صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / علوم / حبش حاسب مروزی /

فهرست مطالب

حبش حاسب مروزی


آخرین بروز رسانی : دوشنبه 4 آذر 1398 تاریخچه مقاله

حَبَشِ حاسِبِ مَرْوَزی، احمد بن عبدالله، منجم فعال در نیمۀ اول قرن 3ق / 9م. از نسبت او بر می‌آید که اصلش از مرو بوده است. در منابع مختلف آمده که وی در بغداد زندگی می‌کرده، و همان‌جا از دنیا رفته است (قفطی، 170؛ بغدادی، 1 / 47؛ قس: شارِت، 455، که مرگ او را در سامرا دانسته است). 
در زمان حیات حبش دو شهر بغداد (146-221ق) و سامرا (221- 279ق) مرکز خلافت بود؛ افزون‌براین، دمشق به دلیل سفر مأمون برای جنگ با رومیان و اقامت او در آن شهر (215-218ق)، در دوره‌ای مرکزیت داشت. به‌نظر می‌رسد حبش همراه با تغییر مرکز سیاسی، محل فعالیت خود را تغییر می‌داده است (کندی، «علوم دقیق»، 390). نقل‌قولهای حبش دربارۀ رصدهای اصحاب ممتحن و گزارش وی از رصدی در 214ق در بغداد (ابن‌یونس، گ 48ر) نشان می‌دهد که وی در این تاریخ در بغداد بوده است. گزارشهایی دربارۀ رصدهای او در 217ق / 832 م در دمشق (کندی، همانجا)، در 246ق / 860 م در سامرا (نک‍ : حبش، نسخۀ استانبول، گ 222ر؛ قس: کندی، همانجا، که این تاریخ را 245ق نوشته است) و در 250ق / 864 م در بغداد (همانجا؛ قس: ابن‌یونس، گ 55 ر، که محل رصد را ذکر نکرده است) وجود دارد. 
ابن‌ندیم در الفهرست (ص 275؛ نیز نک‍ : قفطی، 396)، از پسر حبش، ابوجعفر بن احمد بن عبدالله نام می‌برد و او را صاحب کتاب الاسطرلاب المسطح می‌داند (نک‍ : ابن‌طاووس، 205، که نام او را عبدالله ذکر کرده است؛ نیز نک‍ : ه‍ د، ابوجعفر بن حبش). نسخه‌ای از رسالۀ حبش با عنوان کتاب عمل الاسطرلاب المبطخ در کتابخانۀ ملی پاریس وجود دارد که نام مؤلف در آن «ابوجعفر احمد بن عبدالله» آمده است. این امر سبب شده است که برخی ابوجعفر را کنیۀ خود حبش بدانند و منکر وجود پسر او شوند (نک‍ : ادامۀ مقاله). 
گفته شده که حبش بیش از 100 سال زندگی کرده (ابن‌ندیم، قفطی، همانجاها)، و در دربار مأمون (حک‍ 198- 218ق / 814-832 م) و معتصم (حک‍ 218-227ق / 832-842 م) حضور داشته است (قفطی، همانجا). بغدادی (همانجا) سال مرگ حبش را 220ق / 835 م دانسته است. در منابع، سخنی از حضور حبش در دربـار واثق (حک‍ 227-232ق / 842-847 م) یا متوکل (حک‍ 232-247ق / 847-861 م) به میان نیامده است؛ اما امروز پذیرفته شده است که حبش حداقل تا 250ق زنده بوده است (زوتر، 12-13؛ سارتن، I / 565؛ کندی، «پژوهشی ... »، 127؛ قربانی، زندگی‌نامه ... ، 221). در نسخۀ استانبول زیج حبش و الزیج الکبیر الحاکمی گزارش چند رصد حبش حاسب آمده است. این رصدها شامل 14 رصد در فاصلۀ 20 صفر 214 (نوروز سال 198 یزدگردی؛ ابن‌یونس، همانجا) تا 24 رمضان 254 (نک‍ : حبش، نسخۀ استانبول، گ 77ر) است. از اینکه آخرین رصد مربوط به 254ق است، می‌توان نتیجه گرفت که حبش حداقل تا این تاریخ فعالیت داشته است. 
برخی مطالب نسخۀ برلین زیج حبش ــ که در نسخۀ استانبول وجود ندارد ــ بحثهایی را در مورد دورۀ زندگی او ایجاد کرده است. در این نسخه نام نیریزی، شارح مشهور مجسطی (نک‍ : گ 82پ ـ 83پ) و ثابت بن قره (نک‍ : گ 90پ ـ 91پ) آمده است. بسیاری با فرض اینکه این دو تن با حبش هم‌عصر نبوده‌اند، ذکر نام آنها را در این نسخه از دلایل عدم اصالت آن دانسته‌اند (کندی، همانجا؛ نیز نک‍ : دُبارنو، 35). گرچه برای عدم اصالت نسخۀ برلین زیج حبش دلایل محکم دیگری وجود دارد که در ادامه به 
آن خواهیم پرداخت، اما با توجه به اینکه تاریخ مرگ نیریزی معلوم نیست و ثابت به احتمال زیاد در 288ق درگذشته و حبش نیز عمری طولانی داشته است، نمی‌توان آن را شاهدی قطعی بر عدم اصالت نسخۀ برلین دانست. نالینو تاریخ تألیف زیج حبش را (تنها با آگاهی از وجود نسخۀ برلین) کمی پس از 300ق / 913م دانسته است (ص 249؛ نیز نک‍ : I / lxvi). 
بسیاری حبش را یکی از اصحاب ممتحن دانسته‌اند (نک‍ : کینگ، «نقشه‌ها ... »، 40). ورنت پا را فراتر نهاده است و او را سرپرست رصدخانۀ مأمون در دمشق می‌داند (نک‍ : ص 537). هارتنر (ص 8)، با فرض اینکه حبش جزو اصحاب ممتحن و رصدگران دربار مأمون بوده است، چنین نتیجه می‌گیرد که اگر فرض کنیم حبش پس از 300ق از دنیا رفته است، باید نخستین رصدهای خود را در سنی کمتر از 15 سالگی انجام داده باشد. اما نه تنها برای اینکه حبش جزو اصحاب ممتحن بوده است، دلیلی وجود ندارد، بلکه سبک گزارشهای حبش در زیج و رسالۀ الاجرام و الابعاد، او را تنها فردی مطلع از این رصدها معرفی می‌کند (نک‍ : ادامۀ مقاله). برخلاف نظر هارتنر، حضور حبش در مقام «مطلع» را می‌توان تأییدی بر نظر نالینو دانست. احتمالاً حبش در زمان مأمون، در ابتدای دورۀ فعالیت خود بوده و ازهمین‌رو در جمع منجمان برتر زمان، تنها نقش مطلع را داشته است (کندی و دیگران، 8). 
احتمال عجیب و دور از ذهن دیگر، وجود دو نفر با نام حبش حاسب در سدۀ 3ق است که توسط ورنت پیشنهاد شده است (نک‍ : هارتنر، همانجا). نتیجه‌ای که از این بحث می‌توان گرفت این است که حبش، اگر نخستین رصد خود را در 214ق، در حدود 25 سالگی انجام داده و بیش از 100 سال عمر کرده باشد، در حدود سال 190 به دنیا آمده و در حدود سال 290ق درگذشته است. اما با توجه به اینکه تاریخ آخرین رصد حبش 254ق است، احتمال می‌توان داد که عمر طولانی او درست نباشد و وی در نیمۀ دوم سدۀ 3ق، اما یقیناً پس از 254ق، درگذشته باشد. 
ابن‌ندیم (ص 276) و قفطی (ص 286) محمد بن عبدالله بن عمر معروف به ابن‌بازیار را شاگرد حبش حاسب معرفی کرده‌اند؛ اما مسعودی (مروج ... ، 1 / 271) و ابن‌طاووس (ص 128) او را شاگرد ابومعشر می‌دانند. با توجه به هم‌عصر بودن حبش و ابومعشر این امکان وجود دارد که ابن‌بازیار نزد هر دو آنها به شاگردی پرداخته باشد. دانشمندان و منجمان بسیار دیگری نیز با حبش حاسب هم‌عصر بوده‌اند، اما از ارتباط میان آنها اطلاعی در دست نیست. 
حبش حاسب از جنبه‌های مختلف از منجمان برجستۀ دورۀ اسلامی به‌شمار می‌رود: 
1. حبش با عرضۀ اطلاعات تاریخی در دو اثر خود ــ زیج و الاجرام و الابعاد ــ ما را در ترسیم فضای علمی ابتدای سدۀ 3ق، به‌خصوص دربار مأمون، یاری می‌دهد. فعالیتهایی که نتیجۀ آن به‌نوعی کنار رفتن نجوم هندی و ساسانی و قرارگرفتن مبنای نجوم دورۀ اسلامی بر نجوم یونانی است. پاره‌ای از این اطلاعات از طریق منابع دیگر نیز به ما رسیده، اما منبع اصلی بسیاری از آنها حبش بوده است (نک‍ : ادامۀ مقاله). 
2. زیج ممتحن مأمونی و زیج حبش نخستین زیجهای دورۀ اسلامی هستند که در آنها بر رصدهای جدید تکیه شده است. از زیج ممتحن تنها دو روایت ناقص در کتابخانه‌های لایپزیگ و اسکوریال باقی مانده؛ اما زیج حبش قدیم‌ترین نمونه از گونۀ ادبیِ «زیج» است که تقریباً به صورت کامل به دست ما رسیده است (نک‍ : شارِت، 456). گرچه تأثیر نجوم هندی و ساسانی در شکل‌گیری این‌گونه (و به‌طور کلی آغاز نجوم دورۀ اسلامی) انکارناپذیر است، زیجها بعدها از لحاظ مواد کاملاً بر پایۀ آثـار بطلمیوس قرارگرفت (نک‍ : ه‍ د، زیج). 
3. بسیاری از مطالب آثار حبش جزو نخستین مطالبی است که در دورۀ اسلامی در موضوع خود نوشته شده است و نیز از لحاظ محاسباتی و رصدی اهمیت ویژه دارد (نک‍ : ادامۀ مقاله). 

آثـار 

الف ـ زیجها

 ابن‌ندیم (ص 275) تنها از دو زیج «دمشقی» و «مأمونی» در سیاهۀ آثار حبش نام می‌برد؛ اما صاعد اندلسی (ص 224) توضیحات مفصل‌تری آورده است. او می‌گوید حبش 3 زیج داشته است: 

1. زیجی بر اساس سندهند

 علی بن سلیمان هاشمی (ه‍ م) ظاهراً تنها منجمی است که به این زیج اشاره کرده است. وی می‌گوید: حبش نیز زیجی بر اساس سندهند (ه‍ م) دارد که در آن بعضی از اعمال را بر اساس [مجسطی] بطلمیوس آورده، و نیز در آن به برخی از مطالب پرداخته است که فزاری و خوارزمی به آن نپرداخته‌اند (گ 96ر ـ 96پ). توصیف مسعودی ( التنبیه ... ، 222) و صاعد اندلسی (همانجا) از این اثر با هم تضاد دارد (نک‍ : قفطی، 170، که عین مطالب صاعد اندلسی است). صاعد اندلسی می‌گوید: حبش در این زیج در بیشتر مسائل با فزاری و خوارزمی مخالفت کرده است؛ در حالی که مسعودی اختلاف میان این اثر و زیج خوارزمی را تنها در مسائل دقیق می‌داند. صاعد زمان تألیف این زیج را اوایل فعالیت حبش و دوره‌ای می‌داند که به حساب سندهند اعتقاد داشت. پینگری و کندی (ص 227)، بر اثر سوء تعبیر عبارت قفطی، حبش را در نگارش این زیج پیرو فزاری و خوارزمی دانسته‌اند. 

2. زیج ممتحن

حبش این زیج را پس از اینکه به رصد روی آورد، نوشت و مشهورترین اثر او ست. بیرونی نیز در الآثارالباقیه (ص 235) از زیج ممتحن حبش یاد می‌کند. ابن‌یونس در زیج خود از عنوانهای «زیج حبش العربی» (در جاهای مختلف ازجمله گ 51 ر)، «زیج حبش العربی الممتحن» (گ 50 پ)، «ممتحن حبش العربی» (همانجا)، «زیجه الممتحن الذی سمّاه القانون» (گ 112پ) برای اشاره به زیج حبش استفاده می‌کند. احتمال داده‌اند که یا منظور از زیج عربی زیجی باشد که مبنای تقویمی آن بر تقویم هجری بوده است، یا این عنوان برای تمایز از آثاری که بر اساس سنت ساسانی و هندی نوشته شده‌اند، به‌کار رفته باشد (تقی‌زاده، 212؛ کندی، «پژوهشی»، 127). زیج على سنی العرب فزاری نمونه‌ای دیگر از چنین عنوانی است (ابن‌ندیم، 273). زیج ممتحن حبش غیر از زیجی است که در زمان مأمون تألیف شده، و آن نیز در منابع زیج ممتحن یا زیج ممتحن مأمونی خوانده شده است. یکی بودن نام این دو زیج به این سبب است که هر دو بر رصد مبتنی بوده‌اند. گرچه ابن‌یونس از زیج دیگری از حبش نام نمی‌برد، اما به‌نظر می‌رسد برای تمایز یک زیج خاص از دیگر زیجهای حبش تقریباً همه‌جا توصیفاتی را نظیر آنچه در بالا آمده، به‌کار برده است. 

3. زیج صغیر

یا زیج شاه، که احتمالاً بر اساس زیج شهریار ساسانی است. بیرونی در القانون المسعودی (3 / 1197- 1198) شواهدی بر وجود ارتباط میان حبش و زیج شهریار ارائه می‌کند. او می‌گوید که جداول کواکب حبش تفاوت چندانی با جداول بطلمیوس ندارد، مگر در مورد زهره. حبش تعدیل زهره را مانند بطلمیوس برابر تعدیل خورشید می‌گیرد (در حقیقت وسط آفتاب و زهره در مدل بطلمیوس یکی است)، اما او موضع حقیقی زهره و خورشید را هم یکی می‌داند. این حالت تنها زمانی اتفاق می‌افتد که اوج و تعدیل زهره و خورشید یکی باشد و در زیج شهریار این‌چنین است. به‌نظر بیرونی حبش این ایده را از زیج شاه گرفته و به مدلهای بطلمیوس اضافه کرده و جداولی برای اوج و تعدیل زهره تنظیم نموده که همان جداول خورشید است (نک‍ : گلدشتاین، «اشاراتی ... »، 167؛ کینگ و دیگران، 38-39). 
بدین ترتیب صاعد اندلسی فعالیتهای نجومی حبش را، در ارتباط با 3 مکتب نجومی رایج، به نوعی به 3 دورۀ مختلف تقسیم می‌کند (نک‍ : شارت، همانجا، که این تقسیم‌بندی را مورد توجه قرار می‌دهد). سدۀ 2 تا 4ق صحنۀ برخورد مکاتب نجومی هندی و ایرانی و یونانی بوده است. در این 3 سده زیجهای مختلفی بر پایۀ هر کدام از این مکتبها و گاه به دست منجم واحدی نوشته شده است. به برخی از منجمان این دوره، نظیر خوارزمی (نک‍ : ابن‌ندیم، 274)، نیریزی (همو، 279) و کوشیار گیلانی (نک‍ : بیهقی، 83) نیز چند زیج منسوب است. بنابراین، نوشته شدن زیجهای مختلف براساس این 3 مکتب توسط حبش چندان غریب نیست. مسعودی (همانجا) و ابن‌عبری (ص 236) نیز 3 زیج یادشده را از آثار حبش بر می‌شمرند. قفطی (همانجا) عبارات ابن‌ندیم و صاعد اندلسی را کنار هم نهاده است و بدین‌ترتیب در سیاهۀ آثار حبش 5 زیج را ذکر می‌کند. به‌نظر می‌آید که دو زیج دیگر حبش در زمانهای بعد تحت‌الشعاع زیج ممتحن او قرارگرفته باشد. مسعودی تصریح می‌کند که هرجا از زیج حبش یاد می‌کند، منظورش زیج ممتحن است (همانجا) و بیرونی نیز تنها از یک زیج با عنوان زیج حبش نام می‌برد (نک‍ : کندی، همانجا). 
امروزه دو نسخه از زیج منسوب به حبش، یکی در برلین ( آلوارت، شم‍ 5750) و دیگری در استانبول (شم‍ 2 / 784؛ کراوزه، 446)، در دست است. از این میان، نسخۀ برلین تنها عنوان «کتاب الحبش الحاسب» را دارد؛ اما نسخۀ استانبول عنوان «زیج حبش المعروف بالدمشقی» را دارد، که این نام شاید افزودۀ کاتب باشد. در این نسخه‌ها هیچ سخنی از زیجهای دیگر حبش به میان نیامده است. مطالب زیادی در این دو نسخه مشترک است و نمی‌توان آنها را از لحاظ نظریات نجومی به دو مکتب مجزا منسوب کرد. جداول این دو نسخه تا حد زیادی بر اساس رصدهای ممتحن است، اما مطالب مشترک بسیار کمی با زیج ممتحن مأمونی دارد (وان دالن، «نسخۀ دوم ... »، 11). این حقیقت با گفتۀ علی بن سلیمان هاشمی (گ 97ر) که می‌گوید حبش زیجی بر اساس رصدهای اصحاب ممتحن داشته است، سازگار است. خود حبش نیز در مقدمۀ زیج، بنابر نسخۀ استانبول، گفته است که نتایج رصدهای مأمونی را در این کتاب آورده است (گ 70پ). 
ورنت نزدیکی مقادیر به‌کاررفته در زیج حبش و زیج ممتحن مأمونی را به‌دلیل سرپرستی حبش بر رصدهای ممتحن در دمشق می‌داند (ص 537)؛ اما این نظر با گفته‌های خود حبش مباینت دارد. در مقدمۀ نسخۀ استانبول (گ 70ر ـ 70پ)، که آیدین صاییلی آن را به چاپ رسانده («حبش ... »، 149-150)، چنین آمده است که مأمون به منجمان دربارش دستور داد به بررسی کتابهای نجومی بپردازند. این منجمان مجسطی بطلمیوس را از زیج ارکند و زیج شاه کامل‌تر یافتند و برای آزمودن مطالب مجسطی (نک‍ : شارت، 455) مشغول رصد شدند. این رصدها که تنها مؤلفه‌های ماه و خورشید را دربر می‌گرفته است (نک‍ : ابن‌یونس، گ 2ر)، در دو مرحله، یکی در بغداد به سرپرستی یحیی بن ابی‌منصور، و دیگری در دمشق به سرپرستی خالد بن عبدالملک انجام شد که نتیجۀ آن در قانونی (= زیجی) ثبت گردید. حبش اضافه می‌کند که پس از مرگ مأمون بنا به انگیزۀ شخصی (دعتنی نفسی) به رصد مجدد پرداخته و نتیجۀ آن همین زیج است. کندی مطالب این مقدمه را نوشتۀ خود حبش دانسته است (همانجا). اما مقدمۀ نسخۀ برلین تنها قسمتهایی از خطبۀ نسخۀ استانبول را دربر می‌گیرد و فاقد همۀ این اطلاعات تاریخی است. افزون‌براین، تقریباً همۀ گزارشهای رصد و مثالهای نسخۀ استانبول که به محل جغرافیایی تنظیم زیج مربوط می‌شده، از نسخۀ برلین حذف شده است. مثلاً مثالهایی که نسخۀ استانبول با ذکر نام سامرا (سَرّ مَن رأى) یا مقدار عرض جغرافیایی آن (°34، یا °34 و ´12) آمده است (گ 126ر، 131پ، 151ر، 170ر، 171ر، 222ر)، در نسخۀ برلین وجود ندارد. این تغییرات که به نوعی هویت تاریخی این اثر را از آن می‌گیرد، احتمالاً آگاهانه انجام شده‌اند (دبارنو، 35). مبدأ جداول حرکت وسط در نسخۀ برلین، به جای زمانی حدود زمان زندگی حبش، 511 ق درنظر گرفته شده است. این نشان می‌دهد که این جداول را کسی که حدود سال 511 ق زندگی می‌کرده، تنظیم نموده است. هرچند در این نسخه بسیاری از مسائل و محاسبات به همان صورتی است که در نسخۀ استانبول آمده، اما برخی از محاسبات ساده را کاتب یا شخص دیگری از نو انجام داده است. 
در نسخۀ برلین به جز چند بخش کوتاه، هیچ بخش اضافی‌ای که بتوان آن را برگرفته از روایت اصلی حبش دانست، در مقایسه با نسخۀ استانبول وجود ندارد. نسخۀ استانبول بسیار پرغلط است و در آن مطالبی، ازجمله مبحث رؤیت هلال و گرفتها، تکرار شده است. مشکل اصلی این نسخه منظم نبودن ساختار آن است. با این حال متن بخشهای مختلف آن چنان یک‌دست است که به نظر می‌رسد عناصر غیر اصیل در آن نادر باشد و به غیر از فهرست خلفا هیچ بخش غیراصیل دیگری در آن قابل تشخیص نیست. این فهرست تا مدتها پس از زمان زندگی حبش، یعنی تا زمان المطیع للٰه خلیفۀ عباسی در 352ق، ادامه یافته است (گ 71 پ ـ 73پ). 
بدین ترتیب با اینکه بررسی بسیاری از مطالب نسخۀ استانبول نشان داده است که می‌توان آن را روایت اصلی زیج حبش دانست، هیچ‌کس با قطعیت این امر را تأیید نکرده است و برخی حتى این نسخۀ استانبول را بازنویسی کوشیار گیلانی از روایت اصلی حبش دانسته‌اند (تکلی، 612). کندی نیز که بسیاری از مطالعات انجام‌شده دربارۀ این زیج از او ست، و در بیشتر این مطالعات نشان داده است که نسخۀ استانبول همان اطلاعات حبش را دربر دارد، تنها مقدمۀ زیج را به‌طور قطع از حبش می‌داند (در مورد شواهد دیگر بر اینکه نسخۀ برلین از حبش نیست، نک‍ : ادامۀ مقاله، بخش حرکت وسط و تعدیل کواکب). 

مثلثات و تابعهای مربوط به هیئت

آنچه در مثلثات از طریق کتابهای هندی به دست مسلمانان رسید، متفاوت با آثار یونانی بود. تابع وتر و جداول مربوط به آن و قضیۀ منلائوس («شکل قطّاع») تنها ابزار مثلثاتی یونانیان بود، اما در نجوم و ریاضیات هندی روشهای مختلفی، هرچند ساده و موردی، برای حل مسائل هندسۀ مسطحه و هندسۀ کروی وجود داشت. این توابع به‌تدریج جای خود را در آثار نجومی مسلمانان بازکرد (نک‍ : کینگ و دیگران، 39). خوارزمی نخستین منجم در جهان اسلام است که تابع جیب را در قالب جدول محاسبه کرد، اما زیج حبش نخستین اثری است که در آن مجموعۀ تقریباً کاملی از توابع نظیر جیب (ه‍ م)، جیب معکوس، ظل و ظل معکوس توصیف و جدول‌بندی شده است (نک‍ : تکلی، 612-614؛ شلهوب، 991). 
یکی از ابداعات مهم حبش، که نظیر آن در یونان یا هند باستان وجود نداشته است، طراحی جداولی به نام «جدول التقویم» است که شامل توابع مختلف برای حل مسائل مختلف است. این جداول در دو نسخۀ زیج حبش شامل 5 تابع مثلثاتی است که با استفاده از آنها می‌توان بسیاری از مسائل نجوم را حل کرد (نسخۀ برلین: «الجداول الجامعة لجمیع اعمال الزیج»، گ 82پ ـ 83پ؛ نسخۀ استانبول: «جدول تعدیل النهار و مطالع فلک البروج فی الاقالیم و تقویم میل الکواکب عن فلک معدل النهار و ممرها فی وسط»، گ 147پ). 
در جدول نسخۀ برلین ستونی به نقل از نیریزی وجود دارد، و این نشان می‌دهد که نیریزی نیز چنین جدولهایی تنظیم کرده بوده است. ابونصر منصور بن عراق شرحی بر این جداول با عنوان «رسالة فی براهین اعمال جداول التقویم فی زیج حبش الحاسب» نوشته است و خود نیز 5 تابع را برای حل 50 مسئله در دسته‌ای از جداول طراحی کرده و شرح آن را در «رسالة جداول الدقائق» آورده است. رضا عبدالکریم ایرانی در پایان‌نامۀ کارشناسی ارشد خود در دانشگاه آمریکایی بیروت (1956م) جداول حبش و ابونصر را بررسی کرده است. جِنسِن مهم‌ترین اختلاف جداول حبش و ابونصر را در این می‌داند که ابونصر شعاع دایرۀ مثلثاتی را واحد گرفته است (ص 16). بعدها، در قرن 8 ق نجم‌الدین مصری و خلیلی جداولی مشابه، اما به صورت مستقل (از زیجها) ارائه کردند (کینگ و دیگران، 81-82, 85-86)

صفحه 1 از3

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: