بارودی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
سه شنبه 20 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/227081/بارودی
جمعه 19 اردیبهشت 1404
چاپ شده
11
بارودی، محمود سامی (1255-1322ق/ 1839-1904م) شاعر، و سیاستمدار معاصر عرب، وی در قاهره در خانوادهای چرکسی و منسوب به ممالیک مصر متولد شد. یکی از نیکان او ملتزم (اجارهدار) قصبۀ ایتای بارود از توابع بحیره (ولایتی در مصر سفلى) بود و نسبت بارودی وی برخاسته از همین جاست (کردعلی، 390؛ زیدان، 2/ 394؛ مصطفى، 3/ 414-415؛ هیکل، 97(5)/ 470). پدر بارودی، حسن حسنىبیک، در روزگار محمدعلی پاشا (ﺣﻜ : 1220-1264ق/ 1805-1848م)، یکی از فرماندهان عالیرتبۀ توپخانه بود که بعدها «مدیر» (مسئول ادارۀ «مدیریه»، از تقسیمات کشوریِ مصر) دُنقُله و بربر در سودان شد (کردعلی، 389-390؛ ضیف، 46؛ هیکل، همانجا).بارودی در 7سالگی پدر خود را از دست داد و تا 12سالگی چون دیگر فرزندان خانوادههای مرفه، قرآن و مقدمات فقه و حساب و تاریخ و شعر را در خانه نزد معلمان خصوصی آموخت (ضیف، 47). وی زبان و ادبیات عربی را نزد شیخ حسن مرصفی فراگرفت (کردعلی،390)؛ سپس در 1267ق/ 1850م پس از اتمام تحصیلات ابتدایی چون دیگر چراکسه و ترکان و فرزندان طبقۀ حاکم وارد مدرسۀ نظام شد (ضیف، 48؛ کردعلی، همانجا؛ مصطفى، 3/ 415)؛ در این اثنا به مطالعۀ شعر کلاسیک نیز پرداخت؛ در 1271ق/ 1854م در زمان حکومت سعیدپاشا (1270-1280ق/ 1854-1863م)، با رتبۀ باشجاویش (سرگروهبان) از مدرسۀ نظام فارغالتحصیل گردید (هیکل، همانجا؛ دسوقی،22)، اما در آن زمان روح حماسه فسرده، و صحنههای جنگ از پرچمهای مصر تهی شده بود؛ ازاینرو، وی که امید داشت از طریق نظامیگری به آرزوهای بزرگ دست یابد و چون نیاکانش در میادین جنگ کسب افتخار کند. نومید شد و ناچار به مطالعه روی آورد و استعداد شاعری خود را با میراث شعر کهن، بهویژه آنچه در باب حماسه و فخر بود، پرورش داد. او بدون توجه به آنانکه سرودن شعر را برای وی که از طبقهای صاحب مقام بود، عیب میدانستند، به تصویر صحنههای پیکار و ستایش قهرمانان پرداخت و در این امر از شاعران کلاسیک تقلید کرد. او شعر را به شرط آنکه ابزاری برای ستایش و نکوهش نباشد، زیوری برای انسان میدانست (همو، 22-23؛ بارودی، 3/ 531).بارودی سرانجام نتوانست در مصر بماند، از این رو، به استانبول رفت و به عنوان منشی وارد امورخارجه شد (زیدان، 2/ 395؛ مصطفى، 3/ 416) و در آنجا زبان وادبیات ترکی و فارسی را نیک فراگرفت و علاوه بر عربی، به فارسی و ترکی نیز شعر سرود (دسوقی، 23). پس از سفر اسماعیلشاه (ﻫ م) به استانبول که به منظور سپاسگذاری از سلطان عثمانی صورت پذیرفت، بارودی به او پیوست و همراه وی به مصربازگشت (زیدان، مصطفى، همانجاها). بازگشت او به مصر در حقیقت شروع بخش دوم از زندگی، و دوران تحقق آرزوها و آمال او بود. وی در زمان اسماعیل پاشا، با درجۀ سرگردی به همراه گروهی از افسران مصری برای مشاهدۀ مانورهای سالیانۀ ارتش فرانسه به این کشور، و سپس به لندن مسافرت کرد و پس از بازگشت در 1282ق/ 1865م به درجۀ سرهنگ دومی و در فوج سوم محافظان نایبالسلطنه، و اندک زمانی بعد به درجۀ امیرآلایی (سرهنگی) فوج چهارم همان گروه ارتقا یافت (هیکل، 97(5)/ 473؛EI2).با آغاز شورش در جزیرۀ کرت در مدیترانه برضد دولت عثمانی، بارودی به همراه سپاهی بدانجا فرستاده شد (1282ق) و پس از بازگشت به سبب فعالیتهای چشمگیرش به دریافت نشان (وسام عثمانی) مفتخر گردید و در رأس محافظان اسماعیلپاشا قرار گرفت و منشی ویژه او شد (مصطفى، 3/ 416-417؛ هیکل، همانجا؛ طناحی، 475؛ EI2). هنگام جنگ دولت عثمانی با صربها و بلغارها، بارودی برای انجام دادن مأموریتهای سیاسی به استانبول رفت. وی همچنین در جنگ با روسیه (1295ق/ 1878م) از خود شایستگی نشان داد و به درجۀ سرتیپی ارتقا یافت. این جنگها زمینۀ مناسبی برای پارهای از سرودههای او بهویژه نونیۀ مشهورش گردید (ﻧﻜ : بعینی، 14-15؛ هیکل، 97(5)473، 477؛ بارودی، 4/ 43-55). وی پس از بازگشت از جنگ بالکان، نخست مدیریت ناحیۀ «الشرقیه» را عهدهدار گردید و سپس استاندار پایتخت (قاهره) شد (دسوقی، 24؛ ضیف، 66؛ کردعلی، 391-392؛ زیدان، 2/ 396؛ مصطفى، 3/ 417).در روزگار توفیق پاشا (ﺣﻜ 1296-1309ق/ 1879-1892م)، بارودی وزیر معارف و اوقاف شد و کوشید به وضع اوقاف رسیدگی کند (ضیف، 70؛ زیدان، همانجا). وی پس از دریافت درجۀ سرلشکری، وزارت جنگ را بر عهده گرفت (کردعلی، 392)، اما گرایشهای ناسیونالیستی وی سبب شد که از مقام خود عزل گردد. چندی بعد بارودی بار دیگر به اصرار توفیق پاشا مقام نخستوزیری را پذیرفت و کوشید میان نظامیان و توفیق، آشتی برقرار سازد و امور را با مدارا اصلاح نماید، اما نظامیان خواستار برکناری توفیق بودند و همین امر کار را بر بارودی دشوار ساخت. بارودی سرانجام به انقلابیون ملحق شدو در زمرۀ بزرگترین یاوران انقلاب عرابی پاشا قرار گرفت، اما با مداخلۀ انگلستان و فرانسه، انقلاب شکست خورد و وی به همراه دیگر یارانش به سیلان تبعید گردید و 17 سال و اندی از عمر خود را در آنجا سپری ساخت. این دوران در زندگی شاعر البته تأثیری شگرف داشت (زیدان، 2/ 397؛ مصطفى، 3/ 417-418؛ طناحی، 475-477). وی در این زمان زیباترین و غمانگیزترین قصاید خود را سرود. بارودی در دوران تبعید بینایی خود را از دست داد و شنوایی او نیز ضعیف شد، درحالی که دوری از خانواده نیز بر دردها و رنجهای وی میافزود (دسوقی، 24-25؛ ضیف، 81، 82). او سرانجام در 1900م بخشوده شد و به مصر بازگشت و همانجا درگذشت (زیدان، همانجا؛ بدوی، 2008). خلیل مطران، حافظ ابراهیم و دیگران او را رثا گفتهاند (بعینی، 27-29؛ سالم، 34، 48).
محیط مصر و مطالعۀ شعر کهن و بهویژه شعر دورۀ عباسی را میتوان از جمله عوامل مؤثر در پرورش ذوق شاعری بارودی دانست (ضیف، 97-98؛ دسوقی، 35). وی در آغاز از اسلوب و معانی شعر کهن تقلید کرد، و در معارضه با مشهورترین شاعران عرب چون عنتره بن شداد، نابغۀ ذبیانی، ابوفراس حمدانی، بحتری، متنبی، ابونواس و بوصیری، قصایدی قابل توجه سرود و البته در این راه به سرقت ادبی نیز متهم شد (همو، 40-41؛ نوفل، 178-190؛ هیکل، 98/ 22). سپس در بسیاری از موضوعات شعری، بهویژه وصف، شخصیتی مستقل یافت.بارودی در غالب فنون شعری چون رثا، مدح، فخر، غزل، حکمت و حماسه شعر سرود (بعینی، 9). وی تنها دوستان و خویشاوندان را رثا میگفت (مثلاً ﻧﻜ : 1/ 30-31). رثای او برخاسته از عواطف صادقانه بود که گاه با پند و حکمت آمیخته میشد. مدح او نیز به والیان همعصرش در مصر منحصر بود و با اینهمه، بهعنوان شاعری مداح شناخته نشد. سرودههای او نیز در این باب از هرگونه مبالغۀ نکوهیده بری بود، چرا که در برابر مدحش، انتظار صله و پاداش نداشت. وی در مدح پیامبر اسلام(ص) نیز قصیدهای به شیوۀ البردۀ بوصیری با عنوان کشفالغمة فی مدح سیدالامه سرود که زیباترین نمونۀ مدح او به شمار میرود (ابراهیم، 1215؛ EI2).بارودی پیوسته در سرودههای خود به ماجراجویی، شجاعت، عزم و ارادۀ نیرومندش میبالید و در این خصوص گاه سخت مبالغه میورزید و خود را نادرۀ زمان میپنداشت (دسوقی، 41-43؛ بعینی، 13، 15، 16، 23-25؛ هیکل، 97(5)/ 471). خاستگاه معدود اشعار وی که در باب زهد و بابهره¬گیری از معانی شعرابوالعتاهیه سروده، بیشتر نشأت گرفته از حالاتی نفسانی است که درپی یأس و ناامیدی بر او غلبه کرده است. در سرتاسر شعرهای بارودی پندو حکمت از جایگاه ویژهای برخوردار است، بهگونهای که برخی از آنها حکم ضربالمثل یافته است. بیگمان این حکمتها و پندها برخوردار از فلسفهای ژرف و متأخر از مکتبی خاص یا نگرشی ملی به جهان هستی نیست، بلکه نگاهی است گذرا و عاری از تحلیلی عمیق که از سبکی استوار و ساختاری دلنشین هم بیبهره نیست (دسوقی، 44-45).در بیان احساسات و مشاهدات خود، نوآوری باوردی بسیار محسوس است. وی به وصف توجهی خاص داشت و قصاید ویژهای در این باب سرود. تفاوت وصف در شعربارودی با وصف در شعر شاعران کهن، در این است که قصاید کهن، وصف به عنوان موضوعی فرعی در لابهلای قصاید جای میگیرد، حال آنکه در شعر بارودی وصف موضوعی مستقل است (همو، 45). بارودی تصویرگری تواناست که پدیدههای طبیعت، اشخاص و صحنههای نبرد و بهطورکلی هر آنچه احساسات او را برانگیخته، نیک تصویر کرده است (همو، 46؛ نیز ﻧﻜ : بعینی، 19-21) و دراینزمینه هرگاه به معارضۀ شاعران جاهلی و مخضرم رفته، قصایدی سروده که در استحکام و ساتواری همپایۀ قصاید آنان است (همو، 21؛ زیدان، 2/ 400). در وصف خمر نیز از وی قصایدی در دست است که آن را در ردیف خمریات ابونراس دانستهاند (بعینی، 22).از جمله موضوعاتی که بارودی لباسی نوبدان پوشانید، شعر سیاسی و ملی بود. از میان سرودههای سیاسی بارودی میتوان به شخصیت والا، عصیانگر وبلندپرواز او که عاشق آزادی و عدالت است، پی برد. همین ویژگیها بود که به بارودی شخصیتی ممتاز بخشید و وی را رهبری محبوب ساخت (دسوقی، 47-49). بارودی نخستین شاعر معاصر است که میهن و هممیهنان خود را ستوده و روح و ملتگرایی را در آنها تقویت نمود، و اینها همه، بارودی را در شعر معاصر جایگاهی رفیع بخشید (همو، 49). با اینهمه، دیوان بارودی از قصاید عاشقانه و غزل تهی نیست و قلب پیوسته از اندوه عشق شکوه میکند، حتى در کهنسالی (بعینی، 17-19). بارودی در نسیب کاملاً پیروسبک کهن نبود، بلکه در آن به پاکدامنی و در عشق تأکید میورزید. هجای او نیز بیشتر اجتماعی بود، تا شخصی، هرچند که این موضوع در آثار او، با آثار کلاسیک اورپایی چون نوشتههای شکسپیر و مولیر قابل مقایسه نیست (دسوقی، 50).بارودی عامل اصلی نهضت شعری در دوران معاصر به شمار میرود. وی در سرودههای خود از یکسو استواری شعر کهن را با موضوعات نوین درآمیخت و از دیگر سوی برخلاف معاصران، شعر خود را از افراط در کاربرد صنایع شعری دورۀ فترت دور نگه داشت (بعینی، 9). با آنکه باوردی از شاعران کلاسیک تقلید میکرد، اما شخصیتی کاملاً متفاوت با شاعران کهن داشت ( دسوقی، 51). در واقع میتوان گفت که بارودی صاحب مکتبی در شعر بود که بسیاری از شاعران پس از خود را چون اسماعیل صبری، شوقی، مطران و... تحت تأثیر قرار داد. از ویژگیهای بارز مکتب شعری او استواری در معنا و اسلوب، موسیقی دلانگیر، شفافیت معنی و تصویر، و پیروی از سبک و شیوۀ قصیدههای کهن بود (عبّود، 141؛ دسوقی، 52؛ هیکل، 97(5)/ 474). رسالت بارودی در ادبیات معاصر، احیای شعر عربی بود؛ به عبارت دیگر او شعر را از رکاکت و شعفی که گریبانگیر آن شده بود، رهانید و بدان نیرویی دوباره بخیشد (عقاد، 316؛ سالم، 48). دربارۀ بارودی کتابها و مقالات گوناگونی نگاشته شده است (ﻧﻜ : داغر، 2/ 162-164).
1. دیوان، که خود آن را سامان بخشید و واژگان دشوارش را توضیح داد و پس از مرگش نخستینبار به کوشش و شرح محمد اماممنصوری و با سرمایۀ همسر دومش امینه در دو مجلد به طبع رسید (دسوقی، 33؛ EI2)؛ سپس به کوشش علی جارم و محمدشفیق معروف، و با مقدمۀ هیکل پاشا در قاهره منتشر شد (1940م). دیوان بارودی مجموعۀ قصایدی است که وی به مناسبتهای گوناگون سروده است و از خلال وصف او میتوان به سفرهای مختلف شاعر پیبرد. 2. مختارات البارودی، در4 جلد که مجموعهای است که از اشعار 30 شاعر بزرگ که نخستین آنها بشار و آخرینشان ابنعنین است. این مجموعه که بارودی آن را در تبعید گردآوری کرده بد، در 1327 و 1329ق به کوشش یاقوت مُرسی در قاهره به چاپ رسید و مشتمل بر 7 باب است که عبارتند از ادب، مدیح، رثا، وصف، نسیب، هجا و زهد.گزیدهای از آثار منثور به نام قیدالاوابد بدو منسوب است که تاکنون به چاپ نرسیده است (طناحی، 479؛ بعینی، 26؛ دسوقی، 34؛ ضیف، 220).
ابراهیم، عبدالفتاح، «البارودی الشاعر»، الهلال، 1353ق، س 42، ﺷﻤ 10؛ بارودی، محمودسامی، دیوان، به کوشش علی جارم و محمدشفیق معروف، قاهره، 1940م؛ بدوی، احمداحمد، «شعرالبارودی فی منفاه»، الرسالة، 1944م، س12، ﺷﻤ 598؛ بعینی، نجیب، شعراء عرب معاصرون، بیروت، 1411ق/ 1991م؛ داغر، یوسف اسعد، مصادر الدراسة الادبیة، بیروت، 1983م؛ دسوقی، عمر، محمود سامی، البارودی، قاهره، 1970م؛ زیدان، جرجی، تراجم مشاهیر الشرق، بیروت، دارمکتبة الحیاة؛ سالم، عبدالرشید عبدالعزیز، شعر الرثاء العربی، کویت، 1982م؛ ضیف، شوقی، البارودی رائد الشعر الحدیث، قاهره، 1964م؛ طناحی، طاهره، «رب السیف و القلم محمودسامی باشا البارودی»، الهلال، 1348ق، س 38، ﺷﻤ 4؛ عبود، مارون، رواد النهضة الحدیثة، بیروت، دارالثقافه؛ عقاد، عباس محمود، مجموعة اعلام الشعر، بیروت، دارالکتاب العربی؛ کردعلی، محمد، المعاصرون، به کوشش محمد مصری، دمشق، 1401ق/ 1980م؛ مصطفى، محمود، الادب و تاریخه، قاهره، 1356ق/ 1937م؛ نوفل، محمد محمود قاسم، تاریخ المعارضات فی الشعر العربی، بیروت، 1403ق/ 1983م؛ هیکل، محمدحسین، «شعرالبارودی، حیاته و صورة عصره»، المقتطف، 1940-1941م؛ نیز:
EI2.بابک فرزانه
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید