صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / هنر و معماری / ابودلف، مسجد /

فهرست مطالب

ابودلف، مسجد


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 21 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

اَبودُلَف، جامع، مسجدی بزرگ در متوكلیۀ سامرا كه در دورۀ عباسی ساخته شده است. متوكل، دهمین خلیفۀ عباسی، به سال 245 ق / 859 م بر آن شد كه شهر جدیدی در شمال سامرا بنا كند. وی با امتداد دادن شارع اعظم سامرا به طول 3 فرسنگ و حفر نهری از قاطول، به ساختن شهر پرداخت كه به متوكّلیه و جعفریه موسوم گردید. متوكل در اوّل محرم 247 به آنجا منتقل شد (یعقوبی، ‌بلدان، 27-35، تاریخ، 2 / 492) و در اولین روزهای شوال همان سال در كاخ جعفری به قتل رسید (همانجا؛ مسعودی، 4 / 118). با توجه به سال انتقال متوكل و نیز تاریخ مرگ او می‌توان گفت كه جامع در 246 ق احداث شده است. 

ویژگیهای معماری

صحن مسجد، مستطیل پهناوری است به ابعاد 70 / 155×60 / 104 متر كه با احتساب عرض رواقهای پیرامون آن به حدود 215 متر از جنوب به شمال و 138 متر از شرق به غرب می‌رسد. بدین‌گونه، مساحت كل مسجد به حدود 5 / 29786 مـ2 بالغ می‌شود (فرنسیس، 63). شبستان رو به قبله توسط 16 ردیف طاق 5 چشمه به 17 رواق تقسیم شده كه عرض تقریبی چشمۀ طاقها 13 / 3 متر است (كرسول، II / 278). طاقها را از نوع شكستۀ چهار مركزی و بر پایۀ جرزهای حمال به ابعاد 20 / 4×70 / 1 متر بر پا داشته‌اند (گلون، III / 53؛ فرنسیس، 66-67). این طاقها به جای آنكه تا دیوار جنوبی امتداد یابند، به یك ردیف جرزهای T شكل منتهی می‌شوند. این جرزها نیز به نوبۀ خود یك ردیف افقی لنگۀ طاق را حمل می‌كنند و در نتیجه یك رواق افقی موازی با دیوار جنوبی می‌سازند. تا پیش از خاك‌برداری، ‌وضع این رواق افقی مبهم بود و تصور می‌شد رو باز است، ولی با آشكار شدن دو جرز مستطیل شكل به ابعاد تقریبی 81 / 3×55 / 1 متر، موازی با دیوار رو به قبله، ارتباط میان جرزهای T شكل و دیوار جنوبی روشن شد و سرپوشیده بودن آن محتمل گردید (همانجا).
عمق شبستان حدود 40 متر است. 13 دهانه از طاقهای شمالی شبستان كه به جرزهای T شكل منتهی شده، نمای جنوبی صحن را می‌سازند. عرض متوسط چشمۀ این طاقها 16 / 4 متر است، بجز طاق میانی كه با 19 / 5 متر عرض، یك رواق مركزی وسیع‌تر به وجود آورده و یك طرح T شكل را در داخل رواق ساخته است (همو، 66؛ كرسول، II / 278-279).
در معماری عباسی و شرق سرزمینهای اسلامی،‌طرح T شكل پیشینه‌ای ندارد، درحالی‌كه در شمال افریقا متداول بود و قدیم‌ترین نمونۀ آن مسجد جامع قیروان (221 ق / 836 م) است (شراتو، 36). دو ردیف طاق در دو طرف مسجد ابودلف از جنوب به شمال امتداد یافته و رواقهای شرقی و غربی را می‌سازند. در هر طرف 19 رواق با عرض تقریبی چشمۀ طاق 15 / 4 متر وجود دارد، بجز دو رواق میانی كه عرض آنها 91 / 4 متر است. عمق رواقهای جانبی 14 متر و میانگین اندازۀ جرزهای حمال آن 03 / 4×57 / 1 متر است. در رواق شمالی نیز جرزهای رو به صحن T شكل است. آخرین ردیف جرزها در حدود 30 تا 35 سانتی‌متر در داخل دیوار شمالی پیش رفته است. این جرزها با ابعاد 18 / 2×52 / 1 متر فقط وطن 3 چشمۀ طاق را تحمل می‌كنند. در رواق شمالی نیز چون رواق جنوبی دهانۀ طاق مركزی عریض‌تر احداث شده است (فرنسیس، ‌همانجا؛ كرسول، II / 279). ایجاد یك فرش‌انداز عریض‌تر در میان هر 4 رواق، پیش از این در مسجد تاریخانۀ دامغان (سدۀ 2 ق) نیز سابقه داشته است. این فكر را مبدأ طرح مساجد 4 ایوانی می‌دانند. به این ترتیب، در بناهای كه طاق ضربی دارند، در جایی كه فاصلۀ میان دو جرز پایه و یا ستون نسبت به فاصلۀ سایر جرزها زیادتر است، طاقهای ضربی، بلندتر زده شده و در نتیجه هیأت ایوان به خود گرفته است (مصطفوی، 62).

آجرهای بنا غالباً چهارگوش و به ابعاد حدود 25 تا 29×7 سانتی‌متر ساخته شده است و در قیاس با آجرهای مسجد جامع سامرا، چندان مرغوب نیست. بخشهای داخلی بنا و طاقها با گچ روكش شده، ولی قسمتی از بدنۀ خارجی را با آجر صیقلی نماسازی كرده‌اند. ملاط به كار رفته در بنا، گچ احتمالاً آمیخته با خاك رس و یا خاكستر و آهك است. در نیمۀ فوقانی نمای رو به صحن در هر جرز یك فرورفتگی، چراغدان قوسی باریك، احداث كرده‌اند كه از دور چون یک ازارۀ تزیینی می‌نماید (فرنسیس، 67، 69؛ كرسول، همانجا). در مسجدهای سامرا و ابودلف همانند دو مسجد دامغان و نایین، جرزها را آن قدر پهناور ساخته‌اند كه بخشی از دیوار می‌نماید (گرابار، 115). از سوی دیگر طرز ساختمان پایه‌ها و جرزهای آجری، حتی به كارگیری مصالح ساختمانی در این مسجدها همانند ابنیه و آثار عهد ساسانی است (مصطفوی، 61).

دیوارهای خارجی

این دیوارها از خشت خام به ابعاد 34×34×5 / 9 سانتی‌متر ساخته شده و بسیار آسیب دیده‌اند. ضخامت دیوارها در نقاطی‌كه بهتر حفظ شده به 60 / 1 متر می‌رسد. سالم‌ترین قسمت آن در منتهی الیه شمالی رواق سوم از سمت شرق، پس از خاك‌برداری ظاهر شد. این قسمت دارای روكش گچ در هر دو روست. دیوارهای خارجی به وسیلۀ برجهای نیم دایرۀ توپو (باستیون) تقویت شده‌اند. این برجها با قطر 3 متر و پیش آمدگی 20 / 1 متر دارای روكش آجری به ابعاد 27×27×5 / 7 سانتی‌متر است. در دیوار جنوبی هنوز 3 برج نیم‌دایره پابرجاست. در هر گوشۀ حصار خارجی نیز یك برج گرد قرار داشته است. روی هم رفته به احتمال قوی 42 برج در گرداگرد مسجد وجود داشته است. در بعضی از نقاط دیوار شمالی، آبراهه‌هایی همانند مسجد بزرگ سامرا ساخته بوده‌اند كه آثار آن در كاوشها به دست آمده است (فرنسیس، 63-62؛ كرسول،‌II / 279-281). 

درهای ورودی

 18 درِ ورودی با درگاههای آجری در 4 ضلع جامع احداث گردیده كه محل آنها در برابر دهانۀ طاقهاست. 13 در برای ورود نمازگزاران و 5 در دیگر اختصاصی بوده است. در دیوار جنوبی 3 در اختصاصی احداث شده كه یكی از آنها در كنار محراب است و به خانۀ مستقلی راه دارد. دو در دیگر هم به حجره‌هایی باز می‌شدند كه محل زندگی متولی جامع بوده است (فرنسیس، 64-66). در دیوار غربی نیز 6 در وجود داشته كه احتمالاً یكی از آنها بر نمازگزاران باز نبوده و به خانۀ بزرگی راه داشته كه هم اكنون ویرانه‌های آن در میان دیوار خارجی نمایان است. تفاوت این در با درهای دیگر آن است كه عرض آن از سمت جامع 45 / 1 متر و از بیرون 2 متر است، ولی عرض درهای دیگر در داخل و خارج یكسان و 65 / 2 متر است. 5 در دیگر ورودیهای عمومی بوده‌اند. درهای دیوار شرقی نیز مانند درهای دیوار غربی است. در دیوار شمالی نیز 3 در احداث شده است. محور در میانی در برابر وسط پایۀ مناره واقع شده است. دو در دیگر در فاصلۀ 8 / 17 متری از گوشۀ جامع قرار دارند (همو، 71).

محراب

محراب جامع در میان دیوار جنوبی به ابعاد حدود 2×6 متر ساخته شده است (همو، 67؛ گلون، III / 51) كه از سمت جنوب 5 / 12 درجه به سوی غرب متمایل است. آثار باقی مانده دلالت بر وجود دو محراب دارد كه یكی در داخل دیگری احداث شده بوده است. به نظر می‌رسد كه ابتدا محراب اول ساخته شده، ولی پس از پایان ساختمان و ضرورت ایجاد محلی برای منبر،‌آن را با ساختن محراب دوم كوچكتر كرده‌اند (همانجا).

منبر

در سمت چپ محراب، بازماندۀ آجری و گچی منبری دیده می‌شود كه از دیوار قبله تا جرز مقابل محراب به ابعاد 20 / 1×65 / 2 متر امتداد دارد. در انتهای آن 3 پله به ابعاد 80×22 سانتی‌متر مشاهده می‌شود (فرنسیس، 68).

سقف مسجد

شواهد آشكاری در دست است كه مسجد ابودلف همانند مسجد بزرگ سامرا دارای سقف مسطح با پوشش چوبی به ارتفاع كمتر از 8 متر بوده است (كرسول، II / 279). بازماندۀ قوسها و قسمتهای فوقانی ساختمان امكان وجود هر گونه سقف آجری را رد می‌كند، ولی در ارتفاع 50 سانتی‌متری بالای قوسهای یكی از رواقها كه ارتفاع خود را حفظ كرده، حفره‌هایی به قطر 20 تا 25 سانتی‌متر ملاحظه می‌شود كه با فاصلۀ منظم 60 تا 70 سانتی‌متر از یكدیگر قرار دارند. وجود این حفره‌ها نشان می‌دهد كه سقف بر روی تیرهای چوبی زده شده بوده است (فرنسیس، همانجا). در عكسهایی كه ژنرال دوبیلیه در 1907 م (1325 ق) از مسجد گرفته، قطعاتی از تیرهای چوبی كه تا آن زمان باقی بوده، دیده می‌شود. ارتفاع سقف ار كف رواق 7 متر و پوشش آن یك توده سنگ ریزه و آهك بوده است (گلون، III / 54، حاشیه).

زیاده

جامع را در 3 طرف، حیاطی خارجی موسوم به «زیاده» با عرض 108 قدم احاطه كرده است. گرداگرد این حیاط تالارهایی به عرض 42 قدم با دیوارهایی از خشت خام وجود داشته كه نشانه‌های چندانی از آنها باقی نمانده است (كرسول، II / 281). هیأت باستان‌شناسی آلمان، ابعاد 350×362 متر را برای كل مجموعه تخمین زده است (هرتسفلد، ‌204).

مناره

منارۀ جامع در زیادۀ شمالی بر یك محور شمالی ـ جنوبی، به فاصلۀ 5 / 9 متر از دیوار شمالی مسجد جای دارد و بر پایه‌ای تقریباً مربع به ابعاد 87 / 10×6 / 10 و ارتفاع 7 / 2 متر بنا گردیده است. پایۀ مناره از آجر و گچ ساخته شده و نمای آن با یك ردیف چراغدان آراسته است. در هر ضلع 13 چراغدان ساخته شده، بجز ضلع جنوبی كه به سبب ایجاد ورودی بالا رو حلزونی مناره، چراغدانها به 10 عدد محدود می‌شود. چراغدانها فرورفتگیهایی است به ارتفاع 55 / 1 متر و عرض 45 سانتی‌متر. ساقۀ مناره از سطح پایه تا ارتفاع 2 / 16 متر بر جای است و یك بالارو حلزونی به عرض یك متر 3 دور كامل در جهت عكس عقربه‌های ساعت به دور آن می‌گردد. بنابراین ارتفاع مناره از سطح پایه تا بخش ویران‌شدۀ فوقانی به 19 متر می‌رسد (فرنسیس، 69؛ كرسول، همانجا). منارۀ جامع ابودلف را باید به درستی نمونۀ كوچك‌تر ملویۀ جامع متوكلیۀ سامرا دانست. مبدأ‌ مناره‌های حلزونی را نباید در زیگوراتهای بین‌النهرین جست‌وجو كرد، بلكه باید آنها را با برجهای حلزونی ساسانی چون برج فیروزآباد مقایسه كرد (گرابار، ‌119؛ مصطفوی، 57).
یك رواق سرپوشیده به عرض 13 / 5 متر درِ شمالی جامع را به پای بالارو مناره متصل می‌سازد. این رواق جزو نقشۀ اولیۀ بنا نبوده و از الحاقات بعدی به‌شمار می‌رود، زیرا دو جرز شمالی آن در برابر چراغدانهای كور شدۀ پایۀ مناره قرار دارند (فرنسیس،‌ 69-70).

آبروها

در محوطۀ میان دیوار بیرونی جامع و دیوارۀ سمت راست و چپ پایۀ مناره، آثار آبروهایی كشف شده كه راه آب وضوخانه و یا مجاری آب باران بوده است، در پای دیوار شمالی نیز آبراهه‌هایی به گودی 20 و پهنای 18 سانتی‌متر كشف شده است (فرنسیس، 64، 72). 
متوكل برای آب‌رسانی به سامرا دو آبراه زمستانی و تابستانی از دجله جدا كرده بود كه به كاخها و مساجد شهر وارد می‌شد (یاقوت 3 / 175-176). از این رو می‌توان تصور كرد كه صحن پهناور مسجد تهی نبوده و فواره‌ای در میان صحن وجود داشته كه از این ماجراها تغذیه می‌شده است. شاید حفاریهایی در آینده روش آب‌رسانی مسجد را روشن كند (گلون، III / 52).

خانۀ پشت محراب

به هنگام خاك‌برداری، در دیوار قبله یك درگاه آجری ظاهر گشت كه به ساختمانی در زیادۀ جنوبی راه داشت. این درگاه به عرض 6 / 1 متر به یكی از تالارهای خانۀ مشرف به قبله و در فاصلۀ 5 / 3 متری شرق محراب باز می‌شود. این نوع خانه‌ها استراحتگاه خلفا بود و آنان پس از استراحت در این خانه‌ها از در كنار محراب داخل جامع می‌شدند. خلفای عباسی برای جلب توجه عموم، ‌امامت نماز در مساجد جامع را با موكبهای مجلل برگذار می‌كردند و چون قصرهای آنان در فاصلۀ نسبتاً دوری از جامع قرار داشت، به چنین اقامتگاههایی نیازمند بودند (فرنسیس، 73-74).
خانۀ یاد شده به شكل مستطیل و به ابعاد 7 / 42×75×34 متر و به مساحت 57 / 1518 مـ2 ساخته شده كه دو برج مدور واقع بر پایه‌های مربع، در انتهای دیوار جنوب غربی و شرقی آن قرار دارد. خانه به دو بخش تقسیم می‌شود. بخش بزرگ‌تر دارای حیاطی به ابعاد 50 / 15×60 / 11 متر است كه نیمی از ضلع بزرگ آن در امتداد محور محراب جامع قرار دارد. این بخش دارای نمای آجر صیقلی است. در دو سمت شمال و جنوب هر یك 3 حجره و در سمت شرق و غرب آن 4 حجره ساخته‌اند (همو، 74).
حیاط بخش كوچك‌تر به ابعاد 30 / 10×5 / 14 متر در سمت شمال 3 حجره دارد كه یكی از آنها قیر اندود بوده و نشان می‌دهد كه به وضو و استحكام اختصاص داشته است. در سمت جنوب نیز 3 حجره وجود دارد. این قسمت با دهلیزی به عرض 90 / 2 متر از جامع جدا می‌شود و در آن دو در به چشم می‌خورد كه هر یك به یكی از بخشهای خانه راه دارد. تمامی دیوارها از آجر ساخته شده و از خارج و داخل نیز روكش گچی دارد، ولی حیاط بزرگ‌تر و دهلیزی كه خانۀ كوچك‌تر را از جامع جدا می‌كند، با آجر نماسازی شده است (همو، 74-75).
باستان‌شناسان معتقدند كه پس از قتل موكل و تخلیۀ شهر از مردم، جامع ابودلف تا مدتی دایر بوده است. استناد آنان به بخشهای الحاقی ساختمان است كه جزو نقشۀ اولیه نبوده و بعدها به جامع افزوده شده است (همو، 69-70)، ولی در هر حال با متروك شدن جعفریه، جامع نیز اهمیت خود را از دست داد و حتی مصالح ساختمانی آن نیز به تدریج به یغما دفت، تا آنكه یكسره ویران شد.

كارهای باستان‌شناسی و حفاظت

 از آغاز سدۀ جاری میلادی بررسیهای علمی دربارۀ جامع انجام گرفت. در 1907 م (1325 ق) ژنرال دوبیلیه و سپس در 1909 م (1327 ق) گرترودبل گزارشهایی همراه با نقشه دربارۀ آثار آن منتشر كردند (گلون، III / 54؛ كرسول، همانجا)، ولی نخستین خاك‌برداری و كاوش علمی در طی سالهای 1912-1913 م، توسط یك هیأت باستان‌شناسی آلمانی به ریاست زاره و هرتسفلد انجام گرفت (همو، ‌II / 279؛ شراتو، ‌34) و از 1359 ق / 1940 م هیأت سازمان حفاظت آثار باستانی عراق كار را دنبال كرد و طی دو مرحله، كار خاك‌برداری و حفاظت را همزمان انجام داد. خاك‌برداری در 3 محل جامع، پیرامون مناره و خانۀ پشت قبله صورت گرفت (فرنسیس، 70). كارشناسان مرمت و بازسازی، اصلاح و بازسازی بخشهای برجای مانده را در اولویت قرار دادند تا هم گواه وضع اصلی ساختمان باشد و هم راهگشای بازسازیهای آینده، ولی در بخشهایی كه نشان معتبری از آنها به دست نیامد، فقط به نگهداری و تقویت آثار مشرف به ویرانی اكتفا گردید، تا دست كم وضع كنونی پایدار ماند (همو، 73).
جامع ابودلف پس از جامع متوكل در جوسق الخاقانی سامرا، دومین مسجد پهناور جهان اسلام است (شراتو، 36). گرچه هم اكنون از این مسجد ویرانه‌ای بیش بر جای نیست، ولی از نظر كارشناسان معماری اسلامی از اعتبار ویژه‌ای برخوردار است، زیرا نقشۀ آن دست‌نخورده مانده و از دیوارهای آن نیز آن‌قدر باقی مانده است كه بتوان یك بازسازی نزدیك به اصل از آن ارائه داد. سازندگان بنا با گزینش یك محور مركزی تقارن كه از مناره در ضلع شمالی تا محراب در ضلع جنوبی كشیده شده است، از فن آجرچینی به صورتی ماهرانه بهره گرفته و با جسارت طرح آن را در گسترده ای متجاوز از 700‘129 مـ2 پیاده كرده‌اند (هرتسفلد، ‌همانجا). همچنین با برقراری توازن میان فضاهای سرپوشیده و باز، به شیوۀ امتداد خطی و با برداشت ویژه از نقش فضای باز كه در آن صحن جامع را به یاری یك «زیاده» به «حرم» بدل كرده است، ‌دانش فنی خود را جاویدان ساخته‌اند (گلون، ‌III / 56-57؛ اتینگهازن، 92).
نام‌گذاری جامع به نام ابودلف كه همان قاسم بن عیسی بن ادریس ابن‌معقل بن عمیر است، احتمالاً جدید است و در سده‌های اخیر این نام را بر آن اطلاق كرده‌اند (فرنسیس، 75-76؛ جنابی، 15).

مآخذ

جنابی، ‌كاظم، مسجد ابی دلف، بغداد، 1970 م؛ فرنسیس، بشیر و محمود علی، «جامع ابی دلف فی سامراء»، سومر، 1947 م، ج 3(1): مسعودی، ‌مروج الذهب و معادن الجوهر، قاهره، 1965 م؛ مصطفوی، محمدتقی، نگاهی به هنر معماری ایران، تهران، 1346 ش؛ یاقوت، بلدان؛ یعقوبی، احمد بن اسحاق، البلدان، بیروت، 1408 ق / 1988 م؛ همو، تاریخ، بیروت، ‌دارصاد؛ نیز:

Creswell, K. A. C., Early Muslim Architecture, New York, 1979; Ettinghausen, Richard and Oleg Grabar, The Art and Architecture of Islam 650-1250, Somerset, 1987; Golvin, Lucien, Essaisur l’architecture religieuse musulmane, Paris, 1974, Grabar, Oleg, The Formation of Islamic Art, New Haven / London, 1973; Herzfeld, Ernst, «Mitteilung über die Arbeiten der zweiten Kampagne von Samarra», Der Islam, Berlin, 1914; Scerrato, Umberto, Monuments of Civlization, Islam, London, 1976.

نوشین‌دخت نفیسی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: