صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / تاریخ / اتابکیه /

فهرست مطالب

اتابکیه


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : جمعه 2 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

اَتابَكیه، عنوان چند مدرسه كه در دوران حكمران اتابكان و به دست آنان در ایران، جزیره و شام بنا شد و به همین سبب اتابكیه نام گرفت. معروف‌ترین آنها بدین شرح است: 

1. اتابكیۀ ایذه

از بناهای نصرت‌الدین احمد (حك‍ ‍695-730 یا 733 ق)، از اتابكان لر بزرگ و مشهورترین امیر این سلسله است (نک‍ : خواندمیر، 3 / 328) كه دانشمندان و پارسایان و اهل ادب را بزرگ می‌داشت (اقبال، 1 / 447). وی زاویه‌ها، خانقاهها و مدارس بسیار در ایذه مقر حكمرانی خود و اطراف آن ساخت كه در منابع جدید از آنها با عنوان مدارس اتابكیه یاد شده است (معروف، 121). ابن بطوطه كه در حدود سال 727 ق از لرستان و مركز آن ایذه یا مال امیر (مالمیر) دیدن كرده، آورده است كه اتابك احمدثلث مالیاتهای قلمرو خود را به مصرف زوایا و مدارس می‌رسانید (1 / 204-205). او همچنین یادآور شده كه در هر یك از منازل بین راه كوههای بلندی كه بیشتر آثار و ابنیۀ اتابك را در خوی جای داده‌اند، زاویه‌ای هست كه آن را مدرسه می‌نامند و خادمان این مدارس از مسافرانی كه بدانجا می‌رسند، پذیرایی می‌كنند و مخارج آن از محل اوقاف اتابك تأمین می‌گردد (1 / 205-206). نیز به گفتۀ ابن‌بطوطه در محلی به نام هلافیجان ــ در 4 میلی ایذه ــ مدرسۀ بزرگی با سمجد در درون آن وجود داشته كه نهری هم از میان آن می‌گذشته است. بیرون مدرسه نیز گرمابه‌ای بوده و گرداگرد آن باغی بزرگ قرار داشته است (1 / 208). از جملۀ مدارس دیگری كه ابن بطوطه در این منطقه دیده، یكی مدرسة السلاطین ــ مقبرۀ خانوادگی اتابكان ـ و دیگری كریوالرّخ در انتهای قلمرو اتابك بوده است. او چنانكه تصریح كرده، در سراسر راه ایذه تا اصفهان كه 10 روز به طول انجامیده، هر شب در مدرسه‌ای بیتوته می‌كرده است كه برخی در میان آبادی قرار داشت و برخی دیگر در جایگاههای غیر معمور بنا شده بود (1 / 210).
از نام و احوال استادان، شاگردان و شیوۀ تدریس در این مدارس اطلاعی در دست نیست. تنها از گزارش ابن بطوطه مبنی بر شهرت این مدارس به زاویه و خانقاه و زندگی شبانه‌روزی شاغلان به تحصیل و عبادت در آن و نیز پذیرایی از مسافران و تازه واردان می‌توان دریافت كه این مدارس بیشتر جایگاه صوفیان و مأمن درویشان و آموزشهای صوفیانه در دورۀ رواج روحیۀ درویش منشانه‌ای بوده كه پس از حملۀ مغول بر بسیاری از مراكز و نهادهای آموزشی ایران سیطره داشته است. ظاهراً ختم قرآن و اقامۀ ‌نماز و ذكر ورد و دعا نیز از جملۀ ‌برنامه‌های رایج در این مدارس بوده است. 

2. اتابكّیۀ دمشق

از مدارس شافعیۀ دمشق است كه در اوایل سدۀ 7 ق تأسیس شد و تا اواخر سدۀ 10 ق دایر بود (نعیمی، 1 / 129؛ صالحی، 1 / 165؛ كردعلی، 6 / 75). بانی این مدرسه جهة الاتابكیة، خواهر نورالدین ارسلان شاه از اتابكان آل زنگی موصل بود كه در 600 ق به همسری ملك اشرف ایوبی درآمد و در 640 ق درگذشت و او را در همین مدرسه به خاك سپردند (ابن كثیر، 13 / 173؛ ذهبی، العبر، 3 / 128، 238؛ نیز نک‍ : شمیسانی، 221).
این مدرسه كه در جبل صالحیۀ دمشق (قاسیون) در شرق مدرسۀ مرشدیه و دارالحدیث اشرفیه ساخته شد (نعیمی، همانجا)، بنایی زیبا و آراسته بود و صحن و مئذنه و نیز حرمی مشبك داشت كه دریچه‌های آن به سوی آرامگاه واقف مدرسه گشوده می‌شد. صحن مدرسه كه از شرق و شمال به درون آن می‌رفتند، از نیمۀ سدۀ 10 ق متروك افتاده و دیوارۀ بین حرم و مدرسه و گنبد آرامگاه و بناهای اندرونی آن از بین رفته است (صالحی،‌ 1 / 188- 189). پس از چندی از مجموعۀ ساختمانهای ویران، حرمی برای اقامۀ نماز ساخته و سقف فرو ریختۀ مدرسه را با چوب نوسازی كرده‌اند (دهمان، 1 / 189).
از شرح احوال بیش از 30 تن از فقیهان و دانشمندان علوم دینی و ادبی كه نزدیك به 400 سال در این مدرسه تدریس كرده‌اند، چنین برمی‌آید كه آموزشهای رایج در آن به دروس مذهبی و مقدمات ادب و زبان عربی محدود بوده است. 
تاج‌الدین شحرور (د 663 ق)، نجم‌الدین ماردانی كه 674 ق به تدریس اشتغال داشت و صفی‌الدین هندی ارموی (د 715 ق)، متكلم اشعری و استاد اصول، از نخستین مدرسان اتابکیه بودند و نیز کسانی چون تقی‌الدین و بهاءالدین سبكی و برهان‌الدین ابن جماعه از مدرسان بعدی آنجا بوده‌اند (سبكی، 9 / 162-163؛ اسنوی، 2 / 534؛ ابن‌كثیر، 14 / 76-77؛ ابن شداد، 251؛ ذهبی، همان، 4 / 40؛ نعیمی، 1 / 130، 132-134؛ ابن قاضی شهبه، ابوبكر، 3 / 122، 130؛ صالحی، 1 / 167- 168، 171-172). 
مدرسۀ اتابكیۀ دمشق حدود 3 دهه پس از انقراض ممالیك و چیرگی تركان عثمانی بر شام (923 ق / 1517 م)، نیز دایر بوده است و كمال‌الدین بن حمزۀ حسینی به عنوان آخرین مدرس این مدرسه تعیین شده بود (همو، 1 / 188) كه همزمان با اقامت ابراهیم پاشا وزیر اعظم عثمانی در دمشق در 931 ق و به دستور او، ماهانه 30 درهم عثمانی از محل مالیات دمشق مقرری دریافت می‌كرده است (غزّی، 1 / 42).

3. اتابكیۀ شیراز

 منسوب به اتابكان فارس كه در عصر حكمرانی خود مدارسی در شیراز تأسیس كردند (معروف، 114؛ فسایی، 1 / 243؛ سامی، 588-‌ 589). مشهورترین آنها منسوب به اتابك ابوبكر بن سعد ابن زنگی معاصر و ممدوح سعدی شیرازی است كه بیشتر مساجد، مدارس، خانقاهها‌ و دیگر ابنیۀ خیریۀ فارس از یادگارهای دوران اوست (حمدالله، 505-506؛ خواندمیر، 2 / 563). این اتابك وزیری دانش‌دوست و دین‌پروز به نام امیر فخرالدین ابوبكر داشت كه مسجد جامع، مدرسه، رباط، دارالحدیث و دارالشفای شیراز را به فرمان او در نزدیكی خانه‌اش و پیوسته به یكدیگر احداث كردند و همه تا اوایل سدۀ 8 ق آبادان بوده است. از مدرسان مشهور این مدرسه شیخ سعدالدین محمد بن مظفر باغ نوی (د 634 ق) نیای چهارم جنید شیرازی و مولی شیخ جمال‌الدین محمد بن طاهر نیریزی (د 662 ق) را باید یاد كرد. نیریزی از فقیهان بزرگ اهل سنت بوده و از وصیت او به پسرش مولی فخرالدین احمد چنین برمی‌آید كه اتابكیۀ شیراز به تعلیم و تعلم پیروان اهل سنت اختصاص داشته است (حمدالله، 506؛ جنید، 427، 447؛ نورانی وصال، 18، 19؛ افسر، 73).

4. اتابكیۀ مراغه

از مدارس اهل سنت و احتمالاً مخصوص شافعیان بوده است. از بنیان‌گذار و تاریخ تأسیس آن اطلاعی در دست نیست، اما مسلم است كه عنوان اتابكیه را در روزگار حكمرانی اتابكان آذربایجان (541-626 ق) یافت. به نوشتۀ هندوشاه بن سنجر، پس از آنكه خلیفه المسترشد بالله در جنگ با سلطان مسعود سلجوقی در همدان شكست خورد، سلطان او را به مراغه برد تا به بغداد بازش گرداند، اما ناگاه به دست گروهی از اسماعیلیان كشته شد و «جنازۀ او را قضات و ائمه و اشراف و اعاظم ممالك بر سر گرفتند و در مراغه بردند، در مدرسه‌ای كه در محلۀ قضات است و به مدرسۀ اتابك مراغه باز خوانند، دفن كردند» (ص 296). 
كمال‌الدین ابومحمد قزوینی، قاضی مراغه، از جملۀ مدرسان اتابكیۀ مراغه بوده كه به مناسبت تدریس در این مدرسه ملقب به «مدرس» شده است. اتابكان او را بزرگ می‌شمرده‌اند و جلال‌الدین خوارزمشاه او را در كنار خود بر تخت می‌نشانیده است (ابن فوطی، چ لاهور، 260-261؛ معروف، 114-115). گزارش هندوشاه مؤید آن است كه اتابكیۀ مراغه، حتی پس از 628 ق كه سپاه مغول بر مراغه استیلا یافت (اقبال، 1 / 143). همچنان فعال و پابرجا بوده است، اما از آن به بعد با اینكه هلاكوخان مراغه را تختگاه خود كرد و این شهر آبادانی پیشین خود را بازیافت، دیگر از استمرار كار و سرگذشت مدرسۀ اتابكیه در آنجا خبری در دست نیست.

5. اتابكیۀ عتیقۀ موصل

ساختۀ اتابك سیف‌الدین غازی حاكم موصل پسر عمادالدین زنگی آن را برای آموزش پیروان دو مذهب حنفی و شافعی بنیاد كرد. این مدرسه در مقابل اتابكیه‌ای كه بعدها توسط اتابك ارسلان شاه در این شهر بنیاد گردید، به اتابكیۀ عتیقه شهرت یافت. این مدرسه از بهترین و بزرگ‌ترین مدارس آن زمان به شمار می‌رفته است. سیف‌الدین غازی كه امیری دانش‌دوست و دانشمندپرور بود، برای آن موقوفات بسیار نهاد و چون درگذشت، در همان مدرسه به خاك سپرده شد (ابن اثیر، الكامل، 11 / 138، التاریخ، 92-93؛ ابن قاضی شهبه، محمد، 131؛ ابن خلكان، 4 / 4؛ نیز نک‍ : خطیب، عمری، 61).
تعلیمات این مدرسه به دروس دینی و فقه و اصول دو مذهب شافعی و حنفی و نیز علوم قرآن و حدیث و مسائل صرف و نحو عربی محدود بوده است. ابوالبركات عبدالله بن خضر موصلی شافعی، معروف به ابن شیرجی (د 574 ق)، از معیدان مدرسۀ نظامیۀ بغداد، نخستین مدرس نامدار این مدرسه بوده است (ابن خلكان، 7 / 58؛ اسنوی، 2 / 110؛ كسایی، 162، 191). پس از وی ابن ابی عصرون (ه‍ م) كه او نیز از جملۀ دانش آموختگان نظامیۀ بغداد بود، در اتابكیه به تدریس پرداخت. او از بزرگان و پیشوایان مذهبی زمان خود بود و در حلب و دمشق مدارسی تأسیس كرد كه به «عصرونیه» معروف شد (‌ابن خلكان، 3 / 53؛ معروف 150-151؛ نعیمی، 1 / 398- 399؛ سبكی، 7 / 132-133). فقیه و اصولی برجسته، عبدالسلام بن محمود، معروف به ظهیر فارسی (د 596 ق) نیز ازجمله مدرسان این مدرسه بوده است. او یك چند در مدرسۀ اتابكیۀ عزّیۀ موصل هم تدریس می‌كرده و اتابك عزالدین در مجلس درس او حضور می‌یافته و تأسیس مدرسه‌ای دیگر ــ گویا اتابكیۀ جدید ــ را به وی وعده داده بوده است (اسنوی، 2 / 284). 

6. اتابكیۀ عزّیه

این مدرسه نیز از نهادهای آموزشی عصر اتابكان در موصل است كه به حنفیان و شافعیان اختصاص داشت. مؤسس این مدرسه عزالدین مسعود پسر قطب‌الدین مودود زنگی اتابك موصل بوده كه به همین سبب به اتابكیۀ عزیه مشهور شد و عزالدین را پس از مرگ در همانجا به خاك سپردند. از مدرسان ابن اتابكیه، بجز ظهیر فارسی بایداز عمادالدین محمد بن منعه (د 608 ق) از فقیهان و پیشوایان مشهور شافعی نام برد كه در نظامیۀ بغداد تحصیل كرد و پس از بازگشت به موصل در مدارس این شهر از جمله اتابكیۀ عزبه به تدریس پرداخت. برای تأمین هزینه‌های مدرسه و شاگردان آن، موقوفات قابل ملاحظه‌ای وجود داشته است. از دیگر مدرسان این مدرسه اطلاعی در دست نیست. تنها اثر بازمانده از مدرسه، حجره‌ای مربع‌شكل و گنبدی 8 گوشه است كه كتبیه‌های آن به موزۀ آثار ملی بغداد انتقال یافته است (ابن اثیر، الكامل، 12 / 101؛ ابن خلكان، 4 / 253، 5 / 207؛ ابن‌فوطی، چ دمشق، 4(2) / 856؛ ابن‌جوزی، 8(1) / 424؛ اسنوی، همانجا؛ خطیب عمری، 108- 109). 

7. اتابكیۀ جدید موصل

از جملۀ مدارس شافعیه است كه در اواخر سدۀ 6 ق در موصل تأسیس شد. بنیان‌گذار این مدرسه نورالدین ارسلان شاه (د 607 ق) پسر عزالدین مسعود زنگی تنها امیر شافعی مذهب آل زنگی است. این مدرسه كه در زیبایی و بزرگی كم مانند بوده، رو‌به‌روی خانۀ واقف آن قرار داشته و بین آن و مدرسۀ اتابكیۀ عزیه میدانی فراخ وجود داشته است. نورالدین را نیز پس از مرگ در این مدرسه به خاك سپردند (ابن اثیر، همان، 12 / 294؛ ابن خلكان، 1 / 193؛ ذهبی، تاریخ، 227- 228؛ دیوه‌جی، 108- 109). تدریس ركن‌الدین حسینی استرابادی (د 718 ق) در این مدرسه بر استمرار فعالیت آن تا سدۀ 8 ق دلالت می‌كند. استرابادی كه از دانشمندان بزرگ علوم نقلی و عقلی شیعه و از شاگردان سرشناس خواجه نصیرالدین طوسی و شارح دو كتاب معروف ابن حاجب در صرف و نحو بود، پس از درگذشت خواجه نصیر به موصل رفت و به تدریس در مدرسۀ شافعیۀ سلطانیه (همین اتابكیه) پرداخت. با اینهمه، اطلاعی دربارۀ تغییر احتمالی برنامه‌های درسی این مدرسه و تبدیل آن به یك نهاد آموزشی شیعی در دست نیست. این مدرسه پس از درگذشت ارسلان شاه در دورۀ حكمرانی بدرالدین لؤلؤ (657 ق) بر موصل، به مشهد و مقام امام محسن كه از پیشوایان مذهب شافعی بوده و همانجا به خاك سپرده شده بود، شهرت یافت. محراب زیبای این مدرسه كه به 3 لوح مرمر و منقش به صدف آراسته بود، از شاهكارهای معماری موصل در سدۀ 8 ق و از آثار بازمانده از عصر ارسلان شاه در این مدرسه به شمار می‌رود (دیوه‌جی، همانجا؛ نیز نک‍ : صفدی، 12 / 54-55؛ سیوطی، 1 / 521-522).

مآخذ

ابن اثیر، علی، التاریخ الباهر، به كوشش عبدالقادر احمد طلیمات، قاهره، 1382 ق / 1963 م؛ همو‌، الكامل؛ ابن بطوطه، محمد، سفرنامه، ترجمۀ ‌محمد علی موحد، تهران، 1361 ش؛ ابن‌جوزی، یوسف، مرآة الزمان، حیدرآباد دكن، 1370 ق / 1951 م؛ ابن خلكان، وفیات؛ ابن شداد، محمد، ‌الاعلاق الخطیرة، به كوشش سامی دهان، دمشق، 1375 ق / 1956 م؛ ابن فوطی، عبدالرزاق، تلخیص مجمع الآداب، به كوشش محمد عبدالقدوس قاسمی، لاهور، 1358 ق / 1939 م؛ همو، همان، به كوشش مصطفی جواد، دمشق، 1936 م؛ ابن قاضی، شهبه، ابوبكر، تاریخ، به كوشش عدنان درویش، دمشق، 1977 م؛ ابن قاضی شهبه، محمد، الكواكب الدریة، به كوشش محمود زابد، بیروت، 1971 م؛ ابن كثیر، البدایة؛ اسنوی، عبدالرحیم، طبقات الشافعیة، به كوشش عبدالله جبوری، بغداد، 1391 ق / 1971 م؛ افسر، كرامت الله، تاریخ بافت قدیمی شیراز، تهران، 1353 ش؛ اقبال آشتیانی، عباس، تاریخ مفصل ایران، تهران، 1347 ش؛ جنید شیرازی، شدّالازار، به کوشش محمد قزوینی و عباس اقبال، تهران، 1328 ش؛ حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، به كوشش عبدالحسین نوائی، تهران، 1362 ش؛ خطیب عمری، یاسین، منیة الادباء فی تاریخ الموصل الحدباء، به كوشش سعید دیوه‌جی، موصل، 1374 ق / 1955 م؛ خواندمیر، غیاث‌الدین، حبیب السیر، به كوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1353 ش؛ دهمان، محمد احمد، حاشیه بر القلائد الجوهریة (نک‍ : هم‍ ، صالحی)؛ دیوه‌جی، سعید، حاشیه بر منیة الادباء (نک‍ : هم‍‌ ، خطیب عمری)؛ ذهبی، ‌محمد، تاریخ الاسلام، حوادث، 601-610 ق، به كوشش بشار عواد معروف و دیگران، بیروت، 1408 ق / 1988 م؛ همو، العبر، به كوشش محمد سعید بن بسیونی زغلول، بیروت، 1405 ق / 1985 م؛ سامی، علی، شیراز شهر جاویدان، تهران، 1363 ش؛ سبكی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الكبری، به كوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، 1383 ق / 1964 م؛ سیوطی، بغیة الوعاة، به كوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، 1384 ق / 1964 م؛ صالحی، محمد، القلائد الجوهریة فی تاریخ الصالحیة، به كوشش محمد احمد دهمان، دمشق، 1401 ق / 1980 م؛ صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، به كوشش رمضان عبدالتواب، بیروت، 1399 ق / 1979 م؛ غزّی، محمد، الكواكب السائرة، به كوشش جبرائیل سلیمان جبور، بیروت، 1945 م؛ فسایی، حسن، فارسنامۀ ناصری، به كوشش منصور رستگار فسایی، تهران، 1367 ش؛ كردعلی، محمد، خطط الشام، بیروت، 1391 ش / 1971 م؛ كسایی، نوالله، مدارس نظامیه ‌و تأثیرات علمی و اجتماعی آن، تهران، 1358 ش؛ معروف، ناجی، علماء النظامیات و مدارس الشرق الاسلامی، بغداد، 1393 ق / 1973 م؛ نعیمی، عبدالقادر، الدارس فی تاریخ المدارس، به كوشش جعفر حسنی، دمشق، 1367 ق / 1948 م؛ نورانی وصال، عبدالوهاب، مقدمه بر تذكرۀ هزار مزار جنید شیرازی (ترجمۀ شدالازار)، ترجمۀ عیسی بن جنید شیرازی، شیراز، 1364 ش؛ هندوشاه بن سنجر، تجارب السلف، به كوشش عباس اقبال، ‌تهران، 1357 ش. 

نورالله كسایی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: