احمد، دوم
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
سه شنبه 6 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/225478/احمد،-دوم
دوشنبه 15 اردیبهشت 1404
چاپ شده
6
اَحْمَد (دوم) (6 ذیحجۀ 1052-27 جمادیالآخر 1106 ق / 15 فوریۀ 1643-6 فوریۀ 1695 م)، بیست و یكمین فرمانروای امپراتوری عثمانی و سومین پسر سلطان ابراهیم، مادرش معزز سلطان، دومین همسر ابراهیم بود (نعیما، 4 / 20). با اینكه در نوشتههای مورخان معتبری مانند منجم باشی (3 / 680) و نعیما (4 / 19) تولد احمد در 1052 ق ثبت شده، در كتاب شیخی (ص 98) 1050 ق آمده كه نادرست است، زیرا هموسن او را هنگام جلوس بر تخت سلطنت (1102 ق) 50 سال نوشته است (همانجا، سطر 6- 8).احمد بعد از درگذشت برادرش سلیمان دوم به حكومت رسید. دورۀ كوتاه فرمانروایی او، یكی از بحرانیترین ادوار تاریخ امپراتوری و نیز آغاز دورۀ ضعف آن به شمار میرود (اوزون چارشیلی، III(2)591)، چه در ادارۀ امور كشور ضعیف و فاقد قاطعیت بود و تحتتأثیر اطرافیان خود، با عزل و نصبهای پیدرپی و نابجا در ایجاد این بحران مؤثر بود؛ به طوری كه در مدت 3 سال و اندی سلطنت، 5 نفر را به صدارت برگزید (عثمانزاده، 116-122). در آغاز سلطنت احمد، دولت عثمانی با اتریش در جنگ بود و فرماندهی ارتش عثمانی را صدر اعظم مصطفی كوپریلیزاده بر عهده داشت. احمد با فرستادن مهر صدارت و شمشیر مرصع او را در مقام خود ابقا كرد (همو، 117؛ شیخی، همانجا). صدر اعظم بعد از دریافت فرمان جدید به بلگراد حركت كرد و از آنجا به سوی مجارستان یورش برد، اما در سالانقمن ــ محل استقرار نیروهای اتریش ــ كشته شد و سپاه عثمانی شكست خورد (همانجا؛ راسم، 1 / 761-762؛ اوزتونا، VI / 161-163). پس از قتل صدر اعظم، علی پاشا معروف به عرابهچی از سوی سلطان به صدارت و فرماندهی ارتش منصوب شد. وی كه علاقهای به ادامۀ جنگ نداشت، به زودی معزول، تبعید و كشته شد (عثمانزاده، 118؛ شیخی، 98- 99) و حاج علی پاشا به صدارت رسید. او برای ادامۀ نبرد با اتریش به تعمیر قلعۀ بلگراد همت گماشت (عثمانزاده، 119)، پس از مدتی وی نیز از مقام خود بركنار شد. ابتدا مصطفی بوزا و قلی و آنگاه سورمهلی علیپاشا به صدارت منصوب شدند (شیخی، 99-100؛ راسم، 1 / 764، 767). به روزگار سلطنت احمد دوم، ونیزیان ابتدا قلعۀ غبله (گابلا) را تسخیر كردند (همو، 1 / 766) و آنگاه با حمله به جزیرۀ كرت قصد تصرف خانیه ــ مركز این جزیره ــ را داشتند، اما موفق نشدند (اوزتونا، VI / 165-166) با اینهمه، سر انجام جزیرۀ ساقز (كیوس) را تصاحب كردند (راسم، 1 / 767؛ اوزتونا، VI / 171-172). در این ایام سفیران انگلیس و فرانسه دولت عثمانی را برای پذیرش صلح با اتریش تحت فشار قرار دادند، اما دولت عثمانی به سبب شرایط سنگین پیشنهاد شده از سوی آنان، از مصالحه خودداری كرد (راسم، 1 / 766-767؛ اوزتانو، VI / 164). دربارۀ رابطه با ایران، سلطان احمد، در نامهای جلوس خود را به شاه سلیمان صفوی اطلاع داد و او را به رعایت مناسبات حسن همجواری و حفظ و حراست مرزها دعوت كرد (فریدون بیك، 2 / 516- 519) و نیز پذیرش سفیر ایران، كلب علی خان را یادآوری نمود (همو، 2 / 517). در زمان سلطنت احمد، همچنین والیان جبال طرابلس، با كمك حكام صیدا و بیروت كه از خاندان معن بودند، نیز امیران بعلبك و عكا بر دولت مركزی شوریدند و از پرداخت مالیات سرباز زدند، سپاه عثمانی به فرماندهی وزیر علیپاشا شورش را سركوب و رهبران آن را دستگیر كرد و آرامش را به منطقه بازگرداند (كردعلی، 2 / 270-271). همچنین در حوالی حوران و بصره نیز ناآرامیهایی رخ داد (آصاف، 2 / 118). احمد دوم، مسیحیان و یهودیان را از پوشیدن لباسهای گرانبها و رفت و آمدِ سواره در شهر منع كرد و دستور داد كه دستار سیاه بر سر به بندند (راسم، 1 / 765؛ نور، 4 / 273). وی به رغم ناتوانی در ادارۀ كشور، مردی هنردوست و ادبپرور (شیخی، 101)، موسیقیشناس و خطاط بود و به شعر علاقه داشت؛ فارسی و عربی میدانست و اشعار شاعران ایرانی و ترك را میخواند. وی چندین نسخه از قرآن كریم را به خط خود نوشت. از دانشمندان زمان او منجمباشی را میتوان نام برد (اوزتونا، VI / 173؛ برای فهرست دانشمندان و شیخالاسلامهای زمـان او نك : شیخی، 101 به بعد؛ علیمه ... ، 495). وی در ادرنه درگذشت و در استانبول در آرامگاه سلطان سلیمان به خاك سپرده شد (آصاف، همانجا).
آصاف، یوسف، تاریخ سلاطین آل عثمانی، به كوشش بسام عبدالوهاب جابی، دمشق، 1405 ق / 1985 م؛ راسم، احمد، عثمانلی تاریخی، استانبول، 1326- 1328 ق؛ شیخی محمد افندی، وقایع الفضلا (ذیل شقائق نعمانیه)، به كوشش عبدالقادر اوزجان، استانبول، 1989 م؛ عثمانزاده تائب، احمد، حدیقة الوزرا، فرایبورگ، 1969 م؛ علمیه سالنامهسی (سالنامۀ علمیه)، استانبول، 1334 ق؛ فریدون بیك، احمد، منشآت السلاطین، استانبول، 1275 ق؛ كردعلی، محمد، خطط الشام، بیروت، 1392 ق / 1972 م؛ منجمباشی، احمد، صحائف الاخبار، ترجمۀ احمد ندیم، استانبول، 1285 ق؛ نعیما، مصطفی، تاریخ، 1238 ق؛ نور، رضا، تورك تاریخی، استانبول، 1343 ق؛ نیز:
Öztuna, Yılmaz, Büyük Türkiye tarihi, Istanbul, 1983; UzunçarŞılı,İ. H., Osmanlı tarihi, Ankara, 1982.
علیاكبر دیانت
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید