صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / تاریخ / ابومسمار /

فهرست مطالب

ابومسمار


آخرین بروز رسانی : یکشنبه 14 اردیبهشت 1399 تاریخچه مقاله

اَبوُمِسْمار، حُمود بن محمد بن احمد حسنی، معروف به شریف حمود (1170-1233 ق / 1757- 1818 م)، امیر ابوعریش و تهامۀ یمن. در اواخر سدۀ 12 ق امرایی از خاندان شریف احمد بن محمد بن خیرات از نسل حسن بن علی (ع) به حكومت مخلاف سلیمانی واقع در منطقۀ ابوعریش رسیدند كه معروف‌ترین آنان ابومسمار بود (جرافی، 64؛ عمری، 128؛ حمزه، 357- 358).
وی نخست در 1215 ق از جانب امام زیدی صنعا، علی بن عباس معروف به المنصور، به حكومت مخلاف سلیمانی و ابوعریش منصوب شد، سپس بر اثر كاردانی، هوشمندی، دلیری و نیز ضعف روزافزون امامان صنعا، توانست تا حوزۀ حكومت خود را به مناطق دیگری مانند صبیا، ضمد و توابع آنها گسترش داده، حكومتی مستقل تشكیل دهد (شوكانی، البدر الطالع، 1 / 240؛ ابن زباره، 1 / 408- 409). در همان سال بر احمد بن حسین فلقی تهامی، مبلغ وهابیت و اتباعش تاخت و احمد بن حسین ناچار به ابن سعود پناه برد (همانجا). آنگاه عبدالوهاب ابن عامر رفیدی وهابی، معروف به ابونقطه از سوی ابن سعود به حكومت عسیر فرستاده شد كه كشمكشهای این دو (همانجا؛ بطریق، 47- 48) به شكست ابومسمار (217 ق) و انعقاد معاهده‌ای بین طرفین منجر شد كه از جملۀ شرایط آن اطاعت از ابن سعود و اتحاد نظامی با او بر ضد ائمۀ زیدی صنعا بود (ابن زباره، بطریق، عمری، همانجاها). در مقابل، امارت ابو عریش به ابومسمار واگذار شد (شوكانی، همانجا؛ ابن بشر، 1 / 178؛ عمری، 132-133). پس از 7 ماه ابومسمار درصدد برآمد كه با نزدیكی به امام صنعا سیاست موازنه پیش گیرد. از این‌رو در ربیع‌الآخر 1218 نامه‌ای توسط حسن بن خالد حازمی، از اشراف ابوعریش، به صنعا فرستاد. در این نامه و نامه‌های دیگر اشراف ابوعریش، از امام صنعا برای ممانعت از انتشار وهابیت در تهامه و دفع حملات قوای ابن‌سعود، استمداد شده بود. امام صنعا با استقبال از این اقدام و تشویق آنان به پایداری، اطاعت ابومسمار و دیگران را شرط مساعدت خود با آنان قرار داد. درواقع امام صنعا در كمك به ابومسمار و اشراف ابوعریش تردید داشت، زیرا اولاً آنان پیش از این به قراردارهای خویش پای‌بندی نداشتند و استمداد كنونی آنان نیز نتیجۀ ناتوانی در برابر ابن سعود بود و ثانیاً مشكلات داخلی حكومت امام صنعا اجازۀ جنگی تمام عیار با ابن سعود را در تهامه به وی نمی‌داد (همو، 129-132).
ابومسمار با استفاده از فرصتی كه نتیجۀ سیاست موازنه بود، با سرعت مناطق اطراف ابوعریش مانند بنادر لحیه، حدیده و شهرهای زبید، حیس، بیت الفقیه و توابع آنها را كه زیر نفوذ حكومت امام صنعا بود، تصرف كرد و حكومت خود را توسعه داد و در همین زمان شهری به نام الزهرا بنیاد نهاد و در شهرهای قلمرو خود استحكامات نظامی استوار بر پا كرد و نخستین بار حكومتی مستقل و بزرگ در مخلاف سلیمانی و ابوعریش به وجود آورد كه تا آن روز سابقه نداشت و در ردیف بزرگ‌ترین اشراف منطقه قرار گرفت (شوكانی، همان، 1 / 240-241؛ ابن‌زباره، 1 / 412).
ابومسمار در 1219 و 1220 ق تاخت و تازی را را در مناطق دوردست ساحلی یمن یعنی ارتفاعات حجه در شمال غربی صنعا آغاز كرد و آن مناطق را تصرف نمود و سپاهی كه امام صنعا برای مقابله با او به تهامه اعزام كرده بود، در اثر دسیسه‌های وزیر امام، حسن بن حسن علفی با شكست مواجه شد و فرمانده سپاه با فرزندش كشته شدند (عمری، 133- 138).
پیروزیهای ابومسمار دیری نپایید و به زودی از جانب 3 نیرو مورد تهاجم قرار گرفت: از یك سو امام صنعا المتوكل علی الله كه در 1224 ق به جای پدرش امام منصور، حكومت را به دست گرفته بود، او را تحت فشار قرار داد و درگیر جنگهای پراكنده ساخت و از سوی دیگر وهابیها بر وی تاختند و مهم‌تر از اینها، نیروهای محمدعلی پاشا حاكم عثمانی مصر، هجومی گسترده آغاز كرده بود كه دامنۀ آن، حكومت ابومسمار را نیز در برمی‌گرفت (ابن‌زباره، همانجا؛ EI2, S).
اختلافاتی كه بین ابومسمار و ابونقطه عامل و فرمانده سپاه ابن‌سعود در منطقه بروز كرده بود، به شدن بالا گرفت و ابونقطه به مناطق تحت حكومت وی حمله كرد. ابومسمار در نامه‌ای به ابن‌سعود نسبت به اعمال و تجاوزات ابونقطه شدیداً اعتراض كرد و در جلسۀ حكمیتی كه با نمایندگان ابومسمار، از جمله پسرش، در حضور ابن سعود برپاشد، توافقی حاصل نگشت. ابن‌سعود كه نسبت به نیات ابومسلم دچار تردید شده بود، او را نزد خود فراخواند، ولی ابومسمار اجابت نكرد و همین امر موجب شد كه ابن‌سعود سپاهی عظیم به فرماندهی ابونقطه كه شمار آنان را بین 50 تا 100 هزار نفر نوشته‌اند، به جنگ او گسیل دارد (1224 ق). ابومسمار كه نیروهایش از 000‘17 تن تجاوز نمی‌كرد، به‌رغم كشته‌ شدن ابونقطه، در نهایت با تحمل شكستی سخت با ابوعریش عقب‌نشینی كرد (شوكانی، همانجا؛ ابن‌بشر، 1 / 178- 179؛ عمری، 139-140؛ فیلبی، 113) و در نبردهای سال بعد نیز در برابر قوای ابن‌سعود كاری از پیش نبرد و طامی بن شعیب عامل ابن سعود در عسیر، بنادر لحیه و حدیده را از تصرف وی خارج ساخت و غارت كرد (ابن‌بشر، 1 / 184-185).
ابومسمار پس از این شكست به سبب ضعف قوا، با دشمن دیگر خود المتوكل علی الله، امام صنعا پیمان صلحی برقرار كرد كه چندان نپایید، زیرا به تشویق ابن‌سعود، المتوكل سپاهی به فرماندهی وزیر خود علی بن‌اسماعیل به سوی تهامه فرستاد و نامه‌ای به والی حجه نوشت كه او نیز به ابومسمار حمله كند، كشمكش ابومسمار با المتوكل تا پایان عمر المتوكل (1231 ق) ادامه یافت (شوكانی، همان، 1 / 241؛ عرشی، 70-71؛ عمری، 166، 172-177).
به دنبال پیروزی محمد علی پاشا سردار عثمانی در عسیر، ابومسمار برای نزدیكی به او و تسویه حساب گذشته، طامی بن شعیب را كه به او پناهنده شده بود، دستگیر كرد و همراه با نامه و هدایایی نزد محمدعلی پاشا فرستاد. متقابلاً محمدعلی نه تنها موافقت باب عالی را با ابقای حكومت ابومسمار در ابوعریش به دست آورد، بلكه آن بخش از قلمرو او را كه به تصرف ابن‌سعود درآمده بود، نیز به ابومسمار مسترد داشت (ابن‌بشر، 1 / 184-185، 221، 222؛ اباظه، 32-33؛ حمزه، 359). روابط این دو نیز دیری نپایید و ابومسمار در پاسخ اشراف عسیر، بر ضد محمدعلی قیام كرد و در 1230 ق در منطقۀ حجیلان از نواحی عسیر با سپاه محمدعلی پاشا به جنگ پرداخت و در این جنگ ابومسمار، موفق شد سپاه عثمانیها را شكست دهد، ولی پس از این واقعه بیمار شد و درگذشت. او را در مكانی به نام ملاحه از سرزمین بنی مالك در منطقۀ سراة به خاك سپردند (ابن بشر، 1 / 257؛ اباظه، 33؛ ابن‌زباره، 1 / 413). 
ابومسمار با اینكه در دوران حكومت خود بیشتر درگیر جنگهای مختلف با همسایگانش بود، از عمران و آبادی مناطق زیر نفوذ خود بازنایستاد. بناهای بزرگ و قلعه‌های رفیع در ابوعریش ساخت، حصارهای محكم و استواری به گرد شهرها كشید، مساجدی در برخی از شهرها بنا كرد و جهت آن مساجد اوقافی تعیین نمود. وی به گسترش علم و ادب نیز عنایت داشت و دانش‌طلبان و عالمانی را كه به حوزۀ حكومت وی روی می‌آوردند، می‌نواخت و حتی با برخی از آنان از جمله شوكانی مكاتبه داشت. هنگامی كه درگذشت، بسیاری از دانشمندان و ادیبان و مردم ابوعریش در سوگ او گریستند (شوكانی، دیوان، 276؛ ابن‌زباره، 1 / 410-412). قاضی عبدالرحمان بن احمد بن حسن بهكلی دربارۀ زندگانی وی كتابی با عنوان نفح‌ العود بسیرة الشریف حمود نوشت كه تا حوادث سال 1225 ق را خود او آورده و پس از آن را، حسن بن احمد بن عبدالله تكمیل كرده است (ابن زباره، 1 / 413؛ زركلی، 2 / 282). این كتاب در 1402 ق / 1982 م در ریاض چاپ شده است.
پس از ابومسمار فرزندش احمد بن حمود به جای او نشست، اما دیری نپایید كه وی در 1234 ق به دست نیروهای عثمانی اسیر گردید و به مصر فرستاده شد و پس از مدتی در همانجا درگذشت و طومار حكومت خاندان ابومسمار در منطقۀ عسیر و مخلاف سلیمانی و تهامه در هم پیچیده شد (عمری، 221).
پس از این، از خاندان ابومسمار نامی در میان نبود، تا اینكه در 1251 ق فردی به نام حسین بن علی بن حیدر بن محمد حسنی، معروف به شریف‌ حسین و ملقب به ابن ‌ابی مسمار به حكومت صبیا رسید و در 1256 ق ابوعریش نیز به حكومت وی ضمیمه گردید و از جانب سلطان عبدالمجید عثمانی ملقب به پاشا شد. با درگذشت وی در مكه (1273 ق / 1856م ) خاندان اشراف ابومسمار برافتادند.

مآخذ

اباظه، فاروق عثمان، الحكم العثمانی فی الیمن، بیروت، 1979 م؛ ابن‌بشر، عثمان بن عبدالله، عنوان المجد فی تاریخ نجد، ریاض، 1385 ق؛ ابن‌زباره، محمد بن محمد، نیل‌ الوطر، قاهره، 1348 ق؛ بطریق، عبدالحمید، من تاریخ الیمن الحدیث، قاهره، 1969 م؛ جرافی یمنی، عبدالله بن عبدالكریم، المقتطف من تاریخ الیمن، به كوشش زید بن علی وزیر، بیروت، 1407 ق / 1987 م؛ حمزه، فؤاد، قلب جزیرة العرب، ریاض، 1388 ق / 1968 م؛ زركلی، اعلام؛ شوكانی، محمد بن علی، البدر الطالع، بیروت، دارالمعرفة؛ همو، دیوان، به كوشش حسین بن عبدالله عمری، دمشق، 1406 ق / 1986 م؛ عرشی، حسین بن احمد، بلوغ‌ المرام، به كوشش ماری كرملی، بیروت، دارالحیاء التراث، العربی؛ عمری، حسین عبدالله، مئة عام من التاریخ الیمن الحدیث، دمشق، 1405 ق / 1985 م؛ نیز:

EI2, S; Philby, John, Saʾudi Arabia, Beirut, 1968.

علی رفیعی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: