اثور
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 3 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/225217/اثور
پنج شنبه 11 اردیبهشت 1404
چاپ شده
6
اَثور، یا اسور، اشور، اشّور، آشور، شهری باستانی كه اكنون به قلعۀ شرقاط شهرت دارد. این شهر نخستین تختگاه دولت باستانی آشور بود كه تا سقوط آن دولت و پس از آن همچنان شهری مقدس محسوب میشد (داندامایف، 42؛ بستانی، 14 / 67؛ EI2, S). اثور در كرانۀ غربی دجله در استان موصل، در حدود 250 كیلومتری شمال بغداد، در °35 و ´30 عرض شمالی و °45 و ´15 طول شرقی واقع شده است (بستانی، همانجا). اثور ناحیهای سوق الجیشی در كوههای حمرین است (نک : EI2) كه از مرز ایران آغاز میشود و تا دجله ادامه دارد (EI2, S). برخی مؤلفان اسلامی این شهر را به صورت اثور نوشتهاند (ابن رسته، 7 / 104؛ مسعودی، 38، 95؛ ابوعبید، 1 / 108؛ ابوالفداء، 280؛ بیرونی، 125، 128). مقدسی اثور را به صورت «اقور» ذكر كرده (1 / 28، 190) و یاقوت میان دو نام اثور و اقور تردید كرده است (1 / 119). گمان میرود كه پیش از مقدسی، در متون تاریخی و جغرافیایی نام اقور وجود نداشته است. شاید بتوان گفت، چون اقور در عربی با فای 3 نقطه (اقور) نیز نوشته میشده است، این كلمه احتمالاً تصحیف اثور باشد (منزوی، 1 / 190). گروهی از مؤلفان اثور را با موصل یكی دانستهاند (مسعودی، 38؛ ابنرسته، همانجا؛ ابوعبید، 3 / 771)، حال آنكه اثور در 100 كیلومتری جنوب موصل است (EI2, S). شهر اثور بر روی ثپهای صخرهای و مثلث شكل ساخته شده بود. كوهپایههای آن شیب تندی داشت كه به استحكام شهر میافزود. اثور نقطۀ تجمع قبایل كوچندۀ این سرزمین به شمار میرفت. وضع طبیعی شهر نیز آن را به دژی دایره شكل بدل كرده بود (بستانی، همانجا). مقدسی اثور را سرزمینی ارجمند، زیارتگاه پیامبران و جایگاه اولیا دانسته و نوشته است كه كشتی نوح در آنجا بر كوه جودی نشست و نیز در آنجا خداوند توبۀ قوم یونس را پذیرفت و بوتۀ كدو را برای یونس رویانید. داستان جرجیس و داذیانه نیز در آنجا رخ داد. وی مینویسد كه محل مسجد یونس بر تپۀ توبه است كه گویند 7 بار زیارت آن برابر با ثواب یك حج است (1 / 190-191).دربارۀ قدیمترین ساكنان این سرزمین آگاهی كافی در دست نیست. در اواسط هزارۀ سوم ق م گروههای مهاجری از غرب و یا جنوب به این منطقه آمده بودند. اثور یا اشور نه تنها نام محل، بلكه نام یكی از خدایان محلی است كه در منابع اكدی، آرامی و یونانی نیز بدان اشاره شده است (EI2, S). از نوشتۀ ویل دورانت چنین برمیآید كه نام این شهر، كهنتر از نام كشور و یا سرزمین آشور است. به نوشتۀ او خدایی به نام آشور ابتدا نام خود را به شهری داد و پس از آن تمام مملكت به این نام خوانده شد. نخستین شاهان كشور آشور در همین شهر به سر میبردند (1 / 312). در تاریخ شرق باستان به سختی میتوان نمونهای یافت كه در آن، كشور و یا قوم به نام خدای آن قوم نامیده شده باشد و در این باره باید از آشور به عنوان نمونه یاد كرد (پیوتروفسكی، 118).گفته شده است كه شهر اثور در هزارۀ سوم قم، اوشر نام داشته است. در 2376 قم یكی از شاهان آشور الواحی برجا نهاده كه در آن شهر آشور، «اشیر» و یا «الشیر» نامیده شده است (منشی، 40؛ بستانی، 14 / 68). دیاكونوف نام كهن آشور را «شاشروم» یا «شا ـ آشوروم» نوشته است (ص 156). اعراب این شهر را قلعة الشرقاط میخوانند، ولی معلوم نیست اثور از چه زمان این نام را گرفته است. چنین به نظر میرسد كه تا 1821 م، پیش از سفر ریچ به این سرزمین، كسی از اثور با نام قلعة الشرقاط یاد نكرده بود (EI2, S). در برخی نوشتهها عنوان جزیره را نیز به ناحیۀ اثور دادهاند. اعراب بینالنهرین علیا را كه شامل 3 دیار؛ دیار ربیعه، دیار مضر و دیار بكر كه پیش از اسلام زیر فرمان دولت ساسانی بود، جزیره مینامیدند. این همان است كه مقدسی اقلیم اقور نامیده است (همانجا؛ لسترنج، 93). برخی منابع جزیره یا قسمت شمالی عراق را با آشور منطبق دانستهاند، نیز گفته شده است كه نام اشور منبعث از نام اثور است و خرابهای با این نام در نزدیكی سلامیه، در حدود 4 كیلومتری نینوای نمرود وجود دارد كه برخی آن را با خرابههای اثور یكی شمردهاند. سبب این تصور وجود دو تختگاه در شمال آشور قدیم بوده است (همو، 26؛ EI2, S).نام جغرافیایی اثورا شاید تنها به شهر اطلاق میشده است، ولی در منابع یونانی آثوریا شامل منطقۀ شمالی است (همانجا). كشور آشور در اطراف 4 شهر واقع بر دجله یا نهرهایی كه به آن میریزند، گسترده شده بود. این شهرها عبارت بودند از: آشور، آربلا، كه اربل یا اربیل كنونی است، كالح (كلح) كه اكنون نمرود در محل آن واقع شده است و نینوا كه قویونجیك كنونی درست مقابل شهر موصل مركز استخراج نفت در آن سوی دجله برجای آن قرار دارد (دورانت، 1 / 311). اثور در اواخر هزارۀ سوم و اوایل هزارۀ دوم قم به صورت دولت ـ شهر اداره میشد و متأثر از تمدن سومر (شومر) واكد بود. این شهر بر سر راه بازرگانی عمدهای واقع شده بود (BSE3, II / 475). ظهور شهر اثور را مربوط به برتری فرهنگ و تمدن سومری در بینالنهرین دانستهاند (BSE3, III / 590). در هزارۀ سوم قم در محلی كه شهر اثور بنا شد، ناحیۀ سومر قرار داشت. آشوریان مردم آنجا را از میان بردند و از اواخر هزارۀ سوم (حدود سال 2100 قم) در این مرز و بوم استقرار یافتند (فهمی، 144). از اواسط هزارۀ دوم قم اثور تختگاه دولت اشور بود (BSE3، همانجا). در یكی از كتبیههای شَلْمَنَصر اول در سدۀ 13 قم از اثور به عنوان شهر یاد شده است (آروتونیان، 12). در عهد تیگلت پیلَسَر اول (1114 قم) گروهی ازاسیران به شهر اثور منتقل شدند. پرستشگاههای اداد و انو به فرمان او در این شهر بنا گردید (همو، 14, 348). شلمنصر سوم كه در سالهای 858-825 قم بر آشور فرمانروایی داشت (پیوتروفسكی، 25)، 000‘ 3 تن از اسیران را به شهر اثور انتقال داد (آروتونیان، 111). از سدۀ 9 قم اثور از صورت پایتخت فرمانروایان آشور به درآمد، ولی همچنان اهمیت داشت (BSE3، همانجا). شهر اثور هر چند به عنوان مركز سیاسی شناخته میشد، ولی به عنوان نخستین مركز دینی نیز مورد احترام بود. گرچه در سدۀ 10 قم كالح و نینوا از سوی شاهان آشور به عنوان پایتخت انتخاب شدند، با اینهمه، اثور اهمیت خود را از دست نداد (EI2, S). در اواخر 714 قم سارگن دوم به سرزمین اورارتو لشكر كشید و ضمن غارت و ویرانی شهر اولهو، ستونهای بلند سقف كاخ شاهی را كه از چوب سدر بود، به اثور برد (پیوتروفسكی، 47، 48). اسرحدون پیش از درگذشت خود در 668 قم اثور را به سرور شهرهای خاور نزدیك بدل كرد و عامل شكوفایی این شهر شد (فهمی، 156؛ دورانت، 1 / 314-315). در عصر حمورابی، اثور به تابعیت دولت بابل درآمد، ولی بعدها كه دولت بابل رو به ضعف نهاد، این شهر یكی از مراكز مستقل سرزمین آشور شد (BSE2، همانجا). نبوپلسر (حك 625-605 قم)، فرمانروای بابل دو سال پیش از ویرانی نینوا در 614 قم اثور را مورد حمله قرار داد و آن را متصرف شد (EI2, S). در ماه آب (ژوئیه ـ اوت) 614 قم لشكریان دولت ماد به فرمان هووخشتره، (كیاكسار)، بالاتر از نینوا به گذرگاههای دجله رسیدند و از كرانۀ راست آن تا شهر آشور پیش تاختند. این لشكركشی با تسخیر این شهر كه برای آشوریان مقدس بود، پایان یافت. بقایای شهر اكنون نیز از نظر استحكامات مایۀ عبرت بینندگان است (دیاكونوف، 374-375). نبوپلسر و هووخشتره در محل ویرانههای شهر با یكدیگر دیدار كردند و حاصل آن انعقاد پیمان نظامی بود (پیوتروفسكی، 236). در شهر ویران شده زندگی همچنان ادامه داشت و قرنها بعد نیز خدایان آشور مورد پرستش بودند (دیاكونوف، 383). مدارك بسیار اندكی دربارۀ بازسازی اثور برجا مانده است. گمان میرود كه در روزگار بابلیان تا پیش از حملۀ كوروش و تصرف این سرزمین در 539 قم تنها چند منطقۀ آباد وجود داشته است (EI2, S). كوروش در كتبیۀ خود دربارۀ تصرف اثور آورده است كه در این شهر مقدس آن سوی دجله، در مكانهای مقدسی كه مدتی دراز به ویرانه بدل شده بودند، خدایان پیشین را بازگرداندم. من مردمی را كه از آنجا فرار كرده بودند، گردآوردم و به منازل خود دعوت دادم (داندامایف، 42). در سدۀ نخست قم اثور شهری پارتی شد. در عهد ساسانیان از اهمیت این منطقه كاسته شد و اثور تنها به بخشی از آن منطقه اطلاق میشد و این حالت تا سدههای میانه ادامه داشت (EI2, S).خرابههای آشور نخستین بار در 1821 م كشف شد. در مارس این سال ریچ سفری به عراق داشته و گزارشهایی در جریان سفر از دجله به بغداد تهیه كرده است. پس از او رس از این ناحیه دیدن كرده و مطالبی دربارۀ آن نوشته است. در این ناحیۀ تندیسی از شلمنصر سوم به دست آمد كه اكنون در موزۀ بریتانیاست. چند كتیبه نیز از دوران پادشاهی ادادنیراری سوم (حك 810-783 قم) در 1873 م كشف شد (EI2, S). كاشف عمدۀ اثور، لایارد انگلیسی بود كه در 1845-1847 م به تحقیق و حفاریهایی در این منطقه پرداخت و آثاری در این زمینه از خود بر جای نهاد (BSE3, II / 475). این منطقه در 1903-1913 م توسط چند تن از باستانشناسان و محققان آلمانی حفاری و بررسی شد. آنان در حفاریهای خود به ادامۀ بررسی آثاری پرداختند كه نمونههایی از آن، پیشتر از سوی سلطان عبدالحمید دوم امپراتور عثمانی، به ویلهلم دوم قیصر آلمان هدیه شده بود (EI3, S). در 1903-1914 م خط دوم تأسیسات دفاعی اثور كشف شد كه احتمالاً متعلق به هزارههای سوم و دوم قم و شامل تندیسها، دروازهها و دژهایی بود (BSE3، همانجا)؛ شمال و مشرق شهر به شكل طبیعی توسط رودخانه و خندق محافظت میشد؛ در دیگر نقاط سنگرهایی برای حفظ دیوارها پدید آمده بود. سناخریب (حك 704-681 قم)، به شرح بنای برجهای نیم دایرۀ دیدهبانی اثور پرداخته است كه ظاهراً كهنترین آنها در جنوب و جنوب غرب این دژ با سنگربندیهایی همراه بوده است (EI2, S). بر اثر حفاری در ویرانههای این شهر كتابخانهای كشف شد كه كهنتر از كتابخانۀ آشور بانی پال بود. در این كتابخانه كتبیههایی به خط میخی به دست آمد كه كتیبههای هیتی از آن جملهاند. آثار پیش از عهد پارتیان در داخل شهر یا شهر كهنه شامل بقایایی از كاخها و نیز پرستشگاههای نبو، عشتار (ایشتار)، سینا، شَمَش، انو، اداد و جز آنهاست. در بخش نو شهر كه متعلق به عهد پارتیان بوده، بناهایی بر پایههای ابنیۀ كهن شهر پدید آمده بوده است كه از آن جمله كاخها، دژها و آكروپولیس پارتی همراه با پرستشگاه آشور را میتوان نام برد (BSE3، همانجا).
ابن رسته، احمد، الاعلاق النفیسة، لیدن، 1891 م؛ ابوعبید بكری، عبدالله، معجم ما استعجم، بیروت، عالم الكتب؛ ابوالفداء، تقویم البلدان، به كوشش م. رنو و دوسلان، پاریس، 1840 م؛ بستانی؛ بیرونی، ابوریحان، آثار الباقیه، ترجمۀ اكبر دانا سرشت، تهران، 1363 ش؛ پیوتروفسكی، ب. ب.، اورارتو، ترجمۀ عنایتالله رضا، تهران، 1348 ش؛ دورانت، ویل، تاریخ تمدن، ترجمۀ احمد آرام و دیگران، تهران، 1365 ش؛ دیاكونوف، ا. م.، تاریخ ماد، ترجمۀ كریم كشاورز، تهران، 1345 ش؛ فهمی درویش، محمود و دیگران، دلیل الجمهوریة العراقیة لسنة 1960، بغداد، 1380 ق / 1961 م؛ لسترنج، گای، جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی، ترجمۀ محمود عرفان، تهران، 1364 ش؛ مسعودی، علی، التنبیه و الاشراف، به كوشش دخویه، لیدن، 1894 م؛ مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، ترجمۀ علینقی، منزوی، تـهران، 1361 ش؛ منـزوی، علینقـی، حـاشیه بر احسن التقـاسیم (نک : هم ، مقدسی)؛ منشی امیر، رابی، تاریخ آشور، تهران، 1360 ش؛ یاقوت، بلدان؛ نیز:
Arutyunyan, N. V., Biainili (Urartu), Erevan, 1970; BSE2; BSE3; Dandamaev, M. A., Politicheskaya istoriya Akhemenidskoi derzhavi, Moscow, 1985; EI2; EI2, S; Piotrovskii, B. B., Vanskoe tsarstvo (Urartu), Moscow, 1959.
عنایتالله رضا
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید