صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / ادیان و عرفان / بدرالدین پهلواروی /

فهرست مطالب

بدرالدین پهلواروی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 20 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

بَدرُالدّینِ پهُلوارَوی، محمد (1268-1343ق/ 1852-1924م)، فقیه، عارف و شاعر هندی، از مشایخ طریقۀ قادریه. وی در خانواده‌ای اهل علم در ایالت بهار زاده شد و نسبتی به جعفرطیار، پسرعموی پیامبر(ص) می‌رسید.
پدر بدرالدین، محمدشرف‌الدین شاعر، متخلص به شرف (د 1289ق/ 1872م) و پدربزرگش محمدهادی قادری (د 1271ق/ 1855م) هر دو در تکمیل علوم ظاهری او نقش بسزایی داشتند (قادری،53-54؛ عبدالحی،8/ 88). علاوه بر پدرش، شیخ نعمت مجیب و علی حبیب نصر نیز از مشایخ و استادان او بودند که وی درس حدیث و علوم باطنی و طریق سلوک را نزد آنان ـ به‌خصوص علی حبیب نصر ـ فراگرفت (قادری،55؛ عبدالحی، همانجا). در 1289ق شاه فضل‌الله عموی بدرالدین، وی را به خانقاه خود فرا خواند و او با قبول این دعوت در سلک مریدان عموی خود در طریقۀ جنیدیۀ مجیبیه در آمد (قادری، 56-57؛ شمسی، 258).
بدرالدین در 1304ق/ 1887م به قصد حج به مکه و مدینه سفر کرد و در آنجا با کسانی چون عبدالله ستاری، محمد امین بن سیداحمد رضوان، ابوحضیر مدنی، عبدالحق مهاجر مکی، محمدبن علی حریری و محمد سعید بن سیدمحمد مغربی دیدار کرد. آشنایی او با این افراد از آن جهت حائز اهمیت است که علم حدیث را نزد این استادان آموخت و از آنان اجازه و سند دریافت داشت. وی پس از بازگشت به هند نیز با برخی از مشایخ عربستان، شام، مصر و بیروت همچون عبدالجلیل ابن عبدالاسلام براده، محمد فالح ظاهری، عبدالحی کتانی و سلیمان حبیب‌الله مکاتبه داشت و از آنان نیز اجازه و سند گرفت (قادری، 55-56، 61).
بدرالدین در 1309ق/ 1892م پس از استقرار در بهار و با در گذشت شیخ‌علی حبیب نصر و فرزند و جانشین او عبدالحق و نیز با کناره‌گیری عین‌الحق، فرزند کوچک‌تر علی‌حبیب نصر، منصب شیخی خانقاه مجیبیه را برعهده گرفت. در این هنگجام شهرت علمی و جاذبۀ شخصیت معنوی او طالبان و مریدان بسیاری را از نقاط مختلف به بهار کشانید و به‌تدریج شمار مریدان در خانقاه او فزونی یافت و این امر باعث رواج و گسترش طریقۀ مجیبیه در دیگر کشورهای اسلامی شد (همو، 56-57؛ عبدالحی، 8/ 88-89). گروهی از اهل علم و عرفان و چند تن از دولتمردان آن زمان در شبه‌قاره ازجمله مریدان بدرالدین بودند (قادری، 57-58).
در 1333ق/ 1915م حکومت بریتانیا برای بزرگداشت شخصیت علمی بدرالدین به او لقب «شمس‌العلما» اعطا کرد. وی که تمایلی به پذیرفتن این لقب نداشت، تنها به تشویق و پافشاری اطرافیان آن را پذیرفت؛ اما پس از آغاز جنگ جهانی اول به طرفداری از خلافت عثمانی با ارسال نامه‌ای خواستار پس دادن این عنوان به دولت بریتانیا شد(همو، 58-60؛ عبدالحی، 8/ 89).
در 1339ق/ 1921م مجمع علمای بهار به اتفاق آراء وی را به «امیری شریعت» بهار و اورسیه منصوب کرد و بدرالدین در این سمت به حل مشکلات و رتق و فتق امور مسلمانان منطقه پرداخت (همانجا؛ قادری، 60-61؛ شمسی، همانجا).
بدرالدین 4 فرزند داشت و در 17 صفر 343 درگذشت (عبدالحی، همانجا؛ قادری، 64).
در زمینۀ خدمات علمی بدرالدین می‌توان به آثار او که همگی به زبان اردوست، اشاره کرد. در این میان نامه‌های وی که در پاسخها به پرسشهای مریدانش نوشته شده است، اهمیت بیشتری دارد و شامل موضوعات گوناگون عموماً در فقه و تصوف است. حکیم محمد شعیب این پاسخها را با عنوان لمعات بدریه گردآوری کرده، و در 5بخش به چاپ رسانده است. بخشهایی از این نامه‌ها هنوز به چاپ نرسیده است. مجموعۀ اشعار او با عنوان عطر الوردین دوبار به طبع رسیده است (شمسی، 259). الوسیلة ‌التوسل و رؤیت هلال از دیگر آثار چاپ‌شدۀ بدرالدین است. بیان المعانی که تفسیری ناتمام از قرآن است، تذکرۀ انساب خاندان امیر عطاءالله، رد اعتراض عمدةالطالب فی انساب آل ابی طالب، و رسالۀ طاعون که شامل اورادعیه‌ای برای دفع بیماری طاعون است، نیز از دیگر آثار اوست که به چاپ نرسیده است (قادری،61-62؛ شمسی، همانجا).

مآخذ

شمسی، محمدسعید احمد، «فارسی گویان پهلواری شریف»، قند پارسی، دهلی‌نو، 1380ش، ﺷﻤ 15؛ عبدالحی، نزهة الخواطر، حیدرآباد دکن،1402ق/ 1981م؛ قادری پهلواروی، هلال احمد، سوانح حضرت مولانا سیدشاه محمد امان‌الله قادری پهلواروی، پتنه، 1410ق.

مرجان ا‌فشاریان
 

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: