صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / ادبیات عرب / بدرالدین دمامینی /

فهرست مطالب

بدرالدین دمامینی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 20 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

بَدرُالدّینِ دَمامینی، محمد بن ابی بکر بن عمر (763- شعبان 827ق/ 1362- ژوئیۀ 1424م)، معروف به ابن‌دمامینی، ادیب و شاعر مالکی مذهب مصری. او در اسکندریه زاده شد و در همانجا دانش‌آموزی را آغاز کرد. نحو و فنون خط و نگارش و شعر را به خوب فرا گرفت و نیز از فقه و دیگر علوم بهره برد (ﻧﻜ : ابن‌حجر، انباء...، 8/ 92؛ سخاوی، الضوء...، 7/ 185؛ سیوطی، 1/ 66؛ باباتنبکتی، 489).
دمامینی در زادگاه خود از درسهای بهاءالدین ابن دمامینی، عبدالوهاب فروی و ابن عرفه، در قاهره از ابن ملقّن و مجدالدین اسماعیل حنفی، و در مکه از قاضی ابوالفضل نویری و جز آنان علم آموخت (سخاوی، همانجا؛ باباتنبکتی،490)؛ همچنین از مجلس درس ابن بلقینی و جمال‌الدین اُمیوطی دانش اندوخت (همانجا). او از کمال‌الدین دمیری نیز به‌عنوان شیخ خود یاد کرده است (ﻧﻜ : حاجی خلیفه، 1/ 696؛ عبدالحی، 3/ 127).
دمامینی نخست در مدارس اسکندریه به تدریس پرداخت و نیابت حکم قاضی ناصرالدین ابن تنسی (د 801ق/ 1399م) را که با وی پیوند خویشاوندی داشت. برعهده گرفت (ابن‌حجر، همانجا، نیز ذیل...،304، رفع...،1/ 107؛ سخاوی، همانجا)؛ سپس تچون ابن تنسی در 794ق/ 1392م به قاهره رفت و قضای مالیان را عهده‌دار گردید، وی را با خودبرد و به نیابت خویش برگماشت. دمامینی در این دوره، در الازرهر نیز به تدریس نحو پرداخت و شهرتی فراهم آورد (ابن حجر، انباء، نیز سخاوی، سیوطی، همانجاها؛ باباتنبکتی،489).
دمامینی چندی بعد به اسکندریه بازگشت و به تدریس مشغول شد. او علاوه بر نیابت حکم، از راه تجارت روزگار می‌گذرانید (ابن حجر، سیوطی، باباتنبکتی، همانجاها)، اما دوباره قصد قاهره کرد (سیوطی، باباتنبکتی، همانجاها؛ عبدالحی،3/ 126). سپس در 800ق به دمشق رفت و از آنجا آهنگ گزاردن حج کرد (سخاوی، سیوطی، همانجاها؛ غزولی،1/ 115). آنگاه در 801ق/ 1399م به اسکندریه بازگشت (همو،1/ 23، 2/ 14).
دمامینی این بار روی از فضا برتافت و خطابت مسجد جامع را برگزید و کارگاه حریربافی بزرگی نیز رپا کرد و به کسب پرداخت؛ اما پس از چندی به علت آتش‌سوزی، مبالغ بسباری مدیون شد و به ناحیۀ صعید گریخت. طلبکاران وی را تعقیب کردند و به خواری به قاهره بردند. او به پشتیبانی ابن حجۀ حمری و ناصرالدین بارزی از گرفتاری رَست و سمت قضایمالکیان را نیز برعهده گرفت (سخاوی، سیوطی، باباتنبکتی، همانجاها).
با اینهمه، بر شیوۀ سلوک دمامینی ایرادهایی وارد آمد که به عزلش انجامید. نسبت به نوع رفتار او‌ که در گزارشهای موجود به ابهام سخن رفته است (ﻧﻜ : سخاوی، همان، 7/ 185، 186؛ علی‌خان مدنی، سلوة...، 182)‌ چیزی به روشنی نمی‌توان دریافت؛ اما تمایل شخصی وی به پرداختن به مباحث ادبی و عدم اعتنای لازم به علم فقه را نیز نباید از نظر دور داشت. بر این مقصود، هجویۀ بدرالدین بشتکی را می‌توان گواه گرفت (ﻧﻜ : سخاوی، همان،6/ 278).
بدرالدین دمامینی، در این زمان، به بارگاه مؤید، شیخ بن عبدالله محمودی (ﺣﻜ 815-824ق/ 1412-1421م) راه یافت (ابن‌حجر، ذیل، همانجا). او در819ق/ 1416م حچ گزارد و سال بعد به یمن رفت. یک چند نیز در مسجد جامع شهر زبید تدریس نمود. اما درس وی رونقی نیافت (همو، انباء، همانجا؛ سخاوی، همان، 7/ 185). آنگاه از طریق دریا راه هند در پیش گرفت و در همان سال قدم به گجرات نهاد. در آنجا شاگردان بسیار بر او گرد آمدند و ثروتی هنگفت و مقامی بلند یافت (ابن‌حجر، سخاوی، همانجاها؛ عبدالحی،3/ 126-127).
وی با بزرگانی چون مقریزی، ابن‌خلدون و ابن‌حجر عسقلانی مراودت و مصاحبت داشته است (سخاوی، همان، 7/ 186، 187؛ غزولی، 2/ 14، 45؛ ابن حجر، رفع، همانجا)؛ از آن جمله اینان را نیز می‌توان نام برد: قاضی محب‌الدین ابن شحنه (د 815ق/ 412م) که تقریظی از وی برکتاب نزول الغیث، و نیز پاسخی که بر سؤال دمامینی از دو موضع کشاف زمخشری نگاشته، به‌دست‌آمده است (ﻧﻜ : سخاوی، الذیل...، 418-424)؛ امین‌الدین محمد بن محمد انصاری و فضل‌الله بن عبدالرحمان بن مَکانس و قاضی صدرالدین ابن آدمی و عیسی بن حجاج، ملقب به العالیه که پاره‌ای از اخبار و مکانبات آنان با بدرالدین را غزولی در مطالع البدور آورده است (1/ 22، 97، 2/ 78، 83، 84، 122-124)؛ و سرانجام ابن حجۀ حموی که رسالۀ بحریۀ خود را برای دمامینی نگاشته است (ﻧﻜ : علی خان مدنی، همان،124-126).
از شاگردان بدرالدین دمامینی اینان را می‌توان نام برد: قاضی بدرالدین ابوالمحاسن جمال‌الدین محمد شافعی، زین‌الدین عبادة بن علی انصاری، عبدالقادر مکی، قاضی عزالدین ابوالبرکات، علی بن عبدالله غزولی و یحیی بن عبدالرحمان عجیسی، او همچنین به قاضی شرف‌الدین مُناوی و ابن حجر عسقلانی و فرزندانش اجازۀ روایت داده است (سخاوی، همان،18-19، 350، 444، الضوء، 1/ 205، 4/ 17، 284، 5/ 154،ﺟﻤ ، نیز ﻧﻜ : الجواهر...، 1/ 175؛ باباتنبکتی،490).
وی سرانجام در گلبرگه (در ایالت دکن هندوستان) وفات یافت (سخاوی، الضوء، 7/ 185؛ عبدالحی،3/ 130، 131؛ قس: مقریزی، 2(4)/ 702؛ ابن حجر، انباء،8/ 92).
دمامینی استعدادی فراوان و سَری پر سودا داشت . برخی روایات حکایت از آ« دارد که وی با سم به قتل رسیده است (سخاوی، همانجا؛ سیوطی، 1/ 67؛ باباتنبکتی، 489) و ممکن است تعبیر «مرگ ناگهان» در برخی گزارشها را ناظر به همین نکته دانست (مثلاٌ ﻧﻜ : ابن حجر، همانجا).

اشعار

از سروده‌های بدرالدین اشعاری برجای مانده که بیشتر در قالب رباعی است و توحه شاعر به صنایع لفظی بدیعی و میل به تفنن در مضامین، در آنها هویداست. بیشترین سروده‌های وی در تغزل است (ﻧﻜ : غزولی،2/ 293؛ ابن حجر، همانجا، نیز رفع، 1/ 107؛ سخاوی، همان،7/ 186، الجواهر،1/ 83؛ سیوطی، همانجا؛ خفاجی، 2/ 110؛ علی‌خان مدنی، انوار...، 2/ 56، 3/ 89، سلوة، 185؛ عبدالحی، 3/ 130).

آثار

بدرالدین بیشتر آثارِ خود را دربارۀ قواعد و مباحث ادبیات عرب نگاشته است:

الف ـ چاپی

1. تحفة الغریب فی حاشیة مغنی اللبیب، بدرالدین دمامینی چندبار به نحشیه و شرح کتاب مغنی اللبیب ابن هشام پرداخت. وی نخستین حاشیۀ خود را در یمن (سخاوی، الضوء،7/ 185) و به قولی در مصر (شُمُنّی، 2) نگاشت و بعد در هند از آن چشم پوشید و از نوبه تألیفی دیگر پرداخت (باباتنبکتی، همانجا) و آن را در 824ق در شهر تهرواله از ایلالت گجرات به پایان برد (ﻧﻜ : لوث، ﺷﻤ 967). تفی‌الدین اح0مد شمنی حاشیه‌ای نگاشت و آن را المنصف من الکلام علی مغنی ابن هاشم نام کرد و در مقام نقد دمامینی برآمد. کتاب بدرالدین دمامینی در 1305ق/ 1988م در مصر، در حاشیۀ شرح شمنی چاپ شده است.
2. العیون الفاخرة الغامزة علی خبایا الرامزة، شرحی است بر منظومۀ الرامزۀ حزرجی در عروض و قافیه که در817ق در صعید مصر نوشته شده است (بدرالدین دمامینی،101). این کتاب بارها در مصر و ترکیه به چاپ رسیده، از جمله در قاهره (1973م)و به کوشش حسانی حسن عبدالله منتشر شده است.

ب ـ خطی

1. الاستدلال بالاحادیث النبویة علی الاحکام النحویة، از این اثر تنها یک نسخه از سرآغاز کلام آن، در دست است. این نسخه در مجموعه‌ای (ﺷﻤ353 ) در کتابخانۀ آمبروزیانا نگهداری می‌شود (ﻧﻜ : آمبروزیانا،I/ 196).
2. اظهار التعلیبل المغلق لوجوب حذب حذف عامل المفعول المطلق، نسخه‌ای از این رساله که به یک مسألۀ نحوی می‌پردازد، در لیدن محفوظ است (ورهووه، 145).
3. تعلیق الفرائد علی تسهیل الفوائد، شرحی است بر تسهیل الفوائد و تکمیل المقاصد اثر معروف ابن مالک که دمامینی در فاصلۀ سالهای 821 و825ق آن را نوشت و به احمدشاه، فرمانروای گجرات (814-845ق/ 1411-1441م) تقدیم کرد. از این کتاب نسخه‌های متعددی بر ظاهریۀ دمشق و ایندیا آفیس موجود است (ﻧﻜ : ظاهریه، نحو،100، 106؛ GAL,I/ 359; GAL,S,I/ 522).
4. جواهرالجحور فی‌العروض (ﻧﻜ : سخاوی، همان، 7/ 185؛ برای نسخ خطی، ﻧﻜ : GAL,II/ 33).
5. الحلاوة السکریة فی شرح الفواکه البدریة، شرحی است که بدرالدین بر کتاب الفواکه البدریۀ خود نگاشته است. از این کتاب یک نسخه در کتابخانۀ ظاهریه وجود دارد (ﻧﻜ : ظاهریه، نحو، 171-172).
6. شمس‌المغرب فی المرقص المطرب. نسخه‌ای از این کتاب در کتابخانۀ برلین نگهداری می‌شود (آلوارت، ﺷﻤ 8643).
7. عین الحیاة، اختصاری است از کتاب حیاة الحیوان دمیری که به‌زعم بدرالدین دمامینی با وجود محاسنی که داشت، پرطول و تفصیل بود. او در823ق کار تلخیص کتاب را به پایان برد و آن را به احمدشاه هدیه کرد (حاجی خلیفه،1/ 696-697؛ عبدالحی، 3/ 130). البته از دیدگاه برخی، او در این تلخیص، راه افراط پیموده، و به اصل اثر خلل وارد نموده است (علی‌خان مدنی، سلوة، 183). از این کتاب نسخه‌هایی برجای مانده است (ﻧﻜ : GAL, II/ 172; GAL, S, II/ 171).
8. الفتح الربانی فی الردعلی البنبانی، این اثر پاسخی است به بنبانی که بر تعلیقات بدرالدین بر صحیح بخاری (ﻧﻜ : مصابیح در همین مقاله) اعتراضاتی نموده بود. نسخه‌ای از این نوشته در کتابخانۀ دانشگاه لیدن (ﺷﻤ 1752) موجود است (ﻧﻜ : ورهووه، 80).
9. القوافی، سخه‌هایی از آن همراه با شرح محمد بن عثمان بلخی یافت می‌شود (ﻧﻜ : لوث، ﺷﻤ AL,II/ 33;972,973).
10. مصابیح الجامع، شرحی است بر کتاب الجامع الصحیح (یا صحیح بخاری) که با عنایت به الفاظ غریب و مباحث اعرابی آن نگاشته شده است. این اثر که در هند نوشته شده (حاجی خلیفه، 1/ 549)، با عنوانهای المصابیح فی شرح الجامع الصحیح (بغدادی، هدیه، 2/ 185، ایضاح، 2/ 162-163) و صابیح الجامع الصحیح (کحاله، 613) نیز یاد شده است. نسخه‌های متعدد این کتاب را می‌توان در اطراف و اکناف سراغ گرفت (ﻧﻜ : زرکلی، 6/ 57؛ نورعثمانیه، 50؛ حتی، 411).
11. منشآت و رسائل کوتاه. غزولی به برخی از این نامه‌ها اشاره کرده است (ﻧﻜ : 1/ 23، 97-99، ﺟﻤ ) و برخی دیگر را می‌توان در کتابخانۀ برلین سراغ گرفت (ﻧﻜ : آلوارت، ﺷﻤ 3958(4), 8645(14b)).
12. المنهل الصافی، شرحی است به شیوۀ مزجی بر کتاب الوافی فی النحو محمد بن عثمان بلخی که بدرالدین دمامینی در 826ق در هند نگاشته، و به احمدشاه پیشکش کرده است. از این کتاب نسخه‌هایی به صورت کامل در برخی کتابخانه‌ها (ﻧﻜ : ظاهریه، نحو،510-511؛ لوث، ﺷﻤ 972؛ ورهووه،396) و نیز تلخیصی در لییدن (ﻧﻜ : ویتکم،IV/ 411) موجود است.
13. نزول الغیب، اثری است انتقادی بر شرح صلاح‌الدین صفدی بر منظومۀ لامیة التعجم با عنوان الغیت الذی انسجم. این کتاب که در حدود سال794ق در مصر تألیف شده است، با اقبال و تمجید علما ازجمله قاضی محب‌الدین ابن‌شحنه و شمس‌الدین محمد بن محمد غماری مواجه شد (سخاوی، الضوء، 9/ 149، الذیل، 418-419). علاءالدین علی بن محمد اقبرسی (د 862ق/ 1458م) ردیه‌ای بر این کتاب با عنوان تحکیم المقول بافول البدر بالنزول نگاشته است (ﻧﻜ : عواد، 202؛ سید، 1/ 145). از این اثر نسخ خطی بسیاری در کتابخانه مانده است (ظاهریه، ادب، 2/ 344-346، نیز شعر،406-407؛ عواد، همانجا؛ سید،3/ 160؛ GAL; GAL, S, II/ 21، همانجا).

ج ـ آثار یافت نشده

1. تقریظ بر منظومۀ سیرة المؤیّدِ ابن ناهض حلبی (سخاوی، الضوء،7/ 185). 2. دیوان شعر (ﻧﻜ : بغدادی، هدیه، همانجا). 3. الفاکهة البدریة، اثری است به نظم و نثر که بدرالدین گزیده‌ای از نوشته‌ها و سروده‌های خویش را در آن آورده، و در 790ق آن را به پایان برده است (حاجی خلیفه، 2/ 1215-1216). 4. لمحة البدر، «مقامه»ای است مختصر (ﻧﻜ : همو، 2/ 1561؛ بغدادی، هدیه، همانجا). 5. معدن الجواهر، شرحی است بر کتاب جواهرالبحور از آن خود مؤلف (ﻧﻜ : حاجی خلیفه،1/ 613؛ قس؛ باباتنبکتی، 489). 6. مقاطع الشرب، اثر یاست که بدرالدین دمامینی قطعاتی منتخب از خمریات را در آن گردآورده است (غزولی، 1/ 164؛ نیز ﻧﻜ : سخاوی، همانجا).

مآخذ

ابن حجر عسقلانی، احمد، انباء الغمر، حیدرآلباد دکن،1395ق/ 1975م؛ همو، ذیل الدرر الکامنة، به کوشش عدنان درویش، قاهره،1412ق/ 1992م؛ همو، رفع الاصر، به کوشش حامد عبدالمجید و دیگران، قاهره،1975م؛ باباتنبکتی، احمد، نیل الابتهاج، به کوشش عبدلامجید، عبدالله هرامه، طرابلس،1409ق/ 1989م؛ بدرالدین دمامینی، محمد، العیون الفاخره، قاهره،1412ق/ 1992م؛ بغدادی، ایضاح؛ همو، هدیه؛ حاجی خلیفه، کشف؛ خفاجی، احمد، ریحانةالالباء، به کوشش عبدالفتاح محمد حلو، قاهره،1386ق/ 1967م؛ رزکلی، اعلام؛ سخاوی، محمد، الجواهر و الدرر، به کوشش حامد عبدالمجید و طه زینی، قاهره،1406ق/ 1986م؛ همو، الذیل علێ رفع الاصر، به کوشش جوده هلال و حمد محمود صبح، قاهره، 1966م؛ همو، الضوء اللامع، قاهره،1354ق؛ سید، خطی؛ سیوطی، بغیةالوعاة، به کوشش محمدابوالفضل ابرهیم، قاهره،1384ق/ 1964م؛ شمنی، احمد، المنصف من الکلام علێ مفنی ابن هاشم، تهران، مکتبةالحوزه؛ ظاهریه، خطی؛ عبدالحی، نزهةالخواطر، حیدرآباد دکن، 1371ق/ 1951م؛ علی‌خان مدنی، انوارالربیع فی انواع البدیع، به کوشش شاکر هادی شکر، کربلا،1389ق/ 1969م؛ همو، سلوةالغریب، به کوشش شاکر هادی شکر، بیروت، عالم الکتب؛ عواد، کورکیس، «ذخائر التراث العربی فی مکتبة چسترییتی»، المورد، بغداد،1398ق/ 1978م، ج7، ﺷﻤ 1؛ غزولی، علی، مطالع البدور، قاهره، 1299ق؛ کحاله، عمررضا، المستدرک علێ معجم المؤلفین، بیروت، 1406ق/ 1985م؛ مقریزی، احمد، السلوک، به کوشش سعید عبدالفتاح عاشور، قاهره،1972م؛ نور عثمانیه کتبخانه سنده محفوظ کتب موجوده نین دفتری، استانبول،1303ق؛ نیز:

Ahlwardt; Ambrasiama; GAL; GAL,S; Hitti, Ph. . t al., Descriptive Catalog of the Garrett Collection of Arabic Manuscripts, Princeton,1938; Loth, O., A Catalogue of the Arabic Manuscripts in the Library of the India office, Osnabrück, 1975; Voorhoeve; Witkam, J.J., Catalogue of Arabic Manuscripts in the Library of the University of Leiden, Leiden, 1986.
عبدالامیر جابری‌زاده
 

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: