بدرالدین چاچی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
سه شنبه 20 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/228438/بدرالدین-چاچی
جمعه 31 فروردین 1403
چاپ شده
11
بَدرُالدّینِ چاچی، فخرالدین محمد، شاعر پارسی گوی مقیم هندوستان در سدۀ 8ق/ 14م، از تاریخ ولادت، چگونگی زندگی و تحصیلات بدرالدین اطلاعی در دست نیست. او در چاچ، ناحیهای در ماوراءالنهر که امروزه آن را تاشکند مینامند، زاده شد، در اوان جوانی به هندوستا رفت (صفا،3(2)/ 852؛ برآون، III/ 110؛ سامی، 2/ 1256)، در دربار غیاتالدین محمد بن تعلق پادشاه دهلی (سلـ725-752ق/ 1325-1351م) خدمت گزید و مورد عزت و احترام قرار گرفت، خخرالزمان لقب یافت و به مداحی او و پسرش محمدشاه پرداخت (ایمان، 91؛ شفیق، 45-46؛ عبدالغنی، 25). وی گاه در اشعارش به بعضی از حوادث زنگیش اشاره میکند و از مقام و مرتبتی که در پیش تغلق شاه کسب کرده، و اینکه در 745ق/ 1344م،؛ از جانب او برای مأموریتی سیاسی به دیوگیر (دولتآباد دکن) رفته بود، سخنی میگوید (صفا، 3(2)/ 855؛ ایرانیکا، III/ 380).برخی محل درگذشت شبدرالدین را دهلی دانستهاند (آقابزرگ، 9/ 128؛ شفیق، سامی، همانجاها). ولی دربارۀ تاریخ وفات او نظرات مختلفی بیان شده است. ایمان آن را 731ق/ 1331م (همانجا)، و سامی 745ق/ 1344م (همانجا) میداند و صفا با توحه به ماده تاریخ مأموریت سیاسی شاعر به دولت آباد و تاریخ فوت نغلق شاه، درگذشت او را بین سالهای 745 تا 752ق حدس میزند (همانجا).بدرالدین چاچی در هندوستان شهرتی بسیار داشت، اما در ایران چندان شناخته شده نیست؛ بعضی از وی در ردیف شاعرانی چون امیرخسرو دهلوی نام بردهاند (براون، همانجا). اشعار بدرالدین آکنده از لغز و کنایات و استعارات، و ازاینرو، کلامش از لطافت خالی است (همو، نیز شفیق، همانجاها). برای رفع مشکلات کلام او، حواشی و شروح بسیاری بر اشعارش نوشته شده است که از آن جمله میتوان شرح محمدعثمان قیس را نام برد (نفیسی،1/ 203-1/ 204).دیوان بدرالدین مرکب است از قصاید و قطعههایی که بیشتر آنها در مدح تغلق شاه، و با استقبال از قصاید انوری و خاقانی سروده شده است. شیوۀ ترکیب کلام و تشبیهات فراوان و به کارگیری انواع مجاز و استعاره در این شاعار سخن استادان قصیدهسرای اواخر سدۀ 6ق/ 12م را به یاد میآورد (صفا، 3(2)/ 856).بدرالدین دیوان خود رادر 745ق تنظیم کرده است و در قصیدهای با ذکر ماده تاریخ «دولت شه» به این موضوع اشاره میکند (آقابزرگ، همانجا؛ شورا،3/ 238؛ صفا،3(2)/ 855). تا آنجا که میدانیم، وی جز همین دیوان، مجموعۀ شعر و یا منظومۀ دیگری ندارد (همو،3(2)/ 856). فصاید بدرالدین در 1280ق و نیز 1877م در کانپور، و در 1845و1897م در لکهنو بهصورت سنگی به چاپ رسیده است (مشار،2/ 94-95)؛ عبدالله،5/ 587). نسخۀ خطی دیوان او در کتابخانۀ شمارۀ 1 مجلس شورای اسلامی در حدود 100‘2 بیت (شورا، همانجا)، و نسخۀ کتابخانۀ ملی پاریس بیش از 800‘1بین دارد (بلوشه، ﺷﻤ 1556).
آقابزرگ، الذریعه؛ ایمان، رحم علیخان، منتخب اللطایف، به کوشش محمدرضا جلالی نائینی وامیر حسن عابدی، تهران،1349ش؛ سامی، شمسالدین، قاموس الاعلام، استانبول، 1306ق؛ شفیق، لجهمی نرائن، شام غریبان، به کوشش محمداکبرالدین صدیقی، کرچی، 1977م؛ شورا، خطی؛ صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، تهران،1366ش، عبدالله، محمد، «لغات، زبانآموزی...»، تاریخ ادبیات مسلمانان پاکستان و هند، لاهور، 1971م؛ عبدالغنی، محمد، تذکرةالشعرا، به کوشش محمد مقتدێ شروانی، علیگره، مطبع انستیتوت گزت علیگرده؛ مشار، خانبابا، مؤلفین کتب چاپی فارسی و عربی، تهران،1340ش؛ نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی، تهران،1344ش؛ نیز:
Blochet, E., Catalogue des manuscripts persans, Paris,1928; Browne, E.G., A Literary History of Persia, Cambridge,1951; Iranica.جلال خسروشاهی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید