صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / ادبیات فارسی / حبیب خراسانی /

فهرست مطالب

حبیب خراسانی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : پنج شنبه 16 آبان 1398 تاریخچه مقاله

حَبیبِ خُراسانی (1266-1327ق / 1850- 1909م)، فقیه، عارف و شاعر. وی در مشهد تولد یافت. او فرزند حاج میرزا هاشم و نبیرۀ میرزامهدی، معروف به شهید ثالث بود (حبیب، 17- 18؛ یوسفی، 339؛ بامداد، 6 / 76؛ نیز نک‍ : سادات ناصری، 1 / 287- 288). میرزا حبیب در مسجد گوهرشاد آغا امام جماعت بود. وی زبان عربی و فرانسه می‌دانست و بر ادبیات فارسی تسلط کامل داشت (حبیب، 18-20؛ اعتمادالسلطنه، 2 / 400). 
زندگانی میرزا حبیب به دو بخش کلی تقسیم می‌شود: در ابتدا برای تکمیل تحصیلات خود به عراق رفت و از حوزۀ درس مجتهدان و مراجع تقلید ساکن در نجف و سامره بهره‌مند شد. چندی بعد توسط میرزامهدی گیلانی، متخلص به خدیو به غلامعلی خان هندی معرفی شد و به حلقۀ مریدان وی پیوست و پس از درگذشت هندی دست ارادت به میرزا خدیو داد. خدیو به همراه مریدان خود از جمله میرزاحبیب «اصحاب سراچه» را تشکیل داد. فعالیت این گروه دیری نپایید و به سبب مخالفتهای بسیاری که با آن شد، اعضای گروه متفرق شدند. این حرکت حاکی از اعتقاد شدید میرزاحبیب به عرفان می‌تواند باشد (یوسفی، 340-341؛ بامداد، همانجا؛ حبیب، 21-23). 
وی پس از بازگشت از مکه از محضر میرزای شیرازی و میرزای رشتی و فاضل دربندی استفاده کرد و از حاج سیاح محلاتی زبان فرانسه آموخت و کتاب تلماک اثر فنلون را به فارسی برگرداند و به نظر حاجی سیاح محلاتی رسانید (حبیب، 20؛ یوسفی، 340؛ بدایع‌نگار، 20). 
وی در 1299ق پس از بازگشت به مشهد تا 1316ق در مقام ریاست روحانی به خدمت مردم و حمایت مظلومان و برقراری عدالت مشغول بود و پس از آن، که دورۀ دوم زندگی وی را تشکیل می‌داد، یعنی تا پایان عمر در انزوا، عزلت و سیر و سلوک عارفانه گذشت (یوسفی، همانجا؛ حبیب، 17- 18؛ بامداد، 6 / 77). 
حبیب با صبوری ــ پدر ملک‌الشعرا بهار ــ دوستی و ارتباطی نزدیک داشت، به‌گونه‌ای که از مشوقان و حامیان اصلی بهار به‌شمار می‌آمد (حبیب‌اللٰهی، 307- 308). او در اصل با انقلاب مشروطیت موافق بود، اما با افرادی‌که از جهت علم و ادب از وی فرومرتبه‌تر بودند، نتوانست همکاری کند و از جریان انقلاب مشروطه کناره گرفت و به‌قولی با این انقلاب مخالفت کرد و از طرف برخی انقلابیون نیز آزارهای بسیار دید (حبیب، 54-55؛ سپانلو، 107). سرانجام وی در 61 سالگی درگذشت (حبیب، 17؛ بامداد، همانجا). 
وی در شعر، حبیب تخلص می‌کرد، اما از تخلص خود کمتر سود می‌جست؛ به همین سبب در اشعار او شمار غزلها یا قصیده‌هایی که تخلص داشته باشد، بسیار نیست. اشعار حبیب بیشتر غزلهایی با مضامین عرفانی است. وی به جریان موسوم به «بازگشت ادبی» تعلق دارد و به شیوۀ شاعران دورۀ بازگشت، در قصیده‌سرایی از شاعران سبک خراسانی (نک‍ : ص 2 بب‍‌ )، و در غزل‌سرایی از شاعران سبک عراقی (نک‍ : ص 72 بب‍‌ ) پیروی می‌کرد. غزلهای حبیب ــ که شمار آنها بسی بیش از شمار قصاید او ست ــ غزلهایی است با مضامین عرفانی؛ مضامینی که شاعران عارف‌مشرب پیشین نیز بدان پرداخته‌اند، اما نحوۀ بیان حبیب و استفاده از ردیفهایی که به سخن وی برجستگی خاص می‌بخشد و آن را هرچه بیشتر موسیقایی می‌کند (یوسفی، 344-345)، از یک سو، و جوششهای درونی و کششهای عاطفی این شاعر از سوی دیگر به اشعار عارفانۀ او حال و هوایی تازه می‌بخشد و سخنانش را به گونه‌ای خاص سرزنده و مؤثر می‌سازد (همو، 341)؛ به‌عنوان نمونه و برای روشن شدن موضوع می‌توان در این چند غزل وی تأمل کرد: غزلی با ردیف «تویی تو» به مطلع «امروز امیر در میخانه تویی تو ... » (ص 217- 218)؛ غزلی با ردیف «باره» به مطلع «مبر در پیش زاهد نام باده ... » (ص 219)؛ غزلی با ردیف «چه داری» به مطلع «ای شیخ جز این خرقه و دستار چه داری ... » (ص 221) و غزلی با ردیف «تو بودی» به مطلع «رفتم به در پیر خرابات تو بودی ... » (ص 230). 
برخی از قصاید حبیب خراسانی اندرزگونه و دارای مضامین حکمی و اخلاقی است، مثل قصیده‌ای به مطلع «وقت تو ست ای پسر که کار کنی / ... » (ص 39-41، نیز نک‍ : 36-37). در شماری از قصاید وی حال و هوای فلسفی، حکمی و عارفانه محسوس است؛ مثل قصیده‌ای به مطلع «در این تن هر دم آید جان دیگر / ... » (ص 17-20). گونه‌های دیگر شعر حبیب مثل مثنوی مناجات‌نامه به مطلع «الٰهی به مستان جام شهود / به عقل‌آفرینان بزم وجود» (ص 45)، تـرکیب‌بندهـا و تـرجیع‌بندهـا (ص 46 بب‍‌ ) و مسمطها (ص 64 بب‍‌ ) نیز دارای حـال و هوای عارفانه ـ رندانه است و از آنها نیز بوی غزلهای او به مشام می‌رسد. 
 

آثـار

1. دیوان اشعار، که توسط علی حبیب بار نخست در 1330ش به چاپ رسیده است؛ 2. گنج گهر، که توسط عباس زرین‌قلم در 1370ش چاپ شده است (آقابزرگ، 18 / 241). 

مآخذ

آقابزرگ، الذریعة؛ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، مطلع الشمس، تهران، 1355ش؛ بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران، تهران، 1357ش؛ بدایع‌نگار، مهدی، «نوابغ العصر»، الکمال، مطبعۀ خراسان، 1338ش، س 2، شم‍ 4؛ حبیب، علی، مقـدمه بـر دیـوان حبیب خـراسـانـی (هم‍‌ )؛ حبیب‌اللٰهی، ابـوالقـاسـم، «حاج میرزا حبیب‌الله مجتهد خراسانی»، یغما، تهران، 1346ش، س 20، شم‍ 6؛ حبیب خراسانی، دیوان، به کوشش علی حبیب، تهران، 1361ش؛ سادات ناصری، حسن، سرآمدان فرهنگ و تاریخ ایران، تهران، 1353ش؛ سپانلو، محمدعلی، بهار، تهران، 1374ش؛ یوسفی، غلامحسین، چشمۀ روشن، تهران، 1369ش.

ناهید دادبه

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: