صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / فقه، علوم قرآنی و حدیث / ابوالولید باجی /

فهرست مطالب

ابوالولید باجی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 23 اردیبهشت 1399 تاریخچه مقاله

اَبوالوَلیدِ باجی، سلیمان بن خلف بن سعد (سعدون) بن ایوب ابن وارث (ذیحجۀ 403-474 / ژوئن 1013- 1018)‌، از بزرگان فقهای مالكی در اندلس. اصل او از بَطَلْیوس بود و خود همانجا زاده شد. پس از آن، خاندانش به باجۀ اندلس كوچ كردند و بعدها در قرطبه سكنی گزیدند و ابوالولید در شرق اندلس مستقر شد (قاضی عیاض، 4 / 802). جد مادری او محمد بن موهب قبری فقیهی دانشمند بود (حمیدی، 1 / 150) و پدرش از تجار باجۀ قیروان بود كه به اندلس رفت‌وآمد می‌كرد (ابن‌عساكر، 7 / 526). درا ندلس از كسانی از جمله دایی‌اش ابوشاكر قبری دانش فرار گرفت. در حدود 426 ق روی به حجاز نهاد و مدت 3 سال در آنجا در محضر ابوذر هروی به استماع حدیث پرداخت و از عده‌ای چون مُطوًّعی، ابن سَحنون و دیگران حدیث شنید. آنگاه به بغداد رفت و در آنجا نیز 3 سال از جمعی مانند ابن عمروس، صیمری، ابوالطیب طبری، ابواسحاق شیرازی و ابوعبدالله دامغانی بهره گرفت، سپس راهی شام شد و از ابن سمسار و دیگران حدیث شنید، آنگاه به مصر رفت و نزد ابن ولید و سایر محدثان به شنیدن حدیث پرداخت و بعد به موصل رفت و یك سال از محضر سمنانی بهرۀ علمی برد (قاضی عیاض، همانجا). گفته‌اند كه وی مدتی نیز منصب قضای حلب را برعهده داشت (ابن خلكان، 2 / 142). 
ابوالولید پس از 13 سال با توشه‌ای از دانش به اندلس بازگشت. در آنجا گروهی از او فقه و حدیث آموختند. وی غالباً به شهرهای سَرَقُسطه، بَلنسیه، مُرسیه و دانیه رفت و آمد می‌كرد (قاضی عیاض، 4 / 803) و چون در آن زمان ملوك طوایف به تفرقه و جدایی گراییده بودند، ابوالولید به منظور ایجاد صلح میان آنان فعالیت می‌كرد. ملوك طوایف احترام او را نگاه می‌داشتند، ولی از كار او به سردی استقبال می‌كردند (مقری، 2 / 286) ‌و شاید به همین سبب بود كه او را به قضا در شهرهایی، چون اُریوله كه در شأن او نبود، می‌گماشتند (قاضی عیاض، 4 / 805). به هر روی، اقبال دانشمندان به او و پیروزی او بر ابن حزم ظاهری (ه‍ م) طی مناظرات متعدد، نشانگر مقام علمی اوست (همانجا). 
ابوالولید به هنگام اقامت در بغداد، برای گذران زندگی به نگهبانی تن در داده بود. پس از بازگشت به اندلس نیز همچنان گرفتار تنگدستی بود و با نوشتن قباله و پیمان نامه یا از راه طلاكوبی امرار معاش می‌كرد، ‌به‌طوری‌كه در مجلس درس آثار چكش بر دستان او دیده می‌شد. پس از آشكار شدن مراتب علمی وی، مشاغلی از قبیل قضا بدو محول شد و به دریافت صله‌های فراوان و مصاحبت رؤسا نایل آمد و جایزه‌های ایشان را پذیرفت و از این بابت مورد نكوهش بسیاری از مردم قرار گرفت (همو، 4 / 804-805) 
به هنگام ورود او به اندس، ابن‌حزم ظاهری از شهرتی فراگیر برخوردار بود. دانشمندان مالكی اندلس، با آنكه با نظریات ابن حزم ظاهری مخالف بودند، بدان سبب كه بر استدلال و مناظره تسلط نداشتند. از مقابلۀ ‌او باز ایستادند. ابوالولید كه از روشهای جدل و مناظره آگاهی داشت، چند بار با ابن حزم به بحث و مجادله پرداخت كه به خروج ابن حزم، از میورقه منجر گردید. ابوالولید صورت مناظرات خود را در كتاب خویش مسوم به الفرق آورده است (همو، 4 / 805). 
ابوالولید در بحث از حدیثی در كتاب بخاری اعلام داشت كه نسبت كتابتب به پیامبر (ص) خالی از اشكال است. همین امر موجب شد كه ابن صائغ به انكار و تكفیر ابوالولید بپردازد و این مطلب به سمع مردم ــ كه غرض ابوالوید را در نیـافته بودنـد ــ رسید و موجب بیزاری از او و لعن بر وی گردید و اشعاری در طعن او سرده شد. ابوالولید نیز رسالۀ تحقیق المذهب را در این باره نوشت و خواندن و نوشتن پیامبر (ص) را منافی با امّی بودن آن حضرت ندانست، بلكه آن را معجزه شمرد وعلمای صقلیه نیز به دفاع از آن نظریه پرداختند ( همو، 4 / 805-806). از ابوالولید اشعاری نیز به جای مانده است (همو، 4 / 807؛ فتح بن خاقان، 188؛ یاقوت، 11‌ / 249-251). 

آثـار

الف ـ چاپی

1. احكام الفصول فی احكام الاصول، به كوشش عبدالمجید تركی، بیروت، 1986 م؛ 2. جواب علی رسالة الراهب من افرنسة، كه در مجلۀ الاندلس (1952 م) به چاپ رسیده است؛ 3. رسالة فی الحدود، به كوشش جوده هلال در«مجلۀ مؤسسۀ مصری مطالعات اسلامی مادرید»، در مادرید (1954 م) چاپ شده است؛ 4. المنتقی، در شرح موطأ مالك، قاهره، 1914 م، در 7 مجلد؛ همچنین خلاصه‌ای از كتاب او المختصر من مشكل الآثار، به نام المعتصر من المختصر تألیف جمال‌الدین یوسف بن موسی ملطی حنفی (د 803 ق / 1400 م)، در حیدرآباد دكن در 1307 و 1362 ق چاپ شده است. 

ب ـ خطی

1. الاشارة فی اصول الفقه، در كتابخانۀ ازهریه (ازهریه، 2 / 89)؛ 2. التعدیل و التجریح لمن خَرَّج عنه البخاری فی الصحیح، در كتابخانۀ نور عثمانیه (GAS, I / 130)؛ 3. سنن الصالحین، در لیون (ورهووه، 347)؛ 4. بیان مامضی بها العمل عند الفقها‌ء و الحكام، در دارالكتب مصر (خدیویه، 3 / 180-181)؛ 5. شرح كتاب السواد الاعظم، در قاهره (GAL, I / 183)؛ 6. منهاج الاحكام، در رباط ( المعرض السادس، شم‍‌‌ 30)؛ 7. وصیة الباجی، در لیدن و اسكوریال (ورهووه، 399؛ ESC2، شم‍‌ ‌732(4)؛ برای دیگر آثار وی، نك‍ : قاضی عیاض، 4 / 806-807 ؛ یاقوت، 11 / 248- 249). 

مآخذ

ابن خلكان، وفیات؛ ابن عساكر، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، [عمان]، دارالبشیر؛ ازهریه، فهرست؛ حمیدی، محمد بن ابی نصر، جذوة المقتبس فی تاریخ علماء الاندلس، به كوشش ابراهیم ابیاری، بیروت، 1403 ق / 1983 م؛ خدیویه، فهرست؛ فتح بن خاقان ، قلائد العقیان، بولاق، 1284 ق؛ قاضی عیاض، ترتیب المدارك، به كوشش احمد بكیر محمود، بیروت، 1387 ق / 1967 م؛ المعرض السادس ( المخطوطات)‌، رباط، 1974 م؛ مقری، احمد بن محمد، نفح الطیب، به كوشش یوسف محمد بقاعی، بیروت، 1406 ق / 1986 م؛ یاقوت، ادبا؛ نیز: 

ESC2; GAL; GAS; Voorhoeve.

عبدالامیر سلیم

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: