صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / جغرافیا / احقاف /

فهرست مطالب

احقاف


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 6 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

اَحْقاف، صحرایی در جنوب شبه جزیرۀ عربستان. شهرت این واژه بیشتر به سبب ورود آن در قرآن مجید (احقاف / 46 / 21)، به عنوان سرزمین قوم عاد، بوده است. لغت‌شناسان «احقاف» را جمع «حِقْف»، به معنای رمل و شنزار خمیده و معنای اصلی ریشۀ «ح ق ف» را هرگونه كژی و خمیدگی ــ شامل خمیدگی هلال ماه و پشت شتر و مانندآن ــ دانسته‌اند (نك‍ : ابن اثیر؛ ابن منظور؛ حمیری، نشوان؛ طریحی؛ نیز تاج العروس، ذیل حقف؛ همذانی، 4 / 297).
بیشتر جغرافی‌دانان، احقاف را صحرایی مستطیل شكل، پوشیده از توده‌های شنی و ریگزار در جنوب عربستان معرفی كرده‌اند كه از شرق محدود به ظفار فعلی و واقع در شمال مناطق شِحْر و مَهْر، در صحرای حضرموت در شرق یمن، مشرف بر دریای هند است (نك‍ : ابن‌فقیه، 27؛ مسعودی، 2 / 154؛ اصطخری، 25؛ ابوعبید، 1 / 119؛ یاقوت، 1 / 153-154) و در تقسیمات امروزی در منطقۀ «ربع الخالی» قرار دارد (برّو، 26؛ علی، 1 / 151). با اینهمه، در سدۀ اخیر، تحقیقات لاندبرگ نشان داده است كه نام احقاف بر تمامی سرزمین حضرموت اطلاق می‌شده، و نمی‌توان آن را تنها به شمال حضرموت محدود كرد. رنتز نیز، گویا براساس پژوهشهای خود و به گفتۀ ساكنان محلی جنوب عربستان، احقاف را منطقه‌ای كوهستانی از كنار ساحل كه در آغاز آن ظفار و در مركز آن حضرموت واقع شده، عنوان كرده است (نك‍ : EI2) و روایت منقول یاقوت (1 / 155) و محمد حمیری (ص 15) مبنی بر وجود غارهای فراوان در سرزمین احقاف، مؤید آن است.
ابن‌فقیه، احقاف را چنانكه در قرآن كریم آمده، همان سرزمین قوم عاد دانسته است (همانجا). برخی اسطوره‌های كهن نیز حكایت از آن دارند كه یكی از نوادگان آدم یا نوح نبی (ع) در این منطقه سكنى گزیده است (نك‍ : طبری، تاریخ، 1 / 206؛ مسعودی، 1 / 45؛ انصاری، 249). همچنین از قرون اولیۀ هجری، گوری در آن منطقه به هود نبی منسوب بوده، و هنوز موجود است (همدانی، 170؛ ابوعبید، 1 / 119-120؛ ابن بطوطه، 262؛ یاقوت، 1 / 154-155؛ حمیری، محمد، همانجا؛ نیز نك‍ : اكوع، 170، حاشیۀ 2؛ علی، 1 / 312). مفسرانِ قرآن كریم نیز كوشیده‌اند تا محدودۀ جغرافیایی سرزمین قوم عاد را تعیین كنند. برخی، احقاف را كوهی در شام پنداشته‌اند، برخی دیگر دلالت كلمۀ احقاف را بر مكانی خاص نپذیرفته و بیشتر، چنانكه در روایتی منسوب به ابن عباس آمده، احقاف را نام همین منطقۀ واقع در جنوب عربستان دانسته‌اند (نك‍ : صنعانی، 2 / 217؛ بیضاوی، 2 / 257؛ سیوطی، 7 / 448- 449). طبری ضمن نقل بیشتر اقوال در این زمینه، همۀ آنها را روا دانسته و احتمال آنكه در قرآن كریم هر یك از آنها مراد بوده باشد، مورد تأكید قرار داده است (تفسیر، 26 / 15-16). 

مآخذ

ابن اثیر، مبارك، النهایة، به كوشش طاهر احمد زاوی و محمود محمد طناحی، قاهره، 1383 ق / 1963 م؛ ابن بطوطه، رحلة، بیروت، 1384 ق / 1964 م؛ ابن فقیه، احمد، مختصر كتاب البلدان، به كوشش دخویه، لیدن، 1885 م؛ ابن منظور، لسان؛ ابوعبید بكری، عبدالله، معجم ما استعجم، به كوشش مصطفی سقا، بیروت، 1403 ق / 1983 م؛ اصطخری، ابراهیم، مسالك الممالك، به كوشش دخویه، لیدن، 1870 م؛ اكوع، محمد، حاشیه بر صفة جزیرة العرب (نك‍ : هم‍ ، همدانی)؛ انصاری، محمد، نخبة الدهر، لابیزیگ، 1923 م؛ برو، توفیق، تاریخ العرب القدیم، دمشق، 1404 ق / 1984 م؛ بیضاوی، عبدالله، انوار التنزیل، اسنابروك، 1968 م؛ تاج العروس؛ حمیری، محمد، الروض المعطار، به كوشش احسان عباس، بیروت، 1980 م؛ حمیری، نشوان، شمس العلوم و دواء كلام العرب من الكلوم، به كوشش عبدالله جرافی، بیروت، عالم الكتب؛ سیوطی، الدر المنشور، بیروت، 1403 ق / 1983 م؛ صنعانی، عبدالرزاق، تفسیر القرآن، به كوشش مصطفی مسلم محمد، ریاض، 1410 ق / 1989 م؛ طبری تاریخ؛ همو، تفسیر؛ طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، به كوشش احمد حسینی، تهران 1389 ق؛ علی، جواد، تاریخ العرب قبل الاسلام، بیروت، 1976 م؛ قرآن مجید؛ مسعودی، علی، مروج الذهب، به كوشش شارل پلا، بیروت، 1965 م؛ هَمْدانی، حسن، صفة جزریة العرب، به كوشش محمد اكوع، صنعا، 1403 ق / 1983 م؛ همذانی، حسین، الغرید فی اعراب القرآن المجید، به كوشش فهمی حسن نمر و فؤاد علی مخیمر، دوحه، 1411 ق / 1991 م؛ یاقوت، بلدان؛ نیز:

EI2.

علی بهرامیان

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: