صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / جغرافیا / بالکار /

فهرست مطالب

بالکار


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 20 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

بالْکار، مردمی مسلمان از ساکنان قدیمی بخش مرکزی دامنۀ شمالی کوههای بزرگ قفقار، محل استقرار آنان، باکسان، چِگِم، چِرِک (بالکار) و نیز اراضی جلگه‌ای دامنۀ مناطق کوهستانی جمهوری خودمختار کاباردینو ـ بالکارست («تاریخ...»، I/ 72-73). عمده‌ترین زیستگاه بالکارها، اراضی کوهستانی اِلبرئس قفقاز است («مردم...»، I/ 270) که بعضی آن را دگرگون شدۀ نام البرز می‌دانند. بالکارها خود را تائولو-مالکارلی می‌نامند (BSE3, II/ 578) که ظاهراً به معنای کوه‌نشین است (آکینر، 226).
منشأ قومی بالکارها مشخص نیست. بعضی آنان را از اعقاب بلغارهای دانسته‌اند که در سده‌های 6 و 7ق/ 12 و 13م ناگریز از عقب‌نشینی به جانب مناطق کوهستانی شدند. برخی دیگر آنان را از اخلاف خزرهایی دانسته‌اند که در سدۀ 5ق/ 11م به بخش علیای رود تِرِک رانده شدند. شماری نیز آنان را ایبریایی- قفقازی و یا فینهایی دانسته‌اند که ویژگیهای ترکان آن را به خود گرفته‌اند (EI2). در «دائرةالمعارف بزرگ شوروی» آمده است که به احتمال بالکارها از امتزاج طوایف بومی قفقاز شمالی با اقوام ایرانی زبان (آلانها) و ترکی‌زبانان کوچنده (بلغارها، خزران و دیگران به‌ویژه قپچاقها) تشکل یافته‌اند (BSE3، همانجا). بنابر روایت خود بالکارها، اجدادشان که در جلگه‌های کوبان می‌زیستند، به سبب طوایف چرکس (آدیگه) به کوهها رانده شدند و گروهی از آسها را از کوهها بیرون راندند و گروهی از آنان را نیز در خود مستحیل کردند (EI2).
قپچاقها در تشکل بالکارها و قراچاییها نقش چشمگیری داشتند. پس از هجوم مغولان در سدۀ 7ق/ 13م بالکارها به اراضی کوهستانی شمال قفقاز رانده شدند. پس از این ماجرا در مناطق مذکور 5 گروه به نامهای بالکار، خولام، بِزِنگی، چگم و اوروسبی پدید آمد (BSE3، همانجا). از سدۀ 10ق/ 16م بالکارها زیر سلطۀ کاباردها (قبارطه) درآمدند و شیوۀ زندگی آنان را پذیرفتند. این وضع تا زمان استیلای روسها ادامه یافت (EI2). در نیمۀ دوم قرن 13ق/ 19م گروهی از بالکارها بار دیگر به جلگه‌ها کوچ کردند (BSE3، همانجا). در دوران سلط روسها، سرزمین بالکار بخشی از شهرستان نالچیک در استان تِرِک بود («مردم»، همانجا).
زبان بالکارها، گویش سادۀ قراچایی از گروه قپچاقی است که به گروه زبانهای ترکی تعلق دارد و تحت نفوذ زبان آسی و زبانهای ایبریایی ــ قفقاز همسایه، یعنی زبان کارباردا ــ چچن و آبازه است. این زبان در دورۀ گذشته فاقد خط و کتابت بود، ولی در 1920م به الفبای عربی با اندک تغییری مجهز شد. زبان بالکارها در 1924م ضمن ارتباط با زبان کابارداها، صورت مکتوب یافت. در 1925م الفبای لاتینی جای آن را گرفت و سال بعد نخستین آثار مکتوب آن به زبان بالکارـ قراچایی منتشر شد (EI2؛ بنیگسن، 74؛ نیز ﻧﮑ: آکینر، همانجا). از 1938م خط سیریلیک جانشین خط لاتین شد. مردم بالکار مسلمان حنفی مذهبند. دین اسلام از اواخر سدۀ 12ق/ 18م توسط تاتارهای کریمه و نوغای کوبان، به میان بالکارها راه یافت (EI2).

بالکاریا

در 1918م پس از برقراری حکومت شوروی در نالچیک، در اراضی کارباردا و بالکار حکومت شوروی برقرار گردید. چندی بعد در منطقۀ نالچیک، اهالی به فرماندهی ژنرال لازار فئودُرویچ بیچراخُف که در اوایل سال 1918م فرماندهی گارد قزاق در ایران را برعهده داشت. سر به شورش برداشتند. این شورش در ماه نوامبر همان سال سرکوب گردید (BES3, III/ 403, XI/ 90). در ژانویۀ 1921 منطقۀ بالکار به جمهوری شوروی گورسکایا و در 16 ژانویۀ 1922 به کارباردا پیوست و از اتفاق این دو قوم و سرزمین، ایالت خودمختار کاباردینو- بالکار تأسیس شد. ایالات مذکور در5 دسامبر 1936 به صورت جمهوری خود‌مختاری با همین نام درامد که مرکز آن شهر نالچیک بود (آکینر،227؛ BSE3 ،همانجا). در اکتبر 1942 در جریان جنگ جهانی دوم،نیز، نیروهای آلمان، نالچیک را تصرف کردند. در 8 مارس 1944، یک سال پس از تصرف مجدد این منطقه توسط نیروهای شوروی، بالکارها به جمهوری قزاقستان و قرقیزستان تبعید شدند. درآوریل همان سال نام بالکار از عنوان جمهوری خود مختار کاباردینوبالکار حذف شد. در 25 ژوئن 1946 بالکاریا به عنوان واحدی از تقسیمات کشور ملغێ شد. در ژانویۀ 1957 باردیگر جمهوری کاباردینوـ بالکار تشکیل گردید و به تبعید‌شدگان اجازه داده شد، به مطن خود باز گردند (همانجا؛ EI2). حداقل شمار تبعید شدگان بالکار را 45هزار نفر نوشته‌اند. اینان در نامساعدترین مناطق سیبری، قزاقستان و قرقیزستان اسکان داده شدند. در1959م/ 1338ش شماربالکارها42 هزار نفر بود که در1970م به59 هزار و در 1979م/ 1358ش به 66 هزار نفر رسید(بنیگسن،62-63؛ «فرهنگ...»، 105).

مآخذ

بنیگسن، الکساندر و مری‌براکس آپ، مسلمانان شوروی، گذشته، حال و آینده، ترجمۀ کاوه بیات، تهران، 1370ش؛ نیز:

Akhiner, Sh., islamic peoples of the soviet union, london, 1986; BSE3; EI2; Istoriya kabardino- balkarskoĭ ASSR, moscow, 1967; narody kavkaza, moscow, 1960; sovetskiĭ entsiklopedicheskiĭ slovar, moscow, 1987.
عنا‌یت‌الله رضا

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: