تاریخانۀ دامغان
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
جمعه 3 آبان 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/225389/تاریخانۀ-دامغان
یکشنبه 21 اردیبهشت 1404
چاپ شده
14
تاریْخانۀ دامْغان، مشهورترین مسجد و یکی از اندکشمار بناهای برپای مانده از سدههای نخستین هجری در ایران.تاریخانه تا پیش از برپاییِ جامع کنونی ــ که بنیاد آن به دورۀ سلجوقی بازمیگردد ــ مسجد جامع دامغان بوده است و امروزه در حاشیۀ جنوب شرقی شهر قرار دارد. کلمۀ تاری واژهای ترکی به معنای خداست و تاریخانه یا خدایخانه نامی است که این مسجد به آن شهرت دارد و تا سدههای اخیر به سبب داشتن ستونهای متعدد «چهل ستون» نیز نامیده میشده است (مقدسی، 521؛ لغتنامه...؛ شیندلر، 159؛ صنیعالدوله، 3 / 271).از میان مورخان و جغرافیدانان ایرانی و عرب تنها مقدسی در سدۀ 4ق / 10م از آن یاد کرده، و آن را جامع پاکیزه و خوشمنظر دامغان خوانده است (همانجا). با آمدن اروپاییان به ایران در سدۀ 13ق / 19م بنای تاریخانه مورد توجه آنان قرار گرفت و شیندلر (همانجا)، فریزر (ص 314)، فریر (ص 71) و خانیکوف (ص 86) به ویرانی آن اشاره کردهاند. اما صنیعالدوله در همین سده به ذکر و وصف آن پرداخته است (3 / 127؛ نیز نک : اعتمادالسلطنه، 4 / 2008).آندره گدار نخستین محققی است که به بررسی و مطالعۀ روشمند تاریخانه پرداخته، و طی چند مقاله آن را معرفی کرده، و نوشتههای او مبنای پژوهشهای بعدی قرار گرفته است («تاریخانه...»، شم 1، ص 60-64 ، شم 2، ص 101- 109، «تاریخانه...»، 225-235، «مسجدها...»، 187-189). بنای این مسجد با نقشۀ مستطیلشکل به ابعاد 39×46 متر، و حیاط آن نزدیک به مربع 4 / 25×5 / 26 متر، شامل یک شبستان ستوندار و رواقی است که پیرامون حیاط مرکزی آن قرار دارد. رواق در زمان ساخت مسجد، شامل 16 ستون بوده که در حال حاضر فقط 7 ستون آن باقی مانده است. عمق این رواق در هر سه جبهه، یک دهانه (فرشانداز) است. شبستان از 7 دهانه با عمق 3 فرشانداز تشکیل شده است (همو، «تاریخانه»، شم 1، ص 64، «تاریخانه»، 226، نیز 227، تصویر 1). دهانۀ میانیِ شبستان که از حیاط تا محراب امتداد مییابد، از دیگر دهانههای مجاور عریضتر، و احتمالاً طاقِ آن نیز مرتفعتر بوده است. پهنای دهانۀ میانی 5 متر و دیگر دهانهها 5 / 3متر است (فینستر، 62؛ تحقیقات میدانی). محراب مسجد در انتهای دهانۀ میانی و در سمت چپ محور مرکزیِ دهانه قرار دارد. این محراب مستطیلشکل 43 / 1 متر پهنا، و 32 / 3 متر ارتفاع دارد. آندره گدار بر آن است که محراب موجود به دلیل تصحیح انحراف محراب نخستین از امتداد قبله، بعدها جایگزین محراب اصلی مسجد شده است («تاریخانه»، 226-227، حاشیۀ 6؛ تحقیقات میدانی). درگذشته، در سمت راستِ این محراب منبری خشتی وجود داشته (گدار، همان،226 ؛ فینستر، لوح 16(2)) که اکنون از میان رفته است. به نظر میرسد که قرارگیریِ قبله در سمت چپِ مرکز دیوار قبله، به دلیل ایجاد فضا برای استقرار این منبر بوده، زیرا در دورۀ اموی منبر جزو عناصر اصلی مساجد جامع محسوب میشده است (گدار، «تاریخانه»، شم 2، ص 107؛ کرسول، II / 100؛ هیلنبراند، 45).مسجد دارای درهای متعددی در سمت غرب، شرق و شمال بوده که برخی از آنها در حال حاضر مسدود گردیده، ولی آثار آنها قابل مشاهده است (گدار، همان، شم 2، ص 104). ورودی فعلیِ مسجد در مقابل دهانۀ میانیِ شبستان در سمت شمال شرقیِ حیاط قرار دارد. 3 طاقنمای مسدودشده که احتمالاً زمانی جزو ورودیهای مسجد بودهاند، در سمت شرقِ این ورودی مشاهده میشوند. وجود چندین ورودی در سمت مقابل شبستان در دیگر مساجد نخستین نظیر مسجدکوفه نیز قابل مشاهده است (کرسول، II / 23، تصویر 14). دو اتاق کوچک در کنار ورودیِ فعلیِ مسجد قرار دارند که با توجه به تفاوت شیوۀ ساخت و نیز ابعاد مصالح، از الحاقات بعدی هستند.نقشۀ ترسیمشده توسط آندره گدار نشاندهندۀ بقایای چند ستون، و نیز پلان مربعشکلِ منارهای به ابعاد 5 / 6×5 / 6 متر است که زمانی در سمت غربی، مجاورِ مسجد برپا بوده است و اکنون وجود ندارند. در دورۀ سلجوقی در کنار آن مناری آجری برپا شده است (گدار، تاریخانه...»، 227 ، تصویر 1؛ نیز نک : دنبالۀ مقاله).
قوسهای بیضیشکل داخل شبستان که بر روی پایههایی به قطر متوسط 1 متر قرار دارند، بر روی تکیهگاههای چوبی پیشآمدهای قرار گرفتهاند که نقش مهم آنها انتقال نیروی رانش به ستونها، و در نهایت به زمین است. در بالای این تکیهگاههای پیشآمدۀ چوبی، سوراخهای مربعشکلی دیده میشود که ظاهراً برای نصب چوب مهار بهکار رفته است، هرچند کاملاً روشن نیسـت که آنها متعلـق به زمان ساخت نخستینِ بنا باشند. شبستـان در حـال حاضـر بهوسیلۀ طاقهای گنبـددار پوشیده شـده، ولی دهانـۀ میانیِ آن دارای طـاق گهوارهای شکل با قوسی تیزهدار است (همـو، «تاریخانه»، شم 2، ص106).عکسی که از این بنا در دورۀ قاجار برداشته شده، و اکنون در آلبومخانۀ کاخ گلستان است (آتابای، آلبوم شم 296، ص 44)، نشان میدهد که شبستان مسجد بهوسیلۀ طاقهای گهوارهای، در جهت عمود بر حیاط، مسقف شده بودهاند. نکتۀ مهمی که این عکس آن را نشان میدهد، وجود دو فیلپوش در دو گوش انتهای دهانۀ میانی بر بالای فضای مقابل محراب است که میتواند مؤید قرارگیریِ گنبدی کوچک در بالای فضای محـراب باشد. این الگـو ــ یعنـی وجود گنبد در انتهای طاق گهوارهای ــ مشابه بقایای یک بنای دورۀ ساسانی است که توسط اشمیت در نزدیکی دامغان کشف گردید. این شکل میتواند به عنوان یک سنت ساختوساز محلی قلمداد گردد. از سـوی دیگـر، این ترکیـب مسجـد جامـع دمشق در دورۀ اموی را به یـاد میآورد کـه شاید به عنـوان الگوی سـاخت تاریخانه در دورههـای نخستین اسلامـی، از آن استفاده شده است.ستونهای آجریِ بنا دارای قطر 50 / 1 تا 70 / 1 متر هستند (تحقیقات میدانی) و ارتفاع آنها از سطح زمین تا سرستونها 82 / 2 متر است که با آجرهایی به اندازههای متوسطِ 5 / 7×35×35 و 7×34×34 سانتیمتر به شیوۀ راسته و خفته برپا شدهاند. این روش آجرچینی از دورۀ ساسانی شناخته شده است و در دیگر بناهای سدههای نخستینِ اسلامی نظیر بنای هشتضلعی در نطنز (389ق / 999م) ــ که در حال حاضر بخشی از مسجد جامع فعلی شهر است ــ دیده میشود (گدار، همان، شم 2، ص 103-104؛ بلر، 80).با توجـه به اینکه ستـونها،دیوارهای داخـل شبستـان و زیـرـ قوسها با گچ پوشیده شده بودهاند، بهنظر میرسد که تمامی شبستان در حالت نخستینِ خود دارای لایهای از گچ بوده است. ستونهای رواق از نظر شیوۀ ساخت شبیه ستونهای شبستان هستند، ولی به دلیل آنکه وزن کمتری را تحمل میکردهاند، قطر کمتری دارند. پوشش سقف رواق از بین رفته است، ولی با توجه به پوشش شبستان احتمالاً توسط طاقهای گهوارهای مسقف مـیگـردیـده، و در گـوشها ــ یعنی در محل تقاطـع طاقهای گهوارهای ــ طاقهای گنبدیشکل وجود داشته است (گدار، «تاریخانه...»، 232؛ نک : آتابای، همانجا).در داخل مسجد اثری از تزیینات و یا کتیبهای که بتوان تاریخ مسجد را تعیین کرد، وجود ندارد. نقشۀ مسجد با شبستانِ ستوندار و رواقی پیرامون حیاط مرکزی طرح غالبِ مساجد در سدههای نخستینِ هجری است. ستونهای ضخیم، طاقهای گهوارهای، پاکارهای پیشآمده و ابعاد بزرگ آجرهای آن از ویژگیهای معماریِ ساسانی هستند که نه تنها در معماری ایران در سدههای نخستینِ هجری، بلکه در دیگر بناهای جهان اسلام ــ مانند کاخ اخیضر (ه م) (سدۀ 2ق / 8م) در عراق کنونیـ مشاهده میشوند. آندره گدار با توجه به ویژگیهای معماریِ بنا و مشابهتهای آن با آثار مکشوفۀ دورۀ ساسانی و نیز شباهتش به معمـاری قصر اخیضر، تاریخ ساخت آن را نیمۀ دوم سدۀ 2ق میداند؛ دیدگاه دیگر پژوهشگران نیز مؤید این تاریخ، و یا اوایل سدۀ 3ق / 9م است (گدار، همان، 235؛ کرسول، II / 371؛ شرودر، 934).مسجد تاریخانه از نظر شیوۀ ساخت دارای ویژگیهای ساسانی است، ولی در ضمن نشانگر توسعۀ نقشۀ مساجد عربی با خصوصیات معماری ایرانی دورۀ ساسانی است. از نظر معماری، این مسجد ویژگیهای نوینی را به نمایش میگذارد. مرتفعتر بودنِ شبستان نسبت به رواق، ضمن ایجاد تنوع شکلی، بر اهمیت شبستان تأکید دارد. این تفاوتِ ارتفاع میتواند دلیلی برای بهکار بردن قوسهای مختلف مازهدار (بیضوی) و تیزهدار (جناغی) در یک بنا باشد (گدار، همان، 227-228, 232، «تاریخانه»، شم 1، ص 61؛ پوپ، 40-41).بهکارگیریِ ستونهای همشکل و هماندازه نشانگرِ هماهنگی، و ضخامت و بزرگی قطر ستونها القاکنندۀ استحکام، پایداری و صلابت بناست. همۀ این ویژگیها بیانگر آن است که مسجد براساس یک اندیشۀ از پیش طراحی شده، برپایۀ ویژگیهای معماری ایرانیِ پیش از اسلام شکل گرفته است.
در مقایسه با مساجد نخستین ــ مانند مسجدهای شوش، یزد و استخـر ــ دهـانـۀ عـریـض میـانـی شبستان و طراحی مسجد تاریخانه نشاندهندۀ نوعی نوآوری در معماری مسجد است. وجود این دهانۀ عریض و گنبدی در بالای فضای مجاورِ محراب تأکیدی بر اهمیت جهت قبله دارد که درواقع مقدمهای برای ظهور ایوان قبله در دورههای بعد در معماری ایران است.بقایای ستونها و نیز دیواری که در امتداد شبستان اصلی مسجد وجود دارد، نشانۀ کوششیاست که بهمنظور توسعۀ شبستانِمسجد بهعمل آوردهاند. وجود یک طاقنمای مسدودشده در قسمت غربیِ شبستانِ کنونی که احتمالاً این دو بنا را به یکدیگر متصل میکرده است، میتواند گواه دیگری بر این مدعا باشد (گدار، همان، شم2، ص 104-105). در 1375ش، بقایای یک محراب گچبری شده در سمت غربیِ بنا در کنار دیوار شبستان کنونی پیدا شد. این محراب با توجه به تزییناتش میتواند به اواخر دورۀ سلجوقی و یا اوایل دورۀ ایلخانی نسبت داده شود و دلیلی بر استقرار شبستان دیگری در این سمت محسوب گردد (نک : ویسه، 1، 9-11).اکنون منارۀ زیبای استوانهایشکلی آجری به قطر 20 / 4 متر و بلندی حدود 25 متر، در نزدیکی این آثار در محوطۀ خارجی مسجد در سمت مغرب آن پابرجاست. تاریخ این مناره با توجه به کتیبۀ آجری آن در حدود سال 418ق تخمین زده میشود (عدل، 263-264). بنای تاریخانه به شمارۀ 80 در شمار آثار تاریخی به ثبت رسیده است.
آتابای، بدری، فهرست آلبومهای کتابخانۀ سلطنتی، تهران، 1357ش / 1398ق؛ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، مرآةالبلدان، تهران، 1368ش؛ خانیکوف،ن.و.، سفرنامه، ترجمۀ اقدس یغمایی و ابوالقاسم بیگناه، مشهد، 1375ش؛ شیندلر، ه.، «سفرنامۀخراسان (شاهرود)»، سهسفرنامه، هرات، مرو، مشهد،بهکوشش قدرتالله روشنی، تهـران، 1347ش؛ صنیعالدوله، محمدحسن، مطلعالشمس، تهران، 1362ش؛ گـدار، ا.، «تاریخانـۀ دامغان قدیمترینمسجد ایرانکه از آن اطلاع داریم»، مهـر،تهران، 1312ش، س ا، شم 1، 2؛ لغتنامۀ دهخدا؛ مقدسی،محمد،احسن التقاسیـم، ترجمـۀ علینقی منزوی، تهـران، 1361ش؛ ویسه، عبـاس، مسجـد تاریخانه، گزارش منتشرنشدۀ مرکز اسناد میراث فرهنگی و گردشگری، 1376ش؛ تحقیقات میدانی مؤلف؛ نیز:
Adle, C. and A. Melikian-Chirvani, «Monuments du XIe siècle à Damghan», Studia Iranica, Paris, 1972, vol. I; Blair, S., «Octagonal Pavilion at Natanz», Muqarnas, 1983, vol. I; Creswell, K. A. C., Early muslim Architecture, New York, 1979; Ferrier, J.P., Caravan Journeys and Wanderings in Persia, Afghanistan, Turkistan and Beloochistan, London, 1857; Finster, B., Frühe Iranische Moscheen, Berlin, 1994; Fraser, J. B., Narrative of a Journey into Khorasān, Delhi etc., 1825; Godard, A., «Les Anciennes Mosquées de l' Īrān», Athār-é Īrān, 1936, vol.I(2); id, «Le Tari Khana de Damghan», Gazette des Beaux - Arts, Paris, 1934, vol. CXXVI; Hillenbrand, R., Islamic Architecture, Edinburgh, 2000; Pope, A.U., Persian Architecture, Tehran, 1976; Schroeder, E., «Islamic Architecture C. First Period», A Survey of Persian Art, ed. A. U., Pope, Tokyo / London, 1976.علیرضا انیسی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید