ابوالزناد
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 21 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/226627/ابوالزناد
جمعه 21 اردیبهشت 1403
چاپ شده
5
اَبوالزَّناد، عبدالله بن ذكوان (د 17 رمضان 130 ق / 20 مۀ 748 م)، از تابعین مدینه. كنیۀ وی در اصل ابوعبدالرحمن بوده است (ابن سعد، 318). به گفتۀ خود ابوالزناد، اصل خاندان وی به قبیلۀ هَمدان بازمیگردد (ابن قتیبه، 465) و از آنجا كه با رمله همسر عثمان، نسبت ولاء داشت و نزد خاندان عثمان تولد و پرورش یافته بود، او را مولی آل عثمان نیز خواندهاند (ابن سعد، همانجا؛ بخاری، 3(1) / 83؛ ابوالفرج، 17 / 83). با توجه به اینكه واقدی درگذشت او را در 66 سالگی یاد كرده (ابن سعد، 319- 320؛ قس: ابنعساكر، 9 / 182: در 64 سالگی)، میتوان تولد او را در حدود 65 ق / 685 م دانست (نیز نك : ذهبی، 5 / 445). ابوالزناد پیش از به خلافت رسیدن عمر بن عبدالعزیز، مدتی كاتب یحیی بن حكم بن ابی العاص والی مدینه بود (جهشیاری، 13). در 99 ق از سوی عمربن عبدالعزیز به ولایت خراج كوفه گمارده شد (ابن سعد، 318- 319) و این امر باعث گردید كه مورد نكوهش مالك بن انس قرار گیرد (یحیی، 1 / 72، 157) ابنسعد از تصدی خراج مدینه توسط ابوالزناد هم سخن گفته است (ص 320). همچنین از گفتار ابن عساكر استنباط میشود كه او دوبار به دعوت هشام بن عبدالملك و ولید بن یزید، به شام رفته است (9 / 178، 183؛ نیز نك : ابوالفرج، 6 / 106). در میان مشایخ ابوالزناد گروهی از مشاهیر تابعین دیده میشوند كه در آن میان به خصوص باید از فقهای سبعۀ مدینه: سعید بن مسیب، عروة بن زید، قاسم بن محمد، ابوبكر بن عبدالرحمن، خارجة بن زید، عبیدالله بن عبدالله بن عتبه و سلیمان بن یسار یاد كرد (ابن سعد، 319؛ بسوی، 1 / 352، 889). از دیگر مشایخ او میتوان به عبدالرحمن بن هرمز اعرج ــ كه از وی بسیار روایت كرده ــ ، عامر شعبی و ابان و عمرو پسران عثمان بن عفان اشاره كرد (مزی، 9 / 82).همچنین گفته شده كه ابوالزناد مدتی صحبت امام زین العابدین (ع) را درك كرده (نک : طوسی، 96) و احادث وی از آن امام در برخی از صحاح وارد شده است (نک : مزی، همانجا). در میان راویان و شاگردان وی نیز به جمعی از محدثان و فقیهان سرشناس برمیخوریم: مالك بن انس (نک : مالك، 2 / 643، جم )، سفیان ثوری، سفیان بن عیینه، سلیمان اعمش، صالح بن كیسان، عبدالله بن جعفر مدینی، لیث بن سعد، محمد بن اسحاق و موسی بن عقبه و نیز فرزنداش عبدالرحمن ابن ابی الزناد (مزی، 9 / 83). از نظر رجالی گرچه برخی چون مالك و ربیعه او را مورد انتقاد قرار میدادند (نك : یحیی، 1 / 72؛ بسوی، 1 / 649)، اما رجالشناسانی چون ابن سعد، یحیی بن معین، احمد بن حنبل، ابوحاتم رازی و عجلی او را ثقه خواندهاند (نک : ابنسعد، 320؛ یحیی، 1 / 118؛ ابن ابیحاتم، 2(2) / 49؛ عجلی، 254؛ ابنحبان، 7 / 6؛ ابنعدی، 4 / 1450؛ ابن شاهین، 187) و اینكه روایات او در صحاح سته وارد شده، نشانهای بر اعتبار او در حدیث به شمار میرود.ابوالرزناد در مدینه از منزلت والایی برخوردار بود و در حلقۀ درس او در مسجد النبی (ص) دانشپژوهان زیادی گرد میآمدند تا در زمینههای مختلف به ویژه فقه و حدیث از او بهره گیرند (نک : ابن ابی حاتم، 2(2) / 50)، اما به دلایلی كه به درستی روشن نیست، اینان به تدریج او را ترك كردند و به رقیبش ربیعه گرایش یافتند (نک : ابنعدی، همانجا؛ ابنعساكر، 9 / 185). ابوالزناد به عنوان یكی از فقهای سرشناس مدینه شناخته میشد (ابنحبان، 7 / 7) و در منابع به نظرات فقهی او توجه شده است (به عنوان مثال، نک : مروزی، 26؛ ابنزنجویه، 2 / 656، 3 / 1047). گفتنی است كه ابوالزناد در 106 ق، به دستور هشام بن عبدالملك در آستانۀ سفرش به مدینه، كتابی در زمینۀ سنن حج به رشتۀ تحریر درآورده بود كه اثری از آن در دست نیست (نک : طبری، 7 / 35-36). ابوالزناد به روایت اخبار تاریخی نیز اهتمام داشته و این دسته روایات وی مورد استفادۀ مورخانی چون واقدی در مغازی (1 / 69، جم ) و بلاذری در انساب الاشراف (1 / 203،جم ) قرار گرفته است.
ابن ابی حاتم، عبدالرحمن بن محمد، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دكن، 1371 ق؛ ابن حبان، محمد، الثقات، حیدرآباد دكن، 1401 ق / 1981 م؛ ابن زنجویه، حمید، الاموال، به كوشش شاكر ذیب فیاض، ریاض، 1406 ق / 1986 م؛ ابن سعد، محمد، الطبقات الكبری، القسم المتمم، به كوشش زیاد محمد منصور، مدینه، 1403 ق / 1983 م؛ ابن شاهین، عمر بن احمد، تاریخ اسماء الثقات، به كوشش عبدالمعطی قلعجی، بیروت، 1406 ق / 1986 م؛ ابن عدی، عبدالله بن احمد، الكامل فی ضعفاء الرجال، بیروت، 1405 ق / 1985 م؛ ابن عساكر، علی بن حسن، تاریخ مدینـة دمشق، عمان، دارالبشیر؛ ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، المعارف، به كوشش ثروت عكاشه، قاهره، 1969 م؛ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، بولاق، 1285 ق؛ بخاری، محمد بن اسماعیل، التاریخ الكبیر، حیدرآباد دكن، 1377 ق / 1958 م؛ بسوی، یعقوب بن سفیان، المعرفة والتاریخ، به کوشش اکرم ضیاء عمری، بغداد، 1394 ق / 1974 م؛ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، به كوشش محمد حمیدالله، قاهره، 1959 م؛ جهشیاری، محمد بن عبدوس، الوزراء و الكتاب، قاهره، 1357 ق / 1938 م؛ ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، به كوشش شعیب ارنؤوط، بیروت، 1405 ق / 1985 م؛ طبری، تاریخ؛ طوسی، محمد بن حسن، الرجال، نجف، 1380 ق / 1961 م؛ عجلی، احمد بن عبدالله، تاریخ الثقات، به كوشش عبدالمعطی قلعجی، بیروت، 1405 ق / 1984 م؛ مالك بن انس، الموطأ، به كوشش محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت، 1406 ق / 1986 م؛ مروزی، محمد بن نصر، اختلاف العلماء، به كوشش صبحی سامرایی، بیروت، 1406 ق / 1986 م؛ مزی، یوسف ابن عبدالرحمن، تهذیب الكمال، نسخۀ عكسی موجود در كتابخانۀ مركز؛ واقدی، محمد، كتاب المغازی، به كوشش مارسدن جونز، لندن، 1966 م؛ یحیی بن معین، معرفة الرجال، به كوشش محمد كامل قصار، دمشق، 1405 ق / 1985 م.
مهدی سلماسی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید