صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / مردم شناسی / بامری /

فهرست مطالب

بامری


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 20 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

بامِری، یکی از طوایف بزرگ بلوچ ساکن در جنوب شرق ایران.

پراکندگی

زیستگاه اصلی این طایفه، غرب شهرستان بمپور تا هامون جزموریان و همچنین جلگۀ چاه هاشم در منطقۀ جنوبی دشت دلگان است (فیروزان، 33؛ غراب، 17؛ طرح...، 1، 17). پس از شکست ملک محمودکیانی از نادرشاه، حکومت بمپور نیز به دست سران ایل نارویی برافتاد و طوایف این ناحیه، از جمله بامریهای حوزۀ بمپور به شدت دلگان رانده، و گروهی از آنها در قسمتهایی از ناحیۀ جنوبی این حوزه، یعنی باهوکلات و دشتیاری، پراکنده شدند. امروزه بامریها در دشت کهنو، کارواندر، حوزۀ رودخانۀ بمپور، ایرانشهر، خاش و گوهرپشت به‌طور پراکنده زندگی می‌کنند (ﻧﮑ: محمدکاظم، 1/ 46؛ ﺑﺒ؛ عبدالله گروسی، 60؛ سرشماری...، 25).

تقسیم‌بندی طایفگی

طایفۀ بامری از تیره‌های شهدادزایی، عبداللهی، رودین زایی، دُرَّکی، ثابکی (= سابکی، که احتمالاً بسیار، گروهی مهاجر از ایل سابکی مستقر در کرمان بوده‌اند)، و شاه ولی‌بر تشکیل می‌شده است که به ترتیب در نواحی چاه‌شور، هودیان، ایرانشهر و حومه، مگیری، دلگان، نمداد و دره‌آهو، ساکن بودند (جهانبانی، 25). در طرح اقتصادی و اجتماعی دلگان، عبداللهیهای ساکن در دشت دلگان طایفه‌ای مستقل و با تباری جدا از بامریها، اما داری پیوندهای میرک‌زایی، حیدرزایی، شهدازدایی و فولادزایی نیز آمده است (ص 78-79، 132، 137؛ برای تیره‌های پراکندۀ دیگر بامری و تیره‌های منوسب به آن، ﻧﮑ : درآمدی مجمل...، 45؛ مطالعه...، جدول «42-16»؛ عبدالله گروسی، 60-61). قدرت نظامی و سیاسی بامریها در منطقه سبب شد تا به تدریج گروههایی از طوایف دیگر به آنها بپیوندند؛ مانند هودیانی (منسوب به ناحیۀ هودیان در شمال دشت دلگان)، کُردی، داوودی، جَت‌وشه بخش یا غلام (طرح...، 1، 77، 139-142).
گروهی از ناروییها (یکی از طوایف بزرگ ومستقل بلوچستان، ﻧﮑ: جهانبانی، 47، ضمیمه؛ درآمدی مجمل، 55-58؛ عبدالله‌گروسی، 62-65) که در دشت دلگان زندگی می‌کنند وبه مَکسانی و سجادی شهرت دارند، بر اثر خویشاوندی سببی با بامریها، به این طایفه وابسته شده‌اند (طرح، 79، 138).

لایه‌بندی اجتماعی

در منطقۀ دلگان، تیرۀ رودین زهی از طایفۀ بامری که سرداران طایفه از آن برخاسته‌اند، در بالاترین مرتبۀ اجتماعی و قدرت اقتصادی، و تیره‌های پیوستۀ داودی، جت و غلام در پایین‌ترین ردۀ اجتماعی- اقتصادی قرار دارند (ﻧﮑ: همان، 78-79، 135-137).
داوودیها که خود را از اعقاب حضرت داوود(ع) می‌پندارند، بیشتر به آهنگری، نجاری، رامشگری و آرایشگری اشتغال دارند و از لحاظ پایگاه اجتماعی از قشرهای پایین جامعۀ بلوچ هستند. افراد این گروه از ازدواج با افراد طوایف دیگر منع شده‌اند و ازدواج میان آنها فقط درون‌گروهی است.
جَتها یا شتربانان که در سراسر خاک بلوچستان پراکنده‌اند. از لحاظ پایگاه اجتماعی، یکی دیگر از قشرهای پایین جامعۀ بامری را تشکیل می‌دهند.
غلام یا شه بخش (طایفۀ اسماعیل‌زایی بلوچسان نیز به شه بخش معروفند، اما غلام نیستند، ﻧﮑ: سالزمن، 6؛ سربازی، 74؛ طرح، 78)، نیز پایین‌ترین قشر اجتماعی بامری هستند. افراد این گروه پوستی سیاه دارند و اجداد آنها را از مهاجران سیاه‌پوست افریقایی دانسته‌اند که پیش‌تر آنها را در منطقۀ دلگان به عنوان غلام خرید و فروش می‌کردند (همان، 142).
کوچک‌ترین واحد اقتصادی- خویشاوندی در طایفۀ بامری «حَشَ» است که در بیشتر طوایف بلوچ «هَلک» و در طایفۀ کُردی بلوچستان «خیل» (محله) و در کپرنشینان ایرانشهر «بازار» نامیده می‌شود (همان، 133). حشم یا هلک از خانوارهایی که با یکدیگر همکاری اقتصادی و غالباً پیوندهای خویشاوندی دارند، شکل می‌یابد (همانجا). به سبب ضعف فعالیتهای دامداری در طاطفۀ بامری، حَشَم‌بافت منسجم سنتی خود را کم و بیش از دست داده است و بیشتر خانوارهای تشکیل دهندۀ آن بیرون از شبکۀ خویشاوندی هستند (همان، 134).

جمعیت

در سالهای آخر سدۀ 13ش بامریهای ساکن در بمپور را 250 خانوار دانسته‌اند (اعتمادالسلطنه، 1/ 454). در 1364ش 170‘2 خانوار از این طایفه در منطقۀ ییلاقی هودیان و مناطق قشلاقی دشت دلگان و سی میش ساکن بوده‌اند (جغرافیا...، 28). بامریهای ساکن در منطقۀ سرحد را همراه با طایفۀ برهان‌زایی 60 خانوار برشمرده‌اند (سیدسجادی، 18). در 1377ش، جمعیت طایفۀ مستقل بامری ساکن در ایرانشهر 199 خانوار شامل 182‘1 نفر، و درخاش 67 خانوار شامل 319 نفر بوده است (سرشماری، 25).
به سبب موقعیت جغرافیایی مناسب جلگۀ بمپور، بامریها از دیرباز اقتصاد کم و بیش پر رونقی داشته‌اند. شغل عمدۀ عشایر این منطقه پرورش شتر (طرح، 18) و سپس به ترتیب گوسفند، بز و گاو بوده است (سرشماری، 63). بامریها بهترین شتران سوای تیزور را می‌پروراندند. آنها در کنار دامداری به زراعت آبی و کشت گندم، جو و صیفی‌جات هم می‌پرداختند و از آبی که از چاههای کم‌عمق بیرون می‌آوردند، کشتزارهایشان را آبیاری می‌کردند (ایرانیکا، III/ 605).
تحولات سیاسی در بمپور و تغییر حکومتها و کشمکشهای طولانی و ویرانگر در این منطقه در سده‌های 12 و13ق موجب رانده شدن طوایف بزرگ و قدرتمند از جلگۀ بمپور و ویرانی تدریجی این منطقه شد. پاتینجر که در 1810م این منطقه را دیده، از بمپور به عنوان یک ده کوچک و خراب و فقیر که کشت و زرعی در آن صورت نمی‌گرفت و در حال نابودی، یاد کرده است (ص 190-198؛ نیزﻧﮑ: سایکس، 123).

سرداران و پیشینۀ تاریخی

با توجه به اوضاع خاص اقلیمی بلوچستان و شرایط طبیعی خشک و تهی از پوشش مناسب گیاهی، و نیز تهاجم طوایف دیگر به عشای بلوچستان، همواره نقش نظامی رهبری طایفه پراهمیت‌تر از نقش سیاسی و اقتصادی آن بوده است. از این‌رو، در این مناطق به رؤسای طوایف بلوچ به جای عنوان خان- که در طوایف مناطق دیگر رایج است- عنوان سردار داده‌اند (طرح، 77).
از دیرباز طایفۀ بامری از قدرتمند‌ترین و بزرگ‌ترین طوایف منطقه به شمار می‌رفته است و افراد آن هستۀ اصلی سپاه ایلی حکام سیستان را تشکیل می‌داده‌اند. سپهسالاران لشکر سیستان در زمانهای مختلف نیز از افراد همین طایفه و سرداران تیرۀ روین‌زایی انتخاب می‌شده‌اند (عبدلله گروسی، 60). مثلاً در روزگار صفوی و در زمان حکومت ملک‌یحیى بر سیستان و ناحیۀ بزمان، طایفۀ بامری به سرداری میرقاسم میربامری سپاه حکام بزمان را تشکیل می‌داده است (ﻧﮑ: شاه حسین، 317). اینان برای گسترش قلمرو خود پیوسته به مناطقی چون کرمان، بم، نرماشیر و جیرفت هجوم می‌بردند (طرح، همانجا).
سرداران معروف طایفۀ بامری بیشتر از تیرۀ رودین زایی و فرزندان شهدوست‌خان بامری بودند و تاپایان دورۀ قاجار سردارانی چون نواب خان حاکم دلگان و درّا، خان محمد، مرادخان، ابوالحسن، صیادخان وجمشیدخان به ترتیب به قلمرو گَلیری، تَنهَک، چاه‌شور گلمروتی، کتوکان، فَهرَج، کلان زهو و مگیری حکم می‌راندند (عبدالله گروسی، 61).

مذهب

درحالی‌که بیشتر بلوچها مسلمان و حنفی مذهبند، بامریهای دلگان شیعه هستند. گرویدان بامریها به مذهب شیعه احتمالاً باید در نتیجۀ مجاورت و تماس نزدیک آنان با مأموران قاجار بوده باشد. به‌هرصورت، زمان گرویدن آنها به مذهب تشیع مشخص نیست (ایرانیکا، III/ 625؛ غراب، 17؛ سربازی، 74).

مآخذ

اعتمادالسلطنه، محمدحسین، مرآةالبلدان، به کوشش عبدالحسین نوایی و هاشم محدث، تهران، 1368ش؛ پاتینجر، هنری، مسافرت سند و بلوچستان، ترجمۀ شاهپور گودرزی، تهران، 1348ش؛ جغرافیای استان سیستان و بلوچستان تهران، 1364ش؛ جهانبانی، امان‌الله، سرگذشت بلوچستان و مرزهای آن، تهران، 1338ش؛ درآمدی مجمل بر مطالعۀ عشایر سیستان و بلوچستان، پراکندگی عشایر در سطح استان، مرکز پژوهش خلیج‌فارس و دریای عمان، سازمان برنامه و بودجه،تهران، 1354ش؛ سربازی، عبدالصمد، بلوچ و بلوچستان، ترجمۀ محمدسلیم‌آزاد، تهران، 1377ش؛ سرشماری اجتماعی ـ اقتصادی عشایر کوچنده (1377ش)، نتایج تفصیی، کل کشور، تهران، مرکز آمار ایران، 1378ش؛ سیدسجادی، منصور، باستان‌شناسی و تاریخ بلوچستان، تهران، 1374ش؛ شاه حسین بن غیاث‌الدین محمد، احیاءالملوک، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، 1345ش؛ طرح اقتصادی و اجتماعی دلگان، سازمان برنامه و بودجه، تهران، 1356ش؛ ﺷﻤ 24؛ عبدالله گروسی، عباس، جغرافیای تاریخی ناحیۀ بمپور بلوچستان، تهران، 1374ش؛ غراب، کمال‌الدین، بلوچستان یادگار مطرود قرون، تهران، 1364ش؛ فیروزان، ت.، ایلات و عشایر، تهران، 1362ش؛ مطالعۀ جامع توسعۀ اقتصادی و اجتماعی حوزۀ آبریز غرب جازموریان، جمعیت و جوام، گروه مطالعاتی هامون، تهران، 1363ش؛ نیز:

Iranica; salzman, Ph. C., «Why Tribes have chiefs: a case from Baluchistan», a paper presented to the conference on «Tribe and state in iran and Afghanistan since 1800», London, 1979; Sykes., P. M., Ten Thousand Miles in persia or eight Years in iran, New York, 1902.
معصومه ابراهیمی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: