ابوالضیا توفیق
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 21 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/226690/ابوالضیا-توفیق
سه شنبه 23 اردیبهشت 1404
چاپ شده
5
اَبوالضّیا توفیق، محمد (1265-1331 ق / 1849-1913 م)، روزنامهنگار، نویسنده، سیاستمدار و از پایهگذاران جمعیت «نوعثمانیان» در تركیۀ عثمانی. او در استانبول دیده به جهان گشود و در همانجا چشم از جهان فرو بست. نام حقیقیش توفیق است، اما هنگام تبعید در جزیرۀ رودس برای آنكه آثارش اجازۀ چاپ داشته باشد، به مناسبت نام پسرش، ضیا، كنیه و نام مستعار ابوالضیا را برگزید و از آن پس مقالاتش را با این نام به چاپ میرساند و بعدها نیز به همین نام معروف شد («دائرة المعارف زبان تركی»، II / 419).پدرش حسن كامل از افراد طایفۀ «شرفلو» بود كه در قوچی حصار از توابع قونیه میزیستند. او پیش از تولد توفیق به استانبول آمد و در ادارۀ اوقاف به كار پرداخت (سعید كمال، II / 370؛ «دائرة المعارف ترك»، XIV / 295). توفیق در 8 سالگی پدرش را از دست داد و طبق سنت رایج در نظام اداری عثمانی كه در اصطلاح «پدر مانده» خوانده میشد، به عنوان كارآموز با حقوق پدرش به جای وی مشغول كار شد («دائرةالمعارف زبان تركی»، همانجا). ابوالضیا بعد از دورۀ تحصیلات مقدماتی ادامۀ تحصیل نداد، اما با استعداد و هوش سرشاری كه داشت، ادبیات و سایر علوم رایج زمان را با شركت در محافل ادبی و علمی و به سعی خود فرا گرفت و حتی با زبانهای عربی، فارسی، فرانسه و آلمانی نیز به تدریج آشنایی یافت (همان، II / 420).در آغاز جوانی با نامق كمال (1256-1306 ق / 1840- 1888 م)، شاعر بلند آوازه و اصلاحطلب ترك، و به وسیلۀ او با ابراهیم شناسی (1242- 1288 ق / 1826-1871 م)، شاعر و نویسنده و از مؤسسان جمعیت نوعثمانیان، آشنا شد و از پیروان مكتب ادبی و سیاسی نامق كمال گردید (بروسهلی، 2 / 90؛ ووسینیچ، 107؛ IA) و با وی در روزنامۀ تصویر افكار به همكاری پرداخت («دایرة المعارف زبان تركی»، همانجا). شخصیت ادبی و سیاسی او در همكاری با همین روزنامه كه مركز روشنفكران و اصلاحطلبان جامعۀ عثمانی در نیمۀ دوم سدۀ 19 م و ناشر اندیشههای آنان بود، رشد و پرورش یافت. وی چان شیفتۀ محافل این گروه و كار روزنامهنگاری شد كه شغل دولتی خود را به فراموشی سپرد و تمام وقت و سعی خود را به فعالیتهای مطبوعاتی صرف كرد. در همین زمان بود كه به عضویت جمعیت «نوعثمانیان» ــ كه سازمانی بود مخفی و هواخواه اصلاحات و ایجاد مساوات برای ملل امپراتوری ــ نیز پذیرفته شد، او به ادعای خود شمشمین شخصی بود كه به این نهضت پیوست (IA). در 1285 ق، سردبیر روزنامۀ ترقی شد، آنگاه ترقی مخدّرات، نخستین نشریۀ مربوط به زنان در عثمانی و نیز مجلۀ فكاهی لطائف آثار را به ضمیمۀ روزنامۀ ترقی انتشار داد («دائرة المعارف زبان تركی»، همانجا).پس از درگذشت ابراهیمشناسی چاپخانۀ تصویر افكار از سوی مصطفی فاضل پاشا ــ از شاهزادگان مصری ــ خریداری شد وبه منظور فعالیتهای آزادیخواهانه در اختیار نامق كمال و ابوالضیا قرار گرفت. در همین چاپخانه بود كه وی، روزنامۀ عبرت، یكی از ارگانهای نوعثمانیان را چاپ میكرد (همانجا). این روزنامه به سبب درج مقالات تند بر ضد حكومت، بعد از انتشار 19 شماره توقیف شد. ابوالضیا به جای آن به انتشار روزنامۀ حدیقه پرداخت كه آن نیز بعد از 56 شماره توقیف شد. وی اندكی بعد به انتشار روزنامۀ سراج مبادرت كرد، ولی پس از چاپ نمایشنامۀ «وطن یا سیلیستر» نوشتۀ نامق كمال در این روزنامه و سپس به روی صحنه آمدن آن كه احساسات وطنخواهی مردم و مخالفت با حكومت را برانگیخت، این روزنامه نیز تعطیل شد و به دستور سلطان عبدالعزیز (1246- 1293 ق / 1830-1876 م) ابوألضیا، نامق كمال و سایر اعضای نوعثمانیان تبعید شدند (سعید كمال، II / 289).ابوالضیا همراه احمد مدحت نویسنده (1260-1331 ق / 1844- 1913 م) به جزیرۀ رودس تبعید گردید (همو، IA; II, 370 ). در ایام تبعید فرماندار جزیره اجازه داد كه ابوالضیا از كتابخانۀ آنجا استفاده كند و او اثر معروف خود نمونۀ ادبیات عثمانیه را در این جزیره به رشتۀ تحریر درآورد.پس از عزل عبدالعزیز و بر تخت نشستن مراد پنجم (1256- 1322 ق / 1840-1904 م؛ سل 1293 ق / 1876 م)، ابوالضیا و سایر یارانش بخشوده شدند. او به استانبول بازگشت (سعید كمال، II / 373) و چاپخانۀ خود را مجدداً دایر كرد و با همكاری احمد مدحت، نخستین مدرسۀ جدید به سبك غربی را در1876 م بنیاد نهاد («دائرة المعارف زبان تركی»، همانجا). هنگامی كه سلطان عبدالحمید دوم (سل 1293-1327 ق / 1876- 1909 م) بر تخت نشست، ابوالضیا به عضویت هیأت تهیه كنندگان قانون اساسی منصوب شد و در همان زمان به «جمعیت مترجمان» نیز پیوست («دائرة المعارف ترك»). انتشار مجموعۀ ابوالضیا كه ناشر افكار هنرمندان و روشنفكران و سیاستمداران عصر تنظیمات بود، از كارهای او در این دوره است (همانجا؛ «دائرة المعارف زبان تركی»، همانجا). این مجله نیز كه از 1880 تا 1888 م در 53 شمار چاپ و منتشر شد. توقیف گردید و از پس از آن به انتشار مجموعهای به نام كتابخانۀ ابوالضیا كه شامل شرح احوال بزرگانی چون ابن سینا، گالیله، ناپلئون و مردان بزرگ دیگر تاریخ و علم بود، پرداخت.
در دوران استبداد سلطان عبدالحمید، ابوالضیا مورد توجه پادشاه بود، چنانكه نامهها و شكوائیههایی را كه نامق كمال از میدلی، محل مأموریت خود، خطاب به سلطان میفرستاد، به وسیلۀ توفیق به عرض شاه میرسید (اوزونچارشیلی، 237). وی همچنین از جانب عبدالحمید به مدیریت «مكتب صنایع» و سپس عضویت «شورای دولت» منصوب شد («دائرة المعارف زبان تركی»، همانجا)، اما در 1900 م ناگهان مورد خشم پادشاه قرار گرفت و از مقام خود معزول و به قونیه تبعید شد (سیعد كمال، همانجا). در مدت تبعید فعالیت ادبی و سیاسی چندانی نداشت و پس از اعلان مشروطیت در عثمانی (1326 ق / 1908 م) مورد عفو قرار گرفت و به استانبول بازگشت و در اولین دورۀ مجلس مبعوثان به نمایندگی مردم انطالیه برگزیده شد (همانجا). پس از آن به انتشار روزنامۀ «تصویر افكار جدید»، همت گماشت و تا واپسین روزهای زندگی، با شور و شوق تمام به نوشتن ادامه داد. سرانجام هنگامیكه پس از تحویل مقالهای به دفتر روزنامه به خانه برمیگشت، دچار حملۀ قلبی شد و درگذشت و در كنار آرمگاه پسرش ضیا كه قبل از پدر درگذشته بود، واقع در گورستان «باكركوی» از محلات استانبول به خاك سپرده شد.ابوالضیا، در سیاست از پیروان خط مشی جمعیت «نوعثمانیان» بود و به حفظ نظام و یكپارچگی امپرتوری عثمانی اعتقاد راسخ داشت. اجرای قوانین اسلامی و وحدت مسلمین را تنها راه مقابله با نفوذ مسیحیت میدانست و در این راه نیز كوشش میكرد («دائرة المعارف زبان تركی»، II / 420). در زمینۀ ادبی، به عنوان نویسنده، روزنامهنگار و ناشر، با ساده كردن زبان تركی و انتشار آثاری دائرة المعارف گونه، در رشد ادبیات جدید (تنظیمات و مشروطه) و اعتلای سطح آگاهی مردم سهم مهمی داشت. بررسی و نقد آثار كلاسیك ترك كه توسط وی صورت گرفته، یكی از درخشانترین صفحات تاریخ ادبیات تركیه را تشكیل میدهد (سعیدكمال، همانجا). او نخستین نویسندهای است كه نقطهگذاری را در نوشتن زبان تركی معمول ساخت. اگرچه این نوآوری مورد اعتراض و حتی تمسخر نویسندگان سنتگرا قرار گرفت، وی با عزمی راسخ به این كار ادامه داد (هوار، 277) و تحولی در تسهیل خواندن و نوشتن زبان تركی به وجود آورد.
از ابوالضیا آثار بسیاری به جای مانده كه بر حسب موضوع به این شرح است:
نمونۀ ادبیات عثمانیه، كه معروفترین و مهمترین اثر اوست، گزیدهای است از آثار نظم و نثر شاعران و ادیبان كشكور عثمانی از سدۀ 9-13 ق / 15- 19 م به ترتیب تاریخی كه از سنان پاشا (844-891 ق / 1440-1486 م) وزیر سلطان محمد فاتح آغاز میگردد و شاعران و مورخان و ادیبانی چون فضولی، قوچی بیك، نعیما، ندیم، عاصم و دیگران مورد بررسی قرار میگیرد و به نامق كمال ختم میشود. وی پس از شرح حال كوتاهی از آنان، نمونهای از آثار هر یك را مورد نقد قرار داده، در سراسر كتاب از شیوۀ نگارش پرتكلف برخی از نویسندگان به شدت انتقاد و سادهنویسی را تشویق میكند. این كتاب در محافل علمی راوپا مورد توجه قرار گرفت و به عنوان كتاب درسی زبان تركی در مدرسۀ زبانهای شرقی پاریس برگزیده شد (همو، 279). چاپ نخست آن در 1293 ق انجام گرفت و تا 1332 ق، 6 بار تجدید چاپ شد؛ لغت ابوالضیا، شامل 25 هزار واژۀ تركی به تركی و مصور كه جلد اول آن در 1306 ق / 1889 م در استانبول چاپ شد، ولی جلد دوم آن چاپ نشده است؛ منتخبات تصویر افكار، كه گزیدهای است از مقالات ابراهیمشناسی و نامق كمال كه در روزنامۀ تصویر افكار چاپ شده بود (نك : IA؛ «دائرة المعارف زبان تركی»، II / 420).
«تاریخ نوعثمانیان»، شامل تاریخ نهضت و جمعیت «نوعثمانی» است (سعید كمال، II / 373-374). این كتاب كه مفصلترین و دقیقترین تاریخ در این زمینه است، به وسیلۀ زیاد ابوالضیا، نوۀ مؤلف، در 1973 م در 3 جلد با حروف لاتین چاپ شده است.
ابوالضیا در مجموعهای به نام كتابخانۀ ابوالضیا، شرح زندگانی برخی از مشاهیر چون گوتمبرگ، گالیله، ناپلئون، حسن صباح، ابن سینا و نامق كمال را در 1881- 1888 م چاپ و منتشر كرده است.
آثار سیاسیۀ پاشا (1872 م)؛ ضروب امثال عثمانیه (1885 م)؛ مباحثات ادبیه (1886 م).
سالنامۀ حدیقه (1872 م)؛ سالنامۀ ابوالضیا (1879 م)؛ سالنامۀ قمری (1880 م)؛ ربیع معرفت (1880- 1898 م)؛ نوسال معرفت (1888-1892م)؛ تقویت ابوالضیا (1893- 1898 م)؛ تقویم نساء (1899 م).
اجل قضا (1872 م)؛ «روزنامهنگاران استانبول» (1873 م)؛ حبیبه یا سماحت عشق (1874 م) كه اقتباسی است از داستان آنجلو اثر ویكتورهوگو.
بروسهلی، محمد طاهر، عثمانلی مؤلفلری، استانبول، 1333 ق؛ ووسینیچ، وین، تاریخ امپراتوری عثمانی، ترجمۀ سهیل آذری، تبریز، 1346 ش؛ نیز:
Huart, Cl., «Numounè-ïedèbiyyât» (Modèles de littérature), JA, Paris, 1881, vol. XVII; IA; Seyit kemal Karaaliovğlu, Türk edebiyatı tarihi, Istanbul, 1982; Türk Ansiclopedisi, Ankara, 1966; Türk dili ve edebiyatı ansiclopedisi, Isŧanbul, 1977; Uzunçarşılı, İ. H., «Namık Kemal’in ... », Belleten, Ankara, 1947, vol. XI, No 42.
علی اكبر دیانت
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید