اختر
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 19 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/228155/اختر
چهارشنبه 24 اردیبهشت 1404
چاپ شده
7
اَخْتَر، محمد صادقخان (1201-1275ق/ 1787- 1859م)، فرزند قاضی محمد لعل، نویسنده و شاعر فارسی و اردو زبان شبه قارۀ هند. نسب او به خواجه ناصرالدین عبیدالله احرار (ه م) میرسد (سری رام، 1/ 200؛ صبا، 591؛ ناصر، 1/ 301). نیاكان او از تركستان به دهلی و سپس به بنگاله رفتند و در آنجا به منصب قضا و «صدر الصدوری» رسیدند (ناصر، همانجا). اختر در هوگلی از توابع كلكته به دنیا آمد. لفظ «اختر» ماده تاریخ ولادت و نیز تخلص اوست (صبا، 40؛ ناصر، 1/ 302). وی مقدمات ادب را از میرزا محمدحسن قتیل فرا گرفت (همانجا) و نزد برخی از مشایخ طریقت و علمای دین چون میرزا محمد خضرحی لكهنوی و مولوی محمد تقی لكهنوی نیز به تحصیل و تعلم پرداخت (صبا، 222، 388). سپس از هوگلی به لكهنو رفت و در آنجا منشی عامل انگلیسی لكهنو شد (ناصر، همانجا)، اما پس از چندی به هوگلی بازگشت. در 1235ق غازیالدین حیدرشاه اوده (حك 1229-1243ق) به فكر تأسیس چاپخانهای با حروف سربی در لكهنو افتاد و شماری از دانشمندان و ماهران فن را به لكهنو دعوت كرد كه اختر نیز از آن جمله بود. وی در دربار غازی الدین حیدر، لقب ملكالشعرایی یافت و به تألیف و تصنیف مأمور شد (صدیق حسن، 63؛ ظهیر بلگرامی، 4؛ ناصر، همانجا). اختر در این مدت چندین كتاب تألیف كرد كه برخی از آنها در همان چاپخانه كه نخست مطبع مرتضوی و سپس مطبع سلطانی نامیده شد، به چاپ رسید (نك : دنبالۀ مقاله). یكی از مقربان غازیالدین حیدر، قمرالدین احمد، معروف به میرزا حاجی نیز شاعرها را مینواخت و اختر در مجالس ادبی او شركت میكرد (عبدالحی، گل رعنا، 279- 280). پس از انقراض دولت غازیالدین حیدر، اختر به مدت 19 سال در حوالی كانپور در دستگاه حكام انگلیسی به خدمت «تحصیلداری» مشغول شد (ناصر، همانجا؛ قادربخش، 1/ 259)، ولی در اواخر عمر به لكهنو بازگشت و همانجا ساكن شد و به ملازمت واجد علی شاه اوده (حك 1263-1272ق) درآمد (صبا، 40). واجد علی شاه با پرداخت انعامی گزاف تخلص «اختر» را از او برای خود گرفت و تخلص «خوشتر» بدو داد (سكسینه، 235). اختر بعد از شورش هند در 1275ق در لكهنو درگذشت (صبا، 40-41؛ دیوان بیگی، 1/ 96). در روزگاری كه اختر در لكهنو و توابع آن به سر میبرد، در شاعری و ترسل شهرت فراوان یافت؛ در مجالس مشاعره و مباحثات ادبی شركت میكرد (مثلاً نك : صبا، 67) و بسیاری از شاعران و ادیبان با او دوستی و مصاحبت داشتند. شرح احوال دوستان و شاگردان او در آفتاب عالمتاب، و به نقل از آنجا در روز روشن آمده است. اختر از لحاظ خصایل انسانی و فضایل علمی در میان معاصران خود ممتاز بود و از دقایق علوم ادبی آگاهی تمام داشت. نظم و نثر فارسی را به كمال لطافت و پاكیزگی مینوشت و شعر اردو نیز نیكو میسرود (سری رام، همانجا؛ صبا، 40؛ صدیق حسن، همانجا؛ قادربخش، 1/ 260). وی از معاصران خود گله داشت كه قدر او را نمیشناختند (قاسمی، «تذكره...»، 232). اسدالله خان غالب دهلوی كلام فارسی اختر را ناقص و مغایر با معیارها و اسلوبهای شعر قدیم دانسته است. به قول او شیوۀ كلام اختر فارسی نیست، بلكه هندی است (ص 118- 119). ممكن است بدگویی غالب از آن روی بوده باشد كه اختر از شاگردان قتیل بوده، و غالب با قتیل مناقشات ادبی و شعری داشته است. با وجود این اختر به بلندی مقام غالب در شعر و سخن معترف بوده (سری رام، 1/ 201) و در آفتاب عالمتاب ازو به نیكی یاد كرده است (قاسمی، همان، 226).
1. آفتاب عالمتاب، تذكرۀ 264‘4 شاعر فارسیگوی است كه از لحاظ شمار تراجم شعرا یكی از پرحجمترین تذكرههاست. اختر در 1238ق تألیف آن را آغاز كرده، و در رمضان 1269 به پایان رسانیده است، و به قول صبا تا آن زمان «به این جامعیت و نظافت و بلاغت كتابی در این فن زیب تألیف نیافته» بود (ص 41). شرح احوال شاعران به ترتیب الفبا درج شده، و مؤلف در انتخاب اشعار بیشتر به مضامین عاشقانه توجه داشته است. وی در مقدمه مآخذ خود را ذكر كرده، و از 62 كتاب نام برده است كه برخی از آنها امروز در دست نیست (قاسمی، همان، 218-221). ارزش این تذكره بیشتر به سبب تراجم شعرای معاصر و نقد و بررسی شیوۀ كلام برخی از آنهاست. اختر میخواست نسخهای از این تذكره را به ایران هم بفرستد (همان، 232)، اما ظاهراً این آرزو تحقق نیافت، زیرا نسخهای از آفتاب عالمتاب در فهارس نسخههای خطی كتابخانههای ایران ذكر نشده است. یگانه نسخۀ خطی این تذكره در كتابخانۀ نواب شمسآباد از توابع فرخآباد هند موجود است (همان، 215) و این ظاهراً همان نسخهای است كه صبا به هنگام تألیف روز روشن (1295ق) در دست داشته، و میگوید كه برخی از حواشی آن به خط مؤلف است (همانجا). این تذكره تاكنون به چاپ نرسیده است، اما در اواخر سدۀ 13ق مورد توجه تذكرهنویسان شبه قاره بوده، و علی حسن خان در صبح گلشن، صبا در روز روشن و ابوالقاسم محتشم در اختر تابان از آن بسیار استفاده كردهاند. 2. بهار بیخزان، مجموعۀ نثر و نظم اختر است كه در 1257ق تألیف شده است. اختر در ابتدای كتاب از توانایی خود در شعرگویی و نثرنویسی سخن گفته، و به ناقدان نظم و نثر خود پاسخ داده است. دو تن از بزرگان معاصر او، نواب غلامحسین خان شاهجهان پوری و غلام اعظم محمدی افضل، نوۀ شاه اجمل اللهآبادی، بر آن تقریظ نوشتهاند. نسخۀ خطی این كتاب در كتابخانۀ مركزی دانشگاه تهران (شم 8012) موجود است (نك : مركزی، 17/ 7، كه در ضبط نام كتاب و تاریخ تألیف آن سهوی رخ داده است). 3. حدیقة الارشاد، شامل نمونههایی در انشا و ترسل و القاب و خطابات است كه در نامهنگاری به كار میآید. مؤلف این كتاب را به دستور نواب محمدعلی خان بهادر سپهدار جنگ در 1226ق تألیف كرده است. نسخهای از آن در كتابخانۀ خدابخش پتنه (شم 887) موجود است (بانكیپور، .(IX/ 1234. دیوان غزلیات. ایوانف (ص 220) احتمال داده است كه این دیوان، از آنِ اكبرعلی اخترسرهندی باشد، اما قاسمی آن را از محمدصادق خان اختر میداند، زیرا شاعر در آن به محمد لعل و استاد خود قتیل و به شهر لكهنو اشاره كرده است («دیوان...»، 167- 168). نسخۀ خطی این دیوان در مجموعۀ كرزن، انجمن آسیایی بنگال كلكته (شم 210-2) موجود است (همان، 166). 5. صبح صادق، سرگذشت مؤلف است كه پیش از 1267ق تألیف شده است. مؤلف در آن آزردگی خاطر خود را از وضع زمانه و مردم روزگار خود بیان داشته است. این كتاب در 1292ق در مطبع چشمۀ فیض میرت، چاپ شده است. 6. گلدستۀ محبت، گزارش سفر لرد هیستینگز از كلكته به لكهنو و دیدار او با غازیالدین حیدر در ربیعالآخر 1230 است. این كتاب در 1239ق در مطبع سلطانی لكهنو چاپ شده است. 7. محامد حیدریه، كه آن را در اوصاف و محامد غازیالدین حیدر نوشته، و بدو پیشكش كرده است. در این كتاب، علاوه بر مطالبی دربارۀ نویسنده و ممدوح او، اطلاعات ارزشمند جغرافیایی دربارۀ لكهنو نیز دیده میشود. این كتاب در 1238ق در مطبع مرتضوی لكهنو به طبع رسیده است. 8. مخزن الجواهر، در شرح حال فرمانروایان هفت اقلیم از آغاز تا عهد بابریان شبهقاره در عصر مؤلف است. اختر این كتاب را پس از ملاقات با هنری الیوت در علیگره به درخواست وی، در 1263ق نوشته، و بدو تقدیم كرده است. نسخههای خطی آن در موزۀ ملی پاكستان (شم 152-1962 N.M) و موزۀ بریتانیا (شم 1784 or.) موجود است (نوشاهی، 743؛ ریو، .(III/ 900مطابق یادداشتی كه اختر در حاشیۀ مثنوی سراپاسوز (نك : دنبالۀ مقاله)، نسخۀ خطی دانشگاه هندویی بنارس دارد، وی تا آن زمان 19 كتاب تألیف كرده، و نسخههایی از آنها به كشمیر و كابل رسیده بوده است (قاسمی، «تذكره...»، 232). عنوانهای برخی از دیگر آثار او اینهاست: بهار اقبال، تاریخ مآثر الملوك، گلزار خسروی، گنج نیرنگ، شمس المدایح، لوامع النور فی وجوه المنثور، مفید المستفید، نقود الحكم، نورالانشاء، هفت اختر و هفت دانش (صدیق حسن، 63؛ سكسینه، 235؛ عبدالحی، نزهة...، 7/ 224؛ قاسمی، همان، 215؛ استوری، I/ 707؛ ناصر، 1/ 301).
1. سراپاسوز. اختر این مثنوی بزمی را در 1231ق در 650 بیت سروده بود، اما جواد علی جواد آن را در 1311ق به نام خود چاپ كرده است (نك : زیدی، 106). 2. دیوان. نسخهای خطی از آن در دانشگاه بنارس موجود است (قاسمی، همان، 231). تذكره نویسان برخی از اشعار او را نقل كردهاند (نك : صدیق حسن، همانجا؛ عبدالحی،همانجا؛ناصر، 1/ 302؛ محمد حسین، 39؛ قادربخش، 1/ 260-264).
دیوان بیگی شیرازی، احمد، حدیقةالشعراء، به كوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1364ش؛ زیدی، علی جواد، اردو مثنوی، لكهنو، 1985م؛ سری رام، خمخانۀ جاوید، لكهنو، 1908م؛ سكسینه، رام بابو، تاریخ ادب اردو، ترجمۀ میرزا محمد عسكری، كراچی، غضنفر آكادمی؛ صبا، محمد مظفرحسین، تذكرۀ روز روشن، به كوشش محمدحسین ركنزاده آدمیت، تهران، 1343ش؛ صدیق حسن خان، محمد، شمع انجمن، بهوپال، 1293ق؛ ظهیر بلگرامی، تقریظ مصباح الهدایت (ترجمۀ عوارف المعارف)، لكهنو، 1291ق؛ عبدالحی، گل رعنا، لاهور، 1964م؛ همو، نزهةالخواطر، حیدرآباد دكن، 1399ق؛ غالب دهلوی، اسدالله خان، عود هندی، به كوشش مرتضی حسین فاضل، لاهور، 1967م؛ قادربخش، تذكرۀ گلستان سخن، لاهور، 1966م؛ قاسمی، شریف حسین، «تذكرۀ آفتاب عالمتاب»، غالبنامه، دهلی، 1982م، ج 3، شم 2؛ همو، «دیوان قاضی محمد صادق اختر»، بیاض، دهلی، 1985م، س 5، شم 1-2؛ محمدحسین خان، تذكرۀ ریاض الفردوس، به كوشش مرتضی حسین فاضل، لاهور، 1968م؛ مركزی، خطی؛ ناصر، سعادت علی خان، تذكرۀ خوش معركه زیبا، به كوشش مشفق خواجه، لاهور، 1970م؛ نوشاهی، عارف، فهرست نسخههای خطی فارسی موزۀ ملی پاكستان كراچی، اسلامآباد، 1362ش؛ نیز:
Bankipore; Ivanow, W., Concise Descriptive Catalogue of the Persian Manuscripts in the Curzon Collection Asiatic Society of Bengal, Culcutta, 1926; Rieu, Ch., Catalogue of the Persian Manuscripts in the British Museum, London, 1883; Storey, C. A., Persian Literature, London, 1970. عارف نوشاهی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید