بارع بن دباس
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
سه شنبه 20 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/227073/بارع-بن-دباس
سه شنبه 16 اردیبهشت 1404
چاپ شده
11
بارِع بْنِ دَبّاس، یا بارع دباس، ابوعبدالله حسین بن محمد (صفر 433-524/ ژوئن 1051-1130)، نحوی، شاعر و مقری.کلمۀ دباس (شیرهفروش و دوشابگیر) هماره نام وی، اندکی غریب مینماید و معلوم نیست این پیشه بر چه کسی اطلاق می-شده است؛ چنانکه برخی آن را همچون «بغدادی» و «بدری» لقب دوم وی دانستهاند (عمادالدین، 3(1)61؛ یاقوت، 10/ 147-148؛ ابناثیر، 10/ 667؛ قفطی، 1/ 328؛ ابنعدیم، 6/ 2759). وی در بدریه یکی از محلههای شرقی بغداد ساکن بود، به همین سبب، چنانکه گفته شد، او را بردی و بغدادی نیز نامیدهاند (ﻧﻜ : سمعانی، 2/ 112؛ قفطی، همانجا؛ ابنخلکان، 2/ 181).بارع از خانوادهای صاحبنام بود و در سلسله نسب وی نام کسانی چون قاسم بن عبیدالله (258-291ق)، عبیدالله بن سلیمان (226-288ق) و سلیمان بن ذهب (د 272ق) به چشم میخورد که هرکدام از بزرگان شعر و ادب و از دولتمردان عباسی بودهاند (یاقوت، 1/ 148-149؛ ابن عدیم، ابن خلکان، همانجاها). بجز اینها از ابن فاخر (ﻫ م)، برادر وی نیز که نحوی و شاعر بزرگی بود، میتوان یاد کرد (ابنجوزی، المنتظم، 17/ 259؛ ابناثیر، همانجا).وی نخست قرآن را به چند قرائت نزد کسانی چون ابوبکر ابنخیاط و ابوعلی ابن بنا خواند (ابن جوزی، همانجا؛ یاقوت، 10/ 148؛ سبط این جوزی، 8 (1)/ 134) و از دانشمندانی چون ابن مبارک حربی، قاضی ابویعلى این فراء و ابن مسلمه ابوجعفر محمد بن احمد حدیث روایت کرد (ابن جوزی، یاقوت، همانجاها؛ سبط ابن جوزی، 8(1)/ 135؛ ابن عدیم، 6/ 2759-2760).بارع پیوسته در بغداد میزیست، اما سفرهایی نیز به حجاز و شیزر کرد (همو، 6/ 2762-2765؛ نیز ﻧﻜ : ذهبی، سیر...، 19/ 534). او ابنطراد زینبی وزیر المستربالله و المقنقی بالله را مدح کرده است (عمادالدین، 3(1)/ 66-76). صدقة بن دبیس اسدی نیز از ممدوحان او بوده است (همو، 3(1)/ 62-66، 78-81).بارع با ابن هباریه (ﻫ م)، شاعر هجوسرای عرب نیز مداعبات و ملاعبات شعری داشته که گاه سراسر سخف و مجون است و همین امر باعث شده است که برخی، از تقل ابیاتی که بر آن هرزهگوییها شامل است، خودداری کنند (یاقوت، 10/ 150؛ ابنخلکان، 2/ 181-183؛ صفدی، 13/ 33). اما وی در پایان عمر از این مداعبات دست کشید و در مسجدی واقع در باب المراتب بغداد معتکف شد و قاریان و محدثان بسیاری نزد وی گرد آمدند (ذهبی، همان، 19/ 534-535) و افرادی چون بان عساکر و ابوالفرج ابنجوزی و ابوبکر واسطی از وی حدیث شنیدند (ابنجوزی، همانجا؛ یاقوت، 10/ 148-149؛ ابن عدیم، 6/ 2760؛ ذهبی، همانجا). با اینهمه، او را اهل تسامح و «ضعیف» دانستهاند (ابنجوزی، همان، 17/ 261؛ ابن عدیم، 6/ 2768). کسانی مانند ابوجعفر واسطی ضریر، علی بن عساکر بطائحی و ابوالعلاء همدانی نزد وی قرائات گوناگون را آموختهاند (یاقوت، 10/ 149؛ ذهبی، معرفة...، 1/ 387).وی در پایان عمر نابینا شد و در بغداد درگذشت و در گورستان بابالحرب دفن شد (ابنجوزی، همانجا؛ عمادالدین، 3(1)/ 62؛ یاقوت، همانجا؛ قفطی، 1/ 329؛ سبط ابنجوزی، همانجا).به گفتۀ ابن جزری، ابومحمدمقری، معروف به سبط خیاط کتابی در علم قرائت به عنوان الشمس المنیزة فی التسعة الشهیرة در خلافیات قرائت بارع تألیف کرد (1/ 251؛ نیز ﻧﻜ : ابن جوزی، همان، 17/ 259، مشیخة، 75؛ ذهبی، سیر، 19/ 535)، اما ذهبی (معرفة، 1/ 386) و صفدی (13/ 36) به اشتباه بارع را نه صاحب روایات آن کتاب، بلکه مؤلف آن دانستهاند و همین خلط، به منابع متأخرتر نیز وارد شده است (ﻧﻜ : حاجیخلیفه، 2/ 1062؛ دانشنامه...، 1/ 245).از دیوان منسوب به او که گویا تا قرن11ق وجود داشته، اینک اثری برجای نمانده است؛ اما حدود 375 بیت از اشعار او را میتوان در منابع یافت که همه بهصورت کامل نقل نشدهاند، زیرا غالب نویسندگان (بهخصوص ابنخلکان) ترجیح دادهاند که بخشهایی از اشعار او را به سبب گرایش تند وی به شعر سخف، حذف کنند. با اینهمه، نمونههای چندی از غزلها او در دست است (مثلاً ﻧﻜ : عمادالدین، 3(1)/ 63-66، 81؛ یاقوت، 10/ 149-154) که از ظرافت و لطافت تهی نیست، جز اینکه مضامین نور در آنها یافت نمیشود.از مدایح او 4 قصیدۀ نسبتاً کامل در دست است (ﻧﻜ : عمادالدین، 3(1)/ 62-81). این قصاید به سبکهای قصاید کهن پرداخته شده است و با نسیب آغاز میگردد؛ در آن، گاه به پیری و جدایی از دلبران اشاره میرود و آنگاه شعر با وصفهای اغراقآمیز در مدایح امیر به پایان میرسد. در لابهلای این اشعار، گاه قطعههای وصفی نسبتاً نو هم که معمولاً از دو سه بیت در نمیگذرد، نیز یافت میشود (ﻧﻜ : یاقوت، 10/ 150).
مآخذ
ابناثیر، الکامل؛ ابن جزری، محمد، غایة النهایة، به کوشش برگشترسر، قاهره، 1351ق/ 1932م؛ ابن جوزی، عبدالرحمان، مشیخة، به کوشش محمد محفوظ، بیروت، 1400ق/ 1980م؛ همو، المنتظم، به کوشش محمدعبدالقادر عطا و مصطفى عبدالقادر در عطا، بیروت، 1412ق/ 1992م؛ ابن خلکان، وفیات؛ ابن عدیم، عمر، بغیة الطلب، به کوشش سهیل زکار، دمشق، 1409ق/ 1988م؛ حاجی خلیفه، کشف؛ دانشنامۀ جهان اسلام، تهران، 1371ش؛ ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط، بیروت، 1405ق/ 1984م؛ همو، معرفة القراء الکبار، به کوشش محمد سید جادالحق، قاهره، 1387ق/ 1967م؛ سبط ابن جوزی، یوسف، مرآةالزمان، حیدرآباد دکن، 1370ق/ 1951م؛ سمعانی، عبدالکریم، الانساب، حیدرآباد دکن، 1383ق/ 1963م؛ صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، به کوشش محمد حجیری، بیروت، 1404ق/ 1984م؛ عمادالدین کاتب، خریدةالقصر، به کوشش محمد بهجت اثری، بغداد، 1396ق/ 1976م؛ قفطی، علی، انباه الرواة، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، 1369ق/ 1905م؛ یاقوت، ادبا.
رضوان مساح
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید