صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / هنر و معماری / احمد نیریزی /

فهرست مطالب

احمد نیریزی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

اَحْمَدِ نِیْریزی، فرزند شمس‌الدین محمد (زنده تا 1151ق/ 1738م)، نامدارترین خوشنویس قلم نسخ ایران.

بخش یکم ـ زندگی 

با آنکه بخش اصلی زندگی هنری او در سدۀ 12ق سپری شده است، منابع نوشته شده در این سده هیچ‌گونه آگاهی از زندگی او به دست نمی‌دهند. برای نخستین‌بار میرزای سنگلاخ در تذکرة الخطاطین زندگی‌نامه‌ای از او آورده که بیشتر ساخته و پرداختۀ خود اوست و متأسفانه بدون نقد و بررسی، پایه و مایۀ کار تمامی تذکره‌نویسان پس از او قرار گرفته است. وی به شیوۀ همیشگی خود به احمد نیز چون دیگر خوشنویسان لقبی بخشیده، و او را «قبلةالکتاب» خوانده، و در خوشنویسی شاگرد محمدصادق ارجستانی دانسته است(2/ 392-393). این هردو مطلب خطاست، زیرا پس از سلطانعلی مشهدی (د 926ق) هیچ‌یک از خوشنویسان را به این لقب نخوانده‌اند و در هیچ یک از منابع سدۀ 12ق به بعد که شرح حال محمدصادق ارجستانی (اردستانی) (د 1134ق) در آنها آمده ــ ازجمله آثار محمدعلی حزین (د 1181ق) که خود نسبت شاگردی با او داشته ــ یادی از خوشنویسی وی نشده است (نک‍ : حزین، 47-48؛ مدرس، 1/ 104-105؛ مهرآبادی، 2/ 312-315). در دست نبودن هیچ دست نوشته‌ای که نشان از خوشنویسی او داشته باشد، نیز این امر را ثابت می‌کند.
میرزا سنگلاخ می‌نویسد: احمد نیریزی به محمدابراهیم قمی پیوست و در مکتب او به فرا گرفتن خوشنویسی پرداخت و پس از مرگ استاد از قم به نیریز رفت و چندی در آنجا به سبک استاد به کتابت پرداخت و سپس شیوه‌ای نو و برتر از استاد در قلم نسخ ابداع کرد (همانجا). این بخش از گزارش وی نیز نادرست است، زیرا محمد ابراهیم قمی تا 1118ق زنده بوده (بیانی، احوال…، 4/ 128) و آثار بسیاری از احمد به شیوۀ نوی که او می‌گوید، در دست است که پیش از این تاریخ در اصفهان نوشته شده است (نک‍ : بخش آثار در همین مقاله). افزون بر آن اقامت و درگذشت محمدابراهیم در قم ــ چنانکه میرزای سنگلاخ می‌نویسد ــ درست نیست. او در هیچ‌یک از آثارش اشاره‌ای به کتابت و اقامت در قم ندارد، بلکه شواهدی از اقامت او در اصفهان موجود است. از آن جمله آثاری است که برای شاه سلیمان صفوی نوشته که اینها هستند: قرآنی به نام او در 1087ق (گلچین، 239-240)، دعای جوشن کبیری به امر او در 1103ق (بیانی، همانجا). گذشته از این دو اثر قرآنی از وی باقی است که به سال 1117ق [یک سال پیش از آخرین اثرش] در اصفهان کتابت شده است (گلچین، 264-267). از سویی میرزای سنگلاخ خود در زندگی‌نامۀ محمدابراهیم هیچ اشاره‌ای به شاگردی احمد نزد وی نمی‌کند (2/ 408-424).
 در برخی از منابع معاصر آمده که احمد نیریزی از «روی خطوط علاءالدین تبریزی مشق بسیار کرده» است (بیانی، کارنامه...، 269). از این نوشته چنین برداشت می‌شود که مشق از روی آثار وی به آغاز کار خوشنویسی او مربوط می‌شود و علاءالدین را باید استاد غیرمستقیم او دانست. در این امر نیز جای درنگ است، زیرا این اندیشه از آنجا سرچشمه گرفته است که احمد در چند اثر خود از علاءالدین تبریزی با عنوان «استاد»، یا «استادی» یاد می‌کند، ازجمله در یک قطعه خط که ظاهراً صفحۀ پایانی یک کتاب دعاست با تاریخ 1122ق (همان، 549) و در پایان یک نسخۀ دعوات هفت حصار با تاریخ 1138ق (آتابای، فهرست کتب...، 526) و در خاتمۀ یک نسخۀ دعای ایام هفته (نک‍ : بخش آثار در همین مقاله، شم‍ 16). در هر سه جا وی می‌نویسد: «نقلت من خط الاستاد [یا استادی] علاءالدین تبریزی»، باید گفت که به کار بردن لقب «استاد» یا «استادی» به همراه نام خوشنویسان متقدم برای ادای احترام به پیشگامی آنهاست، نه به معنی استادی مستقیم؛ زیرا احمد نیریزی نمی‌توانسته است از نظر زمانی شاگرد علاءالدین تبریزی (زنده در 1001ق) باشد. دیگر آنکه کلمۀ «نقلت» در نوشتۀ نیریزی نه به معنی تمرین و مشق از روی خط علاءالدین است، بلکه به معنی آن است که احمد نسخه‌ای به قلم وی در دست داشته، و نسخه‌ای تازه از روی آن کتابت کرده است. حاصل کار نیز نسخه‌ای است که هیچ همانندی با خط علاءالدین ندارد، بلکه به شیوۀ نو احمد نیریزی است. دیگر آنکه زمانی که این آثار پدید آمده‌اند، روزگار رواح شیوۀ نو و دوران استادی اوست و وی را نیازی به مشق کردن از روی آثار علاءالدین نبوده است.

از بررسی آثار احمد نیریزی آگاهیهایی ــ هرچند محدود ــ به دست می‌آید. در صحیفۀ سجادیه‌ای که وی به سال 1087ق کتابت کرده است و نخستین اثر شناخته شدۀ او به‌شمار می‌آید، نام پدرش را سلطان محمد و لقب او را شمس‌الدین می‌نویسد و خود را با لقب فخرالدین می‌خواند (نک‍ : بخش آثار در همین مقاله، شم‍ 1) و در صحیفۀ سجادیۀ کتابت شده در 1097ق (نک‍ : بخش آثار، شم‍ 2) «اقل عبادالله احمد النیریزی» رقم کرده است. این دو اثر را می‌توان از آثار او که در زادگاهش کتابت شده است، دانست.
آغاز اقامت احمد در اصفهان را حدود سال 1100ق نوشته‌اند (بیانی، احوال، 4/ 24)، اما سندی برای اثبات آن در دست نیست. نخستین نسخه‌ای که بی‌تردید او در اصفهان نوشته، دعای کمیلی است با رقم و تاریخ «احمد النیریزی السلطانی باصفهان 1107» (نک‍ : بخش آثار، شم‍ 3). این اثر نشان می‌دهد که وی به دربار شاه سلطان حسین صفوی راه یافته، و به نام او «سلطانی» رقم زده، و از آن پس از نوشتن نام سلطان [ظاهراً به سبب هم‌نامی با شاه] برای پدرش و لقب فخرالدین برای خودش خودداری کرده است. یک نسخه دعای احتجاب را که در کتابخانۀ کاخ ـ موزۀ گلستان (شم‍ 2010) موجود است و از تاریخ آن تنها عدد 11 باقی مانده و ارقام سمت راست آن پاک شده (بیانی، همانجا؛ یادداشتهای مؤلف) و آتابای آن را 1100ق معرفی کرده است. (همان، 339-340) و نیز یک کتاب دعا را که در کتابخانۀ شمارۀ 1 مجلس شورای اسلامی (شم‍ 15987) با تاریخ ناتمام 113 هست و در فهرست همان کتابخانه تاریخ آن 1103ق ثبت شده است (شورا، 3/ 524) ــ و می‌تواند 1113، یا 1130ق (قس: آتابای، فهرست قرآنها...، تصویر قرآن 215) نیز باشد ــ نمی‌توان بر نسخۀ یاد شده مقدم دانست؛ هر چند هر دو در اصفهان کتابت شده‌اند. یک نسخه ادعیه نیز با نام احمد به تاریخ 1104ق در آستان قدس هست که شیوۀ خط آن نمی‌تواند از آن احمد نیریزی باشد. از میان 83 نسخۀ دارای رقم احمد نیریزی با تاریخ 1107ق به بعد در 38 نسخه محل کتابت اصفهان ذکر شده است و وجود عبارت «عبدالداعی لابودالدولة القاهرة الباهره...» [همراه با نام اصفهان یا بدون آن] در پایان 16 نسخه نشان از کتابت آنها در آن شهر دارد. این وضع در مرقعات و قطعات وی نیز مشاهده می‌شود. تنها در دو نسخۀ منسوب به او به نامی جز اصفهان برمی‌خوریم که شرح آنها خواهد آمد. این وضع توالی اقامت احمد را در اصفهان نشان می‌دهد. اگر گسیختگیهایی در روند پدیدآمدن آثار هنری وی در برخی از سالهای زندگی او دیده می‌شود، بیشتر به سبب رویدادهای سیاسی و اجتماعی روزگار اوست، نه خارج‌شدن وی از اصفهان. مثلاً از 1134ق واپسین سال پادشاهی شاه سلطان حسین و محاصرۀ اصفهان به دست افغانها تنها 2 قطعه خط از او برجاست (بیانی، احوال، 4/ 26، 27) و از 1135ق سال قتل آن پادشاه مرقعی شامل 16 قطعه از او باقی است (همان، 4/ 25).
روشن است که خلع شاه و پراکنده‌شدن درباریان که پشتیبانان و مشوقان او در کار خوشنویسی بودند، ضربه‌ای شدید برای او بوده، و از آن پس دست‌نوشته‌های او کاهش یافته است. عبارت «... ابود الدولة القاهره...» و عنوان دارالسلطنه را تنها تا 1146ق در آثار او می‌بینیم. اثری نوشته شده در 1147ق [واپسین سال پادشاهی صفویان] از او در دست نیست و از سال 1148ق [آغاز پادشاهی نادرشاه] تنها 2 قطعه خط از او بازمانده است (همان، 4/ 26) و آنها نیز آخرین قطعات خط او به‌شمار می‌آیند.
از 1149ق، دو کتاب دعا (همان، 4/ 23؛ شورا، 21/ 78) از احمد باقی است و از 1150ق هیچ اثری از او بر جا نمانده است. کتابت 4 نسخه را به واپسین سال زندگی هنری او، یعنی 1151ق نسبت داده‌اند: 1. عدةالداعی که شرح آن خواهد آمد. 2. نسخه‌ای از دعای صباح (نک‍ : بخش آثار، شم‍ 19). 3. نسخه‌ای شامل سور و ادعیه (نک‍ : بخش آثار، شم‍ 20). 4. یک نسخه دعا که به شمارۀ 1308 در کتابخانۀ آستان قدس رضوی هست، ولی فاقد ویژگیهای خط احمد است و نمی‌تواند دستخط او باشد (یادداشتهای مؤلف: آستان، 2/ 1، 13، 32، نیز نسخۀ تصویری آن در مرکز).
از این پس هیچ اثری که بتوان آن را به احمد نسبت داد، وجود ندارد. نسخۀ دعای کمیل کتابت شده به سال 1152ق در نجف که به شمارۀ 44 در کتابخانۀ کاخ ـ موزۀ گلستان هست (بیانی، همان، 4/ 22؛ آتابای، فهرست کتب، 451-452)، بنابر شواهد آشکار نمی‌تواند به خط او باشد: الف ـ خط نسخی که دعا بدان نوشته شده، از حد متوسط فروتر است و در برخی از صفحات چنان ناپخته است که هیچ شباهتی بین آن و خط احمد نمی‌توان یافت. ب ـ ترجمۀ فارسی ادعیه که در دیگر نسخه‌ها همگی به قلم نستعلیق نوشته شده، در این نسخه آمیخته‌ای از نستعلیق و شکسته نستعلیق است. ج ـ خط 3 صفحۀ پایان نسخه که کاتب کوشیده است به قلم رقاع بنویسد، ناپخته‌تر از آن است که به احمد نسبت داده شود. د ـ سرانجام رقم و تاریخ نسخه که به قلم شکسته نستعلیق نوشته شده، و بر پیشانی صفحۀ آخرالصاق گشته، از نمونه‌های شکسته نستعلیق شناخته شدۀ احمد که در حد خوش نوشته شده، به کلی دور است (یادداشتهای مؤلف). روی هم رفته نادرستی نسبت این نسخه به احمد از دیگر نسخه‌های منسوب به او آشکارتر است.
روشن است که قطعه خط منسوب به او با تاریخ 1177ق چنانکه بیانی نیز در اصالت آن تردید کرده (فهرست نمونه...، 17)، نمی‌تواند از آن او باشد، زیرا در فاصلۀ سالهای 1151-1177ق هیچ اثری از او در دست نداریم. همین‌گونه آثار را باید سبب پیدایش پندار زندگی حدود 100 تا 103 سالۀ او دانست (همانجا؛ میرزای سنگلاخ، 2/ 400). قطعۀ موجود در کتابخانۀ ملی تهران با تاریخ ناقص 118 که در فهرست آن کتابخانه (ملی، 2/ 488) با تاریخ 1180 آمده است، نیز باید مربوط به 1118ق باشد، میرزای سنگلاخ که به گمان خود شمار دقیق آثار او را نوشته، و مدعی است که 120 قرآن کتابت شدۀ او را «مشاهده و ملاحظه» کرده است، به محل کتابت آنها و به کار برد عنوان «سلطانی» در آثار او توجه نداشته، و آنچه او برای شاه سلطان حسین نوشته، ندیده گرفته است و در شرح حال مفصل او حتی یک‌بار نام شهر اصفهان را نمی‌برد. آیا این امر از بی‌خبری وی از اثر و احوال احمد نیریزی حکایت نمی‌کند؟ او بدون ذکر زمان از سفرهای احمد به مدینه و مکه، عتبات و مشهد و زیارت 14 معصوم(ع) سخن می‌گوید و می‌نویسد: به هنگام زیارت مدینۀ منوره اشعاری در مدح پیامبر اکرم(ص) به آب طلا بر کاغذ خان بالغ با این مطلع نوشته بوده است:
کفر و ایمان را هم اندر تیرگی هم در صفا / نیست دارالملک جز رخسار و زلف مصطفا
وی می‌نویسد که این اثر را در مصر دیده است (2/ 398). جز او کسی از وجود چنین اثری و چنان سفرهایی گزارش نداده است. اگر چنین سفرهایی انجام گرفته بود، از احمدِ بسیار متدین و متعصب که در درازای عمر خود جز به کتابت قرآن کریم و ادعیه دست نیازیده، و حتی یک بیت شعر با قلم خود بر کاغذ نیاورده است، انتظار می‌رفت که ــ اگر نه به شوق دیدار که به ثواب زیارت چنان مکانهای مقدسی ــ نسخه‌ها و قطعات بسیاری با ذکر نام در هر مکان نوشته، و برجا گذاشته باشد. در حالی که هیچ اثری که حاکی از این سفرها باشد، در دست نیست، همچنانکه هیچ‌کس آن نسخۀ حدیقۀ سنایی را که میرزای سنگلاخ در خجند دیده، و کتابت آن را به احمد نسبت داده (2/ 403)، ندیده است.
از سویی بررسی سال‌شمار زندگی احمد و وجود آثار رقم و تاریخ‌دار کتابت شده در اصفهان [تقریباً در همۀ سالهای فعالیت او] سفرهای به گفتۀ میرزای سنگلاخ به «کرّات و مرّات» را غیرممکن می‌سازد. دیگر آگاهیهای داده شده در کتاب او چون درآمدی برابر با 60 هزار تومان صفوی از راه دریافت اجرت کتابت، مرگ در 103 سالگی در زمان و مکانی نامعلوم، انتقال و به خاک سپردن پیکر او در کربلا (2/ 400-401) نیز چون بخشهای پیش گفته شده، همگی زادۀ پندار اوست.
از پایان زندگی احمد نیریزی هیچ نمی‌دانیم. سپهر تاریخ مرگش را 1155ق نوشته است (ص 33)، بدون آنکه از جای درگذشت و به خاک سپردن او یادی کند؛ اما از آنجا که در آثار محدود واپسین سالهای عمرش نامی از شهری یا نوشته‌ای که نشان‌دهندۀ هجرت او از اصفهان باشد، نمی‌یابیم، بایستی در همین شهر درگذشته باشد. انجمن آثار ملی در زادگاهش نیریز بنای یادبودی به یاد وی برپا داشته است (بحرالعلومی، 630-633).

بخش دوم ـ آثـار 

میرزای سنگلاخ نوشتن 99 تا 120 قرآن و 77 جلد صحیفه و تعدادی «بیرون از آمار و شمار» مرقع و قطعه و اوراق به او نسبت می‌دهد (2/ 397، 399-400). فرهادمیرزا معتمدالدوله از بیاض بسیار بزرگی نام می‌برد که احمد آثار خود را در آن با ذکر تاریخ و نام کسانی که آثار برای آنها نوشته شده بوده، به ثبت می‌رسانده است. به نوشتۀ او چند برگی از آن بیاض از دستبرد کسانی که به آن دسترسی داشته‌اند، مصون مانده بوده است که وی آثاری شامل 9 قرآن و 5 کتاب دعا از آن نقل می‌کند (ص 49-50)؛ برخی از آنها تاکنون باقی مانده و در آثار برگزیدۀ احمد از آنها یاد خواهیم کرد. هرچند در پرکاری احمد نیریزی و برجا ماندن آثار نسبتاً زیادی از او جای تردید نیست، لیکن نوشتۀ میرزای سنگلاخ به‌ویژه دربارۀ شمار قرآنهای دست‌نوشتۀ او بسیار گزافه‌آمیز و به دور از حقیقت است. شاید نوشتۀ فرهاد میرزا دربارۀ دزدیده شدن اوراقی از بیاض یاد شده نیز از همین گزافه‌گویی سرچشمه گرفته باشد. 
شهرت احمد و رونق بازار نسخه‌های خطی در سدۀ 13ق در ایران سبب پیدایش شمار بسیاری آثار منسوب به وی شد و این امر چنان گسترش یافت که گاهی خوشنویسان و کتاب‌شناسان برای اثبات اصالت نسخه‌های منسوب به او حتی بر آثار رقم‌دار و اصیل وی گواهی نوشته‌اند. به‌طور کلی آثار منسوب به احمد نیریزی را می‌توان به 3 گروه دسته‌بندی کرد و به معرفی نمونه‌هایی از هر گروه پرداخت:

الف ـ آثار ساختگی و مجعول

از این گروه می‌توان از نسخۀ شمارۀ 986 ف کتابخانۀ ملی تهران به نام اشارات رموز فی آیات کلام رب‌العالمین، تألیف نویسنده‌ای به نام سلیمان یاد کرد که در 1107ق تألیف شده، و مؤلف در صفحات 7 تا 9 آن «ثواب آن را به روزگار فرخنده آثارِ اعظم سلاطین و اشجع خواقین دوران، مسخّر ایران و اصفهان و مکرّم بالطاف معبود، یعنی شاه سلطان محمود...» تقدیم داشته است. در پایان کتاب رقم کاتب و تاریخ به صورت «کتبه احمد النیریزی... فی دارالسلطنة اصفهان، ربیع‌الآخر 1115» آمده است. پیداست که نه تاریخ تألیف و نه کتابت با روزگار حکومت محمود افغان بر اصفهان (1135-1138ق) برابر نیست (جواهر کلام، 1/ 11-13؛ ملی، 2/ 541-542؛ یادداشتهای مؤلف). افزون‌برآن، خطِ نسخه فاقد ویژگیهای کتابت احمد نیریزی است.
 

صفحه 1 از3

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: