ابوالقاسم محمد اسلم
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
پنج شنبه 11 اردیبهشت 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/224975/ابوالقاسم-محمد-اسلم
شنبه 1 اردیبهشت 1403
چاپ شده
6
اَبوالْقاسِمْ مُحَمَّدْ اَسْلَم، بدیعالدین متخلص به منعمی، تاریخنگار سدۀ 12 ق / 18 م و مؤلف گوهرنامۀ عالم در تاریخ كشمیر. آگاهی اندك ما از زندگی او، همه برگرفته از مطالبی است كه نویسنده در گوهرنامه، فراهم آورده است. تخلص داشتن وی (اته، I / 172؛ ریو، «فهرست»، III / 956؛ مارشال، 39) نشان از شاعری او دارد، هرچند كه تاكنون اشعاری از او دیده نشده است. بنا برمقدمۀ گوهرنامه، پدر وی محمد اعظم كول نام داشته و متخلص به مستغنی بوده است (ریو، اته، همانجاها؛ استوری، I / 684). برخی از نویسندگان و فهرستنویسان، محمد اعظم كول را مورخ دانسته و او را صاحب اثری به نام واقعیات كشمیر پنداشتهاند كه ابوالقاسم در تألیف اثر خویش، از آن بهرهها گرفته است ( ایرانیكا؛ اشرف، I / 504؛ اته، استوری، همانجاها). ابوالقاسم خود به استفاده از واقعیات كشمیر اشاره كرده است (اته، I / 173)، اما این كتاب نه ازآن پدر او، بلكه از نویسندۀ دیگری است، به نام محمد اعظم دیده مری (دومری) پسر خیرالزمان كه هیچگونه نسبتی با ابوالقاسم نداشته و از عرفا و مشایخ كشمیر بوده است (علی صاحب، 2 / 180-181).این تشابه اسمی بین محمد اعظم كول و محمد اعظم دیده مری سبب شده تا برخی این دو را یكی دانسته و واقعات كشمیر را به محمد اعظم كول منسوب كنند (استوری، همانجا؛ اته، I / 172). در رد این نظریه میتوان به مقدمۀ گوهرنامه استناد جست (ریو، همانجا) كه ابوالقاسم در معرفی پدرش نه تنها هیچ تألیفی را به وی نسبت نداده، بلكه به هنگام معرفی مآخذ خویش (اته، همانجا)، به صراحت كتاب واقعات كشمیر را از آن محمد اعظم دیده مری دانسته و از رابطۀ خویشاوندی بین خود و او هم ذكری به میان نیاورده است.دربارۀ وابستگی ابوالقاسم به خاندانهای حكومتی، اطلاع روشنی وجود ندارد، اما از اشارات او در بیان چگونگی به دست آوردن یكی از منابع كار خود برمیآید كه با خاندان اَوَذ ارتباط داشته است. او در اینباره میگوید كه با اردوی وزیر نواب اوذ، به اِتاوه سفر كرده و در آنجا با یكی از بازماندگان حكمران چك كشمیر ملاقات كرده و از وی مرآت الاولیاء را گرفته است ( ایرانیكا، ریو، «ذیل»، 57). تنها اثری كه به نام ابوالقاسم ثبت شده، گوهرنامۀ عالم است كه به نامهای گوهرعالم و گوهر عالم تحفة للشاه، هم آمده است (مارشال، اته، همانجاها). این كتاب حاوی تاریخ كشمیر از ادوار باستان تا اواخر سدۀ 12 ق است (ریو، «فهرست»، همانجا). زمان تألیف گوهرنامه دانسته نیست، اما ابوالقاسم در معرفی منابع خود از مؤلف واقعات كشمیر یعنی خواجه محمداعظم دیده مری با عنوان غفران پناه یاد میكند (اته، I / 173) كه نشان میدهد نگارش گوهرنامه پس از مرگ خواجه محمد، یعنی پس از 1179 ق / 1765 م، صورت پذیرفته است.ابوالقاسم در تألیف گوهرنامه از منابع بیشماری سود جسته كه مهمترینشان اینهاست: واقعات كشمیر، مرآت الاولیاء (ترجمۀ فارسی نورنامه از زبان كشمیری توسط ملااحمد علامه)، تاریخ رشیدی از میرزا حیدر، منتخب التوریخ از حسن بیگ، درویشنامۀ حضرت بابا نصیب، درجات السادات از خواجه محمد اسحاق، رسالۀ شیخ محمد مراد نقشبندی، مآثر عالمگیری از مستعدخان، اقبال نامۀ جهانگیری از معتمدخان، نوادر الاخبار از محمد امین بلخی و مجالس المؤمنین (همو، I / 172-173).ابوالقاسم از میان این منابع به واقعات كشمیر توجه بیشتری داشته و آن را اصل قرار داده است و حوادث كشمیر را كه در این كتاب تا 1160 ق / 1747 م جلوتر نیامده بود، ادامه داده و به 1200 ق رسانده است (مارشال، اشرف، همانجاها؛ اته، I / 171؛ ریو، همانجا). كتاب شامل یك مقدمه، 6 فصل و یك خاتمه است. مقدمه، در بیان جغرافیای طبیعی كشمیر و اماكن مختلف آن طبقۀ اول، در احوال سلاطین پیش از آدم ثانی (نوح) تا پاندوان؛ طبقۀ دوم، در كیفیت حكومت هندیان پیش از اسلام؛ طبقۀ سوم، دربارۀ حكام مسلمان كشمیر؛ طبقۀ چهارم، سلاطین سلسلۀ چك؛ طبقۀ پنجم، سلاطین تیموری؛ طبقۀ ششم، تاریخ كشمیر از افاغنۀ درانی تا سال ختم كتاب. خاتمه در بیان عجایب كشمیر (اشرف، I / 504-506؛ اته، I / 173؛ استوری، همانجا؛ ریو، همان، III / 957).مطالب هیچ یك از نسخههایی كه از گوهرنامه بر جای مانده، از فصل پنجم و حوادث سال 1150 ق در نگذشته است. درحالی كه بنابر مقدمه، گوهرنامه میبایست فصل ششمی هم دربارۀ ظهور افاغنه و پیروزیهای احمدشاه درانی و نیز یك خاتمه دربارۀ عجایب كشمیر داشته بوده باشد (اته، استوری، همانجاها). ابوالقاسم پس از پایان تألیف گوهرنامه، این كتاب را به شاه عالم دوم (حك 1759-1786 م)، هدیه كرد (ریو، همانجا؛ اشرف، I / 504).آقابزرگ (24 / 129)، كتاب نزهة الناظرین محمد اسلم قادری را به ابوالقـاسم محمد نسبـت داده اسـت كه درسـت نیست (نك : گلچین معانی، 2 / 800).
آقابزرگ، الذریعة؛ علی صاحب، تذكرۀ علمای هند، لكهنو، 1914 م؛ گلچین معانی، احمد، تاریخ تذكرههای فارسی، تهران، 1350 ش؛ نیز:
Ashraf, Muhammad, A Catalogue of the Persian Manuscripts in the Salar Jung Museum & Library, Hyderabad, 1965; Ethé, Hermann, Catalogue of the Persian, Turkish, Hindûstâni and Pushtû Manuscripts, Oxford, 1889; Iranica; Marshal, D. N., Mughals in India, London, 1985; Rieu, Charles, Catalogue of the Persian Manuscripts in the British Museum, London, 1883; id, Supplement to the Catalogue ... , London, 1895; Storey, C. A., Persian Literature, London, 1970.
علی میرانصاری
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید