ابویعلی، محمد بن حسین
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
سه شنبه 30 اردیبهشت 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/225128/ابویعلی،-محمد-بن-حسین
جمعه 19 اردیبهشت 1404
چاپ شده
6
اَبویعْلى، محمد بن حسین بن محمد بن خلف بن احمد، معروف به ابن فرّاء (380- 458 ق / 990-1066 م)، فقیه و مفتی بزرگ حنبلی بغداد در دورۀ خلافت قادر (381-422 ق) و خلافت قائم (422-467 ق). پدرش ابوعبدالله از بزرگان و فقیهان حنفی بود و به نوشتۀ طبقات الحنابلة كه در این باره نخستین و موثقترین سند به شمار میآید. در زمان خلافت الطائع لله (363-381 ق)، از شهود قانونی بود (ابن ابی یعلی، 2 / 194؛ ذهبی، 18 / 90).ابویعلی از 385 ق به آموختن حدیث آغاز كرد. 10 ساله بود كه پدرش درگذشت و تربیت او را مردی به نام حربی كه وصی پدر بود، برعهده گرفت، پس از آن بود كه نزد ابن مفرحۀ مقری عباراتی را مختصر خرقی را خواند و از این راه علاقهای به فقه پیدا كرد، سپس برای تكمیل معلومات به مجلس درس ابن حامد رفت. بدین ترتیب در حلقۀ شاگردان ابوعبدالله ابنحامد (د 403 ق / 1012 م) كه از بزرگان حنبلی بود، درآمد و مدتی بعد، از شاگردان ممتاز او شد، چنانكه در 402 ق / 1012 م كه ابن حامد عزم حج كرد، ابویعلی را به عنوان جانشین خود به شاگردانش معرفی كرد (ابن ابی یعلی، 2 / 194-195؛ ذهبی، همانجا). وی پس از مرگ استادش ابن حامد (403 ق) به تألیف و تدریس روی آورد. در 414 ق به زیارت حج رفت و پس از مراجعت، همچنان به تصنیف و تدریس پرداخت، چنانكه تا بازپسین سالهای زندگی در جامع منصور در جایگاه عبدالله بن احمد بن حنبل املاء حدیث میكرد. عاملان نشر و املاء تعالیم وی در میان جمع، 3 تن بودند: ابومحمد ابن جابر، ابومنصور ابن انباری و ابوعلی بردانی (ابن ابی یعلی، 2 / 196، 200، 201؛ ابن جوزی، مناقب، 521).در 421 یا 422 ق قاضی شریف ابوعلی ابی موسی هاشمی (د 428 ق) پیشنهاد كرد تا منصب «شهادت» را نزد قاضی القضاة ابوعبدالله ابن ماكولا (د 447 ق) بپذیرد، ولی ابویعلی از قبول آن سر باز زد، تا اینكه بعد از مرگ قاضی ابوعلی، به وساطت ابومنصور ابن یوسف و ابوعلی ابن جراده كه با او دوستی و اشتراك عقیده داشتند، برخلاف میل خود این سمت را پذیرفت (ابن ابی یعلی، 2 / 196-197). مدتی نیز همین مقام را نزد قاضی القضاة ابوعبدالله دامغانی داشت (خطیب، 2 / 256). در 432 یا به قولی در 433 ق در زمان خلافت قائم، به همراه جمعی از اهل علم، از جمله زاهد مشهور ابوالحسن قزوینی (د 442 ق) در قصر خلیفه كه در آنجا كتاب قادریه با تشریفات خاصی خوانده میشد، حضور داشت. در این جلسه نظر مخالفان دربارۀ كتاب ابطال التأویلات مورد بحث بوده است. جریان این مجلس مباحثه را یكی از یاران ابویعلی كه در جلسه حاضر بوده، نقل كرده است (نک : ابن ابی یعلی، 2 / 197- 198). بار دیگر در 445 ق / 1053 م در جلسهای كه زیرنظر ابوالقاسم علی بن حسین، معروف به ابنمسلمه [كه از 437 تا 450 ق وزارت قائم را عهدهدار بود] تشكیل یافته بود تا نظر دستگاه خلافت را در اصول اعتقادات دینی اعلام دارد، شركت داشت (همو، 2 / 198). چنانكه لائوست نیز یادآور شده، این امر نشان میدهد كه محتملاً ابویعلی هم مانند ماوردی از اطرافیان ابن مسلمه و مورد حمایت وی بوده است (نک : EI2). در 477 ق بعد از مرگ قاضی القضاة ابن ماكولا كه خلیفه در پی آن بود تا كسی را به قضای حریم (قصر و اطراف آن) برگمارد، ابن مسلمه به وسیلۀ ابومنصور ابن یوسف، این وظیفه را به ابویعلی پیشنهاد كرد. وی ابتدا از قبول آن امتناع میكرد، ولی بر اثر اصرار فراوان با شرایطی ازجمله شركت نكردن در استقبال اشخاص و عدم حضور در قصر خلیفۀ آن را پذیرفت. بعدها قضای حرّان و حلوان نیز به عهدۀ او گذارده شد (ابن ابی یعلی، 2 / 198- 199). ابویعلی، چنانكه در جای جای المعتمد آشكار است، از افكار حنبلی در برابر سایر مذاهب و مكاتب زمان خود مانند معتزله، اشاعره، كرّامیه، امامیه، باطنیه و سالمیه دفاع كرده و به رد مواضع آنان پرداخته است (نیز نک : لائوست، 97).ابویعلی كتابی با عنوان كتاب الصفات نوشت كه مشتمل بر انواع مطالب شگفتانگیز بود و بابهای آن نوعی ترتیب یافته بود كه دلالت بر تجسیم محض میكرد و از این رو مورد حمله و اعتراض گروهی از اشاعره قرار گرفت. ابن تمیمی حنبلی در این باره گفته بود كه ابویعلی حنبلیها را چنان آلوده ساخت كه آب آن را پاك نمیسازد (ابن اثیر، 10 / 52). با اینهمه ابویعلی مقام ویژهای نزد قادر و قائم عباسی و پیروان احمد بن حنبل داشت و فقیهان مذاهب مختلف در مجلس او حاضر میشدند و از سخنانش بهره میجستند (ابن ابی یعلی، 2 / 193).ابویعلی از بسیاری علمای زمان خود مانند ابوالحسین سكری، ابوالقاسم بن حبابه، ابوالقاسم عیسی بن علی وزیر، علی بن عمر حربی و عبدالله بن احمد بن مالك حدیث شنید (نک : همو، 2 / 195- 196؛ خطیب، همانجا). او از علمای مكه، دمشق و حلب نیز حدیث شنیده و استفادۀ علمی كرده است (ذهبی، همانجا). جمعی از علما همچون خطیب بغدادی، ابوالغنایم ابن نرسی، اسحاق بن عبدالوهاب ابن منده، ابوالوفاء ابن عقیل، ابوعلی اهوازی و نیز فرزندش ابوالحسین محمد ابن ابی یعلی از او حدیث شنیدهاند (نک : خطیب، همانجا؛ ابن ابی یعلی، 2 / 204-205؛ سمعانی، 10 / 155؛ ذهبی، 18 / 89-90).در مراسم خاكسپاری او جمع كثیری از طبقات مختلف از جمله بزرگان و علما همچون قاضی ابوعبدالله دامغانی، ابومنصور ابن یوسف و ابوعبدالله ابن جرده شركت داشتند (ابن جوزی، المنتظم، 8 / 244). جنازۀ وی در باب حرب بغداد در مقبرۀ احمد بن حنبل به خاك سپرده شد (ابن ابی یعلی، 2 / 216؛ خطیب، همانجا). خاندان ابویعلی بیشتر از اهل علم و تحقیق بودهاند: بردارش ابوحازم محدث بود (سمعانی، همانجا)؛ از 3 فرزند او ابوالقاسم در 469 ق / 1077 م، به جوانی در جریان فتنۀ ابن قشیری ــ كه طرفدار اشاعره بود ــ به قتل رسید؛ دومی كه مشهورترین آنان بود، ابوالحسین صاحب كتاب طبقات الحنابلة است و سومی ابوحازم كه فقیه و مفتی بود (ابن كثیر، 12 / 95؛ لائوست، 98).
حدود 40 اثر به ابویعلی منسوب است (نک : ابن ابی یعلی، 2 / 205-206) كه اكثر آنها از میان رفته و در اینجا به آثار چاپی و چند اثر خطی كه در كتابخانههای جهان موجود است، اشاره میشود:
1. احكام السلطانیة. این اثر كه در حقیقت كتاب حقوق عمومی است، گرچه شباهت بسیار به كتاب ماوردی (د 456 ق)، معاصر مؤلف دارد، ولی ازجهات گوناگونی متمایز از اثر ماوردی است (نک : لائوست، همانجا). این كتاب در 1357 ق / 1938 م به كوشش محمد حامد فقی، در قاهره به چاپ رسیده است (نک : ه د، الاحكام السلطانیة)؛ 2. العدة فی اصول الفقه، كه در 1980 م از سوی احمد مباركی در 3 جلد در بیروت به چاپ رسید؛ 3. المعتمد فی اصولالدین. این كتاب شاید معروفترین اثر ابویعلی باشد كه گویا پیش از 428 ق / 1037 م به تألیف آن پرداخته (نک : حداد، 13) و آن ملخص كتاب بزرگ و پرحجمی است ازهمین مؤلف با همین عنوان. باب اول آن مشتمل بر چند فصل دربارۀ نظریۀ معرفت است كه بر روش كتابهای علم كلام نوشته شده، قسمتی نیز مشتمل بر ردیههایی است كه دربارۀ دیگر مذاهب و مكاتب نوشته شده و در همین مقاله از آنها نام برده شده است. این كتاب به كوشش ودیع زیدان حداد در 1974 م در بیروت به چاپ رسیده است. گفتنی است كه این اثر از منابع نخستین حنبلی در عقاید است كه به شیوۀ متكلمان تألیف شده و از این حیث حائز اهمیت بسیار است.
1. المالی؛ 2. الایمان؛ 3. الفوائد الصحاح العوالی والافراد و الحكایات؛ 4. كتاب الامر بالمعروف و النهی عن المنكر، كه نسخهای از آنها در كتابخانۀ ظاهریه موجود است (ظاهریه، حدیث، 218- 219)؛ 5. التعلیقة الكبری فی مسائل الخلاف علی مذهب احمد بن حنبل، كه نسخهای از جزء چهارم آن در كتابخانۀ فیضالله افندی تركیه یافت میشود (ششن، 305)؛ 6. تفضیل الفقر علی الغنی، رسالهای است در 16 برگ كه ضمن مجموعۀ شمارۀ 955 در ظاهریه نگهداری میشود (ظاهریه، مجامیع، 1 / 207)؛ 7. التوكل، رسالهای است در 8 برگ، موجد در ظاهریه (نک : همان، 2 / 256)؛ 8. الروایتین والوجهین، در فقه حنبلی، نسخۀ خطی موجود در كتابخانۀ احمد ثالث (نک : TS، شم 4635؛ سید، 1 / 326)؛ 9. شرح مختصر الخرقی. این اثر شرحی است بر كتاب مختصر ابوالقاسم عمر بن حسین خرقی (د 334 ق) در فقه حنبلی (حاجی خلیفه، 2 / 1415-1416). نسخهای از آن در كتابخانۀ ازهریه (ازهریه، 2 / 643) و نسخهای دیگر نیز در ظاهریه موجود است (GAS, I / 513)؛ 10. الكفایة در فقه، كه نسخۀ قسمت چهارم آن در دارالكتب مصر نگهداری میشود (خدیویه، 3 / 268)؛ 11. المفردات. نسخهای از آن در ظاهریه موجود است (نک : GAL, S, I / 686).گفتنی است كتاب ابطال التأویلات لاخبار الصفات او نیز مورد استفادۀ ابن تیمیه قرار گرفت است (نک : ابن تیمیه، 1 / 454- 455).
ابن ابی یعلی، طبقات الحنابلة، به كوشش محمد حامد فقی، قاهره، 1371 ق / 1952 م؛ ابناثیر، الكامل؛ ابنتیمیه، احمد، مجموعة الرسائل الكبری، قاهره، 1392 ق / 1972 م؛ ابن جوزی، عبدالرحمان بن علی، مناقب الامام احمد بن حنبل، به كوشش محمد امین خانجی، قاهره، 1349 ق؛ همو، المنتظم، حیدرآباد دكن، 1359 ق؛ ابن كثیر، البدایة؛ ابویعلی، محمد بن حسین، المعتمد فی اصولالدین، به كوشش ودیع زیدان حداد، بیروت، 1974 م؛ ازهریه، فهرست؛ حاجی خلیفه، كشف؛ حداد، ودیع زیدان، مقدمه بر المعتمد (نک : هم ، ابویعلی)؛ خدیویه، فهرست؛ خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، قاهره، 1349 ق؛ ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، به كوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، 1405 ق / 1984 م؛ سمعانی، عبدالكریم بن محمد، الانساب، حیدرآباددكن، 1399 ق / 1979 م؛ سید، فؤاد، فهرس المخطوطات المصورة، قاهره، 1954 ق؛ ششن، رمضان، نوادر المخطوطات العربیة فی مكتبات تركیا، بیروت، 1400 ق / 1980 م؛ ظاهریه، خطی؛ نیز:
EI2; GAL, S; GAS; Laoust, H., «Le ḥanbalisme sous le califat de Bagdad», Revue des études islamiques, 1959, vol., XXVII;TS.
ابوالحسن دیانت
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید