ابو قره، ابومحمد
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 21 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/224988/ابو-قره،-ابومحمد
چهارشنبه 12 اردیبهشت 1403
چاپ شده
6
اَبوقُره، ابومحمد موسی بن طارق جَنَدی سَكسَكی (د 203 ق / 88 م)، محدث، مقری و قاضی یمنی. او در شهر زبید زندگی میكرد و در همانجا درگذشت (جندی، 43؛ قاضی عیاض، 3 / 196). ابوقره از بزرگان اصحاب حدیث چون ابن جُرَیج، سفیان ثوری، ابن عُیَیْنه و موسی بن عقبه كسب فیض كرد. او همچنین موطأ مالك را نزد خود او خواند (مسلم، 92؛ ابن ابی حاتم، 4(1) / 148؛ ابن حبان، 9 / 159؛ قاضی عیاض، همانجا). به این ترتیب وی به عنوان محدثی برجسته شناخته شد كه در ستایش وی سخنها گفتهاند، چنانكه احمد بن حنبل او را ستوده و ابوحاتم رازی بر صدق او صحه گذارده است و رجال شناسانی چون ابن حبان و ابن داوود وی را توثیق كردهاند، همچنین نسایی روایت او را در سنن خود نقل كرده است (ابن ابی حاتم، ابن حبان، همانجاها؛ قاضی عیاض، 3 / 197؛ مزی، 18 / 445).ابوقره شاگردان بسیاری داشت كه از آن میان میتوان از احمد بن حنبل و ابن راهویه (ﻫ م) یاد كرد. همچنین به سبب آمد و شد ابوقره بین شهرهای مختلف یمن مانند جند، لحج، عدن، زبید و نیز مكه، روات و اصحاب فراوانی گرد او جمع میآمدند (مسلم، همانجا؛ ابننقطه، 2 / 270-271؛ جعدی، 69). ابوقره را همچون سعید بن منصور، از نخستین صاحبان سنن میتوان دانست. سنن وی توسط شاگردش ابوحُمه محمد بن یوسف از وی روایت شده است. جندی (همانجا) كه نسخهای از آن را دراختیار داشته، ضبط و علم وی در این زمینه را با سند قرار دادن كتاب خود او، ستوده است. اگرچه سنن ابوقره در نواحی مختلف رواج داشته و مورد توجه بوده، اما گویا بیشتر در اصفهان به آن توجه شده است. چنانكه جمعی از اصفهانیان، آن را از طریق ابوالقاسم دقاق اصفهانی نقل كردهاند و ابن نقطه اشاره بدان دارد كه از بسیاری شیوخ خود، این سنن را روایت كرده است (نك : سمعانی، الانساب، 7 / 160، التحبیر، 2 / 7- 8؛ یاقوت، 2 / 916؛ ابننقطه، 2 / 215، 270-272؛ رودانی، 262). ضمناً احادیثی از ابوقره به روایت ابوحمه در منابع دیده میشود (مفضل جندی، 18،جم ؛ سهمی، 134؛ برزالی، 2 / 552).گفتنی است كه ابوقره یكی از راویان نافع ــ از قراء هفتگانه ــ بوده است (ابنمجاهد، 64؛ ابنجزری، 2 / 319). ابوقره را میتوان از آن دسته راویان نافع دانست كه روایتشان كمتر شناخته شده است. در حد اطلاع موجود، این روایت تنها تا حدود یك سده پس از خود وی رواج داشته و طریق آن را تنها هذلی در الكامل خود به دست میدهد، حال آنكه بیشتر بزرگان علم قرائت كه در این باب اثری از خود برجای گذاشتهاند، چون ابوعمرودانی، ابن مهران، اندرایی و دیگران، یادی از روایت او نكرده و ابن جزری (همانجا) نیز تنها با توسط به كتاب هذلی او را میشناساند. همچنین ذهبی (1 / 89) تنها در ضمن شرح حال نافع، به نقل روایتی از ابوقره میپردازد و اینها به تمامی نشان از متروك بودن این روایت دارد. نمونهای از موارد متفرد روایت ابوقره از نافع را ابن خالویه به دست میدهد (ص 38، قس: 70). ابوقره افزون بر نافع، نزد ابن ابی عبله و اسماعیل بن عبدالله، معروف به قسط نیز به فراگیری قرائت پرداخت. از شاگردان وی در قرائت، فرزندش طارق و علی بن زیاد لخمی را میتوان نام برد (ابن جزری، همانجا؛ برای سلسلۀ روایی وی، نك : همو، 1 / 234، 338، 2 / 17، 283، نیز 1 / 164، 283).ابوقره در فقه نیز دستی داشته و جندی (همانجا) به اثری از او در این زمینه اشاره كرده است. این اثر برداشتی از فقه مالك، ابن جریج، سفیان ثوری و ابن عیینه بوده است كه در حال حاضر نشانی ازآن در دست نیست. همچنین وی مدتی منصب قضای زبید را برعهده داشته است، ولی زمان آن در منابع مشخص نشده است (نك : یاقوت، همانجا).
ابن ابی حاتم، عبدالرحمن بن محمد، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دكن، 1372 ق / 1953 م؛ ابن جزری، محمد بن محمد، غایة النهایة، به كوشش گ. برگشترسر، قاهره، 1352 ق / 1933 م؛ ابن حبان، محمد الثقات، حیدرآباد دكن، 1403 ق / 1983 م؛ ابن خالویه، حسین بن احمد، مختصرفی شواذ القرآن، به كوشش گ. برگشترسر، قاهره، 1934 م؛ ابن مجاهد، احمد بن موسی، السبعة فی القراءات، به كوشش شوقی ضیف، قاهره، 1972 م؛ ابن نقطه، محمد بن عبدالغنی، التقیید، حیدرآباد دكن، 1404 ق / 1984 م؛ برزالی، قاسم بن محمد، مشیخة قاضی القضاة ابن جماعة، بیروت، 1408 ق / 1988 م؛ جعدی، عمر بن علی، طبقات فقهاء الیمن، به كوشش فؤاد سید، بیروت، دارالقلم؛ جندی، یوسف بن یعقوب، السلوك فی طبقات العلماء والملوك، نسخۀ عكسی موجود در كتابخانۀ مركز؛ ذهبی، محمد بن احمد، معرفة القراء الكبار، به كوشش محمد سید جادالحق، قاهره، 1387 ق / 1967 م؛ رودانی، محمد بن سلیمان، صلة الخلف، به كوشش محمد حجی، بیروت، 1408 ق / 1988 م؛ سمعانی، عبدالكریم بن محمد، الانساب، حیدرآباد دكن، 1396 ق / 1976 م؛ همو، التحبیر فی المعجم الكبیر، به كوشش منیره ناجی سالم، بغداد، 1395 ق / 1975 م؛ سهمی، حمزة بن یوسف، تاریخ جرجان، بیروت، 1407 ق / 1987 م؛ قاضی عیاض، عیاض بن موسی، ترتیب المدارك، رباط، 1384 ق / 1965 م؛ مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الكمال، نسخۀ عكسی موجود در كتابخانۀ مركز؛ مسلم بن حجاج نیشابوری، الكنی و الاسماء، دمشق، 1404 ق / 1984 م؛ مفضل جندی، فضائل المدینة، به كوشش محمد مطیع حافظ و غزوه بدیر، دمشق، 1405 ق / 1985 م؛ یاقوت، بلدان.
فرامرز حاجمنوچهری
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید