باکیخانف
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
سه شنبه 20 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/228209/باکیخانف
یکشنبه 14 اردیبهشت 1404
چاپ شده
11
باکیخانُف، عباسقلیآقا (1208-1263ق/ 1794-1846م)، مشهور و متخلص به «قدسی»، مورخ و یکی از بزرگان ادب قفقاز. او پیش از نفوذ روسیه در قفقاز با عنوان پاکی خانلی شناخته میشد (EI2, I/ 958؛ «دائرةالمعارف دیانت...»، IV/ 543؛ هیئت، سیری...، 242). پدرش میرزاخان محمدثانی، پیش از سلطۀ روسیه از خانهای باکو و قوبا (قویه) بود و تا اوایل سدۀ 13ق/ 19م بر این نواحی حکومت داشت، چنانکه عباسقلی در قریۀ امیر حاجیان به دنیا آمد (همو، آذربایجان...، 1/ 140؛ جعفر، 43؛ «دائرةالمعارف دیانت»، همانجا؛ قس؛ باکیخانف، 216).باکیخانف تا حدود سال 1235ق/ 1820م به آموختن زبانهای فارسی و عربی پرداخت، و در این سال در تفلیس به خدمت ارتش روسیه درآمد. او در این شهر، زبان روسی فراگرفت و آنگاه در ستاد نیروهای روسیه در قفقاز به عنوان مترجم مشغول خدمت شد. باکیخانف در 1248ق/ 1832م به خدمت مارشال پاسکویچ فرمانده کل نیروهای روسیه در جنگهای ایران و روس ( 1826-1828م) درآمد و مدت دو سال به روسیۀ سفید، فنلاند، لیتوانی، لهستان و دیگر نواحی اروپا سفر کرد (همانجا؛ «دائرةالمعارف اذربایجان...»، BSE3, XIX/ ; I/ 572 261-262). وی در امور جنگ و مذاکرات صلح میان روسیه و ایران و نیز در جریان جنگ و صلح با دولت عثمانی، از همرهان یاسکویچ بود (باکیخانف، نیز «دائرةالمعارف آذربایجان»، همانجاها).باکیخانف در قوبا، انجمنی ادبی با نام «گلستان» تأسیس کرد. به بررسی آثار فردوسی، خیام، نظامی، خاقانی، مولوی، سعدی، حافظ و جز آنان پرداخت (جعفر، 44). وی در 1262ق/ 1846م از خدمت کناره گرفت و راهی مکه شد (همانجا). او در میانۀ راه مکه به مدینه، بیمار شد و در ودای فاطمه درگذشت و همانجا به خاک سپرده شد (آقابزرگ، 9/ 878؛ تربیت، 306).
باکیخانف آثار متعددی در زمینههای مختلف به زبانهای ترکی، فارسی و عربی به رشتۀ تحریر درآورد. وی در نخستین مراحل فعالیت خویش کتاب ریاضالقدس را در 1236ق/ 1821م در احوال 14 معصوم(ع) به زبان ترکی نوشت (همانجا). از دیگر نوشتههای او در این دوره، کتاب مشکاة الانوار و مراة الجمال است که هر دو به زبان فارسی است. مشکاة الانوار شامل بعضی مطالب اخلاقی، و مراة الجمال شامل مجموعهای از اشعار فارسی است (جعفر، همانجا؛ هیئت، همان، 1/ 143) نصیحتنامه اثر دیگر او دربارۀ اخلاقیات است که در 1242ق/ 1827م به زبان ترکی برای کودکان نوشته است. اثر دیگر او قانون قدسی در زمینۀ دستور زبان فارسی است. مؤلف این اثر فارسی را در 1247ق/ 1831م نوشت و سپس به زبان روسی ترجمه کرد و به نیکلای اول امپراتور روسیه تقدیم نمود. قانون قدسی به هر دو زبان در تفلیس به چاپ رسیده است (همان، 1/ 142-143؛ جعفر، 45). اثر دیگر او با عنوان کشفالغرائب که به زبان فارسی، و دربارۀ کشف قارۀ آمریکاست. باکیخانف رسالهای با عنوان تهذیب الاخلاق نوشت و در آن ضمن بهرهگیری از آثار فلاسفۀ اسلامی و شرق به شرح بعضی نکات فلسفی پرداخت. اثر دیگر او عینالمیزان رسالهای در منطق است که دو بخش و به زبان عربی است. از دیگر نوشتههای باکیخانف اسرارملکوت به زبان فارسی است که مؤلف خود آن را به عربی ترجمه کرده است. باکیخانف در این اثر با استناد به اندیشههای متفکران اروپایی و مشرقزمین به کیفیت اجرام سماوی و برخی مسائل مربوط به علم هیأت و نجوم پرداخته است. وی در سفر به استانبول، این اثر را به سلطان عبدالمجید تقدیم کرد که ترجمۀ ترکی آن در استانبول (1265ق/ 1849م) چاپ و منتشر شد (همانجا؛ هیئت، همان، 1/ 142).مهمترین اثر باکیخانف گلستان ارم است که تاریخ تألیف آن را 1257ق/ 1841م دانستهاند (همان، 1/ 141؛ آقابزرگ، 18/ 220). مؤلف نخست این اثر را به فارسی نوشت و سپس آن را به روسی ترجمه کرد. وی در نامهای به نیکلای اول تزار روسیه نوشت که هدفش از نگارش کتاب آشنا کردن جهانیان با تاریخ داغستان و قفقاز بوده است. در نامۀ او چنین آمده است : «مدتی در خدمت فرمانروای کل ماوراء قفقاز بودم. در این دوران ضرورت نگارش تاریخ سرزمینمان را که نانوشته مانده بود، احساس کردم. برای تدارک تاریخ سرزمین خویش از مآخذی ارزشمند بهره جستم ارزشمند بهره جستم که در اختیارم قرار داشت و این کار برای هرکس میسر نبود» (جعفر، 45). باکیخانف در نگارش گلستان ارم از آثار مورخان، جهانگردان و جغرافیدانان رومی، بیزانسی، ارمنی و اسلامی بهره جست و تاریخ شیروان و داغستان را تا سر حد امکان به گونهای قابل توجه ارائه کرد؛ اما مؤلف به دوران حکومت سلجوقیان، اتابکان ایلدگز و خوارزمشاهیان و دوران مغول تا حد صفویه توجه کافی مبذول نداشته است (علیزاده، 14). از نکات مهم گلستان ارم توجه مؤلف به حکومت خانها در قفقاز است. کتاب با شرح جنگهای ایران و روس ــ که در زمان حیات وی روی داده بود ــ و عهدنامۀ گلستان پایان مییابد (همو، 15).
آقابزرگ، الذربعة؛ باکیخانف، عباسقلی آقا، گلستان ارم، به کوشش عبدالکریم علیزاده و دیگران، باکو، 1970م؛ تربیت، محمدعلی، دانشمندان آذربایجان، تهران، 1314ش؛ جعفر، محمد، «ملی مدنیتمزین فخری»، آذربایجان، باکو، 1946م، ﺷﻤ (8)3؛ علیزاده، عبدالکریم، مقدمه بر گلستان ارم (ﻧﻜ : ﻫﻤ، باکیخانف)؛ هیئت جواد، آذربایجان ادبیات تاریخینه بیرباخیش، تهران، 1358ش؛ همو، سیری در تاریخ زبان و لهجههای ترکی، تهران، 1366ش؛ نیز:
Azarbaijan sovet ensiklopediyasi, baku, 1976; BSE3; EI2; Türkiye diyanet vakfi İslâm ansiklopedisi, istanbul, 1991.عنایتالله رضا
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید