بردیجی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
سه شنبه 20 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/228553/بردیجی
پنج شنبه 11 اردیبهشت 1404
چاپ شده
11
بَرْدیجی، ابوبکر احمد بن هارون بن روح بَرذَعی (د 301ق/914م)، محدثی ایرانی ساکن بغداد. وی منسوب به بردیج، یکی از شهرهای جمهوری آذربایجان است؛ برذعه هم که اکنون بدان منتسب است، در 14 فرسخی بردیج قرار دارد (نک: سمعانی، 1/314؛ یاقوت، 1/556). ذهبی تنها کسی است که به بیان تاریخ تولدِ تقریبی بردیجی پرداخته، و حدود سال 230ق/845م را زمان ولادت او دانسته است (نک: سیر...، 14/122). بردیجی بیش از استقرار یافتن در بغداد (نک: خطیب، 5/194)، برای طلب دانش مسافرتهای بسیار کرد. اطلاعات برگرفته از منابع شرح حال او، از سفرهای شرقی و غربی وی حکایت میکند. ابونعیم که به بیان حضور یافتن بردیجی در اصفهان پرداخته است، میگوید: وی حامل روایات عراقی و مصری بود (نک: 1/113)؛ بر پایۀ این سخن میتوان گفت: هنگامی که بردیجی به اصفهان رسیده، دورۀ آموزش در سرزمینهای غربی را پشت سرگذارده بوده است. در کوفه از ابو سعید عبدالله بن سعید اشج (د 257/871م) و ابوالقاسم هارون بن اسحاق (د 258ق)، در بغداد از علی بن حسین بن اِشکاب (261ق/875م) و محمد بن عبدالملک دقیقی (د 266ق)، در مصر از ابوعبدالله بحرین نصر خولانی (د 267ق)، در بیروت از عباس بن ولید بیروتی (د 271ق/884م)، و در حَرّان از سلیمان بن سیف حرانی (د 272ق/885م) بهره برد (ذهبی، همانجا؛ ابن عساکر، 6/64-65؛ ابنعدیم، 3/1195). او همچنین در دمشق، حِمص و مِصّیصه به ترتیب از ابوزرعۀ رازی، محمد بن عوف و یوسف بن سعید مسلم سود جست (همانجاها).در بیان سفرهای شرقی بردیجی، ابونعیم و ابو الشیخ اصفهانی هر دو به دوبار حضور او در اصفهان اشاره کرده، و گفتهاند که وی در آنجا از کسانی چون بکّار بن قتیبه قاضی مصری (د 270ق)، عبدالله بن شَبیب، سعید بن یحییٰ طویل و موسی بن عبدالرحمان مسروقی کوفی بهره برده است (ابو نعیم، همانجا؛ ابو الشیخ، 2/164، 4/84). همچنین او سفری به نیشابور کرده که در آنجا از محمد بن یحییٰ ذهلی (د 258ق) دانش آموخته است (نک: سمعانی، 1/315؛ ابنعساکر، 6/66). ابنعساکر میگوید: بزرگان نیشابور در این زمان از بردیجی بسیار دانش آموختهاند (همانجا). از دیگر مشایخ او اسحاق بن یسار نَصیبی، یحیی بن عبدالله کرابیسی، محمد بن اسحاق صاغانی، و یزیدبن جَهْوَر را میتوان نام برد (طبرانی، 1/57؛ سهمی، 267؛ خطیب، 5/195؛ ذهبی، تذکرة...، 2/746-747).با توجه به نام استادان بردیجی و زمان وفات آنان میتوان دریافت که دورۀ اصلی آموزش وی ربع سوم از سدۀ 3ق بوده که دقیقاً یکی از مهمترین زمانها در تاریخ تدوین علم حدیث است.بردیجی پس از گذراندن دورۀ آموزش، در حدیث و فقه مهارت یافت و نویسندگان بعدی، از او با صفاتی چون حافظ، ثقه، صدوق و فاضل یاده کرده، او را از ارکان حدیث شمردهاند (نک: خطیب، ابونعیم، سمعانی، همانجاها). وی که حامل روایات عراقی و مصری، و البته خراسانی و اصفهانی بود (نک: ابو نعیم، همانجا)، شاگردان و راویان بسیاری را تربیت کرد که از آن میان میتوان به کسانی چون ابوالقاسم طبرانی، ابن عدی، ابو الشیخ اصفهانی، ابوعلی مستملی، ابو علی ابن صواف، عبدالله بن محمد معدّل، جعفربن احمد بن سنان واسطی و نیز ابوبکر اسماعیلی اشاره کرد (نک: طبرانی، ابو الشیخ، سهمی، ابو نعیم، خطیب، سمعانی، همانجاها؛ ابن عدیم، 3/1197). همچنین گفته شده است که حاکم نیشابوری در 303ق/915م در مکه از بردیجی استماع حدیث کرده بوده است (نک: ابن عساکر، 6/66) که صحیح نمینماید (نک: ذهبی، تاریخ...، 55).مهمترین سبب اشتهار بردیجی، توانایی وی در علم رجال، و علم السماء بوده که با تألیف کتاب طبقات الاسماء المفردة دربارۀ اسامی غریب و نادر در میان صحابه، تابعان و طبقات پس از آنان، آن را تثبیت کرده است. این اثر به 5بخش تقسیم شده است که با نام صحابه و تابعان آغاز میگردد و با دیگر طبقات ادامه مییابد. او دربارۀ هر یک از 425نفری که از آنان یاد کرده، به فراخورِ آگاهی، به این موضوعات دربارۀ آنها پرداخته است: انتساب به شهر، یا نام شهر محل زندگی (ص 108)، یا محل وفات مترجَم (ص 116، 120)؛ وجود نام وی در سلسلۀ روایی یا حدیثی خاص (مثلاً ص 44، 45) یا نام راوی وی (نک: ص 36، 37، جم)؛ یاد کردِ آثار (ص 99، 111)؛ به دست دادن برخی اطلاعات جانبی چنانکه دربارۀ عُفَیر بن مَعْدان (مؤذن مسجد حمص)، مستنیر بن اخضر (عموی راوی خود) و رزیق بن حکیم (عامل عمر در ایله) چنین کرده است (نک: 88، 102، 103)؛ در اندک مواردی اشاره به مذهب شخص (ص 64، 106)؛ در اختیار گذاشتن اطلاعات رجالی چنانکه اَصرم بن حَوشب و خصیب بن جَحْدَر را «ضعیف» یاد کرده (ص 116، 117)؛ و هرگاه کسی را شناسایی نکرده، او را با عنوان «مجهول» آورده است (ص 97، جمـ).نویسندگان و دانشمندان علم حدیث که غالباً به مهارت بردیجی در زمینۀ اسماء اشاره کردهاند، او را از موثقترین کسان در اینزمینه دانسته (مثلاً نک: سبکی، 10/426)، کتاب او را بسیار ستودهاند. عراقی میگوید: این اثر نخستین کتاب در اینباره، و دارای جایگاهی ارزشمند است؛ و اگر چه کسانی چون بخاری در تاریخ کبیر و ابنابیحاتم در الجرح و التعدیل، ابوابی را به این موضوع اختصاص دادهاند، ولی اثر بردیجی، نمونهای بسیار کامل از این دست است (3/112-113؛ نیز نک: ابن صلاح، 562). همچنین سبکی که از این اثر بهرهها برده، گفته است که برای حل اختلافات در اسامی رجال، رجوع به کتاب بردیجی اولیٰ است (10/425، 426). کسانی چون سهمی و ابن ابی حاتم نیز از این اثر بسیار سود بردهاند نک: سهمی، 251). این اثر از طریق روایت ابو عبدالله عبدالملک بن بدر بن هیثم از مؤلف آن که در اهواز قرائت شده بوده (نک: بردیجی، 34)، اینک درست است. گفتنی است که کسانی چون ابو عبدالله ابن بکیر استدراکاتی بر این کتاب تهیه کردهاند (نک: عراقی، 3/113؛ ابن صلاح، همانجا).افزون بر این، بردیجی با توانایی در موضوعات گوناگون علم حدیث همچون مهارت در شرح اصطلاحات (مثلاً نک : صنعانی، 1/338، 2/4-5)، در دیگر زمینهها نیز تألیفاتی داشته است. نسخهای در کتابخانۀ ظاهریۀ دمشق به روایت ابوعلی ابن صواف، و با نام جزء فی من رویٰ عن النبی(ص) من الصحابة فی الکبائر از آثار بردیجی وجود دارد که در آن به 11 صحابی پرداخته شده است (نک: ظاهریه، حدیث، 232، مجامیع، 415). همچنین ابو الشیخ اصفهانی به فوائد ابی بکر البردیجی که در بغداد دیده بود، اشاره کرده است (2/164)؛ و ابن خیر اشبیلی به روایتش از کتابی با عنوان قابل توجهِ معرفة المتصل من الحدیث و المرسل و المقطوع و بیان الطریق الصحیحه اشاره دارد (ص 207)؛ این مطلب ضمن آنکه نمایانگر جایگاه آثار بردیجی در غرب بلاد اسلامی است، نشان از احاطۀ مؤلف بر مصطلح الحدیث نیز دارد.
ابن خیر، محمد، فهرسة، به کوشش ف. کودرا و تاراگو، بغداد، 1963م؛ ابنصلاح، عثمان، مقدمة، به کوشش عایشه عبدالرحمان بنت شاطی، قاهره، 1409ق/ 1989م؛ ابن عدیم، عمر، بغیةالطلب، به کوشش سهیل زکار، بیروت، 1988م؛ ابنعساکر، علی، تاریخ مدینة دمشق، به کوشش علی شیری، بیروت، دارالفکر؛ ابوالشیخ اصفهانی، عبدالله، طبقات المحدثین باصبهان، به کوشش عبدالغفور بلوشی، بیروت، 1408ق/1988م؛ ابو نعیم اصفهانی، احمد، ذکر اخبار اصبهان، به کوشش ددرینگ، لیدن، 1931م؛ بردیجی، احمد، طبقات الاسماء المفردة، به کوشش سکینه شهابی، دمشق، 1987م؛ خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، قاهره، 1439ق؛ ذهبی، محمد، تاریخ الاسلام، حوادث سالهای 301-310ق، به کوشش عمر عبدالاسلام تدمری، بیروت، دارالکتاب العربی؛ همو، تذکرة الحفاظ، حیدرآباد دکن، 1388ق/1968م؛ همو، سیر اعلامالنبلاء، به کوشش شعیب ارنؤط و دیگران، بیروت، 1402ق/1982م؛ سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبریٰ، به کوشش عبدالفتاح محمد حلو و محمود محمد طناحی، قاهره، 1383ق/1964م؛ سمعانی، عبدالکریم، الانساب، به کوشش عبدالله عمر بارودی، بیروت، 1408ق/1988م؛ سهمی، حمزه، تاریخ جرجان، به کوشش محمد عبدالمعید، حیدرآباد دکن، 1387ق/1967م؛ صنعانی، محمد، توضیح الافکار، به کوشش محمد محیی الدین عبدالحمید، بیروت، 1366ق؛ طبرانی، سلیمان، المعجم الصغیر، به کوشش عبدالرحمان محمد عثمان، قاهره، 1388ق/1968م؛ ظاهریه، خطی؛ عراقی، عبدالرحیم، التبصرة و التذکرة، به کوشش محمد بن حسین عراقی، بیروت، دارالکتب العلمیه؛ یاقوت، بلدان.
فرامرز حاجمنوچهری
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید