صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / جغرافیا / باعربایا /

فهرست مطالب

باعربایا


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 20 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

باعَرْبایا، یا باعرمایا، نام کوره یا ناحیه‌ای از دیار ربیعه در مشرق جزیرۀ ابن عمر. 
نامباعربایا برگرفته از واژۀ سربانیِ بیت عربای به معنی سرزمین عرب است (ﻧﮑ: ادی‌شیر، مقدمه، 2/ 13). برخی جغرافیانویسان این نام را به‌صورت بعربایا نیز ضبط کرده‌اند (ﻧﮑ: یعقوبی، 263؛ قدامه، 245). در روزگار ساسانیان به این سرزمین آسورستان که ترجمۀ فارسی بیت ارامایه، یعنی سرزمین سربانیان و آرامیان است، اطلاق می‌شد (نولدکه، 114؛ ﻧﮑ: زندبهممن‌یسن، 11؛ بندهش، 75). سورستانِ دوران ساسانی منطبق با ناحیۀ سواد در دوران پس از اسلام است که سلوکیه و تیسفون در آن واقع بوده‌اند (مارکوارت، 162). در دورۀ ساسانیان بیت عربایه یکی از استانهای هم‌مرز با روم شرقی و تحت فرمانروایی یک مرزبان بود و همواره در این ناحیه مناقشاتی میان ایرانیان و رومیان در می‌گرفت (پیگولوسکایا، 620؛ کریستن‌سن، 138؛ مارکوارت، همانجا؛ غندور، 27-28).
آسورستان قسمت ایرانی ناحیه عرب‌نشین بین‌النهرین بود و قسمت رومی این ناحیۀ عرب‌نشین «عرب» نامیده می‌شد (مارکوارت، همانجا). در روزگار ساسانیان آیین مسیح در این منطقه نفوذ بسیاری داشت؛ وجود کلیساهای متعد،نشان از گستردگی مسیحیت در این منطقه دارد. میان پیروان مسیحی نسطوری و یعقوبی همراه رقابتهایی وجود داشت، لیکن اوضاع جغرافیایی و سیاسی ناحیۀ باعربایا ایجاب می‌کرد که ساسانیان از آیین نسطوری که از سوی امپراتوران روم شرقی مردود تلقی و اعلام شده بود، جازۀ انتشار دهند (ﻧﮑ: نفیسی، 173؛ پیگولوسکایا، 612). با اینهمه، مبلغان مذهب یعقوبی در این ناحیه فعال بودند (همانجا). یکی از این مبلغان ادحومه مطران یعقوبی بود که در شهر بلد در سرزمین بیت عربایا متولد شده بود و نقش عمده‌ای در ترویج آیین مسیح در میان اهالی بیت عربایا ایفا می‌کرد (همو، 619-621). یکی از مراکز مهم تبلیغ در برابر نسطوریان، دیرجعتایی در نزدیکی تکریت بود (ﻧﮑ: نفیسی، همانجا؛ پیگولوسکایا، 623). با این وصف، با توجه به کتاب اخبار فطارکه (ماری، 55، 61) پیروان آیین نسطوری در باعربایا زیاد بوده‌اند.
باعربایا در دوران پس از اسلام به ناحیۀ کوچک‌تری اطلاق می‌شد و در سدۀ 4ق/ 10م یکی از نوا حی موصل به شمار می‌رفت و گسترۀ آن از شرق تا غرب از باغیناثا در شمال غربی موصل تا نهر سریا در یک فرسخی پایین اذمه از توابع نصیبین و از جنوب، از نواحی سنجار تا مجاور بازَبْدى در شمال امتداد داشت. مقایسۀ میزان محصول گندم جو و مالیات ناحۀ دیار ربیعه نشان دهندۀ آن است که این ناحیه بزرگ‌تر از دیگر نواحی بوده است (ﻧﮑ: ابن‌حوقل، 1/ 217-219). یعقوبی (د 284ق/ 897م) از موصل و باعربایا به عنوان دو ناحیۀ متمایز یاد کرده است که کشتیهای تجاری میان آنجا و بغداد در رفت و آمد بوده‌اند (ص 363).
بنابر روایت ازدی در 169ق/ 785م حمزۀ خارجی در جزیره بر ضدهادی خلیفۀ عباسی (ﺣﮑ 169-170ق) شورید و حمزةبن مالک خزاعی عامل آن ناحیه سردار خود ابونعیم ابن موسى را به جنگ او فرستاد؛ در نبردی که در باعربایا میان آن دو روی داد، حمزۀ خارجی پیروز شد و کار او بالا گرفت، اما سرانجام به قتل رسید (ص 257-258؛ قس: ابن اثیر، 6/ 96). همچنین به روایت خلیفة بن خیاط در 180ق/ 796م در زمان هارون‌الرشید، ولید بن طریف شاری از اعراب بنی‌تغلب با 30 تن از یاران خود در ساحل فرات قیام کرد. وی به رأس‌الیعن رفت و آنجا را به آتش کشید. سپس از نصیبین به باعربایا رفت و در تل ابو الجواز از توابع باعربایا با بزار تغلبی جنگید و او را شکست داد. ولیدبن طریف در همین سال (180ق) به دست یزیدبن مزیَد به قتل رسید (2/ 720-721).
یاقوت از محلی به نام دیرباعربا رد ساحل [غربی] دجله میان موصل و حدیثه یاد کرده که مسیحیان آن را بزرگ می‌داشتند و شمار زیادی از راهبان و کشاورزان در آنجا به سر می‌بردند. به گفتۀ وی، این دیر یواری بلند داشت که ارتفاع آن حدود 100 ذراع می‌رسید و درون این دیرمهمانخانه‌ای بود که در آنجا از رهگذران پذیرای می‌شد و پیرامون دیر نیز کشتزارهایی وجود داشت (2/ 645). ابن فضل‌الله نیز از بنای شگفت این دیر و قبوری که در آنجا مورد احترام مسیحیان بود، سخن گفته است (1/ 218).

مآخذ

ابن‌اثیر، الکامل؛ ابن حوقل، صورة الارض، به کوشش کرامرس، لیدن، 1938م؛ ابن فضل‌اله عمری، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، چ تصویری، به کوشش فؤاد سزگین، فرانکفورت، 1408ق/ 1988م؛ ادی شیر، تاریخ کلدو واثور، بیروت، 1913م؛ ازدی، یزید، تاریخ‌الموصل، به کوشش علی حبیبه، قاهره، 1387ق/ 1967م؛ بندهش، به کوشش مهرداد بهار، تهران، 1369ش؛ پیگولوسکایا، ن.و.، اعراب حدود مرزهای روم شرقی و ایران، ترجمۀ عنایتالله رضا، تهران، 1372ش؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ، به کوشش سهیل زکار، دمشق، 1968م؛ زند بهمن یسن، به کوشش محمدتقی راشد محصل، تهران، 1370ش؛ غندور، محمدیوسف، تاریخ جزیرة ابن عمر، بیروت، 1990م؛ قدامة بن جعفر، «نبذ من کتاب الخرج و صنعة الکتابة»، همراه المسالک و لممالک ابن خردادبه، به کوشش دخویه، لیدن، 1306ق/ 1889م؛ ماری بن سلیمان، اخبار فطارکة کرسی المشرق من کتاب المجدل، رم، 1899م؛ نفیسی، سعید، مسیحیت در ایران، تهران، 1343ش؛ یاقوت، بلدان؛ یعقوبی، احمد، «البلدان»، همراه لاق‌النفیسۀ ابن رسته، به کوشش دخویه، لیدن، 1892م، نیز:

Chiristensen A., L’Iran sous les Sassanides, copenhagen, 1944; Marquart J., Ērānšahr, Berlin, 1901; Nöldeke, Th., «Die Namen Der aramaischen Nation und Sparche», ZDMG, 187, vol.XXV.
محمدرضا ناجی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: