صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / تاریخ / الجاء /

فهرست مطالب

الجاء


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 20 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

اِلْجاء، یا تلجئه، اصطلاحی به معنی نوعی واگذاری زمین. الجاء در لغت از مادۀ لَجَأَ به معنای پناه جستن، تكیه و استناد كردن و مدد طلبیدن، و نیز به معنای اختصاص چیزی به كسی، یا واداشتن كسی به انجام دادن كاری به اكراه آمده است (ابن منظور، ذیل لجأ). 
مفهوم اصطلاحی الجاء و تلجئه در زمین‌داری و روابط زمین‌داران متجلی می‌گردد. در واقع این رسم به نوعی اقطاع استغلال شباهت داشت و می‌توان آن را اقطاع جعلی، یا ناخواسته‌ای دانست كه در آن كسی برای رهایی از آزار و ستم مأموران دولتی و دولتمردان زمین خود را به شخصی صاحب نفوذ و قدرتمند واگذار می‌كرد و از حمایت او برخوردار می‌گردید و خود به عنوان مقطَع بر همان زمین كار می‌كرد (نک‍ : ه‍ د، اقطاع). این روش می‌توانست از سوی پناه خواهنده، و هم از سوی پناه دهنده درخواست و اجرا گردد (خوارزمی، 87). 
پیشینۀ این شیوۀ زمین‌داری به پیش از اسلام بازمی‌گردد و در قلمرو ایران و روم شرقی رایج بوده است (لوكِگُر، 67؛ ضیاءالحق، 155 به بعد). در عصر اسلامی از روزگار «فتوح»، رسم الجاء دیده می‌شود و می‌توان حدس زد كه از ایران و روم به میان عربها راه یافته است؛ مثلاً وقتی مسلمانان آذربایجان را فتح كردند، عشایر عرب از شام و عراق به آنجا سرازیر شدند و بر اراضی كشاورزی غلبه یافتند و بعضی از اراضی را نیز خریدند. آنگاه خرده مالكان روستایی برای برخورداری از حمایت آنان، اراضی روستاهای خود را به الجاء ایشان دادند و خود به عنوان كشتكاران و زارعان و زمین‌داران جدید به كار بر روی همان اراضی پرداختند (بلاذری، 329). رسم الجاء به روزگار جور و ستم حكام، و غالباً در پی آشوبها و نابسامانیها بیشتر رواج می‌یافت و زمین‌داران كوچك برای فرار از فشارهای مالیاتی و اقتصادی رقبۀ املاك خود را به مالكان بزرگ و متنفذ واگذار می‌كردند. غالب اشاراتی كه در منابع به الجاء اراضی شده است، نشان می‌دهد كه زمین‌داران برای آنک‍ه از زیاده‌ستانی و طمع كارگزاران دولت در امان بمانند، تن به الجاء می‌دادند (مثلاً نک‍ : همو، 294، 311، 323). 
اراضی الجائی به سبب نفوذ و اعتبار پناه دهنده یا حامی، از بعضی مالیاتها معاف می‌شد، ولی خود مِلك می‌توانست عملاً در دست صاحبان اصلی بماند و حتى آن را می‌فروختند و به ارث می‌گذاشتند (مثلاً نک‍ : اصطخری، 158). صاحبان اصلی املاك الجائی، عُشر درآمد زمین را به حامی می‌دادند و این البته غیر از عشریه‌ای بود كه باید به بیت المال می‌پرداختند (بلاذری، 323؛ نیز نک‍ : قدامه، 241). 

مآخذ

ابن‌منظور، لسان؛ اصطخری، ابراهیم، مسالك الممالك، به كوشش دخویه، لیدن، 1927 م؛ بلاذری، احمد، فتوح البلدان، به كوشش دخویه، لیدن، 1865 م؛ خوارزمی، محمد، مفاتیح العلوم، به كوشش ابراهیم ابیاری، بیروت، دارالكتاب العربی؛ قدامة بن جعفر، «الخراج»، همراه المسالك و الممالك ابن خردادبه، لیدن، 1889 م؛ نیز: 

Lokkegaard, F., Islamic Taxation in the Classic Period, Copenhagen, 1950; Ziaul Haque, Landlord and Peasant in Early Islam, Islamabad, Islamic Research Institute. 
صادق سجادی
 

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: