صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / جغرافیا / اثارب /

فهرست مطالب

اثارب


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : شنبه 3 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

اَثارِب، قلعه‌ای در 3 فرسخی (ح 20 كیلومتری) غرب حلب. برخی گفته‌اند از آنجا تا حلب یك روز راه بوده است (اصطخری، 67؛ ابن حوقل، 1 / 187). سمعانی این فاصله را 3 روز راه نوشته كه با توجه به مطالب اصطخری و ابن حوقل، بعید می‌نماید (ص 111). اثارب، هم به جادۀ انطاكیه ــ حلب، هم به جادۀ انطاكیه ــ قنسرین مشرف است و در یكی از دو رشتۀ تپۀ نسبتاً مرتفع، ولی صعب‌العبور جای دارد كه حلب را از انطاكیه جدا می‌سازند (كانار، 384). این قلعه در خلال جنگهای صلیبی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بوده است (همانجا).
در 504 ق / 1110 م تانْكرِد، فرمانروای مسیحی انطاكیه با لشكری از پیاده و سوار، ‌قلعۀ اثارب را مورد حمله قرار داد و آنجا را به محاصرۀ خود درآورد و مانع رسیدن خواربار به قلعه شد. مسلمانان به سختی افتادند (ابن اثیر، 10 / 481). رضوان حاكم حلب سعی كرد با رشوه تانكرد را وادار به صلح كند، ولی به علت شرایط سنگینی كه از سوی تانكرد پیشنهاد شد، رضوان تن به صلح نداد (رانسیمان، 2 / 136). ساكنان قلعه درصدد احداث نقبی برآمدند تا از آن راه بر فرمانروای انطاكیه دست یابند، ولی فرمانروا از نقشه آگاه شد، در نتیجه بر فشار خود افزود، تا اینكه قلعه رادر جمادی‌الآخر آن سال به تصرف درآورد (ابن قلانسی، 170؛ ابن‌اثیر، همانجا). به نوشتۀ ‌ابن‌قلانسی، تانكرد بعد از تصرف قلعه به مردم آنجا امان داد و آنان را در خروج از قلعه آزاد و مختار گذاشت (همانجا)، ولی ابن اثیر می‌نویسد 000‘2 تن از ساكنان قلعه را كشت و باقی را اسیر كرد (همانجا).
بر اثر فتوحات تانكرد، حكام شهرهای اسلامی پیشنهاد صلح كردند. مسیحیان متارکۀ ‌جنگ را تا رسیدن فصل درو به شرطی پذیرفتند كه هر كدام از حكام مبالغی پرداخت نمایند، ازجمله رضوان نیز تعهد كرد 000‘32 دینار نقدر بپردازد و نیز چندین رأس اسب و مقدار جامه تحویل دهد (ابن اثیر، 10 / 482؛ ابن وردی، 2 / 34)، ولی ابن قلانسی می‌نویسد بدین شرط كه رضوان اسیران را آزاد سازد و همه ساله از درآمد حلب 000‘20 دینار نقد و 10 رأس اسب تحویل دهد، صلح بین آنان برقرار شد (ص 171)، اما بعد از این توافق مسیحیان كالاهای مسلمانان حلب را كه با كشتیهای مصری حمل می‌شد، غارت كردند (همو، 171-172). بر اثر این رفتار، گروهی از مردم حلب به بغداد رفتند و در نخستین جمعۀ ‌شعبان همان سال به همراهی گروهی از فقها و بازرگانان و دیگران در مسجد سلطان محمد گرد آمدند و مانع برپایی نماز شدند. جمعۀ دیگر در ادامۀ درخواست خود به مسجد خلیفه رفتند، خلیفه المستظهر بالله (487-512 ق / 1094- 1118 م) رسیدگی و حل مسأله را به سلطان محمد [فرزند ملكشاه] محول كرد. سلطان محمد به فرمانروایان دستور داد تا برای جهاد ‌آماده شوند و پسر خود سلطان مسعود را همراه امیر مودود، فرمانروای موصل برای مقابله با صلیبیان اعزام داشت (همو، 173؛ ابن اثیر، 10 / 482-483).
در 513 ق / 1119 م صلیبیان بار دیگر بر حلب تاخته، آن را ویران ساختند. فرمانروای حلب، امیر ایلغازی با عده‌ای از افراد داوطلب برای جنگ به سوی شام روانه شد. جنگ در محلی به نام تل عفرین، در نزدیكی اثارب درگرفت. در این جنگ پیروزی نصیب مسلمانان گشت و اینان موفق شدند قلعۀ ‌اثارب را باز پس گیرند (همو، 1 / 553-555).
در 515 ق بار دیگر صلیبیان بر قلعه هجوم آوردند و دست مسلمانان را از آن دژ كوتاه كردند و عده‌ای را اسیر گرفتند و نیز غنایمی به چنگ آورند (غزّی، 3 / 85).
در 517 ق نیز صلیبیان به قلعه حمله كردند. بدرالدوله سلیمان بن عبدالجبار بن ارتق، حاكم حلب كه قدرت مقابله با آنان را در خود نمی‌دید، قلعه را تسلیم كرد (ابن قلانسی، 208- 209؛ رانسیمان، 186). این قلعه همچنان در دست صلیبیان بود تا در 524 ق / 1130 م اتابك عمادالدین زنگی بن آق سنقر از موصل به شام آمد و به مقابله با مسیحیان شتافت. جنگ در خارج قلعه درگرفت و كشتار شدیدی روی داد. این بار پیروزی از آن مسلمانان شد و از آنجا كه مسلمانان از این قلعه آسیب فراوانی دیده بودند و مردم حلب نیز از جانب مسیحیان ساكن قلعه همواره در معرض خطر و ضرر قرار داشتند، لذا عمادالدین پس از پیروزی، تمام ساكنان قلعه را كشت و استحكامات آن را ویران كرد. برخی از آثار آن خرابی تا سدۀ‌ 8 ق باقی بوده است (ابن اثیر، 10 / 662-663؛ ابوالفداء، 5 / 9).
در 25 رجب 531 فرمانروای روم، بُزاعه را به تصرف خود درآورد و به كشتن مردم پرداخت، زنان و كودكان را اسیر كرد و پس از 10 روز توقف در آنجا رهسپار حلب شد. درآنجا بین مردم و سپاهیان مسیحی وی جنگ درگرفت. مسیحیان آسیب فراوان دیدند و عقب‌نشینی كردند، ولی 3 روز بعد به قلعۀ اثارب تاختند. مسلمانان به وحشت افتاده، در 9 شعبان همان سال از قلعه گریختند و قلعه به آسانی به دست مسیحیان افتاد. آنگاه كسانی را كه در بزاعه به اسارت گرفته بودند، در قلعه باقی گذاردند، عده‌ای را مأمور نگهبانی قلعه كردند و خود آنجا را ترك گفتند. امیر اسوار، جانشین زنگی در حلب، چون از واقعه آگاه شد، به مسیحیانی كه در قلعه بودند، حمله آورد،آنان را كشت و اسیران را آزاد ساخت (ابن‌قلانسی، 265؛ ابن‌اثیر، 11 / 56-57؛ ابن وردی، 2 / 65-66). بدین‌ترتیب این قلعه بار دیگر به دست مسلمانان افتاد.
چنانكه یاقوت آورده، اثارب نام محلی نیز در پایین قلعۀ اثارب بوده است (1 / 115).

مآخذ

 ابن اثیر، الكامل؛ ابن حوقل، صورةالارض، لیدن، 1938 م؛ ابن قلانسی، حمزه، ذیل تاریخ دمشق، به كوشش آمدرز، بیروت، 1908 م؛ ابن وردی، عمر، تتمة المختصر فی اخبار البشر، به كوشش احمد رفعت بدراوی، بیروت، 1389 ق / 1970 م؛ ابوالفداء، تقویم البلدان، به كوشش رنو و دوسلان، پاریس، 1840 م؛ اصطخری، ابراهیم بن محمد، مسالك الممالك، به كوشش دخویه، لیدن، 1927 م؛ رانسیمان، استیون، تاریخ جنگهای صلیبی، ترجمۀ منوچهر كاشف، تهران، 1360 ش؛ سمعانی، ‌عبدالكریم بن محمد، الانساب، به كوشش عبدالرحمن بن یحیی معلمی یمانی، حیدرآباد دكن، 1382 ق / 1962 م؛ غزی، كامل بن حسین، نهر الذهب فی تاریخ حلب، حلب، المطبعة المارونیه؛ یاقوت،‌ بلدان؛ نیز:

Canard, Marius, Sayf al Daula, Alger, 1934. 

ابوالحسن دیانت

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: