ابراهیم میرزا صفوی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
سه شنبه 27 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/226597/ابراهیم-میرزا-صفوی
چهارشنبه 24 اردیبهشت 1404
چاپ شده
2
اِبْراهیمْ میرزا صَفَوی، از شاهزادگان هنرمند، شاعر و دانشدوست صفوی (مق 984ق / 1577م). او پسر بهرام میرزا (فرزند شاه اسماعیل اول)، برادرزاده و داماد شاه تهماسب بود و در شعر «جاهی» تخلص میكرد. قمی مؤلف چند كتاب، كه از معاصران او بوده و پدرش میر منشی سمت وزارت این شاهزاده را در خراسان بر عهده داشته است، ولادت ابراهیم میرزا را (خلاصة التواریخ، 2 / 635) در اواخر ذیقعده 946ق / اوایل آوریل 1540م یادكرده، امّا چون در جای دیگر(گلستان هنر، 116). سن وی را به هنگام كشته شدن 34 سال دانسته است، با توجه به سال قتل او، وی بایستی در 950ق / 1543م متولد شده باشد. تبار او از سوی مادر به گفتۀ تقیالدین كاشی به سلاطین شیروان میرسید (برگ 85 الف). پدر او بهرام میرزا در 33 سالگی در 956ق درگذشت و در مشهد به خاك سپرده شد (روملو، 342). پس از مرگ پدر تربیت او بر عهدۀ عمهاش، شاهزاده سلطانم، قرار گرفت. و از این طریق به دربار شاه تهماسب راه یافت (تقیالدین كاشی، همانجا؛ قمی، خلاصة التواریخ، 2 / 640) و چون خردمند و باهوش بود، مورد توجه قرار گرفت. ابراهیم میرزا از كودكی در قصهگویی صاحب ذوق و استعداد بود و چون در نقل حكایات، چنانكه شاه را خوش آید، تصرفاتی میكرد، شاه لقب «مصلحالدین چلبی» به او داد، و چون اندكی بزرگتر شد، معصوم بیك صفوی را به للگی او تعیین كرد. ابراهیم میرزا به خانۀ معصوم بیك رفت ومدت 7 سال نزد او بود (قمی، همانجا). وی از همان زمان به كسب دانش و هنر پرداخت و صرف و نحو، منطق، معانی و بیان، علم رجال و حدیث و تجوید و قرائات عشر را نزد فخرالدین طبسی و پدر او شیخ حسنعلی فراگرفت و سپس به كسب دیگر دانشهای متداول زمان پرداخت (همو، گلستان هنر، 108- 109). در این زمان شاه تهماسب بخشی از ده الوند را كه در نزدیكی قزوین بود، به او بخشید (فخرالزمانی، 759).در 961ق / 1554م كه عثمان پاشا به فرمان سلطان سلیمان عثمانی به شهر زور تاخته بود، شاه تهماسب ابراهیم میرزا را با امیر غیب بیك و بدرخان به یاری فرمانروای آن شهر فرستاد. اینان چند تن از امیران عثمانی را دستگیر و بقیۀ سپاه را تار و مار كردند (روملو، 376؛ قمی، خلاصة التواریخ، 1 / 367). در 963ق پس از آنكه شاه تهماسب از تبریز به قزوین بازگشت، حسن سلطان روملو حاكم مشهد را عزل كرد و ابراهیم میرزا را به فرمانروایی آن ایالت برگزید (همان، 1 / 380؛ غفاری، 302) و دختر خود سلطان خانم را نیز به عقد او درآورد، و احمد سلطان افشار را به منصب للگی و میر منشی قمی را به وزارت او تعیین كرد (افوشتهای، 47؛ قمی، گلستان هنر، 35).ابراهیم میرزا در جمادیالاول 963 به مشهد وارد شد و چون در مقام جدید استقرار یافت، سه روز را در هفته در دیوان حكومت به كارهای دیوانی و امور حكومتی میپرداخت و روزهای دیگر را صرف كارهای علمی و هنری و تمرین مشق خط و نقاشی و شاعری میكرد و به مصاحبت با اهل علم و شاعران و هنرمندان میگذراند (همو، خلاصة التواریخ، 1 / 384-385). در 964ق گروهی از شاهزادگان مغولِ خوارزم كه از دوست خان ازبك شكست خورده بودند، به مشهد پناهنده شدند، و او پس از مدتی آنان را به دربار شاه تهماسب فرستاد (همان، 1 / 392). در اواخر 970ق ابراهیم میرزا نامهای به شاه تهماسب نوشت و از حكومت خراسان استعفا كرد. شاه تهماسب او را به پایتخت خواند و به تولیت آستانۀ شیخ صفیالدین در اردبیل نامزد كرد، و امیر غیب سلطان استاجلو را به جای او به حكومت مشهد منصوب كرد، اما هنگامی كه ابراهیم میرزا به سمنان رسیده بود شاه تهماسب او را به حكومت قاین مأمور كرد. وی مدت یك سال و چند ماه بر حكومت قاین باقی بود، و سپس دوباره به حكومت مشهد منصوب شد (همو، خلاصة التواریخ، 1 / 439-440، 2 / 641). ازبكان كه در آن اوقات پیوسته به حدود خراسان دستاندازی میكردند، در 971ق / 1563م زیر فرمان پیر محمد خان ازبك، حاكم بلخ، با سپاه فراوان به مشهد حمله آوردند، اما بدون درگیری بازگشتند و سفیری به عذرخواهی نزد شاه تهماسب فرستادند. ولی اندكی پس از آن، علی سلطان ازبك به اتفاق برادرزادهاش ابوالخان ازبك تا طرق، نزدیك مشهد پیش آمد. ابراهیم میرزا سپاهیان خود را به مقابله آنان فرستاد. این تهاجم دفع شد و ابراهیم میرزا تا باورد ابوالخان را تعقیب كرد (روملو، 421؛ قمی، خلاصة التواریخ، 2 / 642).در 972ق قزاق خان تكلو در هرات شورش كرد، گروهی از سرداران صفوی تحت فرمان ابراهیم میرزا مأمور سركوب غائلۀ او گردیدند. معصوم بیك صفوی، امیرخان تركمان حاكم همدان و ولی خلیفه شاملو حاكم قم و گروهی دیگر در خواف به او پیوستند، هرات به زودی تسخیر و قزاق خان دستگیر شد (غفاری، 309-310؛ روملو، 423-426؛ حسینی استرابادی، 89-90). حكومت ابراهیم میرزا در خراسان از 963 تا 974ق ادامه داشت.ابراهیم میرزا در 974ق از حكومت خراسان بركنار شد. قمی كه از مداحان و برآوردگان این شاهزاده بود، علل عزل او را ذكر نكرده است (خلاصة التواریخ، 1 / 460)، اما به گفتۀ افوشتهای هنگامیكه شاهزاده سلطان محمد عازم هرات بود، ازبكان راه را بر او بستند، و او ناگزیر خود را به قلعه تربت رسانده در آنجا حصار گرفت. در این احوال كه سپاهیان ازبك شهر تربت را محاصره كرده بودند، همۀ امیران خراسان به یاری محاصرهشدگان برخاستند، ولی ابراهیم میرزا نه تنها مددی نكرد، بلكه علناً ابراز خوشحالی مینمود. چون شاه تهماسب از این واقعه آگاه شد، شاه ولی سلطان ثانی اوغلی ذوالقدر را به مشهد فرستاد تا سلطان ابراهیم میرزا را از آنجا بیرون كند. بدینسان ابراهیم میرزا مشهد را رها كرد و طبق دستور به سبزوار رفت (صص 48-50). وی چند سالی در سبزوار اقامت داشت، تا اینكه شاه تهماسب در اواخر عمر بار دیگر با او بر سر لطف آمد و او را از سبزوار به پایتخت فراخواند. وی در 982ق / 1574م به قزوین رسید و گروهی از شاهزادگان صفوی به استقبال او رفتند (قمی، خلاصة التواریخ، 1 / 588). در ذیقعدۀ همان سال منصب ایشیك آقاسی باشی به وی داده شد و مصاحب و همنشین شاه و مشاور در امور سلطنت گردید (همان، 1 / 589، 2 / 642؛ افوشتهای 51؛ تقیالدین كاشی، برگ 85 ب؛ هدایت، روضة الصفا، 8 / 140؛ فلسفی، 1 / 15). چون دو سال از این احوال گذشت، شاه تهماسب سخت بیمار شد و در 984ق درگذشت و با مرگ او مجادلههای سختی بر سر جانشینی وی میان شاهزادگان درگرفت.حیدر میرزا پسر شاه تهماسب چند روزی به جای پدر بر تخت نشست، اما به زودی به دست طرفداران برادرش، اسماعیل میرزا، به هلاكت رسید. در این هنگامه ابراهیم میرزا كه پادشاهی اسماعیل را پیشبینی میكرد، در مسجد حضور یافت و خطبۀ سلطنت را به نام او خواند و در 24 صفر همان سال از قزوین بیرون آمد و به استقبال موكب اسماعیل میرزا كه از زندان قلعۀ قهقهه بیرون آمده و عازم پایتخت بود، شتافت (قمی، همان، 1 / 607-2 / 618؛ اسكندر بیك منشی، 1 / 200؛ روملو، 479-480؛ هدایت، روضة الصفا، 8 / 156). در یكی از اسناد سیاسی واتیكان كه به شرح ورود شاه اسماعیل دوم به قزوین اختصاص یافته، آمده است كه اسماعیل از بیم آنكه در راه ورود به شهر آسیبی از سوی مخالفانش به او برسد، ابراهیم میرزا را در زیر چتر شاهی قرار داده با بیشتر همراهان و افراد خود از راه معمول به دولتخانه فرستاد و خود با گروهی معدود از نزدیكانش از بیراهه به باغ سعادتآباد رفت (فلسفی، 1 / 21). شاه اسماعیل دوم رسماً در جمادیالاول 984 بر تخت سلطنت جای گرفت. وی نخست با ابراهیم میرزا دوستی میورزید و به او اعتماد كامل نشان میداد، چنانكه پس از اندکی مقام ایشیك آقاسی باشی را شایستۀ او ندید و در 10 شعبان همین سال مقام مهرداری و در همان ایام منصب دیوان بیگی را نیز به او داد (اسكندر بیك منشی، 1 / 206-207؛ قمی، خلاصة التواریخ، 2 / 623-624) و كاشان و اردوباد را نیز تیول او كرد، اما دوران این آرامش و اعتماد دیری نپایید، زیرا شاه اسماعیل در كنه ضمیر به ابراهیم میرزا اعتماد نداشت و او نیز از این شاه خونریز سنگدل بیمناك بود. پس از 8 ماه و اندی كه از پادشاهی شاه اسماعیل گذشت. سلطان میرزا برادر ابراهیم میرزا كه در قندهار حكومت داشت و شاه اسماعیل از بیم طغیان او احترام برادرش را نگه میداشت، در آن شهر درگذشت (حسینی استرابادی، 96-97؛ اسكندر بیك منشی، 1 / 206- 208؛ افوشتهای، 51؛ رهربرن، 63). شاه اسماعیل كه منتطر فرصت بود، بیدرنگ فرمان داد كه ابراهیم میرزا را در خانهاش تحت نظر نگه دارند. او از زندان موقت نامهای ادیبانه به شاه نوشت و وی را از كشتن خود بر حذر داشت، اما این تدبیر سودی نبخشید و ابراهیم میرزا روز یكشنبه 5 ذیحجۀ 984ق / در 34 سالگی در قزوین به فرمان شاه اسماعیل و به دست شاملویان با طناب كشته شد. عبدی گونابادی از شعرای آن عهد تاریخ این واقعه را در قطعهای با این مقطع سروده است:
گفت تاریخ سال قتل مرا بنویسید «كشته ابراهیم»
پیكر او را به دستور شاه اسماعیل تجهیز و تكفین كرده، در آستانۀ امامزاده حسین قزوین نزدیك دیگر شاهزادگانی كه در همان اوقات به هلاكت رسیده بودند، به خاك سپردند (روملو 486؛ قمی، خلاصة التواریخ، 2 / 633-635؛ هدایت، روضة الصفا، 8 / 163-164).زن او، گوهر سلطان خانم دختر شاه تهماسب نیز چندی پس از كشته شدن شوهر از شدت اندوه در 985ق درگذشت. پیكر او را به قم بردند و در سردابۀ شاهزاده سلطانم به خاك سپردند (تقیالدین كاشی، برگ 84 الف؛ قمی، خلاصة التواریخ، 2 / 645). در 986ق گوهرشاد خانم دختر آنان، پیكر پدر را از قزوین و پیكر مادر را از قم برداشته، هر دو را در آستانه حضرت رضا (ع) در مشهد دفن كرد (همان، 2 / 672؛ همو، گلستان هنر، 117- 118؛ تقیالدین كاشی، برگ 86 الف و ب). تنها فرزند ابراهیم میرزا كه نام او در منابع آمده همین گوهرشاد خانم است كه به گفتۀ قمی (خلاصة التواریخ، 2 / 984) در 969ق / 1561م در مشهد زاده شد.ابراهیم میرزا مردی تیزفهم و خوش طبع و مهذب و مؤدب بود و در بیشتر هنرهای متداول آن عصر دست داشت. در خوشنویسی استاد بود و انواع مختلف خط را نزد مولانا دیلمی خطاط تكمیل كرده بود و به خصوص نستعلیق را زیبا مینوشت (همان، 1 / 401). این هنرمند در كتابخانۀ ابراهیم میرزا در مشهد به سر میبرد و به او تعلیم خط میداد. ابراهیم میرزا به شیوۀ خط میرعلی هروی دلبستگی بسیار داشت و تقریباً نیمی از آثار خطاط را با آثار خطاطان دیگر در كتابخانۀ نفیس خود گردآورده بود، لیكن پس از قتل او، زنش همه این آثار نفیس را به آب افكند و از بین برد تا به دست شاه اسماعیل نیفتد. غیر از نستعلیق خط جلی و خفی را نیز نیكو و یكدست مینوشت (همو، گلستان هنر، 106، 107؛ خلاصة التواریخ، 2 / 635).ابراهیم میرزا علاوه بر تسلط بر علوم متداول آن زمان در موسیقی و نوازندگی نیز استاد بود و این فنون را از مولانا قاسم قانونی موسیقیدان آن عهد فراگرفته بود و چند ساز، به خصوص طنبور را خوب مینواخت. در طراحی و نقاشی هنرمندی شایسته بود و گروهی از نقاشان برجسته نیز از تشویق و تربیت او بهرهور بودند. وی همچنین در تیراندازی، شناگری، چوگانبازی، قپقاندازی و شطرنج مهارت داشت. در سازتراشی، زهگیرتراشی، بهلهدوزی، طنبورسازی، صحافی و تذهیب، عكسسازی و رنگآمیزی و زرگری، حتی در طباخی و پختن انواغ نانها و شیرینیها استاد بود. در درودگری و خاتمبندی نیز دست داشت (همو، گلستان هنر، 112-115؛ خلاصة التواریخ، 2 / 635-637؛ اسكندربیك منشی، 1 / 209). هرگز شراب نمینوشید، ولی به فلونیا و تریاك اعتیاد داشت (قمی، گلستان هنر، 116).ابراهیم میرزا به فارسی و تركی شعر میسرود و نمونههای گوناگون از سرودههای او را تذكرهنویسان نقل كردهاند (برای نمونه: صادقی كتابدار، 25-26؛ صدیق حسن خان، 110؛ ایمان، 136-137؛آذر بیگدلی، 11-12؛ كوپاموی، 154-155؛ صبا، 17؛ هدایت، مجمع الفصحاء، 1 / 34). چنانكه در پیش گفته شد، دیوان كامل اشعار او را پس از قتلش، دختر او گوهرشاد خانم گردآورد. نسخهای نفیس از این دیوان به خط جمال مشهدی از خطاطان آن عصر، در كتابخانۀ كاخ گلستان موجود است كه در 989ق یعنی 5 سال پس از كشته شدن شاعر كتابت شده است. گوهرشاد خانم در مقدمۀ این نسخه چگونگی تدوین و ترتیب آن را بیان كرده است. این دیوان شامل مقدمۀ منثور، قصاید، غزلیات و رباعیات، غزلیات تركی، مثنویات تركی و مقطعات تركی است. افزون بر این، هفت مجلس تصویر مینیاتور آب و رنگ نیز در آن دیده میشود. مجلس اول احتمالاً تصویر ابراهیم میرزا و خادم اوست. این نسخه را عبدالله مذهب شیرازی و شاگردان ابراهیم میرزا تذهیب و تزیین كردهاند (سلطنتی، 1 / 337-342؛ قزوینی، 1 / 9-10؛ بیانی، 1 / 127). قمی (خلاصه التواریخ، 2 / 637) نیز قصد تدوین و گردآوری آثار ابراهیم میرزا را داشته، اما خود او گوید كه چون گوهرشاد خانم به این كار پرداخته بود، وی از ادامۀ آن صرفنظر كرد.تربیت (ص 19) كتاب فرهنگ ابراهیمی را نیز به او نسبت داده است، اما این نسبت نادرست است و یاد شده را میرزا ابراهیم پسر میرزا شاه حسین معمار اصفهانی (929ق / 1522م) وزیر شاه اسماعیل صفوی تألیف كرده است (گلچین معانی، 2 / 617؛ منزوی، 3 / 1937).ابراهیم میرزا گذشته از آنكه خود شاعر و هنرمند بود، گروهی از هنرمندان و شاعران را در دربار خود گردآورد و كتابخانۀ بزرگ او در مشهد مجمع و محل كار جمعی از این اشخاص بود. وی به نوازندگان مشهور و موسیقیدانان نیز توجه و عنایت خاص داشت .از جمله شاعران و هنرمندانی كه در دستگاه ابراهیم میرزا میزیسته و از پشتیبانی وی برخوردار بودهاند، خواجه حسین ثنائی مشهدی، میرزا قلی میلی هروی، شیخ رباعی، عبدی گونابادی، میر وجیهالدین خلیلالله، عبدی تورانی، مولانا عیشی، شیخ محمد سبزواری، عبدالله مذهب شیرازی، علیاصغر كاشی، سلطان محمود طنبورهای و مولانا قاسم قانونی را میتوان نام برد (نك : قمی، گلستان هنر، 34 به بعد).
آذر بیگدلی، لطفعلی، آتشكده، به كوشش جعفر شهیدی، تهران 1337ش؛ آقابزرگ، الذریعة، 9 / 15، 191؛ اسكندر بیك منشی، تاریخ عالم آرای عباسی، تهران، 1350ش؛ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، تاریخ منتظم ناصری، به كوشش محمد اسماعیل رضوانی، تهران، 1364ش؛ همو، مطلع الشمس، تهران، 1301-1303ق؛ افوشتهای محمودبن هدایتالله؛ نقاوة الآثار، به كوشش احسان اشراقی، تهران، 1350ش؛ ایمان، رحم علیخان، تذكرۀ منتخب اللطایف، به كوشش محمدرضا جلالی نائینی و امیر حسن عابدی، تهران، 1349ش؛ بیانی، مهدی، احوال و آثار خوشنویسان، تهران، 1345ش؛ تربیت، محمدعلی، دانشمندان آذربایجان، تهران، 1314ش؛ تقیالدین كاشی، محمدبن علی، خلاصة الاشعار و زبدة الافكار، نسخۀ خطی كتابخانۀ دانشكده ادبیات تهران، شم 59؛ همان، فیلم شم 5628 كتابخانۀ مركزی دانشگاه تهران؛ حسینی استرابادی، حسن بن مرتضی، از شیخ صفی تا شاه صفی، به كوشش احسان اشراقی، تهران، 1364ش؛ روملو، حسن بیك، احسن التواریخ، به كوشش چارلز نارمن سیدن، كلكته، 1931م؛ رهربرن، كلاوس میشائیل، نظام ایلات در دوره صفویه، ترجمۀ كیكاوس جهانداری، تهران، 1349ش؛ سپهسالار، خطی، 2 / 575-576؛ سلطنتی، خطی (دیوانها)؛ صادقی كتابدار، مجمع الخواص، ترجمۀ عبدالرسول خیامپور، تبریز، 1327ش؛ صبا، محمد مظفر حسین، تذكرۀ روز روشن، به كوشش محمدحسین ركنزادۀ آدمیت، تهران، 1343ش؛ صدیق حسن خان، محمد صدیق بن حسن، صبح گلشن، كلكته، 1295ق؛ غفاری قزوینی، احمدبن محمد، تاریخ جهانآرا، تهران، 1343ش؛ فخرالزمانی، عبدالنبی بن خلف، تذكرۀ میخانه، به كوشش احمد گلچین معانی، تهران، 1340ش؛ فسایی، حسن بن حسن، فارسنامۀ ناصری، تهران، 1313ش؛ فلسفی، نصرالله، زندگانی شاه عباس اول، تهران، 1347ش؛ قزوینی، محمد، یادداشتها، به كوشش ایرج فشار، تهران، 1337ش؛ قزوینی، یحیی بن عبداللطیف، لب التواریخ، تهران، 1363ش؛ قمی، احمدبن حسین، خلاصة التواریخ، به كوشش احسان اشراقی، تهران، 1359، 1363ش؛ همو، گلستان هنر، به كوشش احمد سهیلی خوانساری، تهران، 1352ش؛ كوپاموی، محمد قدرتالله، تذكرۀ نتایج الافكار، به كوشش اردشیر خاضع، بمبئی،1336ش؛ گلچین معانی، احمد، تاریخ تذكرههای فارسی، تهران، 1362ش؛ منزوی، خطی فارسی؛ نفسیی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران، تهران، 1344ش؛ هدایت، رضاقلی، روضة الصفای ناصری، تهران، 1339ش؛ همو، مجمع الفصحاء، به كوشش مظاهر مصفا، تهران، 1336-1340ش.
سید علی آلداود
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید