صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / جغرافیا / تاتارستان /

فهرست مطالب

تاتارستان


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : پنج شنبه 2 آبان 1398 تاریخچه مقاله

تاتارِسْتان، از جمهوریهای خودمختار فدراسیون روسیه. این جمهوری با 836‘ 67 کمـ 2 وسعت و 329‘786‘ 3 تن جمعیت (1384ش / 2005م) در مرکز فدراسیون روسیه و در خاور بخش اروپایی آن کشور در قسمت میانی رود ولگا جای دارد. تاتارستان از شمال به جمهوریهای خودمختار ماری و اودمورت، از خاور به جمهوری خودمختار باشقیرستان، از باختر به جمهوری خودمختار چوواش، و از جنوب به استانهای اولیانوفسک، سامارا و اورنبورگ محدود است («اطلس...»، 80-81؛ انکارتا؛ «فرهنگ...»؛ آکینر، 60). 
تاتارستان سرزمینی کم‌ارتفاع است که حدود 90٪ وسعت آن را جلگه‌های پست و همواری با میانگین 200 متر ارتفاع از سطح دریا تشکیل می‌دهد. بلندترین ناحیۀ آن بوگولما ـ بلبی با بلندی 343 متر از سطح دریا در کرانۀ غربی رود ولگا واقع است ( انکارتا؛ بخارایف، مقدمه، 8؛ GSE, XXV / 403).
جمهوری تاتارستان را می‌توان از لحاظ عوارض طبیعی به 3 ناحیۀ ساحل غربی رود ولگا، ناحیۀ شمالی رود کاما، و ناحیۀ جنوبی و جنوب شرقی رود کاما تقسیم کرد (همانجا). ولگا و کاما مهم‌ترین رودخانه‌های جمهوری تاتارستان است. رود ولگا با مسیر شمالی ـ جنوبی در انتهای غربی تاتارستان، و کاما به‌عنوان بزرگ‌ترین شاخۀ رود ولگا با جهت شرقی ـ غربی در بخش بزرگی از اراضی جمهوری تاتارستان جاری است. رودخانه‌های بِلایا و ویاتکا، از شاخه‌های رود کاما، از دیگر رودخانه‌های مهم و قابل کشتیرانی تاتارستان است که در شرق تاتارستان به کاما می‌پیوندند. این رودخانه‌ها در حمل و نقل کالا و مسافر در این جمهوری نقش بسزایی دارند. افزون بر اینها حدود 120 رودخانۀ کوچک در این سرزمین جریان دارد. بجز قازان که عمده‌ترین بندر رودخانه‌ای تاتارستان است، زلیونودولسک، چیستوپل و نابرژنیه چلنی از بنادر مهم تاتارستان به‌شمار می‌آیند (بریتانیکا؛ GSE، همانجا؛ ویکی‌پدیا». تاتارستان دارای آب و هوای معتدل برّی است و زمستانهای طولانی و سخت، و تابستانهای معتدل دارد. میانگین دمای آن در زمستان16- و در تابستان 19+ سانتی‌گراد است و میانگین بارش سالیانۀ آن بیش از 500 میلی‌متر است (همانجاها). 

 

 

 

 

جمهوری تاتارستان ازلحاظ اقتصادی‌یکی از توسعه‌یافته‌ترین مناطق فدراسیون روسیه است و پس از استان سامارا دومین منطقۀ صنعتی روسیه به‌شمار می‌رود. محصولات صنعتی 45٪ از تولیدات تاتارستان را تشکیل می‌دهد. 1 / 26٪ از نیروی کار تاتارستان در بخش صنعت مشغول به کارند. شهرهای قازان، نابرژنیه چلنی، زلیونو دولسک، نیژنی کامسک، چیستوپل، بوگولما و آلمتیفسک از مهم‌ترین مراکز صنعتی تاتارستان به‌شمار می‌روند. ماشین‌سازی، صنایع شیمیایی و پتروشیمی، صنایع غذایی مشتمل بر تهیۀ روغنهای خوراکی، آرد، کنسروسازی، لبنیات و نوشابه‌های الکلی عمده‌ترین محصولات صنعتی تاتارستان است (آکینر، 60؛ بریتانیکا). 
بخش کشاورزی و دامداری با حدود 8 / 13٪ نیروی کار (1377ش / 1998م) از دیگر بخشهای عمدۀ اقتصادی تاتارستان است. بیشترین محصولات کشاورزی آن غلات، شامل چاودار و گندم، کنف، چغندرقند، سیب‌زمینی و انواع میوه و سبزیجات است (آکینر، همانجا). 
تاتارستان دارای ذخایر غنی نفت و گاز طبیعی است و حدود 9٪ از نفت فدراسیون روسیه در این جمهوری استخراج می‌شود («تاتارستان»، «سازمان...»). نخستین معادن نفت تاتارستان در 1322ش / 1943م در آلمتیفسک و لنینوگورسک کشف شد. لوله‌های نفتی که از شرق به غرب این جمهوری کشیده شده است، دومین خط لولۀ نفت صادراتی روسیه به اروپا به‌شمار می‌رود (بریتانیکا؛ کلمبیا، V / 2099). از زمان استخراج نفت در تاتارستان تا 1372ش / 1993م حدود 6 / 2 میلیارد تن نفت در تاتارستان استخراج شده است. استخراج نفت در برخی از سالها به بیش از 100 میلیون تن بالغ می‌گردید، اما در 1993م به 28 میلیون تن در سال کاهش یافت. در 1992م تاتارستان مجوز صدور مستقلانۀ 5 میلیون تن از نفت استخراجی خود را دریافت کرد (بوگومولُف، 290، 292). 
مؤسسات آموزش عالی تاتارستان، این جمهوری را به یکی از مراکزآموزش عالی وفناوریهای مختلف در روسیه بدل ساخته است.ازمؤسسات آموزش‌عالی این‌جمهوری دانشگاه دولتی قازان است که در1804م بنیادنهاده شد. این دانشگاه با بیش از200 سال دیرینگی یکی‌ازکهن‌ترین مراکزدانشگاهی روسیه‌به‌شمار می‌رود. افزون بر آن، دانشکدۀ دام‌پزشکی در 1837م و دانشکدۀ علوم فیزیک و ریاضی‌در1880م و دانشکدۀ میکروب‌شناسی در1901م در تاتارستان تأسیس شد (GSE, XXV / 406؛ «تاریخ...»). در سالهای 2002 و 2003م، 64 مؤسسۀ آموزش عالی با 170 هزار دانشجو در این جمهوری به تحصیل مشغول بوده‌اند(«تاتارستان»، تاتار). 
50٪ از جمعیت تاتارستان را تاتارها، 40٪ روسها و کمتر از 10٪ آن را چوواشها تشکیل می‌دهند ( انکارتا). 
تاتارها به زبان تاتاری گفت‌وگو می‌کنند که نباید با زبان تاتارهای کریمه اشتباه شود. زبان تاتاری متعلق به گروه ترکی باختری است. همچنین می‌توان زبان تاتاری را جزو گروه زبانهای قبچاق یا گروه فرعی قبچاق ـ بلغار برشمرد (همانجا؛ آکینر، 64).
زبان تاتاری تا پایان دوران متوسطه در مدارس تاتارستان تدریس می‌شود؛ اما در مدارس روسی، زبانِ تاتاری به عنوان یک مادۀ درسی مستقل و اختیاری به‌شمار می‌رود. زبان تدریس و تعلیم در مؤسسات آموزش عالی تاتارستان، زبان روسی است، اما زبان و ادبیات تاتاری به عنوان یک رشتۀ درسی در دانشگاه قازان تدریس می‌شود (همو، 65-66). 
تا پیش از 1920م در تاتارستان از الفبای عربی برای نگارش‌استفاده می‌شد، اما از آن پس الفبای لاتین جای آن را گرفت و در 1939م الفبای سیریلی جای‌گزین الفبای لاتین شد ( انکارتا).
نزدیک به همۀ مردم تاتارستان سنی، و پیرو مذهب حنفی‌اند. از سدۀ 16 تا 18م شمار نسبتاً اندکی تحت تأثیر مبلغان مذهبی کلیسای ارتدکس روسیه به مسیحیت گرویدند، اما این شمار اندک نیز در اواخر سدۀ 19 و اوایل سدۀ 20م دوباره به دین اسلام بازگشتند. مردم روس تبار تاتارستان بیشتر پیرو کلیسای ارتدکس روسی هستند (نك‍ : آکینر، 67؛ بخارایف، 44). 
هرچند تاتارهای روسیه در شمار اولین گروههای مسلمانی بودند که به انقیاد حکومت روسیه درآمدند و سالیان متمادی در معرض تهاجم فرهنگ غربی قرار داشتند، اما همچنان در پای‌بندی به اسلام استوار ماندند و آن چنان با اشتیاق به تبلیغ اسلام درمیان اقوام ساکنِ روسیۀ اروپایی و سیبری می‌پرداختند که موجبات نگرانی مبلغان مسیحی را فراهم ساخته بود (آکینر، 67-68). 

 

پیشینۀ تاریخی

 

 اصطلاح تاتار در ادوار مختلف تاریخی معانی متفاوتی داشته است. روسها این اصطلاح را به تمامی مسلمانان ترک‌تبار ساکن روسیۀ اروپایی اطلاق می‌کردند. با این حال به معنی اخص به قبایل ترک‌تبار به‌ویژه قبچاقها که بخش بزرگی از ارتش مغول را تشکیل می‌دادند و در سدۀ 7ق / 13م همراه مغولان به روسیه هجوم بردند، نیز گفته می‌شد (همو، 55). پیشینۀ حضور اقوام ترکی زبان که در حوالی ولگا ساکن شدند، به سده‌های 3-4م بازمی‌گردد که هم‌زمان با هجوم هونها به شرق اروپا بوده است. در سده‌های 1-2ق / 7- 8م اقوام ترکی زبان دیگری که گروههایی از بلغارهای ولگا و کاما نیز در زمرۀ آنان بودند، در این سرزمین ساکن شدند. با هجوم مغولان به روسیه و تشکیل الوس جوجی یا اردوی زرین، قبایل ترکی زبان این نواحی به تابعیت اردوی زرین درآمدند (نك‍ : ه‍ د، تاتار). عناصر ترک در اردوی زرین چنان نیرومند بودند که اردوی زرین تا اوایل سدۀ 8ق / 14م به زیر سیطرۀ آنان درآمد و اردوی زرین به 
کشوری ترکی‌زبان بدل شد. بدین‌ترتیب، عنصر ترکی ـ قبچاقی در ناحیۀ پهناوری که اردوی زرین را تشکیل می‌داد، یعنی از مرزهای لهستان کنونی تا دامنه‌های پامیر، و از دریای سیاه تا سیبری گسترده شد و از آن پس، تاریخ هریک از این گروهها به مسیر جداگانه‌ای افتاد و با گذشت زمان برخی از آنها نام قومی جدیدی یافتند. با این حال، کلمۀ تاتار همچنان به قبایل ترک ساکن نواحی ولگا اطلاق می‌شد. با ادامۀ انشعاب و تشکیل واحدهای کوچک‌تر، سرانجام خانات آستاراخان و قازان از آن سر برآوردند که هردو در اواسط سدۀ 10ق / 16م به دست ایوان مخوف برافتادند (آکینر، 55-57؛ GSE, XXV / 403). 
اشراف تاتار که حقوق خویش را از دست رفته می‌دیدند، به‌زودی بر ضد استیلای روسیه بر اراضی تاتار دست به قیام زدند. نخستین قیام تاتارها یک سال پس از سقوط قازان در 960ق / 1553م صورت گرفت که تا 1557م ادامه یافت. رهبر این قیام یکی از اشراف فئودال به نام سیدحسین بود که پس از سرکوب قیام تاتارها دستگیر و اعدام شد (بنیگسن، 111). روسها پس از استحکام بخشیدن بر موقعیت خود در خان‌نشین قازان طبقات حاکم تاتار را از میان بردند و با بیرون راندن مسلمانان از آنجا، تاجران و صنعتگران روس را اسکان دادند و در سراسر منطقه قلعه‌های نظامی ساختند و ترکیب جمعیتی خان‌نشین قازان را به سود خود تغییر دادند. در پایان سدۀ 16م اقوام گوناگونی در خان‌نشین سابق قازان اقامت داشتند، اما در پایان سدۀ 12ق / 18م بیشتر جمعیت قلمرو کنونی جمهوری خودمختار تاتارستان را روسها تشکیل می‌دادند (براکساپ، 320؛ آوتورخانف، 140-141). 
پس از چیرگی روسها بر خان‌نشین قازان، مبلغان مسیحی فعالیتهای خود را آغاز کردند و با تبلیغات صومعه‌های نوبنیاد آن سامان گروهی از تاتارها به کیش مسیحیت درآمدند؛ اینان که از زبان تاتاری به‌عنوان زبان دینی خود استفاده می‌کردند، رفته‌رفته جامعه‌ای جداگانه و منزوی با عنوان «کری یاش» تشکیل دادند که هم مسلمانان و هم مسیحیان به دیدۀ نفرت بدانها می‌نگریستند. 
از زمان حاکمیت خاندان رمانف (اواسط سدۀ 10ق / 16م) بر خان‌نشین قازان تا زمان کاترین دوم (حک‍ 1762-1796م)، اقدامات سخت‌گیرانه‌ای برضد مسلمانان صورت گرفت و در برابر، تاتارهای مسیحی شده از امتیازاتی برخوردار شدند. در این دوره مساجد تخریب، و املاک وقفی مصادره شد؛ مسلمانان از روستاهایی که تاتارهای مسیحی شده در آنها ساکن بودند، به دیگر نقاط تبعید شدند. تبلیغ اسلام جرم به‌شمار آمد و مجازات مرگ برای آن درنظر گرفته شد. در همین دوره از 536 مسجدخان‌نشین قازان، 418 مسجد تخریب شد (گلی زواره، 349؛ براکساپ، 324) و هرگونه مقاومتی با شقاوت و بی‌رحمی کامل سرکوب شد، چنان‌که روح مقاومت در تاتارها رو به ضعف نهاد (بنیگسن، 112). 
اما کاترین دوم کوشید تا از سیاستهای خشن اسلاف خود برضد تاتارهای ولگا پرهیز نماید. در دورۀ او از تبلیغات ضداسلامی جلوگیری شد و مدارسی که برای کودکان نومسیحی تاتار ایجاد شده بود، تعطیل گردید و به تاتارها اجازۀ احداث مسجد داده شد. او حتى یک مرکز روحانی اسلامی در اورنبورگ تأسیس کرد و با انتصاب یک مفتی به ریاست آنجا، او را مأمور رسیدگی به امور دینی تاتارها به استثنای تاتارهای کریمه کرد؛ مرکز این تشکیلات رسمی اسلامی پس از مدتی از اورنبورگ به اوفا، در خان‌نشین سابق قازان منتقل شد (همو، 42، 120؛ آوتورخانف، همانجا). این مرکز روحانی مهم‌ترین مرکز از 4 مرکز روحانی مسلمانان امپراتوری روسیه بود و حوزۀ فعالیت آن سراسر نواحی مرکزی و خاوری روسیه را دربرمی‌گرفت (آکینر، 68). 
سیاستهای مسالمت‌جویانۀ کاترین دوم با تاتارها نتایج سودمندی برای هردو طرف دربرداشت. بازرگانان تاتار به مدت یک سده با دولت روسیه و بورژوازی تجارتی نوپای آن کشور همکاری صمیمانه‌ای داشتند که برای طرفین منافعی به همراه داشت. در نقاطی چون سیبری، چین و آسیای میانه ــ که تا آن زمان بر روی بازرگانان روسیه بسته بود ــ تاتارها قرارگاههای تجارتی تأسیس کردند و بازرگانان تاتار نقش واسطه میان روسیه و این نواحی را ایفا می‌کردند. در برابر، مقامات دولتی روسیه هم به تاتارها کمک کردند که در قلمرو باشقیرها و قزاقها مساجد و مکتبهایی ایجاد کنند. تاتارهای ولگا بیش از یک سده از این امتیاز استثنایی بهره‌مند بودند، چنان‌که در سراسر امپراتوری تزاری و حتى در اروپای غربی، اسکاندیناوی، منچوری و آسیای میانه نیز قرارگاههای تجارتی دایر کردند (بینگسن، 42-43). 
در سدۀ 13ق / 19م شهرهای تاتارنشین ولگا ـ اورال از مراکز عمدۀ فرهنگی‌گردید و در قازان، اوفا، اورنبورگ و ترویتسک مدارسی تأسیس شد که شهرت جهانی یافت (همانجا). مدارس مذهبی تاتارستان چنان اشتهاری یافتند که برخی آنها را بسیار برتر از حوزه‌های دینی سمرقند و بخارا می‌شمردند. در میان فقهایی که در این مدارس تربیت شدند، متفکرانِ صاحب‌نظری چون شهاب‌الدین مرجانی(1233-1306ق / 1818- 1889م) بودند که‌تأثیر بسیار عمیقی در حال و هوای فرهنگ اسلامی در روسیه از خود بر جای نهادند (آکینر، همانجا؛ رورلیچ، 141-142). 
 

صفحه 1 از2

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: