایان تشكیل داد. تا 1358ش / 1979م كه صدام حسین معاون حسن البكر دبیركل بعث عراق، و سپس رئیس جمهور شد (پرتز،455,453)، مقام دبیركلی رهبری ملی بعث شاخۀ عراق را میشل عفلق در دست داشت («دائرة المعارف»، .(I / 204اختلاف بعث عراق و سوریه غالباً ناشی از اوضاع جغرافیایی ـ سیاسی هلال خصیب و رهبری آن بود (شیمونی، همانجا). بعث سوریه معتقد بود كه وحدت سیاسی جامعه عرب باید از منطقۀ سوریۀ بزرگ آغاز گردد؛ و بعث عراق میكوشید تا ابتكار عمل را در ایجاد اتحاد عربی در دست گیرد و نقش اصلی را در این روند ایفا كند («دائرة المعارف»، همانجا). با آنکـه از 1354ش / 1975م اختلاف دو حزب بعث عراق و سوریه شدت گرفته بود، در 1357- 1358ش / 1978-1979م طرح صلح سادات با اسرائیل آنها را به هم نزدیك كرد، مرز بین دو كشور باز شد و مذاكراتی برای وحدت دو شاخۀ حزب منعقد گردید، اما كار به نتیجه نرسید؛ به ویژه در 1359ش / 1980م به سبب جانبداری سوریه از جمهوری اسلامی ایران روابط دو كشور قطع شد و در 1982م دولت سوریه خط لولۀ نفت عراق از این كشور را مسدود كرد (بارم،130,126؛ شیمونی،.(229این وضعیت ــ در حالی كه خط لولۀ نفت این كشور در خلیج فارس هم بسته بود ــ فشار زیادی بر دولت بعثی عراق وارد كرد، تا جایی كه ناچار شد به یاران قدیم خود، یعنی عربستان و اردن روی آورد (بارم، همانجا). حملۀ اسرائیل به مركز اتمی عراق موجب جلبنظر مثبت اردن و مصر و عربستان نسبت به این كشور شد. از سوی دیگر سردی روابط عراق و شوروی به دلیل مبهم بودن سیاست شوروی در جنگ عراق و ایران، موجب بهبود روابط عراق و آمریكا گردید (پرتز،.(456بعث سوریه هم پس از پایان جنگ عراق و ایران به دوستی با عربستان و مصر متمایل شد و سرانجام، در 1368ش / 1989م به طرح صلح آمریكا پیوست (دیاب، 87 -89).
احزاب بعث عراق و سوریه، در بخش اقتصادی، طرفدار ایجاد نوعی سوسیالیسم بودند و از اینرو، به اصلاحاتی مانند تقسیم قسمتی از زمینهای مالكان بزرگ میان زارعان فاقد زمین، و تعیین سقفی برای مالكیت اراضی كشاورزی و ملی كردن صنایع دست زدند (هیرو،134؛ لنچوفسكی، .(308 حزب بعث سوریه با اینهمه، برای بازگرداندن سرمایههایی كه از كشور خارج شده بود، تدابیری اندیشید و به علاوه، از لحاظ توسعۀ كشاورزی به موفقیتهای چشمگیری دست یافت (همو، 356-354؛ منسفیلد،.(415 در بُعد سیاسی، حزب بعث عراق به حل مسأله كردها علاقه نشان داد و در 1349ش / 1970م عراق را كشوری عربی ـ كردی خواند و خودمختاری كردستان را پذیرفت (لنچوفسكی، 309؛ شیمونی، .(116 در سوریه نیز اسد به گسترش روابط با سایر كشورها پرداخت و به همكاری وسیعی به ویژه با جهان عرب مبادرت كرد (لنچوفسكی،.(358-359سیاست خارجی: مسألۀ مبارزه با استعمار و به ویژه مسألۀ فلسطین خطوط كلی سیاست احزاب بعث را تعیین میكرد (رزاز، 77)؛ به همین دلیل، دول قدرتمند اروپا و شوروی را استعمارگر و عامل تقسیم فلسطین میشمرد (نک : ابراش، 108، 113؛ رزاز، 83). با اینهمه، بعث عراق كه تا 1359ش / 1980م، چپگرایی میكرد، به انعقاد پیمانهای نظامی و اقتصادی با شوروی مبادرت كرد و حتی به پیمان اقتصادی بلوك شرق پیوست (شیمونی، 229)؛ اما بعداً به غرب متمایل شد و در 1363ش / 1984م با آمریكا نیز رابطه برقرار كرد. دولت بعث سوریه با شوروی ارتباط نزدیك داشت و از پشتیبانی این دولت در جنگ با اسرائیل برخوردار بود (لاكور، 90-88؛ لنچوفسكی، .( 350-351 روابط بعث سوریه با آمریكا نیز پس از حمله عراق به كویت، نزدیكتر شد و دولت بعث سوریه در نیروهای بینالمللی برضد عراق مشاركت جست (كیلانی، 18). از آنجا كه یكی از اهداف حزب بعث توسعه ارتباط میان كشورهای عربی و بلكه ایجاد وحدتی سراسری در تمام سرزمینهای عربی بود، حزب بعث نزدیكی با عبدالناصر را پی گرفت و در بهمن 1336 / فوریۀ 1958 مصر و سوریۀ بعثی متحد شدند و اندكی بعد عراق هم خواستار پیوستن به جمهوری متحده عربی شد (جرجس،125,90؛پرتز،415)، ولی وقایع بعدی این اتفاق را به هم ریخت و تلاشهای سوریه، عراق و مصر برای تجدید اتحاد به جایی نرسید (جرجس،169-163)؛ بهویژه كه عراق از 1354ش / 1975م میكوشید رهبری جهان عرب را در دست گیرد (منسفیلد، 431)؛ بعضی از ناظران معتقدند كه حمله عراق به ایران یكی از روشهای تحقق این هدف بود (پرتز، 455 )كه البته با شكست روبهرو شد. پس از جنگ ایران و عراق حزب بعث سوریه كه با بعث عراق اختلافهای بنیادین داشت، به دلیل تمایل به همكاری با كشورهای عربی، كوشید به رفع اختلاف با عراق بپردازد، ولی حمله عراق به كویت، موجب رویگردانی سوریه از این دولت گردید (دیاب، 87 - 88؛ پرادس، 59).
حزب بعث در 1326ش / 1947م با پیشنهاد تقسیم فلسطین مخالفت كرد و در 1948م در كنار نیروی عربی به جنگ با صهیونیستها برخاست (حورانی، 50 -51؛ عیسمی، 29، 45). با آنکـه گفتهاند حزب بعث نقش مستقل و متمایزی برای ملت فلسطین در مبارزه با صهیونیسم قائل نبود ( منظمة...، 47)، ولی در 1340ش / 1961م ضرورت سازماندهی ملت فلسطین را مطرح كرد و خواهان تشكیل كشور فلسطین، در كنگرۀ 1343ش / 1964م قدس شد (همان، 48؛ علوش، 911). این حزب از این پس به همكاری با سازمان آزادیبخش فلسطین و دیگر سازمانهای مبارز پرداخت و در جنگ 1352ش / 1973م شركت جست (پرتز،459؛ شیمونی، همانجا؛ جوریدینی، 58)؛ ولی بعث عراق در دهه 70 و 80 دو سیاست متضاد نسبت به سازمان آزادیبخش در پیش گرفت. تیرگی روابط احزاب بعث عراق و سوریه، عراق را به بهبود روابط با فلسطینیان برانگیخت، در حالی كه پیش از آن با سازمان آزادیبخش روابطی نداشت (حوت، 990). در ایامی كه لبنان دستخوش تهاجم اسرائیل شد، مداخله بعث سوریه و سازمان آزادیبخش فلسطین در این كشور، هر دو گروه را رودرروی یكدیگر قرار داد (مئوز، 197-198) و همكاری نکـردن سوریه با سازمان باعث شكست آن و ترك لبنان گردید (رابینوویچ، 215؛ یورك، 133) و روابط این دو روی به وخامت نهاد، ولی پس از موافقتنامۀ اسلو، سوریه برای بهبود روابط گامهایی برداشت (حوت، 986؛ نوفل، 166-169).
حزب بعث از 1325ش / 1946م نشریۀ البعث را در سوریه، و از 1332ش / 1953م نشریۀ العربی الجدید را در عراق منتشر كرد. نشریۀ اخیر از شمارۀ سوم نام الاشتراكی گرفت (جبور، 452؛ عیسمی، 88). مؤسسۀ «دارالطلیعه» توسط اعضای حزب بعث در بیروت انتشار مدارك و نوشتههای بعث را در جزوههایی به نام نضال البعث از 1342ش / 1963م آغاز كرد. نشریات دیگری به وسیلۀ شعبهها و جناحهای مختلف حزب منتشر شده است، از جملۀ آنهاست: نشریۀ الرایه، كه رهبری بعث سوریه انتشار آن را از 1345ش / 1966م آغاز كرد و پس از تغییر حكومت در 1349ش / 1970م، برضد حكومت جدید ادامه یافت؛ نشریۀ الاحرار، كه انتشار آن از 1963م در بیروت آغاز شد و از 1966م منعكس كنندۀ نظر نخستین رهبران بعث برضد دولت سوریه شد (جبور، 452-453)؛ نشریۀ البعث، كه از 1948م در قدس منتشر شد (یاسین، 450).
ابراش، ابراهیم، البعد القومی للقضیة الفلسطینیة، بیروت، 1987م؛ بیگدلی، علی، تاریخ سیاسی و اقتصادی عراق، تهران، 1368ش / 1989م؛ پرادس، آلفرد، «العلاقات الامیركیـة – السوریة»، ترجمه غسان رملاوی، شؤون الاوسط، 1992م، شم 14؛ جبور، جرج، الفكر السیاسی المعاصر فی سوریه، لندن، ریاض الریس للكتب و النشر؛ حوت، شفیق و بیان نویهض حوت، «الانتفاضة و تطور القضیة الفلسطینیة»، موسوعه خاص، ج 6؛ حورانی، فیصل، العمل العربی المشترك و اسرائیل، قبرس، 1989م؛ دندشلی، مصطفی، حزب البعث العربی الاشتراكی 1940-1963، ترجمۀ یوسف جباعی و مصطفی دندشلی؛ دیاب، محمد زهیر، «الموقف السوری من التسویـة السلمیـة للنزاع العربی - الاسرائیلی»، الدراسات الفلسطینیة، 1992م، شم 9؛ رابینوویچ، ا.، جنگ برای لبنان (1970- 1985)، ترجمۀ جواد صفایی و غلامعلی رجبییزدی، تهران، 1368ش؛ رزاز، مونس، «تطور نظرة البعث الی الاستعمار و الرجعیة عبر القضیه الفلسطینیة...»، شؤون فلسطینیه، 1980م، شمـ 101؛ علوش، ناجی، «فكر حركه المقاومه الفلسطینیه»، موسوعۀ خاص، ج 3؛ عیسمی، شبلی، حزب البعث العربی الاشتراكی، مرحله الاربعینات التأسیسیـة، بیروت، 1980م؛ فكیكی، هانی، اوكار الهزیمة، لندن، 1993م؛ كیلانی، عمر، «العلاقات السوریة – الامیركیة»، شؤون الاوسط، بیروت، 1994م، شم 29؛ منظمة التحریر الفلسطینیة، جذورها، تأسیسها، مساراتها، نیكوزیا، 1987م؛ نوفل، ممدوح، قصة اتفاق اوسلو، عمان، 1416ق / 1995م؛ یاسین، عبدالقادر، «الصحافة العربیة فی فلسطین»، موسوعۀ خاص، ج 4؛ نیز:
Baram, A., «Ideology and Power Politics in Syrian-Iraqi Relations, 1968-1984» , Syria under Assad, eds. M. Ma'oz and A. Yaniv, London / Sydney, 1986; Gerges, F. A., The Superpowers and the Middle East, San Francisco, 1994; Hiro, D., Inside the Middle East, London, 1982; Hopwood, D., Syria 1945-1986, Politics and Society, London etc., 1988; Jureidini, P.A., and R.D. McLaurin, Beyond Camp David, Syracuse, 1981; Laqueur, W., The Struggle for the Middle East, Washington, 1969; Lenczowski, G., The Middle East in World Affairs, London, 1982; Mansfield, P., The Arabs, London, 1983; Ma'oz, M. and A. Yaniv, «On a Short Leash: Syria and the PLO» , Syria under Assad, London / Sydney, 1986; The Oxford Encyclopedia of the Modern Islamic World, New York, 1995; Peretz, D., The Middle East Today, New York / London, 1983; Political Parties of the World, ed. A.J. Day, London, 1988; Salibi, K., The Modern History of Jordan, London / New York, 1993; Seale, P., Asad of Syria, London, 1988; Shimoni, Y., Political Dictionary of the Arab World, New York / London, 1987; York, V., Domestic Politics and Regional Security: Jordan, Syria and Israel, Sydney etc., 1982.
پرویز امین
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید