صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / علوم / حبیش الاعسم /

فهرست مطالب

حبیش الاعسم


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 4 آذر 1398 تاریخچه مقاله

حُبَیْشِ الْاَعْسَم، فرزند حسن دمشقی، پزشک، داروشناس و از پرکارترین مترجمان آثار جالینوس از سریانی به عربی در سدۀ 3ق / 9م. 
از زندگانی او آگاهی اندکی در دست است و همین اندازه نیز از منابعی گاه با فاصلۀ چندین سده دریافت می‌شود. حنین بن اسحاق (ه‍ م)، کهن‌ترین منبع شناخت او، بارها از او با نام «حبیش» یاد کرده، اما تنها یک بار او را «حبیش بن الحسن» (ص 9) نامیده، و یک بار نیز به شاگردی او نزد خود اشاره کرده است (ص 5). در منابع سپسین می‌خوانیم که حبیش، که خود یا پدرش (شاید به سبب کژی یا ناتوانی در دست یا پا؛ نک‍ : خلیل بن احمد، 1 / 346؛ ابن‌منظور، ذیل عسم) «اعسم» لقب داشته است، فرزند حسن، مسیحی، اهل دمشق و خواهرزادۀ حنین بوده است (ابن‌ندیم، 355؛ بیهقی، 6؛ قفطی، 177؛ ابن ابی اصیبعه، 1 / 202). 
دوره و محل شکوفایی او را به واسطۀ ملازمت با حنین (د ح 260ق / 874 م) و خدمت در دربار خلفایی همچون متوکل عباسی (حک‍ 232-247ق / 847-861 م) و جانشینان او، در میانۀ سدۀ 3ق و در بغداد، و سال مرگ او را نیز به همین سبب اواخر سدۀ 3ق دانسته‌اند (سارتن، I / 613؛ نیز نک‍ : لکلر، I / 154). 
حبیش افزون بر ترجمه (از سریانی به عربی) پزشکی را نیز به‌خوبی از حنین آموخت و آثاری در پزشکی و داروشناسی تألیف کرد (نک‍ : دنبالۀ مقاله) و گویا دستی هم در هندسه داشته است (بیهقی، همانجا). به گفتۀ ابوسلیمان سجستانی (ه‍ م) وی و گروهی از مترجمان به سرپرستی و نظارت حنین، ماهانه حدود 500 دینار از خاندان بنی موسى (ه‍ م) برای «ترجمۀ تمام وقت» دریافت می‌کرده‌اند (ابن ندیم، 304؛ قفطی، 30-31). دیگر سفارش‌دهندۀ ترجمه به او محمد بن عبدالملک، مشهور به ابن زیّات (ه‍ م) بود که پرداخت او به مترجمان و کاتبان ماهانه به 000‘2 دینار بالغ می‌شده است (ابن‌ابی‌اصیبعه، 1 / 206). برخی از پزشکان در نوشته‌های خود به آثار حبیش اشاره کرده‌اند (برای نمونه، نک‍ : رازی، 1 / 34، 8 / 134، 21 / 343؛ خلیفه، 31؛ نیز نک‍ : لکلر، I / 156، که از ابن‌سرابیون و ابن‌بیطار هم نام برده است). همچنین با اینکه آثار حبیش همه بر پایۀ منابع یونانی‌اند، ولی نام برخی داروها اول بار در آثار او آمده که نشان‌دهندۀ مشاهدات شخصی وی یا بهره‌گیری از منابع غیر یونانی است (همانجا؛ نیز نک‍ : EI2, S, 375-376). 

آثـار

 الزیادة فی المسائل، که افزوده‌های او بر اثر حنین به نام المسائل فی الطب للمتعلمین یا المدخل الى صناعة الطب است (ابن‌ندیم، 353، 355؛ قفطی، 173). این اثر احتمالاً یادداشتهای حنین بوده که آن را در طول زندگی خود به عنوان درآمدی بر صناعت پزشکی به‌تدریج نوشته بوده است، و حبیش آن را مرتب کرده، و مطالبی نیز بر آن افزوده است. ابن ابی اصیبعه این افزوده‌ها را مربوط به بخش ذکر اوقات چهارگانۀ امراض، و ابن ابی صادق (ه‍ م)، و به پیروی از او، ابن قف افزوده‌ها را مربوط به بخش تریاق (ه‍ م) دانسته‌اند (ابن ابی اصیبعه، 1 / 197؛ نیز نک‍ : ه‍ د، 15 / 264)؛ 2. الاغذیة (رازی، 21 / 343؛ ابن ابی اصیبعه، 1 / 202)؛ 3. اصلاح الادویة المسهلة یا کتاب فی الادویة المسهلة (همانجا)؛ 4. کتاب فی الاستسقاء (همانجا)؛ 5. مقالة فی النبض على جهة التقسیم (همانجا، قس: 1 / 201، که آثار مشابهی را به اسحاق بن حنین نیز نسبت داده است)؛ 6. الادویة المفردة (همو، 1 / 202؛ نیز نک‍ : EI2, S، همانجا)؛ 7. تعریف امراض العین، که خلیفه حلبی (همانجا) آن را در سیاهۀ آثاری که در تألیف کتاب الکافی فی الکحل از آنها استفاده کرده، آورده است. این کتاب، هرچند ظاهراً از میان رفته، به سبب دارا بودن تصاویری از تشریح چشم و برخی بیماریهای آن (همانجا) حائز اهمیت بوده است (مایرهوف، مقدمه بر ... ، 44)؛ 8. اقربادین یا اقربادین کبیر (رازی، 1 / 34) که شاید هم از آن حنین باشد (EI2, S، همانجا). از 3 اثر اخیر نسخه‌ای بر جا نمانده است و این 3 کتاب تنها به واسطۀ نقل قول در آثار دیگر شناخته شده‌اند (برای فهرستی از نسخه‌های موجود 5 اثر نخست، نک‍ : GAS, III / 265 ff.). 
در فهرست حنین بن اسحاق از آثار ترجمه‌شدۀ جالینوس 36 عنوان ترجمه از آن حبیش آمده است (نک‍ : جم‍ (. از این شمار به ترتیب 18 رساله برای محمد و 9 رساله برای احمد، از برادران بنی‌موسى، دو ترجمه برای علی بن یحیى و 7 ترجمه به سفارش افراد نامشخص است. مقایسۀ فهرست پیش‌گفته با فهرست ترجمه‌های آثار جالینوس جالینوس (و نیز بقراط به تفسیر جالینوس) به عربی مذکور در الفهرست (نک‍ : ابن‌ندیم، 347-350)، نشان می‌دهد که 3 ترجمه به عربی که ابن‌ندیم به حبیش منسوب کرده است، با عنوانهای طوثون (یا طوثرن) فی النبض، کتاب المنی و کتاب فی الحرکات (المعتاصة) المجهولة در واقع به دست حنین (نک‍ : حنین، 7، 32، 38) صورت گرفته است. همچنین افزون بر ترجمۀ کتاب فی الریاض بالکرة الصغیرة (همو، 48؛ ابن ندیم، 349)، ابن‌ندیم (همانجا) ترجمۀ کتاب الریاضة بالکرة الکبیرة را نیز به حبیش نسبت داده است، حال آنکه نام چنین اثری در کتاب حنین نیامده است. همچنین ابن ندیم (همانجا) می‌گوید که کتاب التشریح الکبیر را ــ که حنین در فهرستش از آن یاد نکرده است ــ به ترجمۀ عربی حبیش دیده است. از مهم‌ترین آثار جالینوس که حنین ترجمۀ آنها را به حبیش منسوب کرده است، می‌توان به کتابهای الادویة المفردة، ترکیب الادویة، فی الاسماء الطبیة و تفسیر جالینوس بر کتاب العهد اشاره کرد. 
حبیش شاخص‌ترین فردِ مکتبی در ترجمه است که در حول حنین بن اسحاق شکل گرفت. از نظر حنین، حبیش که در ترجمه از شیوۀ او پیروی می‌کرد، طبیعتاً باهوش و ذاتاً فهیم بوده، ولی تلاشش به نسبت ذکاوت و حدت ذهنش نبوده است (نک‍ : ص 17؛ نیز ابن ابی اصیبعه، همانجا). مایرهوف این نظر را مربوط به زمان تألیف این رساله (242ق / 856 م) و آغاز کار حبیش می‌داند وگرنه حبیش بعدها با او در پُرکاری و دقت کمابیش برابری نموده است (مایرهوف، «پرتوی ... »، 708). با توجه به پیوند مداوم میان استاد و شاگرد، مشابهتهای زبانی بسیار حبیش و حنین تعجب ندارد و شاید این مشابهتها در کنار مشابهت نوشتاری نام این دو و نیز کیفیت مطلوب ترجمه‌های حبیش موجب شده است که شماری از آنها از همان روزگاران به جای ترجمه‌های حنین گرفته شوند (نک‍ : ابن‌ندیم، 348؛ قفطی، 128، 177). 
ظاهراً حبیش بیشتر از سریانی به عربی ترجمه می‌کرده است، هرچند در میان آثار او چند ترجمه از عربی به سریانی نیز هست (نک‍ : حنین، 27، 28، 60؛ مایرهوف، همانجا؛ بیشتر منابع کهن نیز او را مترجم سریانی به عربی دانسته‌اند؛ نیز ابن‌ندیم، 355، که بر ترجمۀ او صرفاً از سریانی به عربی تصریح دارد؛ نیز همو، 348، که می‌گوید حنین اغلب از یونانی به سریانی و دیگران همچون حبیش و عیسی بن یحیى از سریانی به عربی ترجمه می‌کرده‌اند؛ قس: ابن ابی اصیبعه، 1 / 203، که نام حبیش را ذیل مترجمان از یونانی به عربی آورده است). با این حال، از آنچه حنین در رساله آورده است، می‌توان استنباط کرد که او دست‌کم دو اثر جالینوس، یعنی کتاب الاغذیة (ص 43) و تفسیر کتاب الهواء و الماء و المساکن را از یونانی به عربی ترجمه کرده است. مایرهوف (همانجا، حاشیۀ 42) اشاره کرده که حبیش ترجمۀ کتاب فی الاورام را در زمانی انجام داده که هنوز ترجمۀ کامل سریانی آن وجود نداشته است و از این رو، شاید آن را از یونانی به عربی ترجمه کرده باشد. البته، حبیش در زمانی که حنین حدود 40 سال داشته، از او درخواست کرده است تا ترجمۀ سریانی الفرق الطبیۀ جالینوس را با نسخ یونانی مقابله و تصحیح کند (نک‍ : حنین، 5)، مؤید این نکته است که دست‌کم تا آن زمان حبیش یونانی نمی‌دانسته است. 

مآخذ

ابن ابی اصیبعه، احمد، عیون الانباء، به کوشش آوگوست مولر، قاهره، 1299ق / 1882م؛ ابن منظور، لسان؛ ابن ندیم، الفهرست؛ بیهقی، علی، تتمة صوان الحکمة، به کوشش محمد شفیع، لاهور، 1351ق؛ حنین بن اسحاق، رسالة الى علی ابن یحیى فی ذکر ما ترجم من کتب جالینوس، به کوشش مهدی محقق، تهران، 1379ش؛ خلیفه حلبی، الکافی فی الکحل، به کوشش محمد ظافر وفایی و محمد رواس قلعه‌جی، بیروت، 1415ق / 1995م؛ خلیل بن احمد، العین، به کوشش مهدی مخزومی و ابراهیم سامرایی، قم، 1405ق؛ رازی، محمد بن زکریا، الحاوی، حیدرآباد دکن، 1982م؛ قفطی، علی، تاریخ الحکماء، به کوشش یولیوس لیپرت، لایپزیگ، 1903م؛ نیز: 

EI2; GAS; Leclerc, L., Histoire de La médicine arabe, Paris, 1876; Meyerhof, M., introd. The Book of the Ten Treatises on the Eye Ascribed to Hunain ibn Ishaq, Cairo, 1928; id, «New Light on Hunain Ibn Ishāq and His Period», Isis, Philadelphia / Bruxelles, 1926, vol. VIII; Sarton, G., Introduction to the History of Science, Baltimore, 1931. 
محمدحسین احمدی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: